181561_20100519030307841pg45jpzosm_2

Download Report

Transcript 181561_20100519030307841pg45jpzosm_2

‫دانشکده علوم و مهندس ی کشاورزی‬
‫گروه علوم دامی‬
‫آدیپوکین ها‬
‫استاد راهنما ‪:‬‬
‫دکتر آرمین توحیدی‬
‫ارائه دهنده ‪ :‬ایرج اشرفی‬
‫بافت چربی منبعی از انواع پپتیدهای بیواکتیو مانند لپتین‪ ،‬آدیپونکتین‪،‬‬
‫پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین‪ ،‬رزیستین و‪ ..‬است‪ ،‬که به طور کلی‬
‫آدیپوکین یا هورمونهای بافت چربی نامیده میشوند‪.‬‬
‫این ترکیبات با آثار موضعی یا دوردست خود در تنظیم هموستاز انرژی‪،‬‬
‫متابولیسم کربوهیدرات و چربی‪ ،‬هموستاز عروق‪ ،‬ایجاد پاسخهای ایمنی و تولید‬
‫مثل دخیل بوده و به نظر میرسد که در گسترش چاقی و اختالالت ناش ی از آن نیز‬
‫نقش به سزایی ایفا میکنند‪.‬‬
‫تشکیالت و ساختمان بافت چربی‬
‫بافت چربی دربرگیرنده سلولهای چربی‪ ،‬بافت پیوندی‪ ،‬بافت عصبی‪ ،‬شبکهای از رگهای‬
‫خونی و سلولهای ایمنی است که عالوه بر پاسخگویی به پیامهای برگرفته از سایر‬
‫سیستمهای هورمونی و سیستم اعصاب مرکزی‪ ،‬خود نیز با ترشح فاکتورهای پروتئینی و غیر‬
‫پروتئینی متعدد‪ ،‬عملکردهای اندوکرین مهمی را تحت شعاع قرار میدهد‪.‬‬
‫بافت چربی همچنین به عنوان محل عمدهای برای ذخیره چربی محسوب شده‪ ،‬متابولیسم‬
‫هورمونهای جنس ی و گلوکوکورتیکوئیدها نیز به طور گستردهای دراین بافت انجام میپذیرد‪.‬‬
White adipose tissue
:L: Lymphocytes
M:Macrophages
C:Preadipocytes
F:fibroblast cell
For letter symbols, see slide 36
‫انواع سلولی در بافت چربی سفید‬
‫آدیپوسیتها ‪%30‬‬‫پره آدیپوسیتها و فیبروبالستها‬‫ماتریکس ی از فیبرهای کالژن‬‫رگهای خونی (مویزرگها و سلولهای اندوتلیال)‬‫‪-‬سلولهای ایمنی (مونوسیتها‪ ،‬ماکروفاژها‪ ،‬ملفوسیتها‬
‫‪Macrophages‬‬
‫‪Preadipocytes‬‬
‫‪Adipocytes‬‬
‫‪Monocytes‬‬
‫‪Lymphocytes‬‬
‫‪Endothelial cells‬‬
‫تولیدات و ترشحات بافت چربی‬
‫لپتین‬
‫آدیپونکتین‬
‫پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین‬
‫رزیستین و آدیپسین‬
‫فاکتور نکروزی تومورآلفا ‪TNF- α‬‬
‫اینترلوکین‪6-‬‬
‫آنزیمهای مرتبط با متابولیسم هورمونهای جنس ی و گلوکوکورتیکوئیدها‬
‫ترکیبات سیستمهای آبشاری انعقاد و فیبرینولیز‬
‫فاکتورهای کمپلمان‬
‫آدیپوکینها و فاکتورهای پروتئینی ترشح شده از بافت چربی‬
Leptin
TNF-α
SAA
IL-6
Haptoglobin
MCP-1
NGF
Adiponectin
MIF
Angiotensinogen
Adipsin
PAI-1
Classical pro-inflammatory cytokines
Chemokines
Alternative complement pathway
Vascular hemostasis
Anti-inflammatory action
Sympathetic innervation
Acute phase proteins
‫بافت چربی سفید‬
Fuel storage
-ve
+ve
Obesity
Thermal and mechanical insulation
Glucose tolerance
Immune and inflammatory responses
Endocrine signals (secreted proteins)
‫عملکردهای بافت چربی سفید‬
‫هوموستازی انرژی با تعادل ایمنی مرتبط می باشد‬
Optimal nutrition
Normal immune function
Malnutrition
Immunosuppression
(susceptibility to infection)
‫توقف سیستم ایمنی‬
Overnutrition
Immunoactivation
(susceptibility to
inflammatory disease)
‫افزایش حساسیت به عوامل التهابی‬
‫افزایش حساسیت به التهاب‬
Adapted from Wellen KE, Hotamisligil GS. J Clin Invest. 2005;115:1111-9.
