دانلود

Download Report

Transcript دانلود

‫ويژگي هاي نوزاد سالم‬
‫نوزادان طبيعي‬
‫‪95 ‬ـ‪ %90‬نوزادان با سن جنيني ‪42‬ـ‪ 37‬هفته متولد‬
‫مي شوند‬
‫‪ ‬همه نوزادان پس از تولد بايد مورد معاينه و بررسي‬
‫قرار گيرند‬
‫‪ ‬زيرا ممكن است درنگاه و بررسي كلي‪ ،‬بسياري از‬
‫مسائل و مشكالت مورد توجه قرار نگرفته ودر آينده‬
‫بر رشد و تكامل نوزاد‪ ،‬تاثير نامطلوب بجا گذارند‪.‬‬
‫‪ ‬ميانگين وزن نوزاد تازه متولد شده ‪ 3/4‬كيلوگرم مي باشد‪.‬‬
‫‪ ‬وزن پسران اندكي بيش از وزن دختران است‪.‬‬
‫مقرر بين‬
‫‪ ‬حدود ‪ %95‬نوزادان طبيعي متولدشده در موعد ّ‬
‫‪ 2/5-4/6‬كيلوگرم وزن دارند‪.‬‬
‫‪ ‬متوسط قد ‪ 50‬سانتي متر مي باشد كه تقريبا ‪ %95‬نوزادان‬
‫بين ‪ 45-55‬سانتيمتر قد دارند‪.‬‬
‫‪ ‬ميانگين اندازه دور سر حدود ‪ 35‬سانتی متر است كه بين‬
‫‪ 37/2 -32/6‬متغير مي باشد ‪.‬‬
‫بهتر است نوزاد‬
‫‪ ‬معاينه و بررسی‬
‫– بالفاصله پس از تولد‬
‫– و در ‪ 24‬ساعت اول زندگي‬
‫‪ ‬ارائه آموزش هاي ضروري از نظر‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫چگونگي تغذيه نوزاد‬
‫دفع مكونيوم‬
‫مراقبت به لحاظ درجه حرارت محيط‬
‫شستشو و استحمام‬
‫پيدايش زردي‬
‫زردي نوزاد‬
‫‪ ‬يرقان دوره نوزادي يكي از مسائل شايع مي باشد كه‬
‫درصد قابل توجهي از نوزادان به شكل هاي فيزيولوژيك و‬
‫پاتولوژيك آن مبتال مي شوند‪.‬‬
‫‪ ‬يرقان فيزيولوژيك معموال از پايان روز دوم زندگي شروع‬
‫‪ ‬در روزهاي چهارم و پنجم به حداكثر مقدار خود مي رسد‬
‫‪ ‬سپس به تدريج كاهش مي يابد‪.‬‬
‫‪ ‬بطور كلي ميزان بيلي روبين كمتر از ‪ 12‬ميلي گرم‬
‫درصد ميلي ليترخون در نوزادان با سن جنيني طبيعي‬
‫‪ ‬بيلي روبين كمتر از ‪ 14‬ميلي گرم درصد ميلي ليتر‬
‫خون در نوزادان نارس‬
‫‪ ‬يرقان فيزيولوژيك ناميده ميشود‬
‫‪ ‬در صورتي كه مقدار بيلي روبين از مقادير ياد شده‬
‫براي نوزادان طبيعي و نارس تجاوز كند‬
‫‪ ‬يرقان پاتولوژيك محسوب مي شود‬
‫در صورت مشاهده هر يك از مواردزير‪ ،‬اتخاذ تصميم‬
‫فوري ضروري مي باشد‬
‫‪ )1 ‬يرقاني كه در ‪ 24‬ساعت اول زندگي شروع شود‬
‫‪ )2 ‬افزايش بيلي روبين‪ ،‬از ‪ 5‬ميلي گرم درصد ميلي‬
‫ليتر در ‪ 24‬ساعت تجاوز كند‬
‫‪ )3 ‬بيلي روبين از ‪ 12‬ميلي گرم در نوزادان طبيعي و‬
‫‪ 14‬ميلي گرم درنوزادان نارس تجاوز كند‬
‫‪ )4 ‬يرقان در نوزادان طبيعي‪ ،‬بيش از يك هفته و در‬
‫نوزادان نارس بيشتراز دو هفته‪ ،‬به طول انجامد‬
‫علل و عواملي كه به توليد بيش ازحد معمول بيلي روبين درنوزادان منجرمي شوند‬
‫‪ )1‬ناسازگاري گروههاي خوني مادرو جنين كه عمدتا شامل ناسازگاري ‪Rh‬و ‪ABO‬و‬
‫گروههاي فرعي است‬
‫‪ )2‬اختالالت ژنتيكي (اختالالت آنزيمي نظيراسفروسيتوز مادرزادي) وهموگلوبينوپاتي ها‬
‫نظيرآلفا و بتا تاالسمي و گاالكتوزمي‬
‫‪ )3‬هموليزگلبول هاي قرمزخون مانند مصرف بيش ازحد ويتامين ‪K‬‬
‫‪ )4‬هماتوم و خونريزيهاي داخلي‬
‫‪ )5‬انسدادهاي مكانيكي منجربه اختالل درگردش كبدي ـ روده اي ترشحات صفراوي‬
‫‪ )1‬يرقان نوزاد درصورت عدم توجه و رسيدگي‪ ،‬ممكن است به عوارض‬
‫وخطراتي مانند مرگ و عقب ماندگي ذهني و حركتي غيرقابل درمان منجرشود‪.‬‬
‫‪ )2‬افتراق ميان يرقان فيزيولوژيك و پاتولوژيك هميشه به سادگي امكان پذير‬
‫نيست‪.‬‬
‫‪ )3‬لحظات و دقايق درتصميم گيري به منظور اقدام مناسب براي نوزادمبتال به‬
‫يرقان پاتولوژيك‪ ،‬بسيارسرنوشت سازهستند‪.‬‬
‫‪ )4‬همه موارد يرقان هاي نوزادي را نمي توان با سازگاري ‪Rh‬و گروه هاي‬
‫خوني‪ ،‬توجيه كرد‪ .‬يافتن علل و عوامل ديگريرقان ها ازاهميت برخوردار‬
‫است‪.‬‬
‫‪ )5‬درمواردي مي توان قبل اززايمان و بعد اززايمان با اقداماتي ازپيدايش و‬
‫افزايش پاتولوژيك بيلي روبين پيشگيري نمود‬
‫نخستين مراقبت هاي نوزادي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نخستين هفته زندگي‪ ،‬حساسترين دوران زندگي انسان بعد ازتولد است‬
