اسراف در اقتصاد اخالق (بررسي رفتار مصرف کننده و تولیدکننده) بیژن بیدآباد موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني http://www.bidabad.com/ [email protected]
Download
Report
Transcript اسراف در اقتصاد اخالق (بررسي رفتار مصرف کننده و تولیدکننده) بیژن بیدآباد موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني http://www.bidabad.com/ [email protected]
اسراف در اقتصاد اخالق
(بررسي رفتار مصرف کننده و تولیدکننده)
بیژن بیدآباد
موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
http://www.bidabad.com/
[email protected]
اقتصاد اخالق
• اقتصاد اخالق نامي نو از مباحث ارزشي قديمي در
اقتصاد است كه با توجه به رعايت اصول اخالقي به
تحليل پديدههاي اقتصاد و رفتار اقتصادي ميپردازد.
• روش بررسي :منافع فرد و جامعه با مالحظات مادّيات و
معنويات هردو مدّ نظر قرار گيرد.
• از نگاه رايج به مسائل اقتصادي جامعتر است و ضمن
قبول قوانين علمي اقتصاد سعي بر يافتن رفاه مادّي و
معنوي انسان در دامنهاي وسيعتر از مادّيات صرف دارد.
اسراف
• اسراف« :از حد اعتدال خارج شدن» است و اين خروج
بيشتر به اخراج در فزوني است تا نقصان.
• راغب« :سرف» تجاوز از حد در كليه افعال انسان
• قرآن خطي شماره 4آستان قدس رضوي :اَسْرَف به
معني «تباهکاري كند» و ِاسراف به معني «تباهيها و تباه
كرده» معني شده است .اين معني از لحاظ اقتصادي در
اين بحث اهميت بسزايي دارد.
قرآن
آدم ُخ ُذوا زينَتَ ُكم ِع ْن َد ُك ِّل م ِ
سج ٍد َو ُكلُوا َو
• يٰا بَني َ َ
َ
ِ
ِ
ٰ
ٰ
ِ
ِ
َّ
فين
ر
س
ْم
ل
ا
ب
ح
ي
ال
ه
ن
ا
وا
ف
ر
س
ت
ال
و
وا
ب
ر
ش
ا
ُ
ُّ
ْ
ُ
ُ
ُ
ُ
ْ
ْ
ُ
َ
َ
َ
• اي فرزندان آدم زينتهاي خود را در هر مسجدي
برگيريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف مکنيد كه
خداوند اسرافکاران را دوست نميدارد
تفسير
معني برحسب تنزيل:
• استعمال قوا و اعضا در هر كاري زيادتر از مقدار تحصيل
حقيقت آن فعل و زيادتر از تحصيل كماالت آن اعمّ از اينکه
فعل واجب باشد يا مستحب يا مباح ،اسراف محسوب ميشود
معني برحسب تأويل و باطن:
• اسراف در خوردن و آشاميدن و پوشيدن به اين است كه
نفس بر عقل غلبه كرده و از امر و نهي در مورد آنها غفلت
ميكند ،يعني اسراف تحصيل كردن مشتهيّات و خواستههاي
نفس است غالب بر عقل و امر الهي
اخبار
عن عبداهلل بن عمر« :مَرَّ رَسُولُاهلل صلياهلل عليه واله
بِسَعد وَ هُوَ يَتوضّأُ ،فقال :التَسرف يا سَعدُ!
قال :اَفي الوُضُوء سَرَف؟ قال :نِعم وَان كُنتَ عَلي نَهرِ جار»
از پيامبر اكرم صلي اهلل عليه و آله و سلم وارد شده:
• آيا در وضو اسراف هست؟
• فرمود :بلي ،در وضو اسراف هست اگر چه بر سر نهر
جاري باشي.
رفتار مصرف کننده و اسراف
فروض نظريه رفتار مصرف كننده در اقتصاد خرد:
• اگر مصرف كننده مطلوبيت بيشتري از مصرف Aبدست آورد تا Bميگوئيم Aمرجح است به .B
• براي تمام گزينههاي ممکن Bو Aمصرف كننده:
– بين Aو Bيا Aرا بر Bيا Bرا بر Aترجيح ميدهد
– يا بين Aو Bبيتفاوت است.
– فقط يکي از اين ترجيحات صحيح است
• اگر Aرا بر Bو Bرا بر Cترجيح دهد او Aرا بر Cترجيح خواهد دادTransitive .
