RWFF - SDManagers.ir

Download Report

Transcript RWFF - SDManagers.ir

‫الکترومیوگرافی اصالحات‬
‫اثرات‬
‫ِ‬
‫ارگونومیک در مشاغل‬
‫انتخابی(بسته بندی گوشت)‬
‫‪1‬‬
‫تهیه کنندگان‪:‬‬
‫ضحی حیدری‬
‫ملیحه عبابافها‬
‫شیما سادات الجوردی‬
‫دانشجویان کارشناسی بهداشت حرفه ای‬
‫درس ارگونومی‬
‫نام استاد‪:‬مهندس ورمزیار‬
‫‪2‬‬
‫چکیده‬
‫این پژوهش قابلیت اجرایی متد جدیدی برای جمع آوری اطالعات حاصل‬
‫از برق نگاری ماهیچه ای(الکترومیوگرافی) را طی شرایط کاری در‬
‫صنعت ارزیابی کرد‪ ،‬و کمیت اثرات اصالحات شغلی ویژه را بر شدت‬
‫نهایی فعالیت برق نگاری مجموعه عضالت تعیین کرد‪ .‬میانگین ریشه‬
‫واریانس(‪ )RMS‬با سطح فعالیت الکترومیوگرافی(‪ )EMG‬کالیبره‬
‫می شود تا واحدها معادل هم شوند‪ .‬این اطالعات از ‪ 20‬کارگری که در‬
‫سه بخش پردازش گوشت خوک‪ ،‬قبل و بعد از اصالح ارگونومی‬
‫شغلیشان مشغول به کار بودند جمع آوری شد‪ .‬کاهش معنی داری در‬
‫تالش عضالت دو سر بازو و یا عضالت خم کننده انگشتان و مچ بعد از‬
‫اصالح دو تا از سه شغل ردیابی شد‪ .‬این تکنیکِ اندازه گیری ‪EMG‬‬
‫می تواند برای تایید کاهش تالش عضالت با اصالح ارگونومی مورد‬
‫استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫‪) EMG‬الکترومیوگرافی) تکنیکی برای ارزیابی و‬
‫ضبط خصوصیات فیزیولوژیک عضالت در هنگام‬
‫استراحت و همچنین در حال انقباض است ‪EMG.‬‬
‫با استفاده از ابزاری به نام الکترومیوگراف به ضبط‬
‫تصویری به نام الکترومیوگرام می پردازد‪.‬یک‬
‫الکترومیوگراف پتانسیل های الکتریکی تولید شده به‬
‫توسط سلول های عضالنی در حال انقباض و نیز‬
‫استراحت را مشخص می کند‪.‬‬
‫‪4‬‬
5
‫الکترومیوگراف‬
‫‪6‬‬
7
8
9
10
11
12
13
14
15
‫مقدمه‬
‫شیوع اختالالت آسیبی‬
‫فزاینده(‪ )CTDs‬در محیط های شغلی‬
‫در سال های اخیر به سرعت افزایش‬
‫یافته است چنان که تقریبا ‪ % 65‬تمام‬
‫بیماری های شغلی در ایاالت متحده‬
‫گزارش شده است‪ .‬ارزش میانگین حد‬
‫نهایی ‪ CTD‬برای هر مورد ‪8070‬‬
‫دالر گزارش شده است‪ .‬فشار زیاد‪،‬‬
‫نرخ باالی تکرار و طرز ایستادن‬
‫اشتباه در طول انجام کار از‬
‫فاکتورهای اولیه بروز ‪ CTDs‬هستند‬
‫که به لحاظ ایمنی رعایت نمی شوند و‬
‫اساسا به دلیل تکرار زیاد و فشار باال‬
‫خطرات را افزایش می دهند‪.‬‬
‫‪16‬‬
