دانلود

Download Report

Transcript دانلود

1
2
‫و هو الذی جعل لكم النجوم لتهتدو بها فی ظلمات البرو‬
‫البحر‪ ،‬قد فصلنا االيات لقوم يعلمون‬
‫اين خداوند است كه روشنايی ستارگان را برای راهنمايی بشر در‬
‫تيرگی هـای شب و تاريكی هـای دريا فراهم می نمايد و اين نشانه‬
‫های گسترده برای دانايان و صاحبان فكر است‪.‬‬
‫(سوره انعام آيه ‪)97‬‬
‫‪3‬‬
‫فهرست ‪:‬‬
‫ سازمان بمنزله موجود زنده و انسان معنوی اساس سازمانهای نوين‬‫ عناصر اصلی تعيين کننده رشد سازمانی در سازمانهای نوين‬‫ تفاوت سازمانهای نوين با سازمان های عصر صنعت‬‫ نقش کارکنان در سازمانهای نوين‬‫ يادگيری (‪ )LEARNING‬زير بنای اصلی سازمان های نوين‬‫ نگاهی از ديدگاه راهبردی به مفاهيم اساسی در سازمانهای نوين‬‫ منابع‬‫‪4‬‬
‫سازمان بمنزله موجود زنده و انسان معنوی اساس سازمانهای نوين ‪:‬‬
‫در حيطه سازمانی نيز‪ ،‬امروزه بقا يا زوال سازمانهای پيشرو به نحوه انطباق‬
‫مستمر آنان با تغييرات محيطی گسترده ای بستگی دارد كه عمال" مديريت برنامه‬
‫ريزی شده قطعی دراز مدت بر آنها بدليل تالطمات و چالش های متعدد و الزام بر‬
‫نوآوری‪،‬و محدودیت زمان كارسازی ندارد‪ .‬بنابراين تمركز و سرمايه گذاری دراز‬
‫مدت در سازمانها بر روی رشد و توسعه انسانها بعنوان انسان معنوی مبنای بقا و‬
‫حركت آنان را در چهار چوب مدلهای جديد مديريت تغیيركه براساس نظامهای اثر‬
‫بخش و نوين خالقيت و نوآوری جهت حضور شايسته در بازارهای متنوع ‪ ،‬متالطم‬
‫و متغير‪ ،‬ساختار دهی و مهندس ی مجدد شـده اند‪ ،‬فراهـم می سازد‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫در اين راستا شالوده اصلی طراحی و استقرار سازمان هــای نوين‪ ،‬سرمايه های‬
‫انسانی ارزشمندی هستند كه در قالب گروههای تخصص ی‪ ،‬سامان يافته و «‬
‫سازمان را بمنزله موجود زنده» در تمامی تالطمات ياری نموده و نه تنها نگران تغيير‬
‫نيستند بلكه خود‪ ،‬مديريت بر تغيير و ايجاد چالش های ذهنی و فكری را عهده دار‬
‫بوده و در قالب سازمانهای فراگير نسبت به تبادل دائمی دانش و مشاركت گسترده‬
‫سازمانی و ایجاد ارزش افزوده اقدام می نمايند‪.‬‬
‫‪6‬‬
‫عناصر اصلی تعيين کننده رشد سازمانی در سازمانهای نوين ‪:‬‬
‫اجرای نظام مهندسی مجدد‬
‫سازمانی ( مثال عملياتی ‪)BALANCED SCORECARD‬‬
‫ارتقای کرامت ‪ ،‬قابليت ها و توانمنديهای کارکنان‬
‫ميزان انگيزه و تفويض اختيارات و مسئوليت ها ( رضايتمندی کارکنان )‬
‫سيستم های اطالعاتی زنده و پويا و در حال حرکت‬
‫بکارگيری های فنآوری های نوين و پيشرفته‬
‫‪7‬‬
‫(‪)MOBILITY‬‬
‫در حقيقت‪ ،‬مفهوم فرهنگی و اجتماعی واژه جهانی شدن ‪ ،‬تجمع تمامی‬
‫بشريت حول محور تغیير براساس دانايی و استفاده از آن جهت زندگی بهتر با‬
‫ارتباطات زنده معنی می شود و بر همين مبنا كليه سازمانهای پيشرو دنيا‬
‫بنيان توسعه خود را در جهت استقرار مديريت بر مدیریت تغیير متمركز‬
‫نموده و با توجه به دستاوردهای بديع و متعدد در حوزه فن آوريهای علمی و‬
