معاونت فرهنگی و تبلیغی _ گروه تامین منابع www.balagh.ir قم ، چهار راه شهدا ، تلفن 025-37740397 : [email protected] 1 • • • •• اقسام فاصله (دوری و نزدیکی) مسافت و مکان مثل فاصلۀ بین تهران و قم ، کره زمین و کرۀ ماه زمان مثل فاصلۀ بین امسال و صد سال پیش یا 1400 سال پیش علمی مثل فاصله بین یک کودک و یک کدام همۀ اینها فاصله.
Download
Report
Transcript معاونت فرهنگی و تبلیغی _ گروه تامین منابع www.balagh.ir قم ، چهار راه شهدا ، تلفن 025-37740397 : [email protected] 1 • • • •• اقسام فاصله (دوری و نزدیکی) مسافت و مکان مثل فاصلۀ بین تهران و قم ، کره زمین و کرۀ ماه زمان مثل فاصلۀ بین امسال و صد سال پیش یا 1400 سال پیش علمی مثل فاصله بین یک کودک و یک کدام همۀ اینها فاصله.
معاونت فرهنگی و تبلیغی _ گروه تامین منابع
www.balagh.ir
قم ،چهار راه شهدا ،تلفن 025-37740397 :
[email protected]
1
•
•
•
••
اقسامفاصله(دوریونزدیکی)
مسافتومکانمثلفاصلۀبینتهران
وقم،کرهزمینوکرۀماه
زمانمثلفاصلۀبینامسالوصدسال
پیشیا 1400سالپیش
علمیمثلفاصلهبینیککودکویک کدام
همۀ اینها فاصله است ولی هر
تفاوت دارد و اگر بخواهیم
با دیگری
دانشمندبزرگ
ها
بین دو طرف هر یک از این فاصله
ارتباط برقرار کنیم ارتباط بین
آنها با هم فرق دارد.
2
ای را
توان بین دو نقطه
• چگونه می
که با هم فاصلۀ مکانی دارد،
ارتباط داد؟ با اتومبیل ،کشتی،
روی،
پیاده
دوچرخه،
هواپیما،
فضاپیما (در مورد کرات آسمانی)
رادیو،
وسیله
توان به
؟ مییا
• و...
طرف را که
بین دو
چگونه
سیم،
دارند بی
فاصلهنامه،
تلفن،
به هم
مطبوعات،زمانی
از نظر
ماهواره
...؟1وسیله تاریخ که یا
کرد؟و به
وصل
کتاب است یا فیلم یا نوار و یا
زیادی دارند؟2
افرادی که سن
3
•
•
•
•
•
4
آن که در سطح علمی پایین است آنقدر
درس بخواند و کوشش کند تا بتواند
سخنان آن دانشمند را بفهمد.
آن که در سطح علمی باالست آنقدر ساده
های
ه
فرضی
آزمودهحتی
کودک هم
چند تا
گوید
آن
سخنان
نفرآنکار
سخنیا
یک
بتواند
علمی
بفهمد.کودک به صورت
برای آن
را را
دانشمند
ساده و روان بیان کنند.
آیا بین خدا و بندگانش فاصله وجود
دارد؟ از نظر مقام ،چرا؟
آیا بین خدا و بندگانش فاصله وجود
ندارد؟ فاصله مکانی چون خداوند
فرموده است :نحن اقرب الیکم من
حبل الورید
•
•
•
•
•
او خالق و ما مخلوق.
داند ولی
او عالم است و همه چیز را می
ما ...
او قادر است و بر همه چیز قدرت دارد
ولی ما...
خواهیم و باید با چنین
حال ،ما می
خدایی ارتباط داشته باشیم و وظایف خود
را از او بپرسیم! چگونه باید این
ارتباط را برقرار کنیم؟
آنچه مسلم است همه افراد توانایی
ندارند که به طور مستقیم با خدا
ارتباط برقرار کنند .فقط بعضی از
افراد هستند که با تربیت صحیح خویش و
5
خود
توفیقات خداوند چنین آمادگی را در
ارتباطخداوندبا
پیامبران
محلیکهاولینباردرآنجا
بهپیامبروحیشد.
یکیازفرشتگانالهیکهآیاتقرآنرا
کرد.
برپیامبرقرائتمی
پیامبرانیراکهازطرف
خداوند،آیینجدیدآوردند.
ایکهبر
اولینسوره
پیامبر(ص) نازلشد.
صفتپیامبرانوائمه(ع).
راهیبرایاثباتنبوت
پیامبر(ص).
یعنیاینکهخداوندازطرفخودپیامبرانیرابرای
هدایتمردمفرستادهاست.
لقبحضرتمحمد(ص).