‫شدت باالی ‪ CTD‬در صنایع بسته بندی گوشت شایع‬
‫است‪ .‬صنعت بسته بندی گوشت باالترین نرخ اختالالت‬
‫حرکتی مکرر را در بین صنایع داراست‪. .‬با وجود‬
‫کاهش ناچیز نرخ جراحت در این صنعت‪ ،‬نرخ ‪CTD‬‬
‫افزایش می یابد‪ .‬بر این اعتقادند که نرخ باالی ‪CTD‬‬
‫ناشی از طبیعت بسیار تکراری حرفه بسته بندی گوشت‬
‫می باشد‪ .‬در یک نمونه کارگاه بسته بندی گوشت تخمین‬
‫زده شده است که هر کارگر خط تولید به طور متوسط‬
‫‪ 18000‬حرکت برشی را در ‪ 8‬ساعت نوبت کاری‬
‫انجام می دهد‪.‬‬
‫‪17‬‬
‫اغلب اصالحات ارگونومی شغل ها به منظور تالش برای کاهش‬
‫عوامل خطرساز و متعاقبا کاهش شیوع و شدت ‪ CTD‬به کار می‬
‫رود‪ .‬به هر حال تعیین کمیت اثرات این اصالحات بر فاکتورهای‬
‫خطرساز در محیط های کاری مشکل است‪.‬‬
‫الکترومیوگرافی(‪ )EMG‬برای نمایش تالش یا نیروی عضالنی‬
‫حین انجام کار استفاده می گردد‪ ،‬اما محدودیت های محیطی و‬
‫موانع بالقوه همراه با تولید‪ ،‬غالبا کاربرد ‪ EMG‬را در صنعت‬
‫محدود می کند‪ .‬اهداف این پژوهش‪ ،‬ارزیابی کاربرد یک‬
‫سنج قابل حمل و نقل برای جمع آوری داده های‬
‫الکترومیوگرافی ِ‬
‫حاصل از فعالیت ماهیچه ای در یک تاسیسات بسته بندی گوشت‬
‫و بررسی اثر اقدامات ارگونومی بر الکترومیوگرافی مجموعه‬
‫عضالت انتخابی می باشد‪.‬‬
‫‪18‬‬
‫روش کار‬
‫ارزیابی وظایف شغلی در این مطالعه توسط کارکنان‬
‫کارگاهی تعیین شده است که پیشینه ای درتغییرات زیاد‪،‬‬
‫نرخ باالی شکایات کارگران و نرخ باالی زمان از‬
‫دست رفته دارد‪ .‬به دلیل این مشکالت‪ ،‬اخیرا سه وظیفه‬
‫مشخص در کار دستخوش اصالحات ارگونومی شده‬
‫بود‪ .‬سه کار مشخص ویژه که شناسایی شد شامل‬
‫تراشیدن موی سر‪ ،‬قطع زوائد گوشت ران و تکه کردن‬
‫پوشش گوشت خوک می باشد‪.‬‬
‫‪19‬‬
‫وظیفه تراشیدن موی سر شامل بریدن های متعدد موی سر خوک‬
‫با یک دست بود‪ ،‬در حالیکه دست دیگر برای نگهداری سر خوک‬
‫استفاده می شد (روش قدیمی) این وظیفه با استفاده از گیره ای که‬
‫سر خوک را محکم روی یک میخ بزرگ نگه می داشت سازگار‬
‫شده بود ( شکل ‪-1‬روش جدید)‪ .‬در حالی که این عملیات انجام می‬
‫شد‪ ،‬فعالیت ماهیچه ای عضالت خم کننده انگشتان و مچ هر دو‬
‫دست چپ و راست نظارت شد‪ .‬بریدن زوائد گوشت ران‪ ،‬شامل‬
‫بریدن چربی از گوشت ران خوک بود که توسط چاقوی مدوری‬