• فرض مرتبي بودن مطلوبيت Ordinal
• تابع مطلوبيت از قبيل اكيداً شبه مقعرStrictly quasi concave
• فروض حاشيهاي ديگر از لحاظ كيفيت ،زمان و مقدار كاال (غيرعدد صحيح بودن)
• اشباع ناپذيري Non-Satiation
• _________________________________________________________
اين فروض رفتار عقالني مصرف كننده را تشکيل ميدهد و در اقتصاد اخالق نيز مورد قبول است:
کل ما حکم به العقل حکم به الشرع.
در اقتصاد اخالق و در مبحث اسراف :فرض اشباع ناپذيري را وارد نميكنيم.
تعادل كار – درآمد -مصرف
در نظريه رفتار مصرف كننده
• مصرف كننده تابع مطلوبيت خود را ) (fبا توجه به قيد
بودجه حداكثر مينمايد:
)• Max: f(q1,q2
• S. to: y = p1q1 + p2q2
• رفتار مصرف كننده براي تنظيم زمان كار و استراحت:
• تابع مطلوبيت ( )Uبه شکل تابعي از فراغت ) (Lو درآمد
) ،(yكل زمان موجود براي فرد ( )Tو زمان كار ( ) Wو
نرخ دستمزد (:)r
)• Max: U=g(T-W, rW
اشباع پذيري-فراغت
•
•
•
•
•
•
•
•
نگرش اقتصاد نئوكالسيك به رفاه حداكثر نمودن مصرف است؛
از لحاظ نظري افراد مصرف خود را با مالحظات فراغت و كار را حداكثر ميكنند.
ولي در عمل مطلوبيت ناشي از مصرف بر مطلوبيت ناشي از فراغت ميچربد .توجه انسان به
ماديات ملموس كه كاالها هستند بيش از مطلوبهاي معنوي اوست كه ملموس نيستند .زيرا حسهاي
خمسه در كالبد انساني ماده را بهتر از معنا ادراك ميكند.
اين پديده در عمل انسان را تبديل به ماشيني مينمايد كه تمام همّ و غمّ وي مصروف توليد مادي
ميگردد .در صورتي كه انسان بايد به توليد محصوالت معنوي الزم براي خود هم بپردازد كه
معموالً آن در زمان فراغت حاصل ميشود.
يعني زماني براي تفکر و انديشه و محاسبه و مراقبه و تزكيه و تربيت و اصالح امور روحي و معنوي و
اخالقي خود نيز الزم دارد تا در اين ارتباط به هدف خلقت خود نيز پي برد و قدمي در اعتالي
روحي خود بردارد.
نگرش حداكثر كردن رفاه با حداكثر كردن مصرف به معناي مصرف بي حد است .در صورتي كه
انسان نميتواند مصرف كننده كاال بدون حد و مرز باشد.
زيرا برخالف نظريات نئوكالسيکها مصرف كننده اشباع پذير است يعني بيش از اندازهاي حدوداً
مشخص از كاالها و خدمات نميتواند استفاده كند .به عبارت ديگر گنجايش مصرف ندارد.
اين مسئله اگر در تمام كاالها صادق نباشد الاقل در مورد دستهاي از كاالها و خدمات صادق است.
مصرف و مسرف
•
•
اسراف منابع نوعي اتالف منابع نيز هست
اسم مکان يا زمان براي اسراف« ،مَسْرَف» يا «مَسْرِف» ميشود كه به معني محل يا زمان اسراف
معني ميدهد و اگر مکان يا زمان را مجازي بگيريم «مسرف» به معني «مورد اسراف» خواهد بود.
مفهوم اسراف به معني تباه كردن منابع موردنظر ماست.
بخشي از منابع كااليي دچار افساد با تباهي يا دورريزي يا زبالگي ،شود .ناشي از :
•
اينها در معني «مسرف» با «سين» ميگنجد نه «مصرف» با «صاد» زيرا منابع احصاء شده مورد «أكل»
واقع نميشود.
مصرف از لحاظ نظريات اقتصاد خرد به معني خريد كاال يا تقاضاي واقع شده تعريف ميگردد
در صورتي كه أُكل به معني صرف كردن كاال يا به واژگان عامه «خوردن» تلقي ميشود اين خوردن
لزوماً به معني بلعيدن با حلق نيست بلکه «بکارگيري كاال» معني ميدهد.