‫‪‬‬
‫به نظر می رسد آدیپوکینهایی چون لپتین‪ ،‬آدیپونکتین‪ ،‬رزیستین‪MCP-1 ،‬‬
‫اینترلوکین ‪ 6‬و اینترلوکین ‪ 8‬نقش مهمی در فرایندهای دخیل در پاتوفیزیولوژی‬
‫چاقی و مقاومت به انسولین ایفا کنند ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تحریک ایمنی مداوم و همیشگی در محیط پرورش‪ ،‬منجر به تولید سیتوکینهای‬
‫پیش التهابی بالقوه می شود که بر ضد فاکتورهای رشد آنابولیکی عمل کرده و‬
‫بنابراین رشد را متوقف می کنند تا فراهمی انرژی و مواد مغذی کافی برای‬
‫مسیرهای مقدم (با اولویت باال) ایمونولوژیکی و هموستاتیکی را تضمین‬
‫نمایند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫جالب است که آدیپوسیت و میوفیبر به عنوان سلولهای تنظیمی ظاهر می‬
‫شوند که سیتوکین ها و ملکولهای دیگری را تولید می کنند که متابولیسم‬
‫انرژی را به طور موضعی و یا در بافتهای پریفرال متأثر می سازنند‪.‬‬
‫لپتین ‪:‬‬
‫لپتین برگرفته از واژه ي يوناني لپتوس به معني الغر است كه در سال ‪۱۹۹۴‬‬
‫کشف شد‬
‫گیرنده هاي ويژه اي در هيپوتاالموس‪ ،‬با مهار ترشح نوروپپتيد ‪ iiY‬باعث کاهش اشتها مي شود و از‬
‫طرف ‪ ،‬ديگر با افزايش میزان متابوليسم بدن‪ ،‬میزان انرژي مورد نياز و در نتيجه میزان چربي بدن را‬
‫کنترل مي کند‬
‫مقادیرپالسمايي لپتین با ذخاير چربي بدن ارتباط مستقيم دارد و به تغيیرات تعادل انرژي بدن‬
‫پاسخ مي دهد‪.‬‬
‫لپتین ‪:‬‬
‫پپتیدی است که به تناسب میزان توده بدن وسطوح تغذیهای به طورعمده به‬
‫وسیله بافت چربی زیر پوستی و درمقادیر کمتر به وسیله بافت چربی احشایی تولید‬
‫میشود‬
‫لپتین يک پروتئین با ساختار مارپيچي مشابه سيتوكین ها است با وزن مولکولي ‪۱۶‬‬
‫کيلودالتون كه در تنظيم وزن‬
‫بدن و هموستاز انرژي کمک مي کند‪.‬‬
‫‪ ‬این هورمون دارای نقشهای زیراست‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪)1‬کنترل اشتها‬
‫‪)2‬کنترل وزن بدن‬
‫‪)3‬تنظیم ذخایر چربی‬
‫‪)4‬افزایش مصرف انرژی و افزایش گرمازایی است‬
‫‪‬‬
‫این نقشها را از طریق گیرندههای هیپوتاالموس ی خود ایفا میکند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫لپتین‬
‫•نوع و مقدار چربی دریافتی از عوامل تاثیرگذار بر فاکتورهای دخیل در اتصال و‬
‫پیامدهی لپتین به گیرندههای خود محسوب میشوند که میتواند با ایجاد تغییر در‬
‫ساختار اسیدهای چرب غشای سلولهای هیپوتاالموس ی‪ ،‬به بهبود عملکرد و یا آسیب‬
‫رساندن به ساختار و عملکرد غشاهای محتوی گیرندههای لپتین منجر شود‪.‬‬
‫• افزایش دریافت چربیهای اشباع نسبت به چربیهای دارای چند پیوند دوگانه‬
‫ممکن است‪ ،‬حساسیت سیستم عصبی را نسبت به لپتین کاهش داده و مانع از‬