‫دركشور هاي فقيردنيا ‪60‬ـ‪ 50‬درصد تمام مرگ هاي اطفال درنخستين ماه‬
‫زندگي رخ مي دهد‬
‫و ازاين مقداربيش ازنيمي ممكن است درنخستين هفته تولد تلف شوند‬
‫چرا كه دراين دوران نوزاد بايد به سرعت و به طور موفقيت آميزي خود را با‬
‫جهان غريبه خارج وفق دهد‬
‫خطرمرگ درنخستين ‪48‬ـ‪ 24‬ساعت پس ازتولد بيش ازهر زمان ديگري است‬
‫هدف نخستين مراقبت هاي نوزادي‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪‬‬
‫حفظ و ايجاد اعمال قلبي ـ ريوي‬
‫پايه گذاري رژيم تغذيه اي رضايت بخش‬
‫حفظ دماي بدن‬
‫جداسازي و درمان زود هنگام ناهنجاري هاي مادرزادي‬
‫دوري ازعفونت‬
‫عفونت هاي مادرزادي كه بوسيله توكسوپالسموز‪ ،‬سرخجه‪ ،‬ويروس‬
‫هرپس انساني‪ ،‬سیتومگالو ویروس و سيفيليس (سندرم ‪(TORCHS‬‬
‫ايجاد مي شود‪ ،‬با ميزان باالي مرگ و مير نوزادان مرتبط است‬
‫مراقبت هاي فوري پس اززايمان‬
‫‪ 1‬ـ پاك كردن راه تنفس ي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ايجاد و حفظ عملكرد قلبي ـ تنفس ي مهمترين مساله درلحظه تولدكودك‬
‫است‬
‫هرعمل ديگري درمرتبه دوم قرارمي گيرد‬
‫براي كمك به برقراري تنفس‪ ،‬راه هاي هوايي بايد ازمخاط و سايرترشحات‬
‫پاك باشند‬
‫درصورتيكه تنفس طبيعي درعرض ‪ 1‬دقيقه ايجاد نشود‪ ،‬احياءنوزاد‬
‫ضروري است‬

The newborn is commonly assessed with the
APGAR score, a quick test performed at 1
and 5 minutes after birth to determine the
physical condition of the newborn. The five
categories assessed are heart rate,
respiratory effort, muscle tone, reflex
irritability, and color. Each of these
categories is scored 0, 1, or 2, depending on
the observed condition of the newborn.
‫‪ 2‬ـ نمره (‪)Apgar‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نمره (ضريب (آپگار‪ 1‬دقيقه پس ازتولد و مجددا ‪ 5‬دقيقه پس ازتولد اندازه گيري‬
‫مي شود‬
‫امروزه حذف اندازه گيري نمره آپگاريك نوزادبخصوص نوزادان كم وزن يك سهل‬
‫انگاري محسوب مي شود‬
‫نمره كامل بايد ‪ 9‬تا ‪ 10‬باشد‬
‫نمره ‪3‬ـ‪ 0‬نشاندهنده آنست كه كودك به شدت غيرفعال است و نمره ‪6‬ـ‪4‬‬
‫نشاندهنده حال عمومي متوسط است‬
‫نمره زير‪ 5‬نيازمند امداد فوري است‬
‫نوزادان با ضريب آپگارپائين پس ازگذشت ‪ 5‬دقيقه ازعمرشان درمعرض خطرزياد‬
‫عوارض بعدي و مرگ درخالل دوران نوزادي مي باشند‬
‫‪ 3‬ـ مراقبت بند ناف‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در مورد نوزاد طبيعي‪ ،‬هنگامي كه ضربان بند ناف متوقف شد بايد بريده و گره زده شود‬
‫مزيت اين كارآن است كه كودك درحدود ده ميلي ليترخون اضافي دريافت خواهد كرد‬
‫با بكاربردن وسايل استريل و دقت در گره زدن بند ناف‪ ،‬ازابتالء نوزاد به كزازجلوگيري مي شود‬
‫عفونت ناف در‪ 24‬ساعت اول تولد معمول نيست‬
‫ماليدن يك داروي ضد عفوني كننده روي ريشه بند ناف و پوست اطراف آن ضروري است(درحال‬
‫حاضرطبق دستورالعمل کشوری توصیه نمی شود)‬
‫بند ناف بايد تا حد ممكن خشك بماند‪ .‬تا در عرض ‪8‬ـ‪ 5‬روزنكروزه شده و جدا گردد‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ مراقبت از چشم ها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫قبل ازآنكه چشم هاي نوزاد بازشود‪ ،‬حاشيه پلك هاي او بايد به وسيله سواب هاي‬
‫استريل مرطوب پاك گردد‬
‫براي هرچشم يك سواب و ازسطح داخل به سمت خارج استفاده مي شود‬
‫تجويزقطره سولفاميد يا هرنوع قطره و پماد آنتي بيوتيك چشمي ديگربطور‬
‫معمول به نوزادان دربدو تولد درجمهوري اسالمي ايران ممنوع مي باشد‪.‬‬
‫درخانه هاي بهداشت درصورت مواجه شدن با عفونت چشمي خفيف مي بايست‬
‫نوزادان به مدت ‪ 5‬روزازقطره سولفاستاميداستفاده نمايند‬
‫درعفونت هاي شديد ارجاع نوزادان بايد انجام شود‬
‫‪ 5‬ـ مراقبت از پوست‬
‫‪‬‬
‫استحمام زودرس نوزاد بدليل هيپوترمي نبايد انجام شود‬