براي اينکه مفهوم منطوق جدا از تداعيات اذهان باشد استعمال كلمات نامأنوس يا جديد (حتي
التين) بهتر مقصود را ميرساند.
•
•
–
–
–
–
–
–
•
•
•
«حرص خريد»
«مصرف تقليدي»
«مصرف خودنمائي»
«مصرف تشويقي»
«مصرف عادتي»
يا بطوركليتر «مصرف گرايي»
مسرف +أكل = مصرف
~
•
•
•
•
qq q
qهمان مصرف مدنظر اقتصاددانان نئوكالسيك است
٭ qآن مقدار از qاست كه به أكل ميرسد
~ qآن مقدار از qاست كه تباه ميشود
تباه شدن:
–
–
–
–
–
–
دورريختن كاال
فاسد شدن آن
غيرضروري بودن
ضايع شدن
از مد افتادن
بالاستفاده شدن
مطلوبيت در حالت اسراف
•
•
•
•
از لحاظ منطقي و عقلي اگر كااليي به نحوي تباه شود سبب
ايجاد مطلوبيتي براي مصرف كننده نخواهد شد.
به عبارت ديگر اگر بخشي از كاالي خريداري شده ضايع يا
فاسد شود يا غيرضروري باشد يا به دليل تغيير زمان قابل
استفاده نباشد يا از مد بيافتد يا به هر دليل ديگري مورد
استفاده به معني أكل قرار نگيرد سبب ايجاد مطلوبيتي براي
مصرف كننده نخواهد شد.
يعني فقط بهرهبرداري از كاال يا خدمت است كه موجب
انتفاع و مطلوبيت ميگردد و نه فقط خريد كاال.
لذا فقط أكل در تابع مطلوبيت مصرف كننده قواعد
ارجحيتهاي آشکار را ميپذيرد و نه مسرف
حداكثر كردن مطلوبيت در حالت اسراف
• تابع مطلوبيت مصرف كننده و مسئله حداكثرسازي
) f (q1 , q2
max
) ~y 0 p1 (q1 q1~ ) p2 (q2 q2
s.to :
• شيب منحنيهاي بيتفاوتي تغيير نکرده ولي به دليل اينکه بخشي از
درآمد به دليل ضايع شدن يا تباه شدن كاال از دست ميرود خط
بودجه به سمت چپ انتقال يافته و به منحنيهاي بيتفاوتياي
مماس ميشود كه مقدار مطلوبيت آنها كمتر است.
• براي جبران اين كاهش بايد به مقدار هزينه مسرف به مصرف
كننده داده شود تا وي با همان الگوي اسرافي سابق به حد
مطلوبيت بدون اسراف برسد.
كار و فراغت در حالت اسراف
• مصرف كننده بخشي از مطلوبيت خود را به دليل مسرف
يعني تباه شدن منابع درآمدي خود از دست ميدهد.
ميزان درآمد از دست داده شده در اثر اسراف يعني ~y
بايد توسط كار بيشتر بدست آيد تا رفاه وي را ثابت
نگهدارد.
]) ~ U g(T W , rW ) g[T W W ~ , r(W W
• بايد ميزان ~ Wساعت به كار خود اضافه كند يا به عبارت
ديگر از فراغت خود كم كند تا منابع درآمدي الزم براي
مسرف را بدست آورد و نتيجتاً از مسرف هم مطلوبيتي نبرد
نتيجه اسراف
• نتيجه :اسراف سبب از بين رفتن فراغت انسانها و مطلوبيتي كه از
فراغت ميبرند ميشود.
• اين نتيجه ناقض فرض عقالنيت مصرف كننده نيست .چون اسراف
سبب ميشود بخشي از منابع كااليي دچار افساد يا تباهي يا
دورريزي يا زبالگي ،ناشي از فرم تابعي نادرست تابع مطلوبيت به
دليل عواملي نظير «حرص خريد»« ،مصرف تقليدي» ،يا «مصرف
خودنمائي» يا «مصرف تشويقي» ،يا «مصرف عادتي» يا «مصرف
گرايي» يا مشابه ميباشد عمالً بايد در عوض اينها مصرف كننده
بيشتر كار كند و اوقات فراغت خود را از دست بدهد تا اين مصرف
را احصاء نمايد .و با اين ارتضاء أكلي صورت نميگيرد و فقط
مصرف كننده خياالً مرتضي ميشود.