‫که با نیروی الکتریکی کار می کرد (چاقوی‪ )Wizard‬انجام می‬
‫شد‪ .‬اصالح ارگونومی ا نجام شده در این بخش شامل استفاده از‬
‫یک دستگیره سازش یافته و یک کابل تعدیل ابزار برای نگهداری‬
‫وزن چاقو (روش جدید‪،‬شکل ‪.2‬ب) بر خالف استفاده از چاقو‬
‫بدون تعدیل ابزار (روش قدیمی‪ ،‬شکل ‪.2‬الف)‪.‬‬
‫‪20‬‬
‫شکل‪1‬‬
‫‪21‬‬
‫(روش جدید)‬
‫شکل‪(2‬روش جدید و قدیمی)‬
‫‪22‬‬
‫برای نمایش فعالیت عضالنی طی این عملیات از عضالت دو سر‬
‫بازو و عضالت خم کننده انگشتان و مچ دست راست استفاده شد‬
‫( همه کارگران در این گروه راست دست بودند)‪ .‬روش قدیمی‬
‫کندن پوشش بدن (شبیه دباغی) شامل چاک دادن و پاره کردن‬
‫چربی و جدا کردن پوشش توسط دست بود(شکل ‪.3‬الف) این‬
‫عملیات به این صورت تعدیل شده بود که کارگران پوشش را با‬
‫یک چاقو(‪ )air-knife‬می بریدند در حالیکه پوشش توسط یک‬
‫جداکننده خودکار جدا می شد ( روش جدید‪،‬شکل‪.3‬ب) طی انجام‬
‫این عملیات‪ ،‬فعالیت عضالت خم کننده انگشتان و مچ دست چپ و‬
‫راست اندازه گیری شد‪.‬‬
‫‪23‬‬
‫شکل‪3‬‬
‫‪24‬‬
‫(روش جدید وقدیمی)‬
‫جمعیت مورد آزمایش‬
‫تمامی ‪ 20‬کارگر در این مطالعه‪ ،‬از یک کارگاه پردازش گوشت‬
‫خوک در ایاالت متحده میدوسترن بودند‪ .‬برای عملیات اول‬
‫( تراشیدن سر خوک ها) ‪ 8‬کارگر و برای عملیات دوم و سوم‬
‫( جداسازی ران و بریدن پوشش ) ‪ 6‬کارگر به کار گرفته شد‪ .‬در‬
‫هر عملیات کارگران برای هر دو روش قدیمی و جدید تحت آزمایش‬
‫قرار گرفتند‪ .‬میانگین سنی کارگران ‪ 29‬سال و دامنه سنی آن ها ‪19‬‬
‫تا ‪ 47‬سال بود‪ .‬میانگین قد و وزن آن ها به ترتیب(‪1.73) 0.10‬‬
‫متر و( ‪ 75 )11.9‬کیلوگرم بود‪ .‬نمونه ها ‪ 15‬مرد و ‪ 5‬زن را شامل‬
‫می شد که در ‪ % 85‬آنها راست دستی غالب بود‪ .‬حضور کارگران‬
‫در این آزمایش با رضایت آگاهانه و داوطلبانه آن ها همراه بود‪.‬‬
‫‪25‬‬
‫ابزار و مواد مورد نیاز‬
‫الکترود هایی با سطح نقره‪-‬کلرید نقره در ترکیب با مولتی مترهای دیجیتالی استفاده‬
‫شدند و طوری تغییر کرده بودند که اجازه می دادند یک سیگنال ‪ EMG‬منفرد وارد‬
‫گردد‪ .‬الکترودها امواج الکتریکی یک طرفه را مرحله به مرحله همراه با مقاومت‬
‫ورودی باال (بیش از ‪ 15‬مگا اهم در ‪ 100‬هرتز) تقویت می کنند‪ ،‬که نسبت عدم‬
