بسم هللا الرحمن الرحیم موضوع : پستانداران و دوزیستان گرد آورندگان : داوودی _ علیزاده _ طوطی زاده _ حسن زاده _ مقدم نام دبیر : آقای.

Download Report

Transcript بسم هللا الرحمن الرحیم موضوع : پستانداران و دوزیستان گرد آورندگان : داوودی _ علیزاده _ طوطی زاده _ حسن زاده _ مقدم نام دبیر : آقای.

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫موضوع ‪:‬‬
‫پستانداران و دوزیستان‬
‫گرد آورندگان ‪:‬‬
‫داوودی _ علیزاده _ طوطی زاده _ حسن زاده _‬
‫مقدم‬
‫نام دبیر ‪:‬‬
‫آقای طاهری‬
‫کالس ‪:‬‬
‫‪2/3‬‬
‫مقدمه‬
‫جمعیتی از ماهیها که در آبهای شیرین زندگی میکردند‪ ،‬در در اواخر دوره دونین‬
‫صورت رویایی با کمبود آب در محیط زیست میتوانستند از یک محیط به محیط‬
‫دیگر مهاجرت کرده و به حالت خزیدن در گل و الی حرکت کنند‪ .‬چنین زندگی به‬
‫تحولیابی آنها کمک زیادی جهت سازگاری بهتر با زندگی زمینی به آنها کرد و به‬
‫تدریج این ماهیها ‪ ،‬دوزیستان اولیه را ایجاد کردند‪ .‬دوزیستان یک رده از مهرهداران‬
‫هستند که شامل ‪ 250‬جنس و ‪ 2500‬گونه هستند‪.‬‬
‫رده بندی دوزیستان‬
‫•راسته کاتادا یا دوزیستان دمدار که سمندرها در این‬
‫راسته قرار دارند‪.‬‬
‫•راسته آنورا یا دوزیستان بدون دم که قورباغهها در این‬
‫راسته قرار دارند‪.‬‬
‫•راسته آپودا یا دوزیستان بدون دست و پا مانند‬
‫ژیمنوفیون و سیسفلیانها ‪.‬‬
‫ویژگیهای اختصاصی‬
‫•پوست برهنه ‪ ،‬مرطوب و نرم است با غدد مخاطی زیاد که ترشحات غدد باعث‬
‫نرم و مرطوب شدن پوست میشود‪ .‬پولک یا فلس روی پوست وجود ندارد‪.‬‬
‫•دو جفت اندام حرکتی برای راه رفتن یا شنا کردن دارند‪ .‬تعداد انگشتان بین ‪4 - 5‬‬
‫عدد است‪ .‬بین انگشتان در انواعی پرده شنا دیده میشود مانند قورباغه‪.‬‬
‫•اسکلت کامال استخوانی است و مهرهها دنده ندارند‪.‬‬
‫•قلب از دو دهلیز جدا و یک بطن مشترک با ‪ 3‬جفت سرخرگهای خروجی از بطن‬
‫است‪ .‬گردش خون مضاعف و ناقص است‪.‬‬
‫•تنفس بوسیله آبششها ‪ ،‬ششها ‪ ،‬پوست و پوشش داخلی دهان انجام میشود‪.‬‬
‫•مغز دارای دو نیمکره رشد طولی یافته است‪ .‬لوبهای بویایی رشد متوسط دارند و‬
‫از مغز ‪ 10‬جفت اعصاب جمجمهای جدا میشود‪.‬‬
‫•همانند ماهیها جانوران خونسردی هستند‪.‬‬
‫•لقاح در انواعی داخلی و در انواعی خارجی است‪ .‬اکثرا هم تخمگذار هستند ‪.‬‬
‫ساختار پوست‬
‫در دوزیستانی مانند قورباغه که از انواع مهم این گروه است‪ ،‬اپیدرم به صورت چند‬
‫عالوه بر غدد ‪.‬الیهای بوده و به صورت دورهای در هر ماه یکبار تعویض میشود‬