اسراف و رفتار تولید کننده
• در فرآيند توليد به دالئل مختلف خط توليد ميتواند مولد ضايعات يا
افساد مواد اوليه يا واسطهاي يا كاالي توليدي شود يا محصول را با
بهاي تمام شده باالتر توليد نمايد؛ يعني منابع يا عوامل توليد را بيش از
حد لزوم بکار گيرد.
• اسراف در تولید:
–
–
–
–
در بهرهوري كل :با عوامل توليد ثابت مقدار توليد كمتر از مقدار توليدي
باشد كه در شرايط حداكثر بازدهي قابل حصول استTotal productivity .
در تركيب نابهينه عوامل توليد :يعني تركيب عوامل توليد به صورت بهينه در
فرآيند توليد بکارگرفته نشودAllocative inefficiency .
ضايعات در توليد :به معني درصد فرآوردههاي معيوب يا پائينتر از
استانداردTechnological inefficiency .
فساد محصول :به معني عدم وجود فرآيندهاي صحيح انبارداري ،نگهداري،
بستهبندي و يا توزيع محصول.
اسراف در بهرهوري كل
• افزايش بهرهوري كل :از مقادير ثابت عوامل توليد بتوان
محصول بيشتري را احصاء نمود.
) q Af ( x1 , x2
) q A f ( x1, x2 ) A~ f ( x1, x2
• ٭ Aآن مضرب از بهرهوري كل است كه در عمل توليد ميشود
• ~ Aمرتبط با آن مقدار از توليد است كه به دليل عدم رعايت نکات
بهرهوري عمالً توليدي از آن احصاء نميگردد~ .
)x1 1 (r1 , r2 , p) 1 (r1 , r2 , p
)x2 2 (r1 , r2 , p) 2~ (r1 , r2 , p
• اين ارقام مثبت جمالت سمت راست سبب ميشود توابع تقاضا براي عوامل
توليد به سمت راست انتقال يابند :بکارگيري بيشتر عوامل توليد و گرانتر
شدن قيمت عوامل توليد ،بدون اينکه محصول بيشتري توليد گردد.
اسراف در تركيب نابهينه عوامل توليد
•
•
•
•
•
امکان توليد در سه ناحيه كلي قرار ميگيرد:
ناحيه غيرمنطقي توليد :بازدهي نهايي حداقل يکي از عوامل توليد
منفي است .اسراف عامل توليد بسيار زياد است .منفي بودن بازدهي
عامل توليد به معني بکارگيري بيش از حد عامل توليد مربوطه ميباشد
كه بکارگيري واحدهاي نهايي از آن ميزان توليد را كاهش ميدهد.
ناحيه منطقي توليد :اسراف كمتر از ناحيه قبل است ولي به دليل عدم
استفاده بهينه از منابع ،توليد ميتواند در حداكثر نباشد .بازدهي نهايي
عوامل توليد مثبت است ولي تركيب بکارگيري عوامل صحيح نيست.
چنانچه تركيب عوامل توليد را بهينه نمائيم اين نقائص رفع خواهد شد و
اسراف از بين خواهد رفت.
نتيجه :ميزان تقاضا براي عوامل توليد را افزايش داده بدون اينکه
محصولي از بابت آن ايجاد نمايد.
ضايعات توليد و فساد محصول
•
•
•
•
•
ضايعات توليد :به دالئل مختلف بوجود ميآيد كه تنوع زياد دارد
اهمال نيروي انساني نامرغوب بودن مواداوليه نقص فني در ماشين آالت توليد ...
در خطوط توليد صنعتي و سنتي بسته به نوع توليد كاال يا خدمت و فعاليت متفاوت است
ضايعات توليد با حجم زياد آن معموالً استفادههاي خاصي نيز دارند ولي مرغوب نيستند.
نتيجه :همان آثار براي كاهش در بازدهي كل را دارند.
•
فساد محصول :در تعاقب فعاليت توليدي بنگاه است ولي چون محصول تا تحويل به
خريدار از داراييهاي توليدكننده محسوب ميشود از موارد اسراف در توليد قلمداد
مينمائيم.
اين ناكارائي ميتواند ناشي از سرويسهاي بعدي:
خوردگي
زنگ زدگي
فاسدشدن
انبار يا دپو
حمل و نقل و توزيع
نتيجه :بکارگيري بخشي از منابع عوامل توليد ميگردد كه سبب بازدهي نخواهند شد.