‫پذیرش متداول ‪ 87dB‬در ‪ 60‬هرتز و پهنای باند ‪ 40- 4000 Hz‬را شامل می‬
‫شود‪ .‬مولتی متر که با نیروی باتری کار می کند‪ ،‬میزان ریشه واریانس لحظه ای‬
‫را از سیگنال های ردیفی ‪ EMG‬محاسبه و ‪ RMS‬را با نسبتی از ‪ 10‬هرتز‬
‫نمونه برداری و محاسبه کرد‪ .‬دوره تناوب نمونه برداری به طور دستی کنترل شد‪.‬‬
‫مولتی مترها سبک(‪ 0.5‬کیلوگرم)‪ ،‬قابل حمل و نقل (ابعاد ‪ 33*65‬سانتیمتر)‪،‬‬
‫پوشیده از مواد ضد رطوبت و نسبت به ضربه مقاوم بودند ‪ .‬در بررسی گذشته‪،‬‬
‫‪EMG‬سنج قابل حمل و نقلی کشف شد که قابل اطمینان بود و در مقایسه با سیستم‬
‫استاندارد‪ ،‬به روز(‪ ،)on-line‬قابل قبول و معتبر بود‪.‬‬
‫‪26‬‬
‫دستور العمل‬
‫کارکنان ارگونومی و پرستاری در کارگاه بسته بندی گوشت برای‬
‫استفاده از ‪EMG‬سنج تحت تعلیم قرار گرفتند تا روش کار کالیبره‬
‫کردن و قرار دادن الکترودها را بیاموزند‪ .‬الکترودها برای‬
‫عضالت سهیم ( دو سر بازو و یا عضالت بیرونی خم کننده‬
‫انگشتان و مچ بیرونی) در باالی بخش میانی عضالت مربوطه‪،‬‬
‫موازی با امتداد تارهای ماهیچه ای جایگذاری شدند‪.‬‬
‫یک الکترود مرجع در باالی استخوانی ترین برآمدگی کتف‬
‫جایگذاری شد‪ .‬برای نرمال شدن ‪ EMG‬در طول انجام کار‪،‬‬
‫مقادیر جمع آوری شده ‪ EMG‬از میزان نیروی زیر حد ماکزیمم به‬
‫دست آمد‪.‬‬
‫‪27‬‬
‫مقادیر کالیبره ‪ RMS EMG‬برای عضالت خم کننده انگشتان و مچ‬
‫به میزان ‪ 89 ، 44.5‬و ‪ )10،20،30 Ib(N 133.4‬به دست آمد‬
‫که نیرو ها توسط یک نیرو سنج دستی گرفته شد‪ .‬مقادیر کالیبره‬
‫‪ EMG‬دو سر بازو در حالیکه زاویه خمیدگی آرنج ‪ 90‬درجه بود‪،‬‬
‫‪ ) 10 ، 5، 2.5 Ib( 44.5، 22.2، 11.1 N‬به دست آمد و‬
‫بالفاصله در نزدیکی مچ قرار گرفت‪ .‬برای هر دو گروه عضالت ‪،‬‬
‫هر مورد‪ ،‬سه سری آزمایش دوتایی را در هر مقدار نیرو برای هر‬
‫دو مجموعه داده های قبل و بعد از آزمایش در طی انجام کار کامل‬
‫کرد‪ .‬هر بار که الکترودها وصل می شدند یا برداشته می شدند عمل‬
‫نرمال کردن تکرار شد‪ .‬هر دو روش قدیمی و جدید کار با قرار دادن‬
‫الکترودها در همان محل و نرمال کردن آنها کامل شد‪.‬‬
‫‪28‬‬
‫طی جمع آوری داده ها در خط تولید ‪EMG ،‬سنج توسط کارگر بر‬
‫روی یک مچ بند پوشیده شد‪ .‬کارگران بین دو روش قدیمی و جدید‬
‫دستورالعمل کاری خود‪ ،‬در وقفه تقریبا ‪ 30‬دقیقه ای عوض می‬