‫نخستين حمام بهتراست ‪ 24‬ساعت پس ازتولد انجام گيرد‬
‫‪‬‬
‫زيرا ازكاهش دماي بدن درساعات اوليه عمرجلوگيري مي شود‬
‫‪‬‬
‫‪ 6‬ـ حفظ دماي بدن‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دماي نرمال بدن يك نوزاد بين ‪ 37/5 -36/5‬از طريق ركتال‬
‫اززيربغل ‪37‬ـ‪ 36‬درجه سانتي گراد‬
‫يك كودك تازه متولد شده به محيط بيرون كه ممكن است ‪20‬ـ‪ 10‬درجه سردترباشد وارد مي گردد‬
‫نوزاد كنترل دمايي چنداني ندارد و به سرعت گرماي بدن خود را ازدست مي دهد‬
‫بالفاصله پس از تولد بيشترين اتالف گرما از طريق تبخيرمايع از بدن مرطوب كودك رخ مي دهد‬
‫هفتاد و پنج درصد اتالف گرما ازطريق سرنوزاد است‬
‫الزم است كنترل درجه حرارت بدن نوزاد از طريق زيربغل انجام شود و ترمومتربايد حداقل سه تا پنج‬
‫دقيقه زيربغل نوزادباشد‬
‫گذاشتن كودك درپهلوي مادربراي نخستين ‪ 24‬ساعت را‬
‫‪ Rooming in‬مي گويند‬
‫كه الزم است به محض تثبيت وضع مادرو نوزاد هم اتاقي اجرا گردد‬
‫مواردي كه موقتا هم اطاقي را بايد به تاخيرانداخت شامل‬
‫الف (موارد مربوط به نوزاد ـ ضربان قلب مداوم ‪ 160‬باردردقيقه يابيشتر‪ ،‬نوزاد‬
‫نارس با سن جنيني كمتراز‪ 34‬هفته‪ ،‬نوزاد باوزن كمتراز‪ 2000‬گرم‪ ،‬نوزاد مبتال به‬
‫دیسترس تنفس ي‪ ،‬نوزاد باعمل جراحي و نوزاد مبتال به ناهنجاري مادرزادي شديد‬
‫ب (موارد مربوط به مادركه شامل اختالل هوشياري مادراست و به هردليل به مادران‬
‫بايد تاكيد شود كه تحت هيچ شرايطي ازپستانك‪ ،‬بطري شير‪ ،‬آب و آب قند براي‬
‫شيرخواراستفاده نشود‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مادرو نوزاد بايد همزمان با يكديگرازبيمارستان مرخص شوند تابا‬
‫هم بودن آنان امرشيردهي را تداوم بخشد‬
‫‪Baby friendly hospital‬‬
‫درجمهوري اسالمي ايران هنگام ترخيص به نوزاد واكسن ب ث ژو‬
‫هپاتيت ‪ B‬تزريق و قطره فلج اطفال خورانده مي شود‬
‫مادران بايد پس ازترخيص به يكي ازواحد هاي بهداشتي درماني‬
‫جهت پيگيري مراقبت هاي بهداشتي مراجعه نمايند‬
‫‪ 7‬ـ تغذيه با شيرمادر(‪)Breast feeding‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫شيردهي بايد درعرض ‪ 1‬ساعت پس ازتولد آغازشود‬
‫زيرا عليرغم آن كه درآن زمان شير كمي وجود دارد ولي اين كاركمك‬
‫ميكند تا تغذيه و ارتباط نزديك مادرو كودك كه به ‪bonding‬‬
‫معروف است پايه ريزي شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نخستين شير كه به نام كلستروم يا آغوز ناميده مي شود مناسب ترين غذا‬
‫براي كودك است‬
‫حاوي غلظت باالي پروتئين و سايرمواد مغذي است همچنين غني ازعوامل‬
‫ضد عفوني است كه كودك را دربرابر عفونت هاي تنفس ي و بيماري هاي‬
‫اسهالي محافظت مي نمايد‬
‫بايد هرزمان كه نوزاد بخواهد به او شير داده شود‬
‫شيردهي به كودك برطبق خواسته اوبه وزن گيري كودك كمك مي كند‬
‫بسيارمهم است كه به مادران توصيه شود ازشير بطري براي تغذيه نوزاد‬
‫استفاده نكنند‬
‫بهتر است تغذيه نوزاد درتخت مادرانجام شود و درمادراني كه تحت عمل‬
‫سزارين قرارمي گيرند شير دهي بايد به محض به هوش آمدن مادرانجام شود‬
‫معاينه نوزاد (‪)Neonatal exam‬‬
‫‪ ‬نخستين معاينه بالفاصله پس اززايمان و ترجيحا دراطاق زايمان‬
‫صورت مي گيرد‪ .‬اين معاينه عبارتست از‪:‬‬
‫الف (حصول اطمينان ازاينكه كودك درفرآيند تولد دچارآسيب نشده‬
‫است‬
‫ب (جدا سازي كودكان با ناهنجاري بخصوص آنهائيكه به درمان سريع‬
‫نيازمندند‬
‫ج (ارزيابي ميزان رسيدگي نوزاد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫پس ازكسب اطمينان اوليه ازدرمعرض خطرفوري نبودن نوزاد‪ ،‬معاينه‬
‫كاملتر دراتاق نوزادان انجام ميگيرد‬
‫معاينه اوليه و معاينه دراتاق نوزادان بايد تحت پوشش منبع گرمايي انجام‬
‫گيرد‪ ،‬آنچنانكه مانع كاهش درجه حرارت بدن نوزاد شود‬
‫كاهش درجه حرارت محيط و بدن نوزاد ممكن است سالمتي نوزاد را بطور‬
‫جدي به خطراندازد‬