‫ایفای نقش مثبت لپتین در کنترل اشتها و درمان چاقی و عوارض جانبی ناش ی از آن‬
‫شود‬
‫لپتین‪:‬‬
‫افزایش لپتین پالسما به طور معمول پیامی از کفایت تغذیهای بوده که از دریافت‬
‫بیشتر انرژی و ذخیره مواد غذایی ممانعت به عمل میآورد و در هنگام افزایش ذخایر‬
‫چربی‪ ،‬سبب کاهش اشتها‪ ،‬مهار سنتز تریگلیسرید و تحریک اکسیداسیون اسیدهای‬
‫چرب میشود‪.‬‬
‫لپتین‪:‬‬
‫•از آنجایی که لپتین سبب ایجاد تطابق بدن در برابر شرایط دسترس ی نداشتن به مواد غذایی‬
‫میشود‪ ،‬میزان ترشح آن درشرایط گرسنگی‪ ،‬محدودیت کالری و کاهش وزن کاهش یافته و‬
‫سبب افزایش فزاینده اشتها میشود‪ .‬کاهش شدید ترشح لپتین در رژیمهای غذایی بسیار کم‬
‫کالری میتواند سبب افزایش شدید گرایش بدن به وزنگیری بعد از ترک رژیم غذایی شود‪.‬‬
‫•در افراد چاق به دلیل گسترش بافت چربی‪ ،‬با وجود افزایش ترشح لپتین‪ ،‬مقاوم شدن بدن‬
‫به لپتین مانع از ایجاد آثار مثبت آن برکنترل وزن میشود‪.‬‬
‫•عوامل فیزيولوژيک و هورمون هاي مختلفي مانند کورتیزول‪ ،‬انسولین و تستوسترون در تنظيم‬
‫میزان لپتین دخيل هستند‪.‬‬
‫•کورتیزول توليد لپتین را در محيط آزمايشگاهي و در داخل بدن تحريک مي کند‪۱۰ .‬‬
‫•افزايش انسولین در پاسخ به تغذيه‪ ،‬موجب توليد لپتین و کاهش انسولین طي ناشتايي باعث کاهش‬
‫غلظت لپتین مي شود‪.‬‬
‫•رابطه اي معکوس و قوي بین مقادير تستوسترون و مقاديرلپتین سرم وجود دارد که اثر سن را در‬
‫آن ها توضيح میدهد‬
‫آدیپونکتین‬
‫‪‬‬
‫آدیپوسیتها و به اندازه کمتر پیش آدیپوسیتها‪ ،‬بطور شاخص تنها منبع‬
‫آدیپونکتین در جوندگان و خوکها می باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اخیرا بیان آن در ماهیچه اسکلتی انسانی و پرنده ای نشان داده شده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بیان این پروتئین در بافت چربی جوندگان به وسیله محرومیت غذایی و در‬
‫معرض گذاری با سرما آپ رگولیت می شود ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گیرنده های آدیپونکتین شامل‪ AdipoR1‬و ‪ AdipoR2‬می باشند ‪.‬‬
‫‪ AdipoR1‬مهمترین شکل میانجیگری کننده اثرات آدیپونکتین بر ماهیچه‬
‫اسکلتی است و پیشنهاد میشود که گیرنده غالب ایفای نقش کننده در کبد‬
‫‪ AdipoR2‬باشد‪.‬‬
‫آدیپونکتین‬
‫‪‬‬
‫آدیپونکتین ترکیبی دیگر مترشحه از بافت چربی است که در مراحل اولیه چاقی‬
‫یا مقاومت به انسولین میزان ترشح آن کاهش مییابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫آدیپونکتین با افزایش حساسیت کبد به انسولین‪ ،‬میزان خروجی گلوکز از کبد‬
‫را کاهش میدهد‪ ،‬همچنین مصرف گلوکز در عضالت را افزایش داده و مانع‬
‫افزایش قند خون میشود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫در جهت حمایت اثرگذاری آدیپو نکتین‪ ،‬کاهش اصولی و علمی و تدریجی وزن‬