‫شدند‪ .‬شیوه روش کاری ( قدیمی و جدید ) در بین کارگران و روش‬
‫کار" تصادفی" بود و ‪ 2‬تا ‪ 4‬بار در یک نوبت کاری و در چندین‬
‫روز مختلف از یک هفته کاری تکرار شد‪ .‬این آزمایشات چندگانه‪،‬‬
‫"میانگین خروجی " هر نوسان تصادفی در فعالیت ماهیچه‪،‬‬
‫برای‬
‫به دلیل اثرات خستگی یا ترتیبی به کار رفتند‪ .‬کارکنان داخل کارگاه‪،‬‬
‫داده های ‪ EMG‬را جمع آوری و اندازه سرعت خط را ( که نرخ‬
‫تکرار کنترل می شود )‪ ،‬و زمان تلف شده را ثبت کردند‪ .‬تمام داده ها‬
‫بدون مزاحمت و همراه با انجام طبیعی عملیات کاری و بدون کاهش‬
‫تولید جمع آوری گردید‪.‬‬
‫‪29‬‬
‫طراحی و آنالیز داده ها‬
‫یک طرح تحقیقاتی ‪A-B-A-B‬چند گانه برای جمع آوری داده ها به کار رفت‪.‬‬
‫طبق این طرح‪ ،‬طی هر فصل جمع آوری اطالعات‪ ،‬در بین دو روش قدیمی یا‬
‫جدید‪ ،‬کارگران عوض می شدند‪ .‬میانگین فعالیت ‪ EMG‬در تمام آزمایشات‬
‫برای هر کارگر‪ ،‬ماهیچه و شرایط کاری (قدیمی یا جدید) برای آنالیز آماری‬
‫استفاده گردید‪ .‬اگر زمان تلف شده هر خط تولید بیش از ‪ 3 ( % 10‬دقیقه از‬
‫یک وقفه ‪ 30‬دقیقه ای ) از یک دوره مجموعه اطالعات بود داده ها در‬
‫آنالیز نتایج استفاده نمی شدند‪ .‬نرخ تکرار بین دو شرایط کاری برای هر‬
‫آزمایش یا نمونه (کارگر) تغییر نکرد‪ .‬معادله خط رگرسیون برای هر کارگر با‬
‫استفاده از میانگین مقدار داده کالیبره شده محاسبه شد‪ .‬بنابراین داده ها برای‬
‫واحدهای معادل نیرو نرمال شدند‪ .‬برای هر کدام از سه شغل یک آزمون ‪t-‬‬
‫‪ test‬دوگانه انجام شد(با استفاده از داده های میانگین نمونه ها یا همان کارگران‬
‫) تا اثرات اصالح ارگونومی بر فعالیت میانگین ‪ EMG‬تعیین گردد‪ .‬یک‬
‫مقدار آلفای ‪ 0.05‬برای حد بحرانی معنی دار بودن آماری استفاده شد‪.‬‬
‫‪30‬‬
‫نتایج‬
‫مجموع نتایج تمام مشاغل و عضالت در جدول ‪1‬و ‪ 2‬خالصه‬
‫شد‪ .‬میانگین تالش عضالت در مچ و عضالت خم کننده‬
‫انگشتان دست چپ طی شغل تراشیدن سر خوکها در روش‬
‫جدید‪ ،‬کاهش چشمگیری داشت‪ 8 .‬کارگر همگی کاهشی در‬
‫فعالیت عضالت خم کننده انگشتان و مچ دست چپ را در‬
‫روش جدید تراشیدن سر خوک ها اثبات کردند‪ .‬هم چنین ‪ 6‬تا‬
‫از ‪ 8‬کارگر کاهش فعالیت در عضالت خم کننده انگشتان‬
‫دست راست را با اصالح ارگونومی اثبات کردند که تغییر‬
