Transcript مهارت رفتارشناسی يا شناخت ويژگی های فردی افراد محمدعلی شفیعا - استاد دانشکده مهندسی صنایع ومدیریت اجرایی دانشگاه علم وصنعت ایران [email protected] www.iust.ac.ir

‫مهارت رفتارشناسی يا‬
‫شناخت ويژگی های فردی افراد‬
‫محمدعلی شفیعا‪-‬استاد دانشکده مهندسی صنایع ومدیریت اجرایی‬
‫دانشگاه علم وصنعت ایران‬
‫‪[email protected]‬‬
‫‪www.iust.ac.ir‬‬
‫شناسایی شایستگی ها‬
‫شایستگی یک الزمه متعارف برای یک فرد به منظور به‬
‫درستی انجام دادن یک کار خاص است‪.‬‬
‫شامل ترکیبی از دانش ‪ ،‬مهارت و رفتار مورد استفاده در‬
‫جهت بهبود عملکرد می باشد‪ .‬شایستگی وضعیت یا کیفیت‬
‫مناسب داشتن برای انجام نقشی خاص است‪.‬‬
‫شایستگي تركیبي از دانش‪ ،‬رفتار و مهارتهاي صریح و‬
‫ضمني است كه به شخص‪ ،‬نیروهاي بالقوه براي اثر بخشي‬
‫در عملكرد كاري را مي دهد‬
‫شایستگی‬
‫هدف‬
‫به تقویت این ممیزه ها بپردازید‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫توان جمع آوري‪ ،‬پاالیش و انتخاب‬
‫توانایي كاربرد علوم در جهت رشد اقتصادي بلندمدت‬
‫توان ایجاد فرصت هاي یادگیري مداوم براي خود‬
‫دارا بودن اطالعات گسترده در زمینه هاي گوناگون و‬
‫تعمق در تعداد محدودي از آ نها‬
‫جمع آوري‪ ،‬سازماندهي و تجزیه و تحلیل اطالعات‬
‫باور و اهتمام به مشاركت پژوهش در آموزش‬
‫توانایي حل مسأله‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫مهارت به كارگیري فن آوري و فرا فن آوري‬
‫شیوه به كارگیري دانش در بازار‬
‫توان رشد و پرورش ابعاد و شخصیت انساني تا باالترین حد‬
‫درك تغییرات صورت گرفته و قابل پیش بیني در بازار كسب و كار‬
‫مهارت هاي مربوط به اخالق حرفه اي و شغلي یا داشتن تعهد و اخالق‬
‫كار‬
‫افزایش مستمر سطح استاندارد و صالحیت هاي شغلي یا قابلیت آموزش‬
‫دیدن حین كار‬
‫مهارت عضویت مسؤول و مشاركت جو در جامعه‬
‫توانایي تفاهم و زندگي مسالمت آمیز به دور از هر گونه تعصب و‬
‫ناشكیبایي‬
‫اعمال و احقاق مسؤولیتها و حقوق فردي و اجتماعي‬
‫محلي اندیشي‬
‫كار گروهي‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫شایستگی های محوری اعالم‬
‫شده ازموسسات گالوپ و‬
‫یونسکو‬
‫خود ادراكي‬
‫خالقیت‬
‫فهم فرهنگي‬
‫آشنایي با ابزارهاي تولید و اشاعه دانش‬
‫برنامه ریزي و سازماندهي فعالیت هاي شخصي‬
‫قابلیت استفاده از فناوري‬
‫بهره گیري از زبان خارجي‬
‫توانایي برقراري ارتباط و تبادل اطالعات‬
‫داشتن انتظارات شغلي معقول‬
‫قابلیت بررسي و پذیرش عقاید مختلف‬
‫درك جهت گیري مثبت نسبت به رشته تحصیلي‬
‫شناخت و عمل به عناصر رفتار سازماني (استنباط صحیح‬
‫از روابط انساني و توسعه آن)‬
‫ضرورت حذر از چنین صفاتی‬
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
Abusive
Up Side Down
Ironic
Mechanical
Toy Lover
Magnifier
Intruder
Debtor
Pusher
Slow
‫شناسايی چنین مولفه هايی در افراد‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫دست یابنده یا مکتسب‪،‬‬
‫فعال کننده وکارآفرین ‪،‬‬
‫سازگار‪،‬‬
‫تحلیل گر‪،‬‬
‫سامان دهنده‪،‬‬
‫باایمان وباور‪،‬‬
‫فرمانده‪،‬‬
‫برقرارکننده ارتباط‪،‬‬
‫رقابت طلب‪،‬‬
‫همپیوند‪،‬‬
‫کنکاشگر‪،‬‬
‫اندیشه ورز‪،‬‬
‫شناسايی چنین مولفه هايی در افراد‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫پرورش دهنده‪،‬‬
‫با انظباط‪،‬‬