‫بدن و افزایش تدریجی فعالیتهای سبک بدنی به صورت پیادهروی و‬
‫ورزشهای هوازی توصیه میشود‪.‬‬
‫آدیپونکتین و هوموستازی گلوکز و حساسیت به انسولین‬
‫‪‬‬
‫در جوندگان نوترکیب و بیش بیان شده ژنتیکی‪ ،‬آدیپونکتین سطوح گلوکز را با‬
‫بهبود حساسیت انسولینی پایین می آورد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بیش بیان شدن این هورمون‪ ،‬منجر به افت سطح اسیدهای چرب آزاد‬
‫پالسما و افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫آدیپونکتین در اتصال با لپتین‪ ،‬ممکن است تعیین کننده مهم توزیع چربی‬
‫سیستمیک باشد ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫آدیپونکتین به طور ویژه ممکن است اثرات حساسیت زایی انسولینی خودش را‬
‫به وسیله باال بردن ظرفیت بافری توده چربی زیر جلدی اعمال کند ‪.‬‬
‫آدیپونکتین‬
‫•آدیپونکتین ترکیب بازده سنتز تریگلیسرید در بافت چربی را افزایش میدهد‪.‬‬
‫• به نظر میرسد تنظیمکننده اساس ی تولید آدیپونکتین در بدن‪ ،‬چربی دریافتی از‬
‫مواد غذایی است که به صورت ذرات شیلومیکرون در خون در گردش است‪.‬‬
‫•آديپونکتین داراي ويژگي هاي ضدالتهابي و سوخت و سازي محافظت كننده است‬
‫•میزان آن در خون با درجه ي مقاومت به انسولین نسبت عكس دارد‬
‫آديپونكتین ممكن است شاخص ي براي بيماري هاي قلبي عروقي نیز باشد چنان كه سطح پايین‬
‫آديپونكتین با بيماري عروق كرونر قلب همراه است‬
‫آديپونكتین سطح گلوكز خون را كاهش مي دهد و ازتجمع چربي در عضالت اسكلتي جلوگیري مي‬
‫کند‬
‫مشاهده شده که آديپونکتین در هنگام بيماري مزمن کليوي در كودكان و نوجوانان افزايش می‬
‫يابد و کاهش عملکرد کليوي عامل تعيین کننده ي مهم افزايش غلظت آديپونکتین است‪.‬‬
‫ساز و كارهاي هورموني نیز در تنظيم منفي بروز آديپونكتین نقش ايفاميكنند كه شامل‬
‫گلوكوكورتيكوئيدها و فعال سازي بتاآدرنرژيك هستند كه هر دو ممكن است در افراد چاق‬
‫افزايش يابند‬
‫آدیپونکتین و رشد استخوانی‬
‫‪‬‬
‫مشخص شده است که چاقی بر علیه توسعه پوکی استخوان نقش حفاظتی‬
‫دارد‪ ،‬با این وجود افزایش تراکم استخوان با تخلیه مجموعه ای از‬
‫فاکتورهای استئوبالستی‪ ،‬حساسیت انسولینی را تخریب می کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مطالعات اخیر نشان داده اند که آدیپونکتین مستقیما در تنظیم حجم‬
‫استخوان دخالت می کند ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اطالعات درون تنی یک ارتباط معکوس ی بین تراکم استخوان و سطوح‬
‫آدیپونکتین جریانی را نشان می دهند‬
‫تنظیم متابولیسم پروتئین درماهیچه (میوتوبولها) بوسیله آدیپونکتین‬
‫‪‬‬