‫مخاطی در بعضی از دوزیستان مانند وزغها ‪ ،‬غدد مولد سم هم وجود دارد که این‬
‫جانوران را بر علیه دشمنان مصون نگه میدارد‪ .‬پوست رنگی است‪ .‬تغییر رنگ به‬
‫کندی انجام میشود به این دلیل که سیستم عصبی کنترل مستقیمی روی‬
‫‪.‬سلولهای رنگی ندارد‬
‫ساختار اسکلت بدن‬
‫جمجمه یک جعبه استخوانی است که مغز و اندامهای حسی را نگهداری میکند‪.‬‬
‫ستون مهرهها از مهرههای جدا از هم تشکیل شده این مهرهها شامل مهرههای‬
‫گردن ‪ ،‬پشت ‪ ،‬ناحیه کمری ‪ ،‬خاجی و ناحیه دمی در دوزیستان دمدار است‪ .‬بعضی‬
‫از سمندرها تعداد مهرههایشان به بیش از ‪ 100‬عدد میرسد و در قورباغه فقط ‪9‬‬
‫مهره بدون دنده وجود دارد ‪.‬‬
‫سیستم گردش خون‬
‫قلب که داخل پرده پریکاردیومی قرار دارد‪ .‬از دو دهلیز جدا از هم و یک بطن مشترک‬
‫بوجود آمده که در باالی بطن ‪ ،‬پیاز آئورتی قرار دارد‪ .‬به دهلیز سمت راست یک‬
‫سینوس سیاهرگی اتصال دارد‪ .‬از باالی بطن یک تنه آئورتی کوتاهی خارج میشود‬
‫که به دو تنه آئورتی راست و چپ تقسیم میشود‪ .‬هر یک از انشعابات دارای ‪3‬‬
‫شاخه از سرخرگهاست که شامل سرخرگ یا کمان کاروتیدی ‪ ،‬سرخرگ یا کمان‬
‫پوستی هستند‪ .‬که اولی حاوی خون _ آئورتی و سرخرگ یاکمان ششی‬
‫اکسیژندار ‪ ،‬دومی حاوی خون مخلوط و سومی حاوی خون تیره است‪ .‬خون تیره‬
‫‪.‬همه بدن از طریق یک سیستم سیاهرگی پیچیده به قلب برمیگردد‬
‫سیستم تنفسی‬
‫تنفس از طریق ششها در انواعی از دوزیستان مانند قورباغه دیده میشود‪ .‬عالوه بر‬
‫تنفس از این طریق پوست و حفره دهانی نیز در تنفس نقش دارند‪ .‬تنفس از طرق‬
‫مختلف در انواع گوناگون دوزیستان متفاوت است ‪.‬‬
‫دستگاه گوارش‬
‫دهان مجهز به آروارههای تحتانی و فوقانی با دندانهای ریز مخروطی است‪ .‬لبها‬
‫رشد زیادی ندارند‪ .‬دهان به حلق و مری منتهی میشود‪ .‬معده سادهای وجود دارد‪.‬‬
‫سپس روده کوچک ‪ ،‬روده بزرگ و راست روده وجود دارد که راست روده به کلواک و‬
‫مخرج منتهی میشود ‪.‬‬
‫دستگاه تناسلی و ادراری‬
‫‪2‬تا کلیه قرمز مایل به قهوهای ‪ ،‬چسبیده به ستون مهرهها دیده میشود که از هر‬
‫کدام یک مجرای میزنای منشا میگیرد‪ .‬در جنس نر میزنایها با دفران از طریق منفذ‬
‫مشترک وارد کلواک میشوند اما در جنس ماده میزنای با اویداکت مستقل هستند ‪.‬‬
‫مباحث مرتبط با عنوان‬
‫دوزیستان‬
‫دوزیستان نظیر پرندگان‪ ،‬خزندگان‪ ،‬پستانداران و ماهیان جزو جانداران مهره دار محسوب می شوند یعنی‬
‫دارای ستون مهره و اسکلت استخوانی داخلی می باشند‪.‬‬
‫دوزیستان بخشی از زندگی خود را در آب و بخش دیگر را بر روی زمین سپری می کنند‪ .‬حتی گونه هایی از‬
