معاینات

Download Report

Transcript معاینات

External clinical examination
‫ضايعات كلينيكي خارج دهاني‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫آزمايشات كلينكي قسمتي از پروسة جمع آوري اطالعات‬
‫بيشترين تكنيك مورد استفاده توسط دندانپزشكان مشاهده ديداري و ملس است‪.‬‬
‫مشاهده از طريق ارزيابي رنگ‪ ،‬بافت و فرم‪ ،‬خشك كردن نواحي مرطوب براي كاهش‬
‫انعكاس نور‬
‫ملس از طريق شناخت نواحي نرمال ساختمانهاي ناحية مورد معاينه و شناخت‬
‫ساختمان بافتي نرمال آنها‬
‫ارزيابي عمومي بيمار‬
‫• وضعيت تغذيه‪ ،‬قد بيمار‬
‫• طرز راه رفتن و نشستن‬
‫• اندام هاي انتهايي ( بازوها‪ ،‬دست ها‪ ،‬ناخن ها)‬
‫• عالئم حياتي‬
‫معاينه سر‬
‫• فرم صورت‬
‫• پوست‬
‫وضعيت تغذيه‪ ،‬قد بيمار‬
‫• قد اشاره به ارتفاع و ساختمان دارد‬
‫• وضعيت تغذيه ارزيابي چاقي و الغري بيمار از طريق ارزيابي قد و وزن‬
‫• وزن باال مربوط به ادم يا چربي؟‬
‫معاينه سر‬
‫• فرم صورت‬
‫• پوست‬
‫طرز راه رفتن و نشستن‬
‫• ‪ Giant‬يا همان راه رفتن كه يا به صورت كم تحرك است يا به صورت پرانرژي و ‪...‬‬
‫• ‪ Posture‬يا وضعيت بدن كه بدن بيمار به سمت جلو يا عقب كج شده است‪.‬‬
‫• پي بردن به وضعيت غيرنرمال منجر بع گرفتن تاريخچه مي شود‪.‬‬
‫اندام هاي انتهايي ( بازوها‪ ،‬دست ها‪ ،‬انگشتان‪ ،‬ناخن ها)‬
‫• هدف ثبت تغيير رنگ پوست و تغيير فانكشن‬
‫• تغييرات مي تواند ناش ي از بيماريهاي سيستميك باشد‪.‬‬
‫بازوها‬
‫• پوست بازوها از لحاظ بيماريهاي سيستميك مثل ليكن پالن‪،‬‬
‫اريتمامولتي فرم و وزيكوبولوز و ‪ ...‬بررس ي مي شود‪.‬‬
‫• از دست دادن پيگمانتاسيون مثل يرقان‪ ،‬سيانوز و ‪...‬‬
‫• از دست رفتن فانكشنال و آتروفي عضالت‪.‬‬
‫دست ها و انگشتان‬
‫• سايز دست ها و انگشتان‬
‫• مفاصل از لحاظ قرمزي و تورم‬
‫• ميزان حركت‬
‫ناخن ها‬
‫• تغييرات آنها پاتوگنومونيك نيست‪.‬‬
‫• تغييرات مي تواند نشانه اي از بيماريهاي سيستميك باشد‪.‬‬
‫• اجزاي ناخن ها‪ )1 :‬كورتيكول ‪ )2‬بستر يا ماتريكس ناخن ‪ )3‬النوال‬
‫‪ )4‬خود ناخن‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪ Lovibond‬زاوية ناخن با پوست‬
‫رشد ناخن ها ‪ 1/0mm‬در هر روز‬
‫رنگ يا خونريزي در بستر ناخن‬
‫گوده يا شيار‬
‫عالئم حياتي‬
‫‪BP‬‬
‫‪HR‬‬
‫‪RP‬‬
‫‪O.T‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫فشار خون‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫هدف مشخص كردن بيماريهاي ناش ي از فشار خون يا بيماريهايي كه‬
‫باعث فشار خون مي شود‪.‬‬
‫اسفيگومانومتر و استاتوسكوپ به صورت غيرمستقيم براي گرفتن‬