‫میا نگین کوچک بود و به لحاظ آماری معنی دار نبود‪.‬‬
‫‪31‬‬
‫جدول‪1-‬‬
‫خالصه تغییرات الکترومیوگرافی با اصالحات ارگونومی‬
‫شغل‬
‫ماهیچه‬
‫تغییر‬
‫میانگین(‪)N‬‬
‫تغییر انحراف‬
‫معیار(‪)N‬‬
‫تغییر میانگین‬
‫(‪)%‬‬
‫تراشییییدن میییوی‬
‫سر‬
‫‪*RWFF‬‬
‫‪-1.5‬‬
‫‪2.8‬‬
‫‪-1.6‬‬
‫تراشییییدن میییوی‬
‫سر‬
‫‪*LWFF‬‬
‫‪-4.3‬‬
‫‪3.1‬‬
‫‪-5.5‬‬
‫بریدن زوائد‬
‫دو سر بازو‬
‫‪-3.1‬‬
‫‪2.1‬‬
‫‪-14.1‬‬
‫بریدن زوائد‬
‫‪RWFF‬‬
‫‪-12.4‬‬
‫‪10.3‬‬
‫‪-17.6‬‬
‫تکییییییییه کییییییییردن‬
‫پوشش گوشت‬
‫‪RWFF‬‬
‫‪-1.7‬‬
‫‪5.5‬‬
‫‪-4.6‬‬
‫تکییییییییه کییییییییردن‬
‫پوشش گوشت‬
‫‪LWFF‬‬
‫‪-4.5‬‬
‫‪6.7‬‬
‫‪-7‬‬
‫*‪ :RWFF‬مچ راست و عضالت خم کننده انگشت‬
‫*‪ :LWFF‬مچ چپ و عضالت خم کننده انگشت‬
‫‪32‬‬
‫جدول‪2-‬‬
‫نتایج گروه‬
‫‪33‬‬
‫شغل‬
‫ماهیچه‬
‫متد‬
‫میانگین‬
‫انحراف معیار‬
‫تراشیدن موی سر‬
‫‪RWFF‬‬
‫قدیم‬
‫‪77‬‬
‫‪15.5‬‬
‫تراشیدن موی سر‬
‫‪RWFF‬‬
‫جدید‬
‫‪75.6‬‬
‫‪14.1‬‬
‫تراشیدن موی سر‬
‫‪LWFF‬‬
‫قدیم‬
‫‪79.8‬‬
‫‪21‬‬
‫تراشیدن موی سر‬
‫‪LWFF‬‬
‫جدید‬
‫‪75.5‬‬
‫‪21‬‬
‫بریدن زوائد‬
‫دو سر بازو‬
‫قدیم‬
‫‪22.8‬‬
‫‪7.6‬‬
‫بریدن زوائد‬
‫دو سر بازو‬
‫جدید‬
‫‪19.8‬‬
‫‪7.2‬‬
‫بریدن زوائد‬
‫‪RWFF‬‬
‫قدیم‬
‫‪69.3‬‬
‫‪10.4‬‬
‫بریدن زوائد‬
‫‪RWFF‬‬
‫جدید‬
‫‪56.9‬‬
‫‪11.5‬‬
‫تکه کردن پوشش‬
‫گوشت‬
‫‪RWFF‬‬
‫قدیم‬
‫‪59.8‬‬
‫‪26.9‬‬
‫تکه کردن پوشش‬
‫گوشت‬
‫‪RWFF‬‬
‫جدید‬
‫‪58.1‬‬
‫‪29.7‬‬
‫تکه کردن پوشش‬
‫گوشت‬
‫‪LWFF‬‬
‫قدیم‬
‫‪70.3‬‬
‫‪34.8‬‬
‫تکه کردن پوشش‬
‫گوشت‬
‫‪LWFF‬‬
‫جدید‬
‫‪65.8‬‬
‫‪36‬‬
‫در طی عملیات قطع زوائد گوشت‪ ،‬میانگین تالش عضالت‬
‫خم کننده انگشتان و مچ دست راست‪ ،‬به طور معنی داری‬
‫استفاده از روش جدید را کاهش داد‪ 5 .‬تا از ‪ 6‬کارگر مورد‬
‫آزمایش‪ ،‬کاهشی در فعالیت ‪ EMG‬عضالت خم کننده‬
‫انگشتان و مچ‪ ،‬با بکارگیری ابزار تعادلی اثبات کردند‪.‬‬
‫همچنین میانگین تالش عضالنی عضالت دو سر بازوی‬
‫دست راست با این اصالح ارگونومی‪ ،‬استفاده از ابزار‬
‫تعادلی را کاهش داد‪.‬همه ‪ 6‬کارگر فعالیت ماهیچه ای کاهش‬
‫یافته را همراه با استفاده و تغییراتشان که به لحاظ آماری‬
‫معنی دار بود اثبات کردند‪ ،‬اگر چه تالش عضالنی‪ ،‬نسبتا‬
‫پایین و بدون بکارگیری ابزار تعادلی بود‪.‬‬
‫‪34‬‬