‫دوزیستان که بر روی زمین تخم گذاری می کنند‪ ،‬زندگی اولیه خود را‬
‫در داخل تخم های حاوی مایع شروع کرده و توسط آبشش تنفس می کنند‪.‬‬
‫سیستم دفاعی‬
‫در قیاس با سایر مهره داران که سریع الحرکت‪ ،‬قوی جثه و یا دارای گزش های سمی یا پنجه های تیز بوده دوزیستان به‬
‫عنوان جاندارانی که به راحتی شکار می شوند معروف می باشند ‪.‬‬
‫در آب و یا بر روی زمین دوزستان توسط پرندگان‪ ،‬پستانداران‪ ،‬خزندگان‪ ،‬ماهیان و سایر دوزیستان گرسنه تعقیب و شکار‬
‫می شوند ولی با این وصف دوزیستان میلیون ها سال است‬
‫که به حیات خود ادامه می دهند‪.‬‬
‫پوشش دوزیستان‬
‫دوزیستان دارای نیش و چنگال نمی باشند ولی دارای سیستم دفاعی دقیقی بوده که بخوبی فعال می باشد‪ .‬آنها دارای بدنی‬
‫کوچک و لغزنده بوده و طبیعت آرام می باشند‪.‬بیشتر گونه خودشان را‬
‫در روز نشان نمی دهند‪ .‬دوزیستان جهت بقاء خود از ترفندهای دیگر نظیر همرنگ شدن با محیط استفاده می کنند‪.‬‬
‫انعکاس‬
‫در هنگام خطر انعکاس رنگی دوزیستان نیز به عنوان یک تغییر رنگ آگاهی دهنده مطرح می باشد‪ .‬تغییرات رنگ‬
‫شکارچیان را به اشتباه انداخته و بدین طریق امکان فرار آنها بوجود می آید‪.‬‬
‫سموم‬
‫پوست اکثر دوزیستان تولید مواد سمی خفیفی می کند و بعضی از این ترشحات سمی می تواند دشمنان را از بین ببرد ‪.‬دم‬
‫سمندرها دارای بخشی سمی می باشد‪.‬‬
‫سایر ترفندهای دفاعی‬
‫سمندر ها با وانمود کردن که گونه های سمی هستند آنها را از دشمنان حفظ می کنند‪ .‬بعضی از دوزیستان ترفند قدیمی‬
‫وانمود به مردن را انجام می دهند‪ .‬سایرین با گاز گرفتن‪ ،‬خودشان را‬
‫محافظت می کنند‪ .‬گونه ای دوزیست شبیه مار ماهی نیز سر و صدای فراوانی از خود می کند‪ .‬یک دفاع غیر طبیعی شامل‬
‫زنده ماندن به مدت کوتاهی بوده که حتی در داخل شکم شکارچی‬
‫باشند‪ .‬سمندر آبی قرمز سمی تا ‪ ٣٠‬دقیقه توانایي زنده ماندن در داخل شکم شکارچی را دارد تا زمانی که شکارچی آنچه‬
‫خورده شده را خارج کند‪.‬‬
‫تغییر رنگ‬
‫تغییر رنگ پوست را در قورباغه‪ ،‬وزغ و تعدادی سمندر ها قابل رویت می باشد‪ .‬قورباغه های درختی در‬
‫هنگام استراحت رنگ بدن خود را با محیط اطرافشان تطبیق می دهند‪.‬‬
‫برجسته بودن رنگ‬
‫تغییر رنگ آگاهی دهنده یک فرآیند متضاد با تغییر رنگ محافظتی می باشد‪ .‬رنگهای روشن سطح پوست‬
‫دوزستان نشانگر سمی بودن آنها می باشد‪ .‬شکارچیانی که به دوزستان با پوشش‬
‫روشن حمله می کنند به زودی یاد می گیرند که در آینده به چنین دوزیستانی حمله نکنند‪.‬‬
‫استتار‬