‫فشار خون استفاده مي شود‪.‬‬
‫اضطراب‪ ،‬افزايش فعاليت‪ ،‬وضعيت بدن‪ ،‬اندازه بازوبند فشار ون‬
‫استفاده مي شود‪.‬‬
‫اضطراب‪ ،‬افزايش فعاليت‪ ،‬وضعيت بدن‪ ،‬اندازه بازوبند‬
‫فشارخون و سرخرگ عوامل مؤثر در خواندن فشار خون هستند‪.‬‬
‫طرز گرفتن فشار خون‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫نشستن بيمار به صورت ‪ ، uppright‬بازو همسطح قلب و بازوبند يك اينچ باالي‬
‫‪ anterubital‬قفل مي شود‪.‬‬
‫ملس سرخرگ روي مچ و بستن بازوبند و ناپديد شدن نبض و پمپ كردن تا‬
‫باالي فشار بيستول به صورت حدس ي‬
‫كم كردن هواي بازوبند تا نخستين صدا شنيده شود كه فشار بيستول است‪.‬‬
‫ادامه امتداد صدا و كم كردن هواي بازوبند تا اينكه صدا ناپديد شود كه اين‬
‫نقطه فشار دياستول است‪.‬‬
‫فشار به صورت سپتول نوشته مي شود‪.‬‬
‫دياستول‬
‫• يك بار گرفتن نتيجه قطعي نمي دهد‪.‬‬
‫نبض‬
‫• فشار براي احساس نبض و ضربان‬
‫• تعداد نرمال ‪ 72‬بار در ثانيه‬
‫• ارزيابي ريتم و حجم‬
‫تعداد تنفس‬
‫• تعداد تنفس همان تعداد دم در دقيقه است‪.‬‬
‫• تعداد باال و پايين رفتن قفسه سينه كه تعداد نرمال آن ‪ 18‬ـ‪ 14‬بار در‬
‫دقيقه است‪.‬‬
‫• ارزيابي حجم تقريبي مبادله هوا‬
‫درجه حرارت بيمار‬
‫• استفاده از ترمومتر‬
‫• درجه حرارت نرمال ‪6/98 ّ F 5/0‬‬
‫• عفونت علل شايع افزايش حرارت‬
‫• هايپوترمي به علت كاهش متابوليسم مثل ميكس ادم‬
‫معاينه سر‬
‫• هدف ارزيابي آنومالي هايي كه به وسيله مشكالت دهاني‪ ،‬ژنتيكي يا سيستميك‬
‫ايجاد شده است مثل بيماري پاژه‪.‬‬
‫• ارزيابي ‪ ، T.M.J‬غدد بزاقي و سينوس ها‬
‫• معاينه سر شامل‪ :‬صورت‪ ،‬مو‪ ،‬پوست‪ ،‬چشم ها‪ ،‬گوش ها و حفره هاي‬
‫لنفاوي پيش و پشت گوش و سينوس هاي پارانازال و ‪ T.M.J‬و غده پاروتيد‪.‬‬
‫شكل صورت‬
‫• چشم ها ‪ ،‬بيني‪ ،‬گوش ها از لحاظ اندازه و تناسب‪ ،‬شكل صورت از لحاظ‬
‫تقارن‪ ،‬نيم رخ براي ارزيابي فك باال و پايين‬
‫• رنگ پوست‬
‫• تورم ها‬
‫پوست‬
‫• مشاهده و ملس‬
‫• رنگ‪ ،‬بافت ‪ ،‬االستيسيتي و حضور يا عدم حضور ادم‬
‫• پيگمانتاسيون‬
‫مو‬
‫• جنس‬
‫• رنگ‬
‫• الگوي پخش‬
‫چشم‬
‫بسياري از بيماريهاي با درگيري داخل دهاني شامل تغييرات چشمي نيز‬
‫هستند‪.‬‬
‫آناتومي چشم‬
‫• بخشهاي خارجي‪:‬‬
‫‪ )1‬پالكها‬
‫‪ )2‬غدد اشكل‬
‫‪ )3‬مژه ها‬
‫• بخشهاي داخلي‪:‬‬
‫‪ )3‬اتاقك‬
‫‪ )2‬اتاقك داخلي‬
‫‪ )1‬عدس ي‬
‫‪ )5‬قرنيه‬
‫خارجي ‪ )4‬صلبيه‬
‫‪ )7‬مردمك‬
‫‪ )6‬عنبيه‬
‫‪ )4‬بخش ملتحمه‬
‫عوامل مهم در معاينه چشم‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫كروي عدس ي‬