‫حجم ماهیچه بوسیله ترن آور مداوم میوفیبرها حفظ می شود‪ .‬با این وجود‪،‬‬
‫تحقیقات کمی به منظور تعیین تنظیم متابولیسم ماهیچه بوسیله لپتین یا‬
‫آدیپونکتین صورت گرفته است‪.‬‬
‫آدیپوکین ها و تنظیم سیستم ایمنی‬
‫‪‬‬
‫گرسنگی طوالنی مدت (‪ )starvation‬و تجمع زاید آدیپوز منجر به تخریب‬
‫عملکرد ایمنی و حساسیت به بیماری می گردد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫هم ‪ IL-6‬و هم ‪ TNFα‬فعالیت لیپوالیتیکی را نشان داده اند و ممکن است نه‬
‫تنها به منظور فراهم نمودن اسیدهای چرب برای انرژی بکار روند‪ ،‬بلکه در‬
‫فراهم کردن اسیدهای چرب به عنوان ملکولهای تنظیم کننده نیز به کار می‬
‫روند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫آدیپوسیت با توانایی به پاسخ دهی به ساختارهای پاتوژن‪ ،‬می تواند به سبک‬
‫مشابه با یک سلول ایمنی عمل کند و ممکن است در مبارزه علیه بیماریها‬
‫نقش داشته باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بیان گیرنده های سیتوکینهای معین در طی پاسخ ایمنی آپ‪-‬رگولیت می شود‪.‬‬
‫متعاقبا تولید کبدی و ماهیچه ای ‪ IGF-I‬کاهش می یابد‪ .‬فقدان تحریکات‬
‫آنابولیکی و بسیج انرژی و اسیدهای آمینه به دور از مخازن ماهیچه اسکلتی و‬
‫چربی منجر به کاهش رشد به نفع عملکردهای ایمونولوژیکی می گردد ‪.‬‬
‫پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین‬
‫آنژیوتانسین ‪ 2‬ترکیبی است که نقش مهمی را در تنظیم فشارخون ایفا میکند‪.‬‬
‫پس از این طریق گسترش بافت چربی میتواند با پرفشاری خون در ارتباط‬
‫باشد‪.‬‬
‫کاهش حتی ‪ 5‬درصد از وزن اضافی‪ ،‬نه تنها بر روند کاهش پرفشاری خون تاثیر‬
‫مثبت دارد‪ ،‬بلکه سایر پارامترهای خطرساز همچون کلسترول‪ ،‬تری‬
‫گلیسرید‪ ،‬میزان قند خون و اوره و‪ ..‬را نیز تعدیل میکند‪.‬‬
‫پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین‬
‫ترشح این ماده در افراد چاق و مقاوم به انسولین افزایش یافته و سبب افزایش‬
‫خطر لخته شدن خون میگردد‪.‬‬
‫کاهش وزن اصولی و صحیح‪ ،‬ترشح این ماده را کاهش میدهد‪.‬‬
‫البته ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که برای دستیابی به کاهش وزن‬
‫نباید هیچ وعدههای غذایی به خصوص صبحانه حذف شود‪ .‬چون حذف‬
‫صبحانه عامل افزایشدهنده بتا ترومبوگلوبولین و افزایش خطر لخته شدن خون‬
‫در مویرگها است‪.‬‬
‫رزیستین و آدیپسین‬
‫فاکتور دیگر مترشحه از بافت چربی است‪ ،‬که با ایجاد‬
‫مقاومت به انسولین دیابت و چاقی را به هم مرتبط کرده‬
‫وهمچنین عوارض قلبیعروقی را نیز به دنبال خواهد داشت‪.‬‬
‫فاکتور نکروزی تومور آلفا‬
‫ترکیبی است که میزان ترشح آن هنگام بیماریهای مزمن و همچنین طی چاقی در‬