‫اصالح عملیات تکه کردن پوشش‪ ،‬تالش عضالنی‬
‫را در عضالت خم کنده چپ یا راست‪ ،‬به طور‬
‫معنی داری کاهش نداد‪ .‬فقط ‪ 3‬تا از ‪ 6‬کارگر‬
‫تالش عضالنی کاهش یافته ای را در عضالت خم‬
‫کننده دست راست نشان دادند‪ ،‬در حالیکه ‪ 4‬تا از ‪6‬‬
‫کارگر نشان دادند که تالش عضالت خم کننده‬
‫دست چپ کاهش یافت‪.‬‬
‫‪35‬‬
‫بحث‬
‫سیلور استین و همکاران (‪ )1986‬خطر باالی بیماری های‬
‫‪ CTDs‬دست و مچ را(با نرخ کسری تقریبی ‪ ) 30.3‬در صنایعی‬
‫که شامل عملیاتی با اعمال نیروی باال و تکرار باالست ‪ ،‬در مقایسه‬
‫با صنایع شامل عملیاتی با اعمال نیروی کم و تکرار پایین اثبات‬
‫کرده اند‪ .‬مقادیر معادل با میانگین نیروی ‪ ،EMG‬در مطالعه‬
‫حاضر‪ ،‬از دامنه‪ ،‬تکرار و اشباع نیروها در وقفه بیش از ‪ 30‬دقیقه‬
‫متاثر شد‪ .‬بنابراین تاثیرات ترکیب دو عامل خطرساز‪ ،‬اعمال نیرو‬
‫و تکراری بودن‪ ،‬در یک اندازه می تواند ویژه و منحصر به فرد‬
‫شود‪ .‬در این مطالعه‪ ،‬اختالفاتی در روش های عملیات کاری‬
‫ردیابی شد‪ ،‬که به هر حال در نتیجه کاهش در دامنه نیروهای‬
‫عضالنی بودند‪ ،‬البته از زمانی که نرخ تکرار توسط انتقال دهنده‬
‫سرعت مچ بند کنترل شد و بین روش ها تفاوتی نبود‪.‬‬
‫‪36‬‬
‫باید به خاطر سپرد که هر کاهشی در تالش عضالنی‪ ،‬طی هزاران تکرار‬
‫روزکاری بجا و تایید شده خواهد بود‪ .‬متعاقبا‪ ،‬تغییرات کمی در‬
‫در یک‬
‫ِ‬
‫میانگین ممکن است از تولید خستگی جمع شده از یک روز یا یک هفته‬
‫کاری متاثر شود‪.‬‬
‫به طور آشکار‪ EMG ،‬اندازه دقیق از تولید نیروی ماهیچه نیست‪ .‬همچنین‬
‫محدودیت نرمال شدن در وضعیت مچ باید یادداشت شود‪ .‬به هر حال‪،‬‬
‫استفاده از فرایند کالیبره کردن برای بیان کمّی میانگین تالش ماهیچه ای‬
‫مجاز است‪ .‬در حال حاضر اندازه گیری دقیق تری از نیرو‪ ،‬به طور قابل‬
‫استدالل موجود نیست‪ ،‬چرا که روشها و تکنیک های تهاجمی مورد نیاز‬
‫هستند‪ .‬به عالوه‪ ،‬وود و اندرس(‪ )1992‬روش پیش بینی نیروی ‪ EMG‬را‬
‫برای استفاده در این گونه بررسی ها ایجاد کردند و در ابتدا این روش‬
‫توسط آرمسترونگ و همکاران (‪ )1979‬برای تخمین نیروهای درگیر در‬
‫یک وضعیت بیان شد‪ .‬وقتی مطالعات میدانی انجام می شد‪ ،‬این نویسندگان‬
‫روش ‪ EMG‬را فراتر از روشی پیشنهاد کردند به حساسیت های نیرو‬