‫اطالعاتی‪ ،‬پياده سازی مدل توسعه نوين را برنامه ريزی نموده و پيرو آن‬
‫تغييرات بنيادين دركليه معيارهای ارتباطی و نقش سازمانها ايجاد شده و يا در‬
‫حال بروز می باشد‪.‬‬
‫‪8‬‬
‫تفاوت سازمانهای نوين با سازمانهای عصر صنعت ‪:‬‬
‫در عصر صنعت افراد را استخدام می کردند و برای يک کار کام ا‬
‫ال‬
‫مشخـص و تـعريـف شـده آموزش می دادند ‪ ،‬در سازمانها معمو ال‬
‫نخبگانی وجود داشتند که توانايی تعريف جزئيات کارهای تکراری را‬
‫که کارکنان بايد بعنوان وظيفه انجام می دادند ‪ ،‬داشتند ‪ .‬اين نخبگان که‬
‫از بين مديران يا مهندسان برجسته انتخاب می شدند‪ ،‬استاندا ردها را‬
‫تعريـف نموده و روش هـای کنترل و اعمال نظارت و کسب اطمينان از‬
‫صحت عملکرد بر اساس استانداردها را تعريف می نمودند ‪ .‬کارکنان‬
‫قرار نبود‪ ،‬که بيشتر فکر کنند بلکه ‪ ،‬قرار بود که بيشتر کار کنند ‪.‬‬
‫‪9‬‬
‫در عصر اطالعات اين فلسفه ديگر صادق نيسـت ‪ .‬کارهايی‬
‫که تــکراری است و شرايط انجامش قـابـل پيش بينی‬
‫وبرنامه ريزی است به ماشين سپرده می شود و کار اصلی‬
‫انسان بعنوان يک متاع معنوی بکار گرفتن ذهن ‪ ،‬ايجاد فکر‬
‫و خالقيت و توليد محصول از اين طريق است ‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫نقش کارکنان در سازمانهای نوين‬
‫امروزه توقعـات بازار آنقدر با سرعت تغيير می کنـد که ديگـر‬
‫فکـر گـروه انـدکـی از نخبگـان برای پاسخگويی به نيازها‬
‫کافی نيست ‪ .‬همـه کارکنان بايد فکر کنند و سهم خـود را نسبت‬
‫به بهبود عملکرد سازمان ايفا نمايند‪ .‬انسانهای سازمانی‬
‫درصف اول ارتباط با مشتريان و فرآيندهای مربوط به آن‬
‫هستند‪ .‬چه کسی بهتر از آنـان می تواند مشکالت فرآيندهای‬
‫موجود را درک نموده ‪ ،‬نظــريات مشتريان را دريافت نمايد و‬
‫برای بهبود وضع موجود ارائه طريق نمايد ؟‬
‫‪11‬‬
‫توجه داشته باشيم که توده کارکنــان عليرغم اين که‬
‫مهمترين و بهترين منبع اطالعات سازمانی هستند در‬
‫پردازش اطالعات و استفاده مناسب از آن جهت بهينه‬
‫سازی فرآيندها کم تجربه ويا بی تجربه هستند ‪ ،‬آنان بايد به‬
‫کمک متخصصين و خبرگـان فراگيرند کـه چگونه فکر و‬
‫عمـل خـود را در جهت رسيدن به اهداف تنظيم کند ‪.‬‬
‫‪12‬‬
‫يادگيری (‪ )LEARNING‬زير بنای اصلی سازمانهای نوين‬
‫در همين راستا يادگيری پيوسته ‪ ،‬مستمر ‪ ،‬زنده و در زمان‬
‫واقعی بعنوان زير بنای اصلی اجرايی نـــمـودن مـــدل‬
‫تــوســــعه ملی و ســــــازمــانـی تعــيين و واژه ســازمانهای‬
‫فراگير در حال نهادينه شدن در اداره سازمانهای نوين می‬
‫باشد كه در آن مبنای حركت‪ ،‬سرمايه های انسانی‪ ،‬دائما ا در‬
‫حال يادگيری است كه بخودی خود بعنوان اصلی ترين منبع‬
‫حياتی سازمان مهمتر از توليد و محصول بوده و ارتقای‬
‫ارزشمنديهای اوست كه سازمانها را برتری می بخشد‪.‬‬
‫‪13‬‬
‫‪ )2‬نگاهی از ديدگاه راهبردی به مفاهيم نوين توسعه‪ ،‬انسان‬
‫اجتماعی و سازمانی‪ ،‬مديريت ‪ ،‬تكنولوژی و اطالعات و‬
‫ارتباطات در سازمانهای نوين‬
‫‪14‬‬
‫درمدلهای جديد تغيير‪ ،‬جوامع و سازمانها بمنزله موجود زنده‪ ،‬خود‬