6
حضرت داود(ع) یکی از پیامبران بزرگ
بود .امام باقر(ع) فرمودند :جوانی بد
قیافه مدتی طوالنی ،هر روز نزد حضرت
نشست و
آمد و در مجلس او می
داوود می
گفت .روزی
کرد و سخنی نمی
سکوت می
عزرائیل(ع) به مجلس داوود(ع) آمد و با
نظر تند به آن جوان نگریست .آن حضرت به
عزرائیل فرمود« :چرا این طور به این
کنی؟»
جوان نگاه می
عزرائیل عرض کرد« :از طرف خداوند مأمور
هستم که هفت روز دیگر در همین مکان،
روح او را گرفته ،او را بمیرانم!»
7
وقتی داوود(ع) این موضوع را شنید ،دلش
داوود(ع) به یکی از بزرگان بنی اسرائل که
ای نوشت و در آن سفارش کرد که
دختری داشت نامه
دختر خود را به عقد این جوان درآور .سپس نامه
را به آن جوان داد و مخارج ازدواج او را نیز
به او پرداخت و فرمود :برو بعد از هفت روز به
اینجا بیا.
جوان رفت و ازدواج کرد و پس از هفت روز به
منزل داوود(ع) آمد ،داوود(ع) پرسید« :آیا در
این چند روز به تو خوش گذشت؟»
جوان عرض کرد« :آری هرگز این گونه از نعمت
مند نشده بودم» آن روز عزرائیل نیامد
الهی بهره
و داوود(ع) به او گفت :برو بعد از هفت روز
بیا .او رفت و بعد از هفت روز دیگر آمد ولی
اش رفت و هشت بار
باز عزرائیل نیامد .به خانه
این آمد و شد تکرار شد .در هشتمین بار،
عزرائیل به خانه داوود آمد ،در حالی که آن
جوان در محضر داوود(ع) بود.
8
فرماید :روزی گروهی از سران
حضرت علی(ع) می
قریش به حضور پیامبر(ص) آمدند و گفتند« :ای
ای که هیچ کدام
محمد(ص)! تو ادعای بزرگی کرده
اند ما
از پدران و خاندانت چنین ادعایی نکرده
خواهیم اگر آن را انجام دهی
از تو یک معجزه می
دانیم که تو پیامبر بحق هستی وگرنه بر ما
می
گویی!
شود که دروغ می
روشن می
پیامبر(ص) پرسید :خواستۀ شما چیست؟ گفتند :این
درخت تنومند را صدا بزنی که از ریشه برآمده،
جلو آید و پیش رویت بایستد».
پیامبر(ص) فرمود :خدا بر همه چیز قادر است و
اگر خدا این خواسته شما را انجام دهد .آیا
دهید؟گفتند:
آورید و به حق گواهی می
ایمان می
آری!
9
نشان
فرمود :بزودی آنچه را که خواستید به شما
فرماید :سوگند به کسی که پیامبر را به
علی(ع) می
هایش از زمین کنده شد،
حق مبعوث کرد درخت با ریشه
کرد و همچون پرندگان به
پیش آمد و بشدت صدا می
هایش
زنند ،از به هم خوردن شاخه
هنگامی که بال می
شد! تا آن که پیش آمد و در
صدایی شدید شنیده می
هایش همچون بالهای
جلو رسول خدا(ص) ایستاد و شاخه
های خود را روی
پرندگان به هم خورد .بعضی از شاخه
هایش را بر دوش من
پیامبر(ص) و بعضی از شاخه
افکند.
سران قریش وقتی این وضع را دیدند از روی تکبر و
غرور گفتند :به درخت فرمان بده نصفش جلوتر آید و
نصف دیگرش در جای خود باقی بماند .پیامبر(ص)
دستور داد ،آن درخت با وضع عجیبی آن چنان به
خواهد به آن حضرت
پیامبر نزدیک شد که گویا می
بپیچد! قریش باز از روی تکبر و غرور گفتند :دستور
بده که این نصف باز گردد و به نصف دیگر بپیوندد و
به صورت اول درآید .پیامبر(ص) دستور فرمود و درخت
به صورت اول درآمد و به جای اول برگشت.
10
حضرت علی(ع) گوید« :من گفتم «ال اله اال هللا» ای
روزی یک نفر عرب بیابان نشین ،آهویی را صید
کرده و طنابی به گردنش بسته بود و آن را به سوی
آورد.پیامبر اسالم(ص) در بیرون شهر عبور
مدینه می
گوید« :ای رسول
کرد ،ناگاه صدایی شنید که می
می
خدا»! حضرت به اطراف نگاه کرد ولی صاحب صدا را
ندید .بار دوم همان صدا را شنید ،باز به اطراف
نگاه کرد و ناگاه آهو را دید که اعرابی آن را
برد .معلوم شد که آن صدا از آهو بود.
با خود می
پیامبر(ص) نزد آهو رفت و فرمود :چه حاجت داری؟
آهو گفت :من در کنار این کوه دو بچه شیر خوار
دارم ،تو واسطۀ آزادی من باش تا بروم آنها را
شیر بدهم و باز گردم .رسول خدا(ص) فرمود :آیا
گردی؟
باز می
حتما
عذاب
آهو گفت« :خداوند مرا به عذاب رباخواران
11
کند اگر باز نگردم».