‫بافتها افزایش مییابد‪ .‬این فاکتور آنزیم تجزیهکننده چربی یعنی لیپاز‬
‫حساس به هورمون را فعال کرده که به تجزیه تریگلیسریدها و اکسیداسیون‬
‫اسیدهای چرب به وسیله لپتین کمک میکند‪.‬‬
‫اینترلوکین ها‬
‫آدیپوسیتها و میوفیبرها‪IL-15‬‬
‫اینترلوکین ها‪6&15:‬‬
‫را بیان می کنند ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اگرچه این سیتوکین در آبشارهای تعدیل ایمنی به روشنی مشارکت می کند‪،‬‬
‫در ماهیچه اسکلتی به میزان زیادی بیان می شود و افزایش پروتئینی را پیش‬
‫برده و تخریب و ضعف ماهیچه را در برخی مدلهای بیماری آنتاگونیزه می‬
‫نماید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫شواهد قوی نشان داد که این سیتوکین مستقیما در توقف تجزیه پروتئین‬
‫عمل می نماید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫عالوه بر افزایش دادن رشد ماهیچه‪ ،‬شواهد محکمی وجود دارد که ‪IL-15‬‬
‫رشد پیوسته چربی را مدلهای جونده‪ ،‬احتماال از طریق یک اثر مستقیم بر‬
‫آدیپوسیت‪ ،‬متوقف می کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ IL-15‬مستقیما آدیپوسیت را مورد هدف قرار می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ IL-15‬لیپولیز را تحریک کند و با اندازه کمتری‪ ،‬لیپوژنز را متوقف کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫محتمل به نظر می رسد که‪ IL-15 ،‬مشتق از بافت آدیپوز با محدود کردن‬
‫تخریب پروتئین ماهیچه ای بتواند به حفاظت از ماهیچه در مقابل یک پاسخ‬
‫ایمنی بسیار تند کمک کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫آدیپوسیت ممکن است که در افزایش غلظتهای جریانی ‪ IL-15‬مشارکت کند‬
‫و از این رو متابولیسم بافت پریفرال را کنترل نماید‬
‫اینترلوکین ‪6‬‬
‫مترشحه از بافت چربی است که به طور چشمگیری با چاقی‪ ،‬اختالل در تحمل‬
‫گلوکز و مقاومت به انسولین در ارتباط است‪ .‬افزایش غلظت پالسمایی این ماده‪،‬‬
‫خطر ابتال به بیماریهای قلبیعروقی و دیابت نوع ‪ 2‬را افزایش میدهد‪.‬‬
‫آنزیمهای مرتبط با متابولیسم هورمونهای جنس ی و‬
‫گلوکوکورتیکوئیدها‪:‬‬
‫‪‬‬
‫که دارای اثر مستقیم در متابولیسم و ترشح هورمونهای جنس ی و‬
‫گلوکوکورتیکوئیدها است‪ .‬این ارتباط نقش بافت چربی در تولید مثل و تمایز‬
‫جنس ی‪ ،‬گسترش چربی احشایی و سندرم متابولیک را مورد تاثیر قرار میدهد‪.‬‬
‫سایر مواد مترشحه از بافت چربی مانند ‪ ،‬فاکتورهای کمپلمان و ترکیبات دخیل‬
‫در سیستمهای آبشاری انعقاد و فیبرینولیز میتوانند در ایجاد عوارض متابولیک و‬
‫قلبیعروقی مرتبط با چاقی نقش داشته باشند‪.‬‬
‫بزرگ شدن آدیپوسیتها‬
‫‪‬‬
‫بزرگ شدن آدیپوسیتها غالبا در چاقی مشاهده می شود و همچنین در افراد‬