‫سازمانده ‪ ،‬خود كنترل ‪ ،‬خود مصحح با ساختار سلسله مراتبی‬
‫منعطف و نشات گرفته شده از تئوری نظم درآشفتگی هستند كه در آن‬
‫محور اصلی انسان است ‪.‬‬
‫مهمترين و مشكلترين مساله در استقرار اين مدل ‪ ،‬تغيير رفتار از شكل‬
‫سنتی به مديريت خالقيت و يا مديريت بر تغييراست‪.‬‬
‫ايجاد تضاد فرهنگی مقدمه خالقيت است‪ .‬بجای فرهنگ مشترك در‬
‫گروههای تخصصی بايد بينش مشترك ايجاد شود‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫مفهوم توسعه و مديريت در سازمانهای امروزی با واژه های اصلی‬
‫زير مترادف است ‪:‬‬
‫انسان معنوی‬
‫تفكر جهانی‬
‫نظامهای هوش مصنوعی (كه مديريت می كنند)‬
‫تغيير حيطه عمل تمامی علوم از روابط خطی به غير خطی و تمركز بر‬
‫نقاط مرزی‬
‫خلق رياضيات جديد فراكتالی برای اندازه گيری واقعيات وحقايق‬
‫از بين رفتن فاصله تاريخی در سير تحول مدلهای توسعه ملی و سازمانـــی و‬
‫لزوم و همت همگانی برای پركردن فاصله موجود‬
‫( فاصله چند ساله نه چند صد ساله !)‬
‫‪16‬‬
‫نظامات زنده (زبان زنده و مشترك انتقال اطالعات ) و در حال حركت‬
‫‪ ،‬يعنی از دستی به مكانيزه و از مكانيزه به زنده ‪ ،‬در حال حركت و‬
‫هوشمند‬
‫(شبيه سازی نرونهای مغز بجای ‪ 0-1‬و سرمايه گذاری بر روی‬
‫‪ UMTS‬يا موبايل نسل سوم)‬
‫خروجيهای فراوان يا سينرژی در نظامهای جديد( تئوری دوم‬
‫‪ : CHAOS‬با يك تغيير كوچك در ورودی خروجيهای بی شماری‬
‫حاصل خواهد شد‪ ،‬مثال سازمانهای ديجيتال)‬
‫‪17‬‬
‫نابودی خالق‬
‫ايجاد عمدی چالش‪ « ،‬تنش خالق » بعنوان مهمترين وظيفه مديران‬
‫( بدور ريختن خيلی از داشته های قبلی )‬
‫از بين رفتن زمان در ترانزيت‬
‫عدم كارآيی برنامه ريزی قطعی بلند مدت‬
‫نقش دولتها در استقرار نظامهای مديريت دانائی در توسعه جوامع‬
‫( انتشار گسترده دانائی بصورت عادلنه ‪ ،‬آزادانه و مفيد در سازمانها برای‬
‫استقرار نظام مشاركت همگانی در تمامی سطوح )‬
‫تكامل انسانها و حمايت و استقرار نهادهای ارتباطات زنده‬
‫سازماندهی و مهندسی مجدد سازمانی بر اساس گروههای تخصصی‬
‫‪18‬‬
‫‪‬‬
‫تصميم گيری در مديريت سنتی علمـــی از طريق فرآيندهـــای از‬
‫قبـل برنامه ريزی شده و تحليلی است ولی در مديريت چالشی‬
‫نوين از طريق فرآيندهای اكتشافی ‪ ،‬عملی ‪ ،‬درك مستقيم ‪،‬‬
‫استدلل به وسيله قياس و شبيه سازی از تعامل پيوسته سرمايه‬
‫های انسانی انجام می گردد‪.‬‬
‫‪ ‬مديران موفق درسازمانهای امروزی بايد عمداا به ناپايداريها‬
‫دامن بزنند چرا كه ايجاد آشفتگی منجر به خالقيت خواهد شد و‬
‫خالقيت مستمر نيازمند تخريب ذهنی مستمر است‪ ( .‬نابودی‬
‫خالق)‬
‫‪19‬‬
‫بحث مهم ديگر‪ ،‬توجه عميقتر دنيا به مفهوم مديريت تطبيقی می باشد‪ .‬معمولا ما‬
‫دوست نداريم كه از تجربيات ديگران استفاده نمائيم و عالقمنديم خودمان همه چيز را‬
‫تجربه كنيم اما كشور ها و شركتهای بزرگ دنيا‪ ،‬ديگر بدون كمك و مشاركت ديگر‬
‫كشورها و شركت های مكمل در بازار ‪،‬محصول مستقل توليد نمی كنند‪ .‬موضوعی بنام‬