•
•
•
اقتصاد دانش محور و اقتصاد اخالق
• تحليلهاي نظري فوق با مالحظات اقتصاد دانش محور نه
تنها نسخ نميشوند بلکه بر اهميت ديدگاه اقتصاد اخالق
نيز ميافزايد.
• زيرا اقتصاد دانش محور با تشديد كارائي و باالبردن
راندومان و تسهيل عمليات چگونگي رفتارهاي اقتصادي
را تغيير داده و حادّ مينمايند.
اثرات تحوالت فناوري اطالعات و ارتباطات
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
خريد و فروش كاال از طريق اينترنت و ساير شيوههاي تجارت الکترونيکي
سهولت دسترسي در تمام ساعات روز و ايام هفته به بازارها ،مشتريان ،فروشندگان ،واسطهها
عدم لزوم به حضور و ارتباط مستقيم
كاهش هزينههاي دريافت و پرداخت از طرق مختلف سيستمهاي الکترونيکي
كاهش هزينههاي خريد و فروش و انبار و توزيع
كاهش هزينههاي واسطهها
كاهش هزينههاي سربار
افزايش سرعت مراحل خريد و فروش و تحويل
سهولت تبليغ و معرفي كاال و خدمت
افزايش راندومان تبليغات در تشويق مصرف با بکارگيري ابزارهاي جذاب تبليغ نظير الوان و اصوات ،نمايش
كاهش خطا نسبت به روش سنتي معامالت
دسترسي آسان به بازارهاي بزرگ جهاني
حضور بي وقفه در سراسر گيتي
بهنگام بودن اطالعات بازار
شفافيت بيشتر اطالعات بازار
تکثر انواع كاال و خدمت
خلق ابداعات مالي جديد
كانالهاي اثرگذاري بر رفتار مصرفي و توليدي
• تغيير شکل فرم تابعي توليد به دليل تغيير تکنولوژي توليد و
نتيجتاً جايگزيني عوامل توليد سرمايهبر با بازده باالتر و
نيروي كار ماهر و متخصص .و از سوي ديگر افزايش منابع
مالي آزاد بنگاه در اثر كاهش هزينههاي جانبي فروش و
توزيع و نتيجتاً افزايش توليد.
• تغيير شکل فرم تابعي تابع مطلوبيت مصرف كننده به دليل
تغيير سليقه و ورود كاالهاي جديد مصرفي و تغيير
ارجحيتهاي مصرفي مصرف كننده .و نتيجتاً حذف برخي
هزينههاي ابتياع و معامالت و افزايش مصرف ساير كاالها به
دليل اثر جايگزيني ناشي از صرفهجوئي در هزينههاي
معامالت و ...
نتيجة اسراف در تعادل بازارها در اقتصاد
•
•
•
•
•
•
•
•
•
كاالي بيشتري مصرف ميگردد بدون افزايش مطلوبيت.
تقاضاي كاال بيشتر و قيمت آن افزايش مييابد.
فراغت نيروي انساني كمتر خواهد شد.
كاالي كمتري توليد ميشود.
نيروي انساني بيشتري بکار گرفته ميشود.
عوامل توليد بيشتري صرف توليد ميگردد.
تقاضاي عوامل توليد بيشتر و قيمت آنها باالتر ميرود.
كارائي كم ميشود.
رفاه جامعه كمتر ميشود.
نتيجه گيري
• اگر آموزههاي اقتصاد اخالق در شاكلة الگوي مصرف تقويت شوند
رفتارهاي اقتصادي به سمت رفتار معتدل مصرف سوق مييابد.
• و اگر آموزههاي اخالق اقدام به اصالح اين فرآيند ننمايند انسانها
در مسير تحوالت مبدل به ابزاري براي توليد كاال و مصرف آن
خواهند شد و آنچه كه انسان براي آن خلق شده كه برتر از توليد
و مصرف مادي است ،در اين اشتغال بيش از حد به توليد و مصرف
مادّي جايي پيدا نخواهد كرد.
• به عبارت ديگر اگر رفتار اقتصادي افراد تربيت نشود اقتصاد
متعارف انسانها را به سمت تبديل آنها به ماشين «فقط توليد -فقط
مصرف» خواهد كشيد.
با تشکر
بیژن بیدآباد
موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
http://www.bidabad.com/
[email protected]