‫یکدل‪،‬‬
‫باانصاف‪،‬‬
‫تمرکز کن‪،‬‬
‫آینده نگر‪،‬‬
‫همساز‪،‬‬
‫خیال پرور‪،‬‬
‫دربرگیرنده‪،‬‬
‫فردشناس‪،‬‬
‫درونداد‪،‬‬
‫خردورز‪،‬‬
‫شناسايی چنین مولفه هايی در افراد‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫یادگیرنده‪،‬‬
‫بیشینه ساز‪،‬‬
‫عاقبت نگر‪،‬‬
‫بازگوگر‪،‬‬
‫پاسخگوو مسئول‪،‬‬
‫برگرداننده‪،‬‬
‫مطمئن به خود‪،‬‬
‫ارجمند‪،‬‬
‫راهبرد‪،‬‬
‫عشق خواه‪.‬‬
‫گستره اي ازبیماریهاي رایج سازماني‬
‫کم کاري‪:‬حداقل کردن خروجي نسبت به ورودي از طرف‬
‫افراد‪.‬این پدیده عموما به عنوان یک عکس العمل اجتماعي به‬
‫بعضي ناهنجاري ها مثال یاس از آینده و عدم عالقه بکار بروز‬
‫مي کند‪.‬براي مرتفع ساختن این مشکل باید با همان ناهنجاري‬
‫ها مقابله کرد با ایجاد انگیزه کار و امید به آینده‪.‬‬
‫• کارشکني ‪:‬ایجاد اخالل در انجام کار یا شکل گیري فرآیند‬
‫توسط خود یا دیگران بصورت عمدي و هدف دار‪.‬رها کردن و‬
‫درمان نکردن بیماري در مرحله کم کاري منجر به این بیماري‬
‫خواهد شد‪ .‬پیشگیري قبل از درمان بهترین راهکار مقابله است‪.‬‬
‫اتالف نیروي انساني‪:‬پایین بودن برونداد نسبت به درونداد نیروي‬
‫انساني‪.‬عدم استفاده بهینه و هدفمند از نیروي انساني ‪.‬‬
‫راهکارهایي نظیر سازماندهي و افزایش کارآیي و اثربخشي‬
‫نیروي انساني‪ ،‬بهبود فرآیندهاوتعدیل نیروي انساني باتوجه به‬
‫نیاز سازمان‪.‬‬
‫ظلم وتعدي‪:‬وضع قوانین نادرست یااجراي نادرست قوانین درست‬
‫در یک جامعه ‪.‬مصادیق رایج در سازمانها‪ :‬پرداخت کمتر از‬
‫حد مناسب‪ ،‬حجم کار باالتر از شرح وظایف ‪.‬استفاده از‬
‫خردجمعي در وضع قوانین و کنترل اجراي درست قوانین‬
‫وضع شده‪.‬‬
‫سفله پروري‪ :‬ایجاد شان‪ ،‬شرافت و بزرگي از طریق پایین آوردن‬
‫مفهوم بزرگ و شریف‪.‬بها دادن به افراد کم بهره و کوچک در‬
‫جامعه از بارزترین جنبه هاي این بیماري است‪.‬‬
‫مردم آزاري‪:‬بیماري ایجاد اخالل در آسایش روحي‬
‫دیگران‪.‬‬
‫عقده هاي دروني‪ ،‬رشد در محیط نامناسب و حسادت از‬
‫دالیل این بیماري است‪.‬‬
‫تالش براي درمان آن با استفاده از متخصصین امور‬
‫اجتماعي و رواني‬
‫ضعف و ناتواني‪:‬عدم توانایي فرد در اجراي کامل و یا‬
‫بخشي از وظایف‪.‬فاصله وضع موجود فرد با وضع‬
‫مطلوب‪.‬‬
‫ارتقا توانایي هاي فرد با راهکارهاي آموزشي و‬
‫پرورشي‪.‬‬
‫تغییر موقعیت فرد با هدف تغییر وضع مطلوب‬
‫دنباله روي کورکورانه ‪:‬اشتباه یا افراط در الگوگیري و حذف‬
‫عنصر تعقل‬
‫عدم اعتماد بنفس و باور شخصي‪ ،‬نداشتن دانش یا تخصص الزم‪،‬‬
‫رایج نبودن فرهنگ تعقل و خردگرایي از ریشه هاي مهم این‬
‫بیماري است‬
‫ترویج و تشویق خردگرایي‪ ،‬پرورش باور به خویشتن و اعتماد‬
‫بنفس در افراد‬
‫حاکمیت روابط قبیلگي به جاي ضوابط عقالني ‪:‬بکارگیري عرف‬
‫و چارچوبهاي یک اجتماع کوچک‪ ،‬قبیله‪ ،‬در یک اجتماع‬
‫بزرگتر‪ ،‬جامعه‪ ،‬که جز با بکارگیري قوانین قابل اداره نیست‪.‬‬
‫عدم شایسته ساالري که منجربه پدیده هایي مانندفرارمغزها است‬
‫ازمهمترین عوارض این بیماري است‪.‬‬
‫اجراي قوانین و ضوابط و ترویج فرهنگ شایسته ساالري‪.‬‬
‫عدم خالقیت‪:‬محدود شدن در بازه موجودها و رها کردن‬
‫امکان ایجاد چیزهایي که نیستند‪.‬عدم نوآوري و نواندیشي‬
‫بدلیل اعتماد به وضع موجود‪ ،‬ترس از وضعیت جدید و‬
‫تغییر‪ ،‬رایج نبودن فرهنگ نوآوري‪.‬بسترسازي و ارزشمند‬