‫نقص در عننبيه ( كلوبوماس)‬
‫تغييرات رنگي در صلبيه‬
‫نازك شدن صلبيه‬
‫ميزان ريزش اشك‬
‫‪ )1‬غدد اشكي‬
‫‪Puncta )2‬‬
‫‪ )3‬مجاري اشكي‬
‫‪ )4‬كيسه اشكي‬
‫‪ )5‬مجزاي نازوالكريمال‬
‫تست اشك ‪Schirmer‬‬
‫در بيماران زير ‪ 40‬سال ‪ 15 ،‬ميلي متر‬
‫در بيماران باالي ‪ 40‬سال‪ 15 ،‬ـ ‪ 10‬ميلي متر‬
‫ارزيابي كره چشم از لحاظ شكل و اندازه‬
‫‪ )1‬اگزوفتاملوس = جلو آمدگي كره چشم‬
‫‪ )2‬هايپرتلوريسم = افزايش فاصله بين چشمها‬
‫معاينه پلكها‬
‫معاينه پلك پايين‬
‫معاينه پلك باال‬
‫مراحل معاينه پلك باال‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫از بيمار مي خواهيم عضالت را شل كرده به پايين نگاه كند‪.‬‬
‫مژه هاي باال را گرفته‪ ،‬پايين و جلو مي كشيم‬
‫نرمه انگشت يا كهنه اي منحني روي سطح ** مي كشيم‪.‬‬
‫پلك را برگردانده و سطح ملتحمه را معاينه مي كنيم‪.‬‬
‫گوش‬
‫• ‪Pinna‬‬
‫• مجراي گوش خارجي‬
Pinana
•
•
•
•
•
Helix
Antihelix
Conchca
Lobe
Meatus
• Tragus
• Antiragus
‫موقعيت نرمال گوش‬
‫مبدأ هليكس روي خطي از كانتوس خارجي چشم قرار دارد‪.‬‬
‫ً‬
‫‪ Pinna‬تقريبا ‪ 8‬تا ‪ 12‬سانتي متر طول دارد‬
‫غيرنرمالي هاي گوش‬
‫‪ ‬مكان‬
‫‪ ‬زائده ماستوئيد شاخك دار‬
‫‪ ‬درد هنگام ملس ( احتمال ماستوئيديت )‬
‫لنف نودهاي پيش گوش ي يا بعد گوش ي‬
‫‪ ‬لنف نودهاي دور گوش ي مقابل تراگوس قرار دارند‪.‬‬
‫‪ ‬لنف نودهاي پشت گوش ي در خلف گوش نزديك مبدأ عضله‬
‫استرنوئيد قرار دارند‪.‬‬
‫عوامل لنف آدنوپاتي‬
‫‪ (1‬عفونت فرق سر‪ ،‬مناطق تمپورال‪ ،‬فرونتال يا چشمه‬
‫‪ (2‬عفونتهاي ويروس ي سيستميك‬
‫‪TMJ‬‬
‫در مقابل تراگوش قرار داشته هنگام فانكشن ملس مي شود‪.‬‬
‫هر دو مفصل در يك زمان ملس مي شوند‪.‬‬
‫مسير باز شدن با انحراف هشدار دهنده است‪.‬‬
‫صداهاي غيرنرمال‬
‫به علت نقص عملكرد عضالت جونده‬
‫با اختالل داخلي كپسول مفصلي‬
‫پرگشت پذير‬
‫‪Creptius‬‬
‫به علت اتصال استخوان به استخوان‬
‫غير قابل برگشت‬
‫بيشترين بازشدگي دهان‬
‫بين ‪ 40‬تا ‪ 55‬ميلي متر‬
‫به اندازه ‪ 3‬انگشت فرد‬
‫غده پاروتيد‬
‫در مقابل بردر خارجي راموس منديبل قرار گرفته و از جهت خلفي تا كنار‬
‫عضله ‪ SCM‬كشيده شده است‪.‬‬
‫توسط ملس كردن معاينه مي شود‪.‬‬
‫هنگام بلم لوب گوش را باال مي برد‪.‬‬
‫بيني‬
‫‪ )1‬پل بيني‬
‫‪ )4‬پايه‬
‫‪ )7‬كلومال‬
‫‪ )2‬نوك بيني‬
‫‪ )5‬سپتوم‬
‫‪ )3‬پره ها‬
‫‪ )6‬سوراخهاي خارجي‬
‫سينوس فرونتال‬
‫در خط وسط باالي چشمها‬
‫تشخيص توسط ملس و عبور نور‬
‫سينوس ماگزيالري‬
‫تشخيص توسط دق‬
‫كردن و عبور نور‬
‫معاينه گردن‬
‫معاينات بصري شامل‪:‬‬
‫‪(1‬‬