‫مقاومت کند (وود و اندرس‪)1992،‬‬
‫‪37‬‬
‫با اصالح شغل‪ ،‬کاهش نیرو و بار بر یک عضله ممکن‬
‫است در نتیجه جابجایی و تغییر مکان آن بار یا نیرو بر‬
‫مجموعه دیگر عضالت باشد‪ .‬در این بررسی فقط دو دسته‬
‫از عضالت‪ ،‬در زمان داده شده‪ ،‬بررسی شد‪ .‬به هر حال این‬
‫مجموعه عضالت به این دلیل انتخاب شدند که تقریبا‬
‫بیشترین تاثیر را از این شغل داشتند‪ .‬نبود کشف اختالفات‬
‫شغل "تکه کردن پوشش" که‬
‫در تالش ماهیچه ای‬
‫ِ‬
‫اصالحات چشمگیری را از روش های قدیمی تا جدید متحمل‬
‫شده بود‪ ،‬ممکن است تحت تاثیر مجموعه عضالت انتخابی‬
‫قرار گرفته باشد‪.‬‬
‫‪38‬‬
‫هدف از این پروژه‪ ،‬در مرحله اساسی‪ ،‬تعیین قابلیت اجرای استفاده‬
‫از یک سیستم ‪EMG‬سنج قابل حمل و نقل بود تا داده ها را طی‬
‫یک کار تولیدی واقعی در یک مجموعه صنعتی جمع آوری کند‪.‬‬
‫محیط کارگاه پردازش گوشت خوک‪ ،‬سرد‪ ،‬پر جمعیت‪ ،‬پرسرو‬
‫صدا و مرطوب است و کارگران نیاز به پوشیدن لباس هایی دارند‬
‫که آن ها را از سرما و رطوبت حفظ کند‪ .‬استفاده از سیستم های‬
‫‪EMG‬سنج تجاری در این مجموعه بسیار مشکل خواهد بود‪ .‬به‬
‫هر حال‪ ،‬با استفاده از این دستگاه قابل حمل و نقل‪ ،‬کارگران‬
‫توانستند کار منظم خود را به طورمتداول‪ ،‬بدون کاهش در تولید و‬
‫حداقل بدون وقفه کامل کنند‪.‬‬
‫‪39‬‬
‫نتیجه گیری‬
‫نتایج این پژوهش برای مقایسه تالش عضالنی مورد نیاز با روش‬
‫های متفاوت عملیات شغلی مشابه در یک تاسیسات بسته بندی‬
‫گوشت استفاده شد‪ .‬این نوع مقایسه به شناسایی کاهش خطر برای‬
‫اختالالت آسیبی فزاینده کمک می کند‪ .‬نتایج حاصل از این پژوهش‬
‫اصالح ارگونومی را به طور واقعی تایید کرد‪ ،‬به این صورت که‬
‫تالش ماهیچه ای کمتر را در عضالت اندامهای فوقانی وقتی که‬
‫اصالحات ارگونومی به تراشیدن سر و قطع زوائد ران خوک ملحق‬
‫می شود‪ ،‬اثبات کرد‪ .‬این پروژه ثابت کرد که روش های جمع‬
‫آوری داده های ‪ EMG‬قابل حمل و نقل که در مکان کاری استفاده‬
‫شد‪ ،‬برای تفسیر تغییرات تالش عضالنی عملی بود وامکان استفاده‬
‫در عملیات بعدی را داشت‪.‬‬
‫‪40‬‬
41
‫سپاسگزاری‬
‫بخشی از این پژوهش توسط کمکهای‬
‫مرکزکنترل بیماری ( ‪CDC R49/CCR‬‬
‫‪ )703640-05‬و اداره آموزش و پرورش‬
‫ایاالت متحده (‪)H133P20018-95‬‬
‫پشتیبانی شد‪.‬‬
‫‪42‬‬
‫پایان‬
‫‪43‬‬