‫کردن فرهنگ نوآوري و خالقیت در جامعه‪.‬‬
‫حقارت و خودکم بیني‪:‬برآورد غلط در جهت منفي از توانایي‬
‫ها و استعدادهاي خود‪.‬عدم اعتماد بنفس که مي تواند به‬
‫ناتواني واقعي و دائمي فرد منجر شود از جنبه هاي بارز‬
‫این بیماري است‪.‬عقب افتادگي اجتماعي خود معلول و هم‬
‫از دالیل این بیماري است‪ .‬کمک به شناسایي و باور‬
‫توانایي هاي فرد ‪.‬‬
‫مواجهه يا برخورد با افراد‬
‫ تفاوتهاي افراد را بیشتر و بیشتر بشناسید چون همواره منجر به‬‫اصطکاک مي شود‪ .‬اگر تفاوت میان انسانها را یک موهبت‪ -‬نه‬
‫یک مسئله‪ -‬بدانید‪ ،‬مي توانید به خوبي موقعیتهاي دشوار را اداره‬
‫کنید‪.‬‬
‫ مطمئن باشید که همه افراد سازش و هماهنگي را دوست دارند‪.‬‬‫این اندیشه که دیگران به دنبال تحقیر و صدمه زدن به ما هستند‪،‬‬
‫درست نیست‪ .‬مطمئن باشید همه توافق و یکدلي را دوست دارند‪.‬‬
‫با اعتقاد به این مسئله شما فرصت پیدا مي کنید‪ ،‬درهاي گفتگو را‬
‫براي رسیدن به توافقات دوجانبه باز کنید‪.‬‬
‫ باور کنید که مي توانید در کنار افراد مسئله ساز بدون تنش و‬‫اصطکاک کار کنید‪ .‬شما ممکن است که با افراد دشوار دوست و‬
‫صمیمي نباشید‪ ،‬اما مي توانید با آنها رفتار مسالمت آمیز داشته‬
‫باشید‪ .‬سعي کنید به خواسته هاي هم احترام بگذارید‬
‫در تله افراد دشوار گرفتار نشوید‪ .‬وقتي دیگران به گونه اي رفتار مي کنند‬
‫که شما عصباني و خشمگین مي شوید‪ ،‬در واقع شما را در تله خود‬
‫گرفتار کرده اند‪ .‬ما اغلب در تله رفتارها‪ ،‬گفتارها‪ ،‬لبخندها و نگاههاي‬
‫افراد گرفتار مي شویم‪ .‬نباید اجازه دهیم رفتارهاي افراد مسئله ساز‪ ،‬ما‬
‫را در کنترل رفتارمان دچار مشکل سازد و آنها را بر ما مسلط گرداند‪.‬‬
‫ گوش کنید؛ گوش کنید؛ گوش کنید‪.‬وقتي دیگران بدانند شما حرفهاي‬‫آنها را مي شنوید و به مسائل آنان اهمیت مي دهید‪ ،‬کمتر رفتارهاي‬
‫دشوار را از خود بروز ميدهند‪.‬‬
‫ براي ایجاد رابطه بهتر افراد را با نام صدا بزنید(نام هر فرد گرمترین‬‫آهنگي است که او مي شنود و دوست دارد بشنود)‪ .‬افراد را سرزنش‬
‫نکنید‪ .‬سرزنش افراد‪ ،‬آنها را براي بروز رفتارهاي مسئله ساز مستعد‬
‫مي سازد‪.‬‬
‫‪-‬‬
‫مراقب بلندي و لحن صدا و زبان بدن خود باشید‪ .‬استفاده از زبان‬
‫بدن به شما کمک مي کند ارتباط بهتري را با دیگران برقرار‬
‫سازید‪ .‬با برقراري ارتباطات عمیق و اصولي‪ ،‬فرصت کمتري‬
‫براي نشان دادن تعارضات و رفتارهاي دشوار ایجاد ميشود‪.‬‬
‫ازبه کاربردن کلمات زیرپرهیز کنید‪ :‬باید‪ ،‬ولي‪ ،‬من مي خواهم‪،...‬‬
‫متاسفم‪ ،‬نميتواني و‪......‬‬
‫ اگر طالب صداقت هستید با دیگران نیز صادقانه برخورد کنید‬‫و به تعهدات خود عمل کنید‪.‬‬
‫ استفاده از کلمات جادویي را بیاموزید‪ .‬در دامنه لغات ما‪،‬‬‫کلمات زیادي وجود دارند که اثرات فوق العاده اي بر جاي مي‬
‫گذارند‪ .‬این کلمات را بیابید و از آنها استفاده کنید‪.‬‬
‫ فنون مذاکره را یاد بگیرید چرا که موفقیت در زندگي امروز‬‫در گرو ارتباطات خوب است و مذاکره در این راه به شما‬
‫کمک ميکند‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫رفتارشناسی يا شناخت ويژگی های فردی‬
‫فرد منفعل‬
‫زود تحت تاثیر قرار می گیریند‪.‬‬
‫نمی توانند دیگران را تحت تاثیر قرار دهند‪.‬‬
‫در مقابل کار شکنی دیگران عکس العمل نشان نمی دهند‪.‬‬
‫دوست دارند به دیگران وابسته باشند‪.‬‬