‫پیش دیابتی و دیابتهای نوع ‪ 2‬نیز ثابت شده است‪ .‬افزایش اندازه آدیپوسیت‬
‫ممکن است ناتوانی در به کار گیری آدیپوسیتهای جدید را نشان دهد که در‬
‫نتیجه تخریب تمایز می باشد و ممکن است زمینه ژنتیکی داشته باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫به نظر می رسد تخریب تمایز آدیپوسیت یک عامل تشدید کننده در دیابت نوع‬
‫‪ 2‬باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ممکن است آدیپوسیتهای بزرگ در نتیجه نقص در توانایی بافت چربی به‬
‫پاسخ به وضعیت پویای چربی بعد از مصرف غذایی‪ ،‬قادر نباشند تا به طور‬
‫مؤثر اسیدهای چرب خوراکی را ذخیره کنند و در نتیجه مقاومت به انسولین و‬
‫ذخیره چربی اکتوپیک (در جایی غیر از بافت چربی) رخ می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫استفاده از آدیپوکینها به منظور کاهش بافت چربی به علت ایجاد دیابت و به‬
‫هم زدن متابولیسم کل بدن راه کار مناسبی نمی باشد‪.‬‬
‫متابولیسم بافت چربی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عالوه بر فعالیتهای برشمرده اندوکرین بافت چربی‪ ،‬وظیفه اصلی این بافت‪،‬‬
‫سنتز و ذخیره تریگلیسریدها است‪.‬‬
‫‪ .‬سلولهای چربی تشکیل و ذخیره چربی را بعد از جذب غذا برعهده دارند‪.‬‬
‫سلولهای چربی همچنین اسیدهای چرب و گلیسرول را در هنگام گرسنگی‬
‫شدید به داخل خون آزاد میکنند‪.‬‬
‫سلولهای کبدی با انباشتن پیشسازهای اولیه تریگلیسریدها به طورگذرا در‬
‫کبد و آزاد کردن آنها در قالب لیپوپروتئین با چگالی بسیار کم در خون‪ ،‬ظرفیت‬
‫ساخت تریگلیسرید را در سلولهای چربی افزایش میدهند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تحقیقات نشان میدهد که افزایش تریگلیسرید خون نه تنها از عوامل اثرگذار‬
‫در بیماریهایی قلبیعروقی به شمار میآید بلکه قادر به ایجاد پانکراتیت بوده‪،‬‬
‫زمینهساز بروز افزایش میزان قند خون‪ ،‬دیابت نوع ‪ 2‬و در صورت کنترل‬
‫نشدن‪ ،‬در نهایت به دیابت وابسته به انسولین محسوب میشود‪.‬‬
‫وقتی انباشتگی بافت چربی بیشتر در نواحی پایین تنه یعنی باسن و ران رخ دهد‪ ،‬به آن‬
‫چاقی ژینوئید یا گالبی شکل گفته میشود که در زنان شایعتر است‪.‬‬
‫خطر این نوع چاقی کمتر از چاقی شکمی میباشد و عامل بیتناسبی پایین تنه و باال تنه‬
‫محسوب میشود و به علت افزایش بیش از اندازه سلولهای ذخیره کننده چربی‪ ،‬روند‬
‫پاسخ این نوع چاقی به کاهش وزن‪ ،‬تحت رژیمهای الغری بسیار کند است‪.‬‬
‫در برخی افراد‪ ،‬بهخصوص در خانمهای یائسه‪ ،‬فرم انباشتگی چربی مخلوطی از سیب یا‬
‫گالبی است‪.‬‬
Heterogeneous distribution of adipose tissue and risks of
metabolic and cardiovascular complications
The apple
The pear
Visceral vs.