‫روابط بين سازمانی‪ 1‬اخيراا دربحث مديريت سازمانی بسيار پر رنگتر شده است‪.‬‬
‫ديگرمحصولی در عرصه جهانی عرضه نمی شود مگر اينكه چند سازمان و شركت‬
‫بزرگ در تهيه آن مشاركت نموده باشند‪.‬‬
‫موضوع تفكر جهانی ‪ 2‬و واژه هايی چون ‪:‬‬
‫‪LEARNING ORGANIZATION, LEARNING SOCIETY, LEARNING WORLD‬‬
‫بيانگر حركت عمومی دنيای پيشرو حول محور انسان و مديريت دانايی است‪.‬‬
‫‪INTERRELATION ORGANIZATIONS -1‬‬
‫‪GLOBAL THINKING -2‬‬
‫‪20‬‬
‫سير تحول تاريخی نگرش به انسان در مكاتب مديريت به ترتيب « انسان‬
‫جزئی از توليد»‪ « ،‬انسان مهمترين بخش توليد» و « انسان مهمتر از‬
‫توليد» در مديريت دانائی می باشد كه تبديل انسان از كالی فيزيكی به‬
‫كالی معنوی است‪.‬‬
‫(‪WORKFORCE →HUMAN RESOURCE →HUMAN CAPITAL )ASSET‬‬
‫‪21‬‬
‫ منابع اصلی‬-12
( CHAOS ) ‫ کتاب نظم در آشفتگی‬-1
‫ جيمز گليک‬: ‫نوشته‬
( 1987 ) JAMES GLEICK
‫ کتاب نظم پنجم‬-2
THE FIFTH DISIPINE : THE ART & PRACTCE OF THE LEARNING
ORGANIZATION
‫ پيتر سنج‬: ‫نوشته‬
(1990)PETER M.SENGE
‫ چالش های بهره وری‬: ‫ مقاله‬-3
THE NEWPRODUCTIVITY CHALLENGE
‫ پروفسور پيتر دراکر‬: ‫نوشته‬
(1991)PETER F.DRUCKER
22
‫ کتاب مديريت بر ناشناخته ها‬-4
MANAGING THE UNKNOWABLE
‫ رالف دی استسی‬: ‫نوشته‬
(1992) R.D.STACEY
‫ سيستم هائی طبيعی و عقالئی‬، ‫ کتاب سازمانها‬-5
ORGANIZATIONS : RATIONAL , NATURAL & OPEN SUSTEMS
‫ ريچارد اسکات‬: ‫نوشته‬
(1992) W.RICHARD SCOTT
‫ طراحی و تئوری سازمان‬-6
ORGANIZATION THEORY AND DESIGN
‫ ريچارد دفت‬: ‫نوشته‬
(1992) RECHARD DAFT
23
‫‪ -7‬کتاب جوامع بعد از سرمايه داری‬
‫‪POST CAPITALIST SOCIETY‬‬
‫نوشته ‪ :‬پروفسور پيتر دراکر‬
‫‪(1992) PETER F.DRUCKER‬‬
‫‪ -8‬مقاله ‪ :‬ايجاد سازمانهای ياددهنده و يادگيرنده‬
‫‪BUILDING A LEARNING ORGANIZATIONS‬‬
‫نوشته ‪ :‬ديويد گاروين‬
‫‪(1993) DAVID GARVIN‬‬
‫‪ -9‬مقاله ‪ :‬آشفتگی ‪ ،‬خودسازماندهی و روانشناسی‬
‫‪CHAOS , SELF ORGANIZATION , AND PSYCHOLOGY‬‬
‫نوشته ‪ :‬اسکات بارتون‬
‫‪(1994) SCOTT BARTON‬‬
‫‪24‬‬
‫ کتاب الگوهای سازمانهای يادگيرنده و ياددهنده‬-10
MODELING FOR LEARNING ORGANIZATIONS
‫ جان مورکرافت و جان استرمن‬:‫نوشته‬
(1994) JOHN D.STERMAN & JOHN . MORECROFT
‫ کتاب ارزيابی عملکرد متعادل‬-11
BALANCED SCORECARD
‫ پروفسور نورتون و کاپالن‬: ‫نوشته‬
(1996) NORTON & CAPLAN
‫ کتاب مديريت بر دانايی‬-12
MANAGING KNOWLEDGE
CRITICAL INVESTIGATIONS OF WORK AND LEARNING
‫ چومر و ويلموت‬، ‫ هال‬، ‫ پريکار‬: ‫نوشته‬
(2000) CRAIG PRICHARD, RICHARD HULL, MIKE CHUMER AND HUGH
WILLMOTT
25
‫‪ -13‬کتاب مهندسی مجدد از طريق تغيير بينش‬
‫‪DELIVERING THE VISION‬‬
‫گرد آوری ‪ :‬ايلين ميلنر‬
‫‪(2002) EILEEN M.MILNER‬‬
‫‪ -14‬منابع روز زنده جهانی بويژه منابع دانشگاهی و کارشناسی و خدمات مشاوره ای توسعه مديريت‬
‫ازطريق اينترنت‬
‫‪26‬‬
27