‫وابستگی خود را به دیگران ناخوشایند نمی دانند‪.‬‬
‫از پایمال شدن حق خود ناراحت نمی شوند‪.‬‬
‫در مقابل کسانی که به قیمت عدم موفقیت آنان پیروز می‬
‫شوند‪ ،‬عکس العمل نشان نمی دهند‪.‬‬
‫مصالحه را به مجادله و مشاجره ترجیح می دهند‪.‬‬
‫ویژگی های فرد منفعل‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫از کارهای پرجنب و جوش دوری می کنند‪.‬‬
‫با استدالل طرف مقابل زود قانع می شوند‪.‬‬
‫از تغییر وضعیت خود احساس نگرانی می کنند‪.‬‬
‫در صورت تعارض با دیگران‪ ،‬نیازهای طرف مقابل را بر‬
‫نیازهای خود ترجیح می دهند‪.‬‬
‫در صورت تعارض با دیگران‪ ،‬اختیار حل مسئله را به‬
‫طرف مقابل می دهند‪.‬‬
‫از تعارض و اختالف با دیگران دوری و وحشت دارند‪.‬‬
‫عالیق خود را رک و روراست بیان نمی کنند ‪.‬‬
‫ویژگیهای فرد متعادل‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫با همکاران خود تفاهم دارد‪.‬‬
‫از روی عمد برای دیگران ایجاد مشکل نمی کند‪.‬‬
‫نسبت به دیگران پرخاشگری نمی کند‪.‬‬
‫درصدد انتقام جویی از دیگران برنمی آید‪.‬‬
‫واقع گرا است‪.‬‬
‫اشتباهات خود را می پذیرد و درصدد اصالح آن برمی آید‪.‬‬
‫به دیگران فرصت موفقیت می دهد‪.‬‬
‫وابستگی دوطرفه با دیگران را دوست دارد‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫پیروزی را تنها برای خود نمی خواهد و از موفقیت‬
‫دیگران هم لذت می برد‪.‬‬
‫عمدتا مصالحه را بر مشاجره ترجیح می دهد‪.‬‬
‫منطق طرف مقابل را می پذیرد‪.‬‬
‫دربرخوردبامسائل‪،‬راه حل های مختلف رابه کار می بندد‪.‬‬
‫خواسته های طرف مقابل راهمانندخواسته های خودمی‬
‫داند‪.‬‬
‫خود را به جای طرف مقابل قرار می دهد و به مواضع او‬
‫احترام می گذارد‪.‬‬
‫راه حل های میانه را کارساز می داند‪.‬‬
‫به طور کلی فردی است متعادل‪ ،‬میانه رو‪،‬مصلحت‬
‫گرا‪،‬اهل همکاری و بحث منطقی ‪.‬‬
‫ویژگی های فرد تعارض آفرین‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫با همکاران ودربعضی مواقع با همسر خود تفاهم ندارند‪.‬‬
‫از ناکامی دیگران احساس رضایت می کندوخودخواه است‪.‬‬
‫برسرمسائل جزئی خشمگین می شود‪.‬‬
‫کینه توز و انتقام جو است وپرخاشگری را دوست دارد‪.‬‬
‫اشتباهات خود را نمی پذیرد‪.‬‬
‫از مخالفت کردن در جمع لذت می برد‪.‬‬
‫از رک گویی و بدون پرده حرف زدن ابایی ندارد‪.‬‬
‫مشارکت با دیگران را دوست ندارد‪.‬‬
‫همواره سعی داردخواسته های خودرابه دیگران تحمیل کند‪.‬‬
‫ویژگی های فرد تعارض آفرین‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫وابستگی دیگران به خود را دوست دارد‬
‫در برابر نظرهای جمع مقاومت می کند‪.‬‬
‫به دیگران اعتماد ندارد‪.‬‬
‫دائما احساس شکست می کند‪.‬‬
‫رقابت ناسالم را دوست دارد‪.‬‬
‫در به کرسی نشاندن خواسته های خود اصرار می ورزد‪.‬‬
‫پیروزی خود به قیمت شکست دیگران را دوست دارد‪.‬‬
‫از جریحه دار کردن احساسات دیگران لذت می برد ‪.‬‬
‫زورگو و متخاصم‬
‫عصباني و متخاصم است و ناراحتی خود را با اعمال زور‬
‫نشان مي دهد‪ .‬خصومت‪ ،‬کینه توزي‪ ،‬استفاده ازکلمات‬
‫نیشدار‪ ،‬امتناع ازکارهاي گروهي وخودپسندي و تکبر از‬
‫جمله ویژگیهاي این افراد است‪ .‬آنها دلشان مي خواهد‬
‫همیشه غالب و مسلط باشند و سعي مي کنند با توسل به هر‬
‫شیوه و روشي به خواسته هاي خود برسند‪.‬‬