‫معاينه در اتاق زايمان‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫توجه فوري به رنگ پوست نوزاد بسيارمهم است‬
‫زيرا ممكن است نوزاد به علت ناهنجاري هاي قلبي و يا ريوي‪ ،‬دچار‬
‫سيانوز عمومي (كبودي عمومي رنگ پوست) بوده و نيازبه اقدام سريع و‬
‫جدي داشته باشد‬
‫درمواردي نوزادان طبيعي‪ ،‬سيانوز زودگذرانتهاها دارند كه معموال‬
‫دردقايق اول زندگي برطرف مي شود‬
‫رنگ پريدگي شديد نوزاد ممكن است ناش ي ازكم خوني يا آسفيكس ي‬
‫(خفگي) باشد كه نيازبه اقدام جدي دارد‬
‫آغشته بودن پوست نوزاد به مكونيوم‪ ،‬نيزدرمواردي هشداردهنده بوده‬
‫و دقت درچگونگي زايمان ومعاينه كامل وضعيت قلب و ريه نوزاد را‬
‫اقتضا مي كند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دركنارتوجه به وضعيت قلب و ريه ها دراتاق زايمان‬
‫مالحظه ضايعات مادرزادي مانند ضايعات لوله عصبي‪ ،‬شكاف لب‬
‫و كام‪ ،‬اختالالت جدار شكم‪ ،‬ناهنجاري هاي استخواني‪ ،‬ناهنجاري‬
‫هاي دستگاه تناسلي خارجي و بازبودن مجراي مقعد بايد مورد توجه‬
‫قرارگيرد‬
‫آسيب هاي هنگام زايمان نظير بي حركتي بازو و ساعد به‬
‫علت ‪( Erb pulsy‬كشش اعصاب شبكه بازويي)‬
‫صدمه به شبكه بازويي‪ ،‬شكستگي استخوان ترقوه‪ ،‬بازو و در رفتگي‬
‫شانه و احتمال ضايعه عصب فرنيك در معاينات اتاق زايمان با‬
‫دقت بايد بررس ي شوند‬
‫معاينه در اتاق نوزادان‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫پس ازمعاينه اوليه‪ ،‬بايد يك بررس ي دقيق تردر‪ 12‬ساعت اول تولدانجام‬
‫شود‬
‫اندازه گيري دور سر و دور سينه و طول قد و ثبت درجه حرارت و تعداد‬
‫ضربان قلب و تنفس بايد انجام شود‬
‫زردي‪ ،‬محتمل ترين تغييردررنگ پوست است كه درمعاينه دوم مشخص‬
‫مي شود‬
‫عالوه براين‪ ،‬سيانوز و رنگ پريدگي‪ ،‬بايد دو باره بررس ي شوند‬
‫نوزاد بايد دقيقا ازنظروجود همانژيوم‪ ،‬خال هاي پوستي رنگي و بدون‬
‫رنگ‪ ،‬و لكه هاي پوستي بررس ي شود‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫جمجمه بايد ازنظرروي هم قرارگرفتن شكاف ها‪ ،‬بازبودن شكاف ها‪ ،‬تورم‬
‫زيرپوست سرجنين و خون مردگي‪ ،‬بررس ي شود‬
‫چشم ها بايدمعاينه شوند‪ .‬خونريزي ملتحمه و ‪ ...‬كه درمعاينه مشخص مي‬
‫شود‬
‫وجود رفلكس نوري بايد ثبت شود‬
‫اندازه مردمك و واكنش به نور و وجود كاتاراكت و اندازه كره چشم (ازنظر‬
‫ميكروفتالمي) بايد بررس ي شود‬
‫درصورت نوزاد بايد بدنبال شواهدي ازاختالالتي مانند تريزومي ها و‬
‫كرتينيسم بود‬
‫بررس ي تقارن اجزاي صورت ازنظر رد صدمات احتمالي عصب صورتي‬
‫(‪ )facial‬پس اززايمان هاي سخت يا زايمان با فورسپس اهميت دارد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ناهنجاري گوش ها ممكن است نشاندهنده اختالل كليوي همراه باشد‬
‫اگرچه اغلب خانوادگي بوده و فقط ازنظرزيبايي اهميت دارد‬
‫وجود ياعدم وجود غضروف درالله گوش براي تعيين سن جنين كاربرد دارد‬
‫كام نرم و سخت را بايد با استفاده ازيك انگشت و منبع نوري مستقيم‪ ،‬ازنظر‬
‫شكاف كام‪ ،‬بررس ي نمود‬
‫اندازه زبان براي حفره دهان بايد مناسب باشد‬
‫زبان بزرگترازحد مناسب‪ ،‬شك به همانژيوم و يالنفانژيوم را برمي انگيزد‬
‫زبان بزرگ دركرتينيسم با عالئم ديگري همراه است‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫درمعاينه گردن‪ ،‬هراستخوان ترقوه‪ ،‬بايد ازنظرشكستگي معاينه شود‬
‫يك رفلكس ‪ Moro‬غير قرينه‪ ،‬معموال شك باليني به شكستگي ترقوه را‬
‫مطرح مي كند كه درملس مشخص مي شود‬
‫ريه ها و قلب‪ ،‬مجددا‪ ،‬اما با توجه بيشتر به يافته هاي بدست آمده درزمان‬
‫تولد بخصوص سوفل هاي قلبي يا صداهاي اضافي و نبضها‪ ،‬معاينه مي‬
‫شوند‬
‫كيفيت ضعيف يا كاهش يافته نبضها‪ ،‬نشاندهنده برون ده ناكافي قلبي است‬
‫فقدان نبض هاي فمورال (راني) همراه با كوآركتاسيون آئورت مي باشد و‬
‫نبضهاي فمورال قوي نيز مي توانند نشاندهنده بيماري مادرزادي قلبي باشند‬