‫تغییر رنگ دوزیستان مهمترین عمل محافظتی از خودشان محسوب می شود اکثر آنها به رنگ های سبز‪ ،‬قهوه‬
‫ای و یا خاکستری که در طبیعی وجود دارند تغییر رنگ می دهند‪.‬‬
‫تغذیه‬
‫اکثر دوزستان بالغ گوشتخوار می باشند‪ .‬معموال جانداران دیگر – حشرات – را فعاالنه مورد جستجو و تغذیه‬
‫قرار می دهند‪.‬‬
‫بیشتر الرو قورباغه ها از گیاهان تغذیه می کنند‪.‬‬
‫بچه قورباغه گوشتخوار‬
‫اکثر بچه قوباغه ها درابای اعضای دهانی خاصی بوده که جهت تغذیه جلبک ها استفاده می کنند‪ .‬بچه قوباغه‬
‫های بعضی از گونه ها حالت همخواری پیدا کرده و سایر بچه قورباغه ها را‬
‫مصرف می کنند و به صورت بی رویه ای رشد می کنند و حتی بزرگتر از خواهران و برادران گیاه خوار‬
‫خود می شوند‪.‬‬
‫تغذیه اختصاصی‬
‫دوزیستان دارای تغذیه اختصاصی نبوده و آنچه که زنده و هم اندازه دهانشان باشد مصرف می کنند‪ .‬بعضی از گونه های‬
‫بی مهره نظیر عنکبوت‪ ،‬حلزون‪ ،‬کرم‪ ،‬حشرات و خرچنگ جزو‬
‫عادت غذایی دوزیستان می باشند‪ .‬وزغ دهان باریک جزو دوزیستانی است که فقط از یک جاندار – مورچه ها – تغذیه می‬
‫کند‪.‬‬
‫همخواری‬
‫دوزیستان از موجودات مختلفی ماهی‪ ،‬خزنده‪ ،‬حلزون‪ ،‬بچه پرنده جهت تغذیه استفاده می کنند و در صورت ضرورت‬
‫سایر دوزیستان را نیز مصرف می کنند‪.‬‬
‫خانواده دوزیستان‬
‫هر خانواده دوزیست دارای مشخصات خاص خود را داشته که با سایر خانواده ها قابل تمایز می باشد‪.‬‬
‫قورباغه ها و وزغ ها‬
‫در طبقه بندی دوزیستان‪ ،‬قورباغه ها دارای خانواده مختلفی می باشند‪ .‬بعضی از این خانواده را قورباغه ها و بعضی‬
‫دیگر را وزغ ها تشکیل می دهند‪ .‬قورباغه ها دارای پاهای طویل و‬
‫پوست و بدنی الغر در حالیکه وزغ ها دارای بدنی کوتاه و مربعی شکل با پوست حشک و زگیل دار می باشند‪.‬‬
‫قورباغه‬
‫قورباغه ها دارای پا های طویل؛ پا های خلفی دارای پره های غشائی بوده و نوک انگشتان تیز و تیغه هایی در اطراف‬
‫پشت دیده می شود‪ .‬عضو گوش خارجی بزرگتر می باشد‪.‬‬
‫وزغ‬
‫وزغ ها دارای بدنی فربه‪ ،‬پاهای کوتاه‪ ،‬پوست خشک و زگیل دار و صورت گرد همراه با غدد بزرگ که در اطراف سر‬
‫دیده می شوند‪ .‬این غدد دارای مواد سمی بوده که وارد دهان‬
‫جانداری می شود که قصد خوردن وزغ را دارد‪ .‬در بعضی گونه سمیت این مواد سمی بگونه است که میتواند یک سگ و‬
‫یا گربه را از بین ببرد‪.‬‬
‫وزغ های شاخدار‬
‫این نوع وزغ ها بسیار فربه بوده ولی فاقد غدد سمی میباشند‪ ،‬دارای پوست نرم‪ ،‬مردمک چشم ها به صورت‬
‫عمودی شبیه گربه بوده و پا های خلفی دارای زائده های شاخ مانند می باشد‪.‬‬