‫راه برخورد‪:‬درمقابل آنها بایستید‪ ،‬اما سعي نکنید باآنهابجنگید‪.‬‬
‫هرگز رفتار آنها را تحمل نکنید بلکه در مقابل آنها قاطع‪،‬‬
‫محکم‪ ،‬جسور و با اعتماد به نفس باشید‪.‬‬
‫همیشه شاکي‬
‫از نظر این افراد تنها چیزي که زندگي به آنها عطا کرده‪ ،‬بدشانسي‬
‫است‪ .‬آنها به جاي پیدا کردن راه حل براي مسائل و مشکالت‪،‬‬
‫عادت کرده اند که شکایت کنند و بهانه بگیرند‪ .‬نگرشهاي این افراد‬
‫مسموم و متاسفانه بیماري آنها واگیر است‪.‬این افراد بندرت سعي‬
‫مي کنند شرایط ناخواسته راتغییر دهند‪ ،‬در عوض دائم دقیقا مثل‬
‫بچه اي که به او اجازه کاري داده نمي شودرفتارمي کنند‪.‬اجازه‬
‫ندادن باعث منفي بافي او مي شود‪ .‬جمله معروف آنها این است‪« :‬‬
‫هیچ کس مرا دوست ندارد»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬به این افرادنشان دهیدکه مسائل آنها را مي بینید و مي‬
‫شنوید‪ ،‬زیرا آنها به محیط حمایتي و تشویق احتیاج دارند‪.‬همچنین‬
‫بایدسطح فشار و تنش رابراي آنهاپایین آورد‪ .‬عالوه بر این به آنها‬
‫اجازه شکایت کردن ندهید‪ ،‬مگر زماني که راه حلي براي مشکل‬
‫پیش آمده داشته باشند‪.‬‬
‫وسواسي و کمال گرا‬
‫این افراد دلشان مي خواهدکارهابه بهترین نحو ممکن انجام گیرد‪.‬‬
‫درعین حال که ممکن است خسته کننده و مالل آور به نظر رسند‪،‬‬
‫اما داراي مهارتهاي تجزیه و تحلیلي اند که مستلزم توجه زیاد به‬
‫جزئیات است‪ .‬استانداردهاي عملکرد این افراد در سطح بسیار‬
‫باالیي قرار دارد‪ .‬در برخي مواقع کار خوبي که توسط دیگران‬
‫مورد تمجید واقع مي شود از نظر این افراد قابل قبول نیست‪ .‬جمله‬
‫معروف آنها این است‪ «:‬این کار مي توانست بهتر انجام شود»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬در صورتي که در برخورد با این افراد‪ ،‬واقعیتها و‬
‫منطق را ارائه دهید‪ ،‬مي توانید بهترین بهره را از آنها ببرید‪ .‬در‬
‫عین حال حرفهاي این افراد را درباره بهتر انجام شدن کارها جدي‬
‫نگیرید‪ .‬آنها معموال نقاط ضعف خودرا بیان مي کنند نه نقاط‬
‫ضعف شما را‪ .‬سعي کنید با این افراد به گونه اي کار کنید تا‬
‫بتوانند انتظارات واقعي براي خود و دیگران داشته باشند و مطابق‬
‫انتظارات واقعي عمل کنند‪.‬‬
‫افراد یخي‬
‫این افراد براي تغییر آمادگي ندارند وهر تغییري – هر چند‬
‫کوچک – مي تواند آنها را نگران و آشفته سازد و آغازي‬
‫براي رفتار منفي در آنها باشد‪.‬‬
‫جمله معروف آنها این است‪ «:‬راه قدیمي بهتر است»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬در مقابل این افراد صبور باشید‪ ،‬زیرا ممکن‬
‫است در مسیر انجام تغییرات مانع تراشي کنند‪ .‬این افراد را‬
‫در تغییر درگیر کنید یا از تغییرات تدریجي براي ایجاد‬
‫فرصت مناسب براي آنها استفاده كنید‪.‬‬
‫افراد بسته‬
‫راههاي برقراري ارتباط با این افراد مسدود است‪ .‬آنها بسیار‬
‫تودار و دیرجوش هستند و تنهایي و خلوت را به بودن در میان‬
‫جمع ترجیح مي دهند‪ .‬آنها هرگز درباره تفکرات و احساسات‬
‫خود صحبت نمي کنند و به همین دلیل ارتباطات محدودي‬
‫دارند‪ « .‬حوصله ندارم» یا « فعال وقت ندارم» از جمالتي‬
‫است که آنها براي فرار از جمع از آن استفاده مي کنند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬براي برقراري ارتباط با این افراد باید حوصله‬
‫کنید‪ .‬ممکن است مدتي طول بکشد تا این گونه افراد احساس‬