‫معاينه شكم نيز براي رد وجود توده دو باره انجام مي شود‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫معاينه دستگاه تناسلي شواهد بيشتري براي تعيين سن‬
‫حاملگي بدست مي دهد‬
‫نوزادان پسر بايد از نظر هيپوسپادياس‪ ،‬موقعيت ‪testis‬‬
‫و رد فتق اينگوينال يا هيدروسل معاينه شوند‬
‫اندام هاي هر نوزاد بايد از نظر اختالالت ساختماني مانند‬
‫دررفتگي مادرزادي مفصل ران‪ ،‬پاي چماقي و اختالالت‬
‫عصبي بررسي شود‬
‫دوره انتقالي‬
‫‪ ‬در طي مراحل انتهايي زايمان‪ ،‬ضربان قلب نوزاد بطور‬
‫طبيعي‪ ،‬بين ‪140‬ـ‪ 120‬بار در دقيقه متغير است‬
‫‪ ‬پس از زايمان‪ ،‬افزايش سريعي درضربان قلب تا حد‬
‫‪180‬ـ‪ 160‬بار در دقيقه روي مي دهد كه ‪15‬ـ‪10‬‬
‫دقيقه طول مي كشد و به تدريج طي ‪ 30‬دقيقه افت‬
‫كرده و به ‪120‬ـ‪ 100‬بار در دقيقه مي رسد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در طي ‪ 15‬دقيقه اول زندگي‪ ،‬تنفس نامنظم است و اوج‬
‫تعداد تنفس بين ‪ 60‬تا ‪ 80‬بار در دقيقه مي باشد‬
‫همزمان با اين تغييرات در ضربان قلب و تعداد تنفس‪،‬‬
‫نوزاد هوشيار بوده و واكنش هايي مانند حركات سراز يك‬
‫سمت به سمت ديگر‪ ،‬گريه كردن و لرزش نشان مي دهد‬
‫اين تغييرات همراه با كاهش درجه حرارت بدن‪ ،‬افزايش‬
‫فعاليت حركتي و افزايش تونيسيته عضالني مي باشد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫درنوزاد طبيعي‪ ،‬پس ازدوره اوليه واكنش نشان دادن‪ ،‬يك دوره عدم پاسخ و‬
‫سپس دوره دوم واكنش پذيري ديده مي شود‬
‫دوره اوليه واكنش پذيري ‪ 15‬تا ‪ 20‬دقيقه طول مي كشد‬
‫تظاهرات گوارش ي اين دوره عبارتنداز‬
‫پيدايش صداهاي روده‪ ،‬دفع مكونيوم و توليد بزاق‪ ،‬كه همگي نتيجه تحريك‬
‫پاراسمپاتيك درطي اين دوره مي باشند‬
‫اين دوره اوليه ‪20‬ـ‪ 15‬دقيقه اي درنوزادان طبيعي كه زايمان مشكلي را‬
‫گذرانده اند و درنوزادان بيمارو نوزادان نارس‪ ،‬طوالني ترمي شود‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫پس ازاين دوره اوليه واكنش پذيري‪ ،‬نوزاد مي خوابد و يا كاهش قابل مالحظه‬
‫اي درفعاليت حركتي وي ديده مي شود‬
‫ضربان قلب به ‪120‬ـ‪ 100‬باردردقيقه افت مي كند و نوزاد نسبتا پاسخ ناپذير‬
‫مي شود‬
‫اين دوره پاسخ ناپذيري كه اغلب همراه با خواب است‪ 60 ،‬تا ‪ 100‬دقيقه‬
‫طول مي كشد و سپس دوره دوم واكنش پذيري رخ مي دهد كه از‪ 10‬دقيقه‬
‫تا چندساعت طول مي كشد‬
‫دوره هايي ازافزايش تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس همراه با تغييراتي در‬
‫تونيسيته عضالني‪ ،‬رنگ پوست و توليد ترشحات‪ ،‬مشاهده مي شود‬
‫مكونيوم‪ ،‬معموال درطي دوره دوم‪ ،‬دفع مي شود‪ .‬اطالع ازتغييرات طبيعي در‬
‫طي دوره انتقال‪ ،‬باعث شناخت زودرس نوزادي كه تطابق خارج رحمي طبيعي‬
‫برقرارنكرده‪ ،‬مي شود‬
‫اندازه گيري كودك‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪‬‬
‫وزن هنگام تولد‬
‫اندازه قد‬
‫دور سر‬
‫ساده ترين و درعين حال قابل اعتمادترين وسيله اي هستند كه‬
‫توسط آن مي توان سالمتي و ميزان رسيدگي كودك را آزمود‬
‫‪ 1‬ـ وزن تولد (‪)Birth weight‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اندازه گيري وزن تولد ترجيحا بايد درنخستين ساعات زندگي‬
‫قبل ازآنكه كم شدن وزن پس ازتولد بطور واضحي رخ دهد انجام گيرد‬
‫نوزاد برهنه بايد روي يك حوله تميز روي كفه ترازو گذاشته شود‬
‫نوزاد با دقت برطبق روش هاي استاندارد وزن مي شود‬
‫‪ 2‬ـ قد موقع تولد (‪)Birth height‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اين اندازه گيري سريعا الزم نيست اما بايد درطي سه روزنخست انجام‬
‫گيرد‬
‫طول بدن بايد با بيشترين دقت به وسيله يك صفحه اندازه گيري انجام‬
‫گيرد كه داراي يك سر ثابت است كه كودك به پشت روي آن مي خوابد‬
‫بطوريكه پاهايش كامال كشيده باشد‬