‫‪(2‬‬
‫‪(3‬‬
‫‪(4‬‬
‫ثبت آنوماليهاي ماليم‬
‫تغييرات پوست‬
‫از دست رفتن عملكرد ماهيچه ها‬
‫انبساط عروق‬
‫مثلثهاي گردن‬
‫مثلث قدامي‬
‫مثلث خلفي‬
‫مثلث قدامي‬
‫‪ (1‬ساب منديبوالر‬
‫‪ (2‬كاروتيد‬
‫‪ (3‬ساب منتال‬
‫‪ (4‬مثلث عضالني‬
‫مثلث خلفي‬
‫‪ (1‬مثلث اكس ي پتيال‬
‫‪ (2‬مثلث ساب كالوين‬
‫عضالت گردن‬
‫‪SCM (1‬‬
‫‪ (2‬ترانسپريوسل‬
‫غدد لنفاوي گردن‬
‫‪ )1‬ساب منديبوالر‬
‫‪ )3‬غدد گردني قدامي و خلفي‬
‫‪ )5‬سوپراكالويكوالر‬
‫‪ )2‬ساب منتال‬
‫‪ )4‬ساب اكس ي پتيال‬
‫غده تيروئيد‬
‫دو لوب آن توسط ‪ istmus‬به هم وصل مي شوند‪.‬‬
‫عصب ‪V‬‬
‫•عصب پنجم عملكرد حس ي و حركتي را با هم دارد و داراي هسته هايي در پونز است‪.‬‬
‫•الياف حس ي از گانگليون تري جمينال ‪ 3‬شاخه مي شود‪:‬‬
‫‪1‬ـ افتامليك به ملتحمه‪ ،‬قرنيه‪ ،‬عدس ي‪ ،‬غدد اشكي و پلك چشم مي رود‪.‬‬
‫‪2‬ـ ماگزيالري به دندانهاي ماگزيالري مي رود همچنين به غشاي موكوس ي بيني‪ ،‬كام سخت و نرم‪ ،‬ناحيه لوزه ها و‬
‫فارنكس‪.‬‬
‫‪3‬ـ منديبوالري كه به دندانهاي منديبوالر‪ ،‬لثه‪ ،‬غشاي موكوس ي زبان مي رود‪.‬‬
‫• الياف حركتي در امتداد شاخه ماگزيالري كه فانكشن حركتي به عضالت جونده مي دهد‪.‬‬
‫• راه امتحان كردن الياف حركتي اين است كه از بيمار بخواهيم دندانهايش را محكم ببندد و ميزان انقباض‬
‫عضالت تمپورال و ماستر را يادداشت كنيم‪.‬‬
‫• الياف حس ي يا از طريق ارزيابي پاسخ بيمار به فشار تيزو گنگ و آهسته در امتداد مسير هر شاخه يا پاسخ بع‬
‫محركهاي گرم و سرد‪.‬‬
‫• ارزيابي عيني و درستي عصب تري جمينال از طريق رفلكس ‪Coreal‬‬
‫عصب ‪VII‬‬
‫• عصب هفتم يا فاسيال عصب حركتي عضالت حالت دهنده صورت است‪.‬‬
‫• اختالل عصب باعث اختالل عملكرد عضالت مي شود‪.‬‬
‫• لبخند زدن‪ ،‬بستن چشم ها‪ ،‬چين خوردن پوست در گوشه ها‪ ،‬چين و چروك پيشاني تحت‬
‫تأثير اين عصب هستند‪.‬‬
‫• هسته ها در ‪ Varroli‬پونز هستند‪.‬‬
‫• آسيب پروگزيمال هسته‪ ،‬پاروليز مركزي بنابراين بيمار ممكن است در حالت لبخند زدن‪،‬‬
‫چشم هاي بسته و پيشاني چروكيده بدون آسيب به ساير فانكشن ها باشد‪.‬‬
‫• الياف حس ي عصب هفتم ‪ 3/2‬قدامي زبان را براي حس چشايي عصب دهي مي كنند‪.‬‬
‫• ارزيابي آنها از طريق قرار دادن مزه شوري‪ ،‬ترش و ‪ ...‬در نواحي مختلف زبان است‪.‬‬
‫• اين عصب مسئول تحريك ترشح بزاق و اشك است از طريق قسمت اتونوم خود‬
‫ارزيابي نورولوژيك‬
‫• مشاهده اصلي ترين تكنيك است‪.‬‬
‫• وضعيت مغز‪ ،‬اختالل گفتاري‪ ،‬تعيين مكاني‪ ،‬وضعيت چشم ها و راه‬
‫رفتن و تعادل‬
‫• اختالل اعصاب كرانيال در سر و گردن تظاهر مي كند‪.‬‬