‫راحتي بکنند و با شما راحت تر و بهتر برخورد کنند‪ .‬هنگام‬
‫صحبت با این افراد از سواالت باز استفاده کنید و آنها را به‬
‫شرکت در بحثها تشویق کنید‪.‬‬
‫کم حرف و منفعل‬
‫این افراد زیاد سخن نمي گویند‪ .‬حتي اگر اصرار کنید‪ ،‬فریاد‬
‫بکشید یا از آنها خواهش کنید‪ ،‬جوابي بیشتر از آري یا خیر‬
‫نخواهید شنید‪ .‬آنهاحتي زماني که باید از حقوق خود دفاع کنند‪،‬‬
‫ساکت ميمانند‪ .‬در نتیجه غالبا مورد ظلم قرار مي گیرند‪ .‬فرد‬
‫منفعل همیشه احساس ناامني مي کند واعتماد به نفس بسیار‬
‫پاییني دارد‪ .‬آنها غالبا از شرکت در تصمیم گیریها امتناع مي‬
‫كنند و یا نظري ارائه نمي دهند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬این افراد شدیدا به اعتماد به نفس و حمایت احتیاج‬
‫دارند و باید بطور مستقیم از آنها انجام اموري را که مي توانند‬
‫انجام دهند خواسته شود‪ .‬تشویق نیز در ایجاد اعتماد به نفس آنها‬
‫بسیار موثر است‪.‬‬
‫افرادي كه مي گویند‪« :‬کار من نیست»‬
‫دائم از زیر بار قبول مسئولیتهاي بیشتر شانه خالي کرده و منفي‬
‫بودن خود را با رد کردن انجام کارهایي که باید برعهده‬
‫بگیرند‪ ،‬ظاهر مي کنند‪.‬معموال دوستان و همکاران این افراد‬
‫باید کارهاي مربوط به آنها را انجام دهند و این در حالي است‬
‫که این افراد انجام آن کارها را جزء وظایف آنها مي دانند نه‬
‫وظایف خود‪.‬جمله معروف آنها این است‪« :‬این کار جز وظایف‬
‫و شرح شغلي که من باید انجام دهم نیست»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬سعي کنید شرح شغل این افراد را واضح و روشن‬
‫در اختیار آنها قرار دهید‪ ،‬تا جایي براي توجیهات آنها باقي‬
‫نماند‪ .‬بازرسي و کنترل غیر محسوس نیز در برخي مواقع مي‬
‫تواند کارساز باشد‪.‬‬
‫شايعه پراکن ها‬
‫این افراد از شایعه بعنوان سالح قوي جهت کنترل روي دیگران‬
‫و محیط استفاده مي کنند‪ .‬آنها با پخش شایعه و درگیر کردن‬
‫دیگران در مسائل مربوط به آن لذت مي برند و احساس مهم‬
‫بودن مي کنند‪ .‬جمله معروف آنها این است‪ « :‬اجازه بده من‬
‫بگویم چه اتفاقي دارد مي افتد»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬بهترین راه جلوگیري از شایعه سازي در سازمان‪،‬‬
‫دادن اطالعات و حقایق الزم و کافي به افراد است‪ .‬وقتي افراد‬
‫سازمان از کلیه اطالعات مربوط به مسائل سازمان آگاهي‬
‫داشته باشند‪ ،‬به شایعه و افراد شایعه پراکن توجهي نمي کنند‪.‬‬
‫در نتیجه انگیزه اي براي این افراد بمنظور ایجاد شایعه و‬
‫پخش آن باقي نمي ماند‪.‬‬
‫افراد منفي گرا‬
‫نگرش بدي نسبت به دنیا دارند‪ .‬آنها فکر مي کنند که دنیا بر سرآنان‬
‫خراب شده است‪ .‬از شیوه انجام امور ناراضي انــد و مهم نیست‬
‫شما چقدر تالش کنید تا کاري براي آنان انجام دهید‪ .‬در واقع این‬
‫افراد همیشه نیمه خالي لیوان را ميبینند و براي انجـــام یک کار‬
‫بیشتر بر عواقب منفي آن تأکید دارند تا نتایج مثبت‪ .‬این افراد‬
‫اعضاي خوبي براي کارهاي گــــروهي نیستند‪ .‬جمله معروف آنها‬
‫این است‪ «:‬من مي دانـم این کار شدني نیست»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬تغییر نگرش افراد منفي گرا کار آساني نیست‪ .‬اما‬
‫شما باید آنها را مجبور به تطبیق با عادتهاي مثبت کنید تا از‬
‫عادتهاي منفي دور شوند‪ .‬ایجاد تفکرات مثبت و نشان دادن نتایج‬
‫خوب کارهایي که او امیدي به انجام آنها نداشته است‪ ،‬مي تواند به‬