‫بديهي است كه دونفر مورد نيازاست تا كودك را بطور صحيح نگهدارند‬
‫دراين روش دقت اندازه گيري ‪ 0/1‬سانتي متر است‬
‫‪3‬ـاندازه دور سر(‪)Head Circumference‬‬
‫‪ ‬اين اندازه گيري با يك نواراندازه گيري درگردي ماكزيمم درشعاع‬
‫‪ Occipitofrontal‬انجام مي شود‬
‫‪ ‬هدف ازچنين اندازه گيري عبارتست از‬
‫‪ )1‬دستيابي به اندازه هاي كودك و مقايسه با استاندارد ها درجمعيت‬
‫‪ )2‬فراهم كردن يك عدد پايه براي آنكه پيشرفت هاي بعدي اندازه گيري و‬
‫قابل بررس ي شود‬
‫غربالگري نوزادي (‪)Screening‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هدف ازغربالگري نوزادي دردرجه اول عبارتست از‬
‫جدا كردن نوزادان با ناهنجاري هاي قابل درمان ژنتيكي رشدي ازسايرناهنجاري‬
‫ها‬
‫دردرجه دوم فراهم آوردن مشاوره ژنتيكي براي والدين آن ها‬
‫ضريب آپگارو معاينات باليني رايج‪ ،‬تست هاي ساده غربالگري مي باشند‪ ،‬كه بايد‬
‫روي تمامي نوزادان انجام گيرد‬
‫‪ 10‬تا ‪ 15‬ميلي ليترازخون بند ناف درهنگام تولد بايد جمع آوري و دريخچال‬
‫نگهداري شودكه براي تعيين گروه خون‪ ،‬تست كومبس و سايرتست ها درصورت‬
‫نيازبه كارمي آيد‬
‫غربالگري دوره نوزادي‬
‫‪ ‬غربالگري دوره نوزادي معموال جهت تشخيص اختالالت‬
‫متابوليك مادرزادي‬
‫‪ ‬فنيل كتونوري و هيپوتيروئيدي‪ ،‬انجام مي شود‪.‬‬
‫داليل انجام اين بررس ي عبارتند از‬
‫‪ )1‬اين وضعيت ها درصورت عدم تشخيص زودرس و درمان‪ ،‬منجر به‬
‫ناتواني هاي دائمي يادگيري شده و ممكن است باعث شوند فرد هرگز‬
‫قادربه زندگي مستقل نباشد و ازرشد و تكامل طبيعي بازماند‬
‫‪ )2‬با تشخيص زودرس و درمان مناسب‪ ،‬تقريبا تمام كودكان مبتال‪ ،‬مي‬
‫توانند داراي رشد و تكامل طبيعي عصبي باشند‬
‫‪ )3‬زماني كه فنيل كتونوري و هيپوتيروئيدي به صورت باليني ظاهرشوند‪،‬‬
‫آسيب مغزي قبال ايجاد شده است‬
‫‪ )4‬هردو آزمايش‪ ،‬بسيارحساس و دقيق مي باشند‪ .‬يعني اين تست ها ندرتا در‬
‫كودكان واقعا طبيعي‪ ،‬مثبت مي شوند و تقريبا هميشه درنوزادان واقعا غير‬
‫طبيعي‪ ،‬مثبت مي شوند‬
‫‪ )5‬شيوع فنيل كتونوري حدود يك درهر‪ 6‬هزارتولد و شيوع هيپوتيروئيدي حدود‬
‫يك درهر‪ 3‬هزارتولد زنده مي باشد‪ .‬بنابراين هيچ يك بسيارنادرنمي باشند‬
‫‪ )6‬هزينه غربالگري براي هرمورد بسياركمتر ازهزينه مراقبت ازيك كودك بيمار‬
‫تشخيص داده نشده يا ديرتشخيص داده شده‪ ،‬مي باشد‬
‫تشخيص نوزادان درمعرض خطر‬
‫‪ )1‬وزن تولد كمتر از‪ 2/5‬كيلوگرم‬
‫‪ )2‬دو قلو ئي يا چند قلوئي‬
‫‪ )3‬نوبت تولد پنجم يا بيشتر‬
‫‪ )4‬تغذيه مصنوعي با شير خشك‬
‫‪ )5‬وزن زير‪ %70‬وزن مورد انتظار(به معناي سوء تغذيه درجه ‪ 2‬يا ‪)3‬‬
‫‪ )6‬عدم افزايش كافي وزن درخالل سه ماه متوالي‬
‫‪ )7‬كودكان با ‪( PEM‬سوء تغذيه پروتئين ـ انرژي (و اسهال‬
‫‪ )8‬كودكان با مادران شاغل يا تك والدي‬
‫نوزاد آسيب پذير‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫با كاهش ميزان مرگ و مير شيرخواران ‪12‬ـ‪ 1‬ماهه‬
‫اهميت ميزان مرگ و مير نوزادان (‪ 28‬روز اول زندگي)‬
‫عوامل خطرزاي اين دوره حساس اززندگي توجه بيشتري را‬
‫به خود جلب نموده است‬
‫مراقبت هاي پيشگيري و آموزش بهداشت اين دوره از زندگي‪،‬‬
‫ازاولويت بسيار بااليي برخوردار است‪ ،‬طبيعي است كه سطوح‬
‫دوم و سوم پيشگيري نيز جايگاه خود را دارند‬
‫عواملي كه سالمتي نوزادان را درمعرض خطر قرارمي دهند‬
‫‪‬‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪)1‬عوامل اجتماعي ـ دموگرافيك‬
‫سن حاملگي كمتر از ‪ 16‬يا بيشتر از ‪ 40‬سال (طبق‬
‫آمار سال ‪ ، 78‬در كشورما ‪ %22/7‬از حاملگي ها‬
‫در سنين ‪ 16‬سال و كمتر‪ ،‬رخ داده است)‬
‫مصرف سيگار‪ ،‬الكل‪ ،‬مواد مخدر‬
‫فقر‬
‫استرس فيزيكي يا هيجاني ـ احساسي‬
‫)‪(emotional stress‬‬
‫‪)2‬سابقه بيماري هاي مادر‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫باال بودن قند خون (بيماري ديابت)‬
‫پرفشاري خون‬