‫• تعيين وضعيت اعصاب توسط دندانپزشك و ارجاع به نورولوژيست‪.‬‬
‫تقسيم بندي اعصاب كرانيال‬
‫• دسته اول اعصاب ‪ 6 ،4 ،3 ،2 ،1‬و ‪8‬‬
‫• دسته دوم اعصاب ‪ 5‬و ‪7‬‬
‫• دسته سوم اعصاب ‪ 11 ،10 ،9‬و ‪12‬‬
‫عصب ‪ I‬يا ‪Olfactory‬‬
‫‪ ‬عصب ‪ I‬مسئول حس بويايي است‪.‬‬
‫‪ ‬اختالل حس بويايي وابسته به رسپتورها‪ ،‬بولب يا مسير است‪.‬‬
‫‪ ‬سن و *** از كم شدن عملكرد جلوگيري مي كند‪.‬‬
‫عصب ‪ II‬يا ‪Optic‬‬
‫‪ ‬اختالل بينايي منجر به ديد لكه اي يا كاهش ديد در يك يا هر دو چشم مي شود‪.‬‬
‫‪ ‬تعيين منطقة كاهش ديد با پوشاندن يك چشم وفوكوس كردن روي بيني معاينه كننده‬
‫و تعيين ميدان ديد‪.‬‬
‫‪ ‬تفاوت الگوي كاهش ناش ي از ضايعات شبكيه‪ ،‬مسير بينايي‪ ،‬عصب اپتيك‪ ،‬لوب‬
‫تمپورال و لوب پريتال است‪.‬‬
‫عصب ‪ III‬و عصب ‪ IV‬و ‪ VI‬و ‪VIII‬‬
‫‪ ‬عصب ‪ 3‬مسئول نگاه به باال و پايين و برگرداندن چشم ها به طور‬
‫متوسط و همچنين بلند كردن پلك و به هم فشردن مردمك در پاسخ به‬
‫نور است‪.‬‬
‫‪ ‬عصب ‪ 4‬يا تروكئار چشم را به باال و پايين مي برد‪.‬‬
‫‪ ‬عصب ‪ 6‬چشم را به طرفين حركت مي دهد‪.‬‬
‫‪ ‬عصب ‪ 8‬مسئول شنوايي و تعادل است كه اختالل در ا» منجر به‬
‫تغيير شنوايي‪ ، tinnitus ،‬سرگيجه مي شود‪.‬‬
‫‪ ‬ارزيابي عصب ‪ 8‬به وسيلة يك ‪ Ticking watch‬صورت‬
‫مي گيرد‪.‬‬
‫عصب ‪ IX‬يا گلوسوفارنژيال‬
‫‪ ‬عصب گلوسوفارنژيال حس ‪ 3/1‬خلفي زبان شامل چشيدن و غشاي موكوس ي حلق را تأمين مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬عصب حركت عضالت تنگ كننده مياني خلق را تأمين مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬قسمت حس ي بوسيلهلمس ‪ 3/1‬خلفي و قسمت حركتي از طريق رفلكس تهوع ارزيابي مي شود كه بيمار نرمال به باال بردن‬
‫كام نرم از طريق عضالت تنگ كننده مياني حلق با گفتن آه ارزيابي مي شود‪.‬‬
‫عصب ‪ X‬يا واگ‬
‫‪ ‬عصب ‪ 10‬فانكشنال حس قلب‪ ،‬ريه‪ ،‬روده و فانكشنال حركتي كام نرم‪ ،‬حلق و حنجره را تأمين مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬براي تست قسمت حركتي بيمار بايد آه بگويد كه كام نرم به صورت قرينه بلند شود مگر در فلج عصب‬
‫‪ ‬اختالل عصب ريكارنت الرنژيال باعث گرفتگي صدا يا تضعيف صدا مي شود‪.‬‬
‫عصب ‪ XI‬يا اكسوري‬
‫‪‬قسمت حركتي آن فانكشن عضالت استرنوماستوئيد و عضالت تراپزيوس را تأمين مي كند‪.‬‬
‫عصب ‪ XII‬يا هايپوگلوس‬
‫‪ ‬مسئول حركت زبان است در فلج عصب به سمت غيرفانكشنال حركت مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬گاهي اوقات فلج عصب باعث آتروفي زبان مي شود‪.‬‬