‫این اشخاص کمک کند‪.‬‬
‫افراد غیر متعهد‬
‫آنقدر براي انجام کاري بهانه مي آورند تا شخص دیگري آن را‬
‫انجام دهد و یا آنقدر در انجام تصمیمي تعلل مي کنند که‬
‫ارزش آن از بین مي رود‪ .‬کار خود را بطور جدي انجام نمي‬
‫دهند‪ ،‬زیرا کار براي آنها اولویت ندارد‪ .‬انجام امور شخصي و‬
‫پرداختن به مسائل غیر کاري براي آنها مهمتر از انجام‬
‫کارهاي سازماني است‪ .‬جمله معروف آنها این است‪ « :‬او مي‬
‫تواند منتظر شود»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬دلیل اصلي تأخیر و تعلل آنها را سوال کنید‪ .‬این‬
‫افراد معموال احتیاج به اهداف و استانداردهاي واضح و‬
‫انتظارات رسمي دارند و اینها باید به او ابالغ شود‪ .‬همچنین‬
‫آنها به یک سیستم نظارتي بسته نیازمندند تا نتوانند براحتي از‬
‫زیر کار شانه خالي کنند‪.‬‬
‫افراد همیشه منتقد‬
‫این افراد همیشه با کلمات نیشدار و انتقادات بيمورد خود‪ ،‬دیگران‬
‫را آزار ميدهند‪.‬آنها درباره هر ایده اي‪ ،‬انتقادات خاص خود را‬
‫دارند؛ چه آن ایده‪ ،‬خوب باشد یا بد‪.‬‬
‫هدف این افراد مخالفت با تمام چیزهایي است که گفته ميشود‪ .‬آنها‬
‫هر جا مي روند مشکالت را پیدا مي کنند‪ .‬جمله معروف این‬
‫افراد این است‪«:‬ایده بدي است»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬در مذاکره و گفتگو با افراد انتقاد کننده بر اطالعات‬
‫تمرکز کنید‪ .‬از آنها درباره علت انتقاد و مخالفتشان سوال کنید‬
‫و همیشه آنها را براي اطالعات بیشتر تحت فشار قرار دهید‪.‬‬
‫هرگز رفتارهاي نامناسب چنین افرادي را تأیید نکنید‪.‬‬
‫افراد خودخواه‬
‫افراد خودخواه‪ ،‬همیشه مي خواهند راه خود را ادامه دهند و فکر‬
‫مي کنند همه چیز را مي دانند‪.‬‬
‫در واقع این افراد مي خواهند نداشتن امنیت خود را به گونه اي‬
‫پنهان کنند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬با این افراد تنها بر اساس حقایق و واقعیتها رفتار‬
‫کنید‪ .‬قبل از مالقات با آنها تمام اطالعات مورد نیاز را بدست‬
‫آورید و خود را براي پاسخ به سواالت آنها آماده کنید‪ .‬به یاد‬
‫داشته باشید برخورد تهاجم آمیز یا تسلیم در برابر آنها کارساز‬
‫نخواهد بود‪.‬‬
‫افراد فداکار( قرباني)‬
‫قلب خونین سازمان هستند‪ .‬آنها زود سرکار مي آیند و دیر مي روند و‬
‫یار و پشتیبان همکاران و دوستان خودهستند‪ .‬ازآنها هرکاري که‬
‫بخواهید انجام ميدهند‪ ،‬زیرا این افراد معموال به دلیل مسائل‬
‫شخصي ترجیح مي دهند بیشتر اوقات زندگي خود را در محیط‬
‫سازمان بگذرانند‪ .‬در صورتي که از خدمات آنها قدرداني نکنید‪،‬‬
‫منفي گري آنها آغاز مي شود‪ .‬جمله معروف افراد فداکار این‬
‫است‪ «:‬من زندگي ام را وقف این شرکت کردم‪ ،‬ولي براي هیچ‬
‫کس مهم نیست»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬به حرفهاي این افراد گوش دهید و به آنها نشان دهید که‬
‫وجودشان تا چه اندازه براي سازمان اهمیت دارد‪ .‬از تالشها و‬
‫همکاري آنها صمیمانه قدرداني کنید و این کار را در حضور دیگر‬
‫کارکنان انجام دهید‪.‬‬
‫افراد خود سرزنش کن‬
‫این افراد همواره كمبودهایي را در عملکرد کاري و رفتاري‬
‫خود مي یابند و دائم خود را مالمت مي کنند‪ .‬آنها از هیچ‬
‫یک از جنبه هاي زندگي شخصي و کاري خود راضي‬
‫نیستند‪ .‬جمله معروف آنها‪ « :‬من توبیخ خواهم شد‪ .‬من مي‬