‫عفونت ادراري بدون عالمت‬
‫بيماري هاي روماتيسمي‬
‫مصرف دارو‬
‫‪ )3‬چگونگي حاملگي هاي قبلي‬
‫‪ .1‬مرگ داخل رحمي‬
‫‪ .2‬مرگ نوزاد‬
‫‪ .3‬نارس ي نوزاد (‪)prematurity‬‬
‫‪ .4‬تاخيررشد داخل رحمي ( ‪Intra Uterine Growth Retardation‬‬
‫‪):IUGR‬‬
‫‪ .5‬ناهنجاري هاي مادرزادي‬
‫‪ .6‬نارسايي دهانه رحم‬
‫‪ .7‬ناسازگاري گروه خوني ـ زردي غيرطبيعي‬
‫‪ .8‬كاهش تعداد پالكت هاي نوزاد (ترومبوسيتوپني)‬
‫‪ .9‬هيدروپس جنيني‬
‫‪ .10‬اختالالت متابوليكي مادرزادي‬
‫‪ )4‬مسائل مربوط به حاملگي فعلي‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪.6‬‬
‫‪.7‬‬
‫‪.8‬‬
‫‪.9‬‬
‫خونريزي واژينال‬
‫بيماري هاي مقاربتي‬
‫حاملگي هاي چند قلويي‬
‫مسموميت حاملگي (پره اكالمپسي)‬
‫پارگي زودرس پرده هاي جنيني‬
‫فاصله كمتر از ‪ 3‬سال با حاملگي قبلي‬
‫افزايش يا كاهش غير طبيعي مايع آمنيوتيك‬
‫بيماري طبي يا جراحي حاد‬
‫مراقبت ناكافي دوران حاملگي‬
‫‪ )5‬مسائل حين زايمان‬
‫‪.1‬‬
‫زايمان زودرس (زودتراز‪ 37‬هفته)‬
‫زايمان ديررس (ديرتر از‪ 42‬هفته)‬
‫زجرجنيني (ديسترس جنين)‬
‫نمايش ته (پرزانتاسيون بريچ)‬
‫مايع آمنيوتيك آغشته به مكونيوم‬
‫‪.6‬‬
‫عمل جراحي سزارين‬
‫زايمان با فورسپس‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪.7‬‬
‫‪ )6‬مسائل مربوط به دوره نوزادي‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫وزن تولد كمتراز‪ 2500‬گرم يا بيشتراز‪ 4000‬گرم‬
‫تولد قبل ازهفته ‪ 37‬يا بعد ازهفته ‪ 42‬بارداري‬
‫رشد كمترازحد مناسب با سن بارداري ( ‪Small for‬‬
‫‪)Gestational Age:SGA‬‬
‫رشد بيش ازحد مناسب با سن بارداري ( ‪Large for‬‬
‫‪)Gestational Age:LGA‬‬
‫نوزادان با جثه بزرگ به نسبت سن حاملگي‬
‫( ‪Large for Gestational Age:LGA‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ميزان مرگ و مير نوزادان با افزايش وزن تولد‪ ،‬تا حدود ‪ 4000‬گرم‪ ،‬كاهش‬
‫مي يابد‬
‫پس ازآن با افزايش وزن مجددا افزايش مي يابد‬
‫اين گروه ازنوزادان با جثه بزرگ معموال درموعد مقرر متولد شده اند‬
‫احتمال مرگ و مير نوزادان نارس با وزن زياد به نسبت سن حاملگي‪ ،‬نيزدر‬
‫مقايسه با نوزادان طبيعي درهمان وزن‪ ،‬افزايش مي يابد‬
‫ديابت و چاقي مادرازعوامل زمينه سازاين پديده به شمارمي روند‬
‫مشكالت نوزادان با جثه بزرگ‬
‫‪ ‬نوزادان با جثه بزرگ‪ ،‬صرفنظرازسن حاملگي‪ ،‬بيشتردر‬
‫معرض‬
‫‪ ‬صدمات زمان تولد مانند‬
‫‪ ‬صدمات شبكه عصبي گردني و بازوئي‪ ،‬آسيب عصب فرنيك‬
‫بافلج ديافراگم ‪ ،‬شكستگي استخوان ترقوه ‪ ،‬واكيموز (خون‬
‫مردگي) درسروصورت‬
‫‪ ‬همچنين شيوع بيشترناهنجاري هاي مادرزادي بخصوص‬
‫ناهنجاري هاي مادرزادي قلبي‪ ،‬قراردارند‬
‫طبق قرارداد بين املللي وزن كم بدو تولد به عنوان وزن كمتراز‬
‫‪( 2/5 kg‬تا سقف ‪ )2499 g‬تعريف شده است‬
‫اندازه گيري ترجيحا درنخستين ساعات زندگي قبل ازكم شدن قابل‬
‫مالحظه وزن پس ازتولد صورت مي گيرد‬
‫سه گروه تقسيم مي شوند كه اصطالحات ‪, Pre-term‬‬
‫‪Post-term‬و ‪ Term‬درمورد آن ها بكارمي رود‬
‫الف ـ ‪ Pre-term‬كودكاني كه قبل ازپايان هفته ‪ 37‬بارداري به دنيا‬
‫مي آيند (كمتراز‪ 259‬روز (و قبل ازموعد مقرر‪ ،‬ناميده مي شوند‪.‬‬
‫ب ـ ‪ Term‬كودكاني كه از‪ 37‬هفته كامل تا كمتراز‪ 42‬هفته كامل‬
‫(‪ 259‬تا ‪ 293‬روز (بارداري به دنيا مي آيند و طبيعي مي باشند‪.‬‬
‫ج ـ ‪ Post-term‬كودكاني كه پس از‪ 42‬هفته كامل يا هرزمان پس از‬
‫آن (‪ 294‬روزو بيشتر (ازبارداري به دنيا مي آيند و بعد ازموعد‬
‫مقرر‪ ،‬ناميده مي شوند‬
‫الف ـ كودكان ‪Pre-Term‬‬
‫‪ ‬كودكاني هستند كه بسيارزود متولد مي شوند‪ ،‬قبل از‪ 37‬هفتگي‬
‫‪ ‬رشد داخل رحمي آن ها ممكن است طبيعي باشد‬
‫‪ ‬اين بدين معناست كه وزن‪ ،‬قد و رشد آن ها ممكن است دردوره جنيني درمحدوده‬
‫نرمال باشد‬
‫‪ ‬با مراقبت هاي خوب دوران نوزادي اين كودكان مي توانند به رشد خوب برسند و در‬