subcutaneous obesity
Gender differences
Differences in risk for
complications
Dyslipidemia, type 2 diabetes,
hypertension, coronary heart disease, …
Nature. 2006 444:881-7
‫فاکتورهای تعیینکننده توزیع چربی‬
‫ژنتیک‪ :‬که با بررس ی شباهت الگوی توزیع چربی در افراد خانواده با جنسیت‬
‫یکسان قابل مشاهده است‪ .‬ژنهای مرتبط با چاقی میتوانند به صورت غالب‪،‬‬
‫مغلوب و یا پلی ژنیک صفات خود را انتقال بدهند‪ .‬پس افسانه الغریهای‬
‫موضعی بی اساس و غیر ممکن بوده وبا انجام متدهای گوناگون‪ ،‬فقط امکان‬
‫جابهجایی موقت چربیها وجود دارد‪.‬‬
‫جنسیت ‪ :‬همانطور که ذکر شد‪ ،‬چاقی سیبی شکل بیشتر در مردان و چاقی به فرم‬
‫گالبی بیشتر در زنان شایع است‪.‬‬
‫سن‪ :‬در زنان بعد از یائسگی توزیع چربی به فرم سیب سوق پیدا میکند‪ .‬علت این‬
‫امر میتواند کاهش نسبی در میزان فعالیت لیپوپروتئین لیپاز در مناطق پایین تنه‬
‫باشد‪.‬‬
‫شکل‪ .1‬عملکرد طبیعی بافت چربی بافر نمودن جریانات روزانه از چربی خوراکی می باشد‪ .‬هنگامی که ظرفیت بافری برای‬
‫ذخایر چربی در بافت آدیپوز مثال در چاقی (که سلولهای چربی دچار ازدیار بار می شوند) و یا لیپودیستروفی (هنگامی که بافت‬
‫آدیپوز ضروری برای انجام عمل بافری دچار کمبود میگردد) کاهش یابد‪ ،‬سایر بافتها مورد هجوم زایدی از اسیدهای چرب و‬
‫تری آسیل گلیسرولها (‪ )TAG‬قرار می گیرند که در مقابل منجر به ذخیره ‪ TAG‬می شود که با حساسیت انسولین (در‬
‫ماهیچه اسکلتی و کبد) و ترشح انسولین (از پانکراس) تداخل می یابد‪.‬‬
‫شکل‪ .2‬لیپوپروتئین لیپاز (‪ ) LPL‬و لیپاز حساس به هورمون (‪ )HSL‬به ترتیب بر ذرات غنی از ‪ TAG‬جریانی و تری آسیل‬
‫گلیسرولهای ذخیره شده عمل میکنند‪ .‬اسیدهای چرب آزاد شده به جریان خون منتقل شده و یا مجددا استریفیه می شوند‪.‬‬
‫کاهش ظرفیت بافری در بافت آدیپوز برای ذخیره چربی منجر به افزایش جریان اسیدهای چرب و ‪ TAG‬به ماهیچه اسکلتی‪،‬‬
‫کبد‪ ،‬پانکراس میشود‪ .‬عالوه بر تجمع چربی در این بافتها‪ ،‬این مسأله منجر به افزایش تولید گلوکز کبدی و افزایش برون ده‬
‫‪ VLDL-TAG‬و کاهش کلیرانس انسولین به وسیله کبد میشود‪ .‬همراه با اختالالت در متابولیسم گلوکز ماهیچه‪ ،‬این‬
‫رویدادها منجر به شرایط مرتبط به مقاومت به انسولین می شود‪ .‬در مقاومت به انسولین تحمل گلوکز‪ ،‬هایپرانسولینمی و‬
‫هایپرلیپیدمی را شاهد هستیم‪.‬‬