‫توانستم این کار را بهتر انجام دهم»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬اعتماد به نفس آنها را باال ببرید و از کارهاي‬
‫مثبت و خوب آنها قدرداني کنید‪ .‬به آنها نشان دهید آنطور‬
‫که خودشان فکر مي کنند بي دست و پا و کار خراب کن‬
‫نیستند‪.‬‬
‫افراد پرحرف‬
‫این افراد به قدري حرف مي زنند که اجازه صحــــبت به‬
‫افراد دیگر نمي دهند‪ .‬جالب اینجاست کـه بیشتر حرفهاي‬
‫آنها اصال ربطي به موضوع مورد بحث ندارد و صرفا از‬
‫دست دادن وقت و زمان مفید است‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬برخورد با این افراد این است که به آنها تنها چند‬
‫دقیقه فرصت صحبت کردن داده شود‪ .‬در صورتي که باز‬
‫هم به حرف زدن ادامه دادند‪ ،‬به هیچ وجه رفتار آنها را‬
‫تحمل نکنید‪ .‬به آنها بگویید‪ ،‬باید بروید و فرصتي براي‬
‫گوش دادن به حرفهاي آنها ندارید‪.‬‬
‫افراد نامنظم‬
‫این افراد در انجام وظایف و شركت در جلسات‪ ،‬نظم و ترتیب‬
‫را رعایت نمي كنند ونوعي آشفتگي در رفتار و کردار آنها‬
‫دیده مي شود‪.‬‬
‫آنها دائم به دنبال وسائل خود ميگردند و همیشه در جلسات‬
‫تأخیر دارند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬براي برخورد با این افراد نظم و انضباط را‬
‫عامل مهمي در ارزیابي عملکردشان اعالم کنید و آنها را‬
‫به مرتب بودن تشویق کنید‪.‬‬
‫افراد بي مسئولیت‬
‫این افراد تحمل قبول مسئولیت یا توبیخ بابت اشتباه را ندارند‪.‬‬
‫آنها از زیر بار مسائل شانه خالي مي كنند و انگشت اتهام‬
‫خود را همیشه به سمت دیگران نشانه مي روند‪.‬‬
‫جمله معروف آنها این است‪ « :‬من این کار را نکردم‪ ،‬فالني‬
‫آن کار را انجام داد»‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬با آنها قاطع برخورد کنید و بطور مستقیم‬
‫اشتباهشان را با دلیل برایشان توضیح دهید تا نتوانند اشتباه‬
‫را به دیگري منتقل کنند‪.‬‬
‫افراد پوست تخم مرغي‬
‫این افراد بسیار حساس هستند و بياهمیت ترین مسائل آنها را‬
‫ناراحت ميکند‪.‬‬
‫روحیه حساس آنها باعث مي شود دیگران در برخورد با آنها‬
‫بسیار محتاط باشند و از برقراري ارتباط با آنها احساس‬
‫راحتي نکنند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬بازخورد‪ ،‬به این افراد باید سریع و مستقیم‬
‫نباشد‪ ،‬بلکه به آرامي و با توجه به شخصیت آنها باشد‪.‬‬
‫در برقراري ارتباط با آنها شخصیت حساس آنان را در نظر‬
‫بگیرید‪.‬‬
‫افراد ریزنگر‬
‫این افراد همواره مي گویند‪ «:‬من احتیاج به بررسی کردن‬
‫مجدد کار دارم‪ ،‬شاید چیزي از زیر دستم رد شده باشد‪».‬‬
‫آنها به جزئيترین و ریزترین موارد یک مسئله توجه مي‬
‫کنند و گاهي به خاطر یک مسئله کوچک اوقات دیگران را‬
‫تلخ مي كنند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬آنها را عادت دهید در کنار توجه به جزئیات به‬
‫مسائل کلي و اصلي توجه کنند‪ .‬آنها باید یاد بگیرند کلیات و‬
‫جزئیات را با هم در نظر بگیرند و به دلیل مسائل جزئي‬
‫کل پروژه را به تأخیر و خطر نیاندازند‪.‬‬
‫افراد خیلي خوب‬
‫این افراد به نظر مي رسد که با شما موافق هستند‪ ،‬اما چنانچه‬
‫کاري را که آنها از شما خواسته اند انجام ندهید‪ ،‬مسئله ساز‬
‫مي شوند‪.‬‬
‫راه برخورد‪ :‬این افراد به تأیید بسیار نیاز دارند‪ .‬به آنها نشان‬
‫دهید‪ ،‬آنان رادوست دارید و براي آنها ارزش قائلید‪.‬‬