‫سن ‪ 2‬تا ‪ 3‬سالگي داراي اندازه هاي نرمال و تكامل طبيعي خواهند بود‬
‫‪ ‬حدودا دو سوم تمام كودكان كم وزن دركشور هاي توسعه يافته به دنيا مي آيند‬
‫‪ ‬علت آن ‪ :‬چند زائي‪ ،‬عفونت هاي حاد‪ ،‬كارجسماني سخت‪ ،‬فشارخون درحاملگي و ‪...‬‬
‫درموارد بسياري علت ناشناخته است‬
‫‪ ‬اغلب با اقداماتي ازقبيل غربالگري قبل اززايمان و مراقبت هاي آن‪ ،‬عدم تشويق به‬
‫بارداري درسنين ميانسالي و درمان فشارخون قابل پيشگيري است‬
‫نوزاد ديررس (‪)Post mature‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نوزادان ديررس نوزاداني هستند كه بدون درنظرگرفتن وزن هنگام تولد‬
‫با سن جنيني بيش از‪ 42‬هفته به دنيا مي آيند‬
‫عوامل موثر برتولد ديررس هنوز به درستي شناخته نشده اند‬
‫جثه بزرگ نوزاد ارتباط چنداني با زايمان ديررس ندارد‬
‫ولي با جثه بزرگ هريك ازوالدين‪ ،‬چندزايي مادر(مولتي گراويديتي) و يا‬
‫وضعيت قند خون باالي مادرارتباط دارد‬
‫تظاهرات باليني‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نوزادان ديررس‪ ،‬ممكن است ازلحاظ باليني‪ ،‬ازنوزادان طبيعي قابل‬
‫افتراق نباشند‬
‫اما برخي ازنوزادان ديررس‪ ،‬ظاهرو رفتارنوزادي با سن ‪3‬ـ‪ 1‬هفتگي را‬
‫دارند‬
‫اين نوزادان ديرمتولد شده‪ ،‬اغلب وزن زمان تولد بيشتري داشته‬
‫نشانه هايي مانند ناخن هاي بلند‪ ،‬موهاي زياد درسر‪ ،‬پوست سفيد يا‬
‫پوسته دارو افزايش هشياري درآن ها ديده مي شود‬
‫حاملگي هاي چند قلويي‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪.6‬‬
‫‪.7‬‬
‫‪‬‬
‫مشكالت دو قلويي عبارتند از‬
‫افزايش مايع آمنيوتيك (پلي هيدرآمينوس)‬
‫تهوع شديد حاملگي‬
‫مسموميت حاملگي (پره اكالمپس ي)‬
‫پارگي طوالني مدت پرده هاي جنيني‬
‫عروق نابجا‬
‫نمايش هاي غيرطبيعي (مانندنمايش ته يا پرزانتاسيون بريچ) و زايمان زودرس‬
‫نوزاد قل دوم نسبت به قل اول بيشتردرمعرض خطرسندرم زجر(ديسترس)‬
‫تنفس ي و خفگي (آسفيكس ي) ميباشد‬
‫دو قلوها بيشتر درمعرض خطراختالالت زيرمي باشند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تاخيررشد داخل رحمي (‪)IUGR‬‬
‫انتقال خون دو قلوها به يكديگر(‪)twin - twin transfusion‬‬
‫ناهنجاري هاي مادرزادي كه بيشتردردوقلوهاي يك تخمكي (منوزيگوت) رخ مي دهد‬
‫ناهنجاري هاي مربوط به تحت فشارقرارگرفتن دررحم (مانند دررفتگي مفصل‬
‫لگن)‬
‫دو قلوهاي بهم چسبيده‪ ،‬آنانسفالي (فقدان مغز)‬
‫مننگوميلوسل نيزممكن است رخ دهد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫احتمال مرگ نوزادان دو قلو بيشتر ازنوزادان تك قلو مي باشد‬
‫مرگ و مير دوره پري ناتال (از‪ 20‬هفتگي جنين تا يك هفتگي نوزاد) دردوقلوها‬
‫حدود ‪ 4‬برابريك قلوهاست‬
‫احتمال مرگ نوزادي درچند قلويي با ‪5‬ـ‪ 4‬جنين‪ ،‬براي هرجنين بسيارباالست‬
‫نارس ي و تاخيررشد داخل رحمي‬
‫(‪)Prematurity and Intra Uterine Growth Retardation‬‬
‫‪ ‬نوزاداني كه درهنگام تولد‪ ،‬سن جنيني آن ها كمتر از‪ 37‬هفته تمام‬
‫باشد‪ ،‬نارس ناميده مي شوند‬
‫‪ ‬همچنين نوزاداني كه هنگام تولد‪ ،‬سن جنيني بيش از‪ 37‬هفته دارند و‬
‫عليرغم آن‪ ،‬وزن زمان تولد آن ها كمتر از‪ 2500‬گرم مي باشد‪ ،‬نوزادان‬
‫مبتال به تاخيررشد داخل رحمي (‪ )IUGR‬تلقي مي شوند‬
‫نوزاداني كه وزن هنگام تولد آن ها برابر ‪ 2500‬گرم يا كمتر باشدرا به دو‬
‫گروه تقسيم مي كنند‬
‫‪ )1 ‬نوزادان نارس (‪ )Premature‬كه سن جنيني كمتر از‪ 37‬هفته در‬
‫زمان تولد دارند‬
‫‪ )2 ‬نوزادان مبتال به تاخير رشد داخل رحمي (‪ )IUGR‬كه سن جنيني ‪37‬‬
‫هفته يا بيشتر درزمان تولد دارند‬
‫‪ ‬طبق مطالعه اي كه درسال هاي گذشته درزايشگاههاي شهرتهران‬
‫انجام شد ‪ %6/5‬ازنوزادان متولد شده‪ ،‬مبتال به كم وزني زمان تولد‬
‫(‪ )LBW‬بودند كه ازاين نوزادان‪ %57 ،‬موارد نارس و ‪ %43‬دچارتاخير‬
‫رشد داخل رحمي (‪ )IUGR‬بودند‬