‫قورباغه درختی‬
‫این نوع قورباغه ها کوچک بوده دارای پا های باریک و طویل و نوک انگشتان دراز با کف پا شبیه فنجان‬
‫بزرگ می باشند ‪.‬پا های خلفی و اطراف بدن قورباغه ها رنگهای روشن‬
‫می باشند‪ .‬اکثر قورباغه ها توانایي استتار خود در محیط را دارا می باشند‪.‬‬
‫قورباغه های نواحی مختلف‬
‫در سراسر جهان قوباغه های متنوعی دیده می شود و صدها نوع از آنان را می توان یافت درحالیکه در‬
‫آمریکای شمالی تعداد کمی دیده می شود‪.‬‬
‫وزغ های دهان باریک‬
‫این وزغ ها دارای پاهای کوتاه‪ ،‬کمر وسیع‪ ،‬سر کوچک و نوک تیز‪ ،‬پوست نرم و دارای چین پوستی در پشت‬
‫سرشان می باشند‪.‬‬
‫سیرن‬
‫سیرن ها سمندرهای الغر و طویل بوده که شبیه مارماهی می باشند‪ .‬آنها دارای یک زوج پا های کوتاه پشت‬
‫آبشش بوده و فاقد پا های خلفی هستند‪.‬‬
‫سمندر های بدون ریه‬
‫سمندر های بدون ریه دارای خانواده بزرگ و با اشکال متفاوت می باشند مانند بدن باریک و طویل‪ ،‬پا های‬
‫کوتاه‪ ،‬دارای یک فرورفتگی طویلی که از سوراخ بینی تا لب باالیی امتداد دارد‬
‫همچنین در اطراف بدن شان نیز فرورفتگی های طویل دیده می شود‪ .‬این موجودات فاقد ریه بوده و از طریق‬
‫پوست شان تنفس می کنند‪.‬‬
‫سمندرهای لجن‬
‫این موجودات دارای بدنی بزرگ آبشش های با پره قرمز رنگ‪ ،‬دم کوتاه و چهار انگشت بر روی هر پا می‬
‫باشند‬
‫سمندرهای مارماهی‬
‫این سمندر ها شبیه مار ماهی بوده ولی دارای چهار پای کوچک می باشد‪ .‬این نوع سمندر با توجه گونه خود‬
‫دارای یک تا سه انگشت بر روی هر پا می باشد‪.‬‬
‫سمندر های عظیم الجثه‬
‫این سمندر ها دارای بدنی ضخیم و سر پهن می باشند‪ .‬کانال های اطراف بدن به وضوح دیده می شود ولی‬
‫فاقد فرورفتگی بر روی سر می باشند‪ .‬همچنین دم آنها گرد می باشد‪.‬‬
‫سمندرهای آبی‬
‫این نوع سمندر ها دارای بدن بسیار بزرگ و فربه با پوست چین دار و شل و سر بزرگ و پهن و پا های کوتاه‬
‫و ضخیم می باشند‪.‬‬
‫ورل نوعی سمندر آبی‬
‫این نوع سمندر ها دارای پوست زخمت تری نسبت با سایر سمندر ها دارند و فاقد فرورتگی اطراف بدن می‬
‫باشند‪ .‬ورل های شرقی دارای عالئم رنگی بر روی پشت بدن بوده در حالیکه‬
‫ورل های غربی دارای رنگهای روشن می باشند‪.‬‬
‫جستجوی دوزیستان‬
‫جستجوی دوزیستان بهترین روش جهت مطالعه آنها محسوب می شود ‪.‬‬
‫جستجو در روز‬
‫با استفاده از دوربین می توانید کناره های جویبار و استخر های کم عمق و مرداب را برای مشاهده قورباغه‬
‫و وزغ بررسی کنید ‪.‬‬
‫جستجو در شب‬
‫شب بهترین زمان جهت جستجوی سمندر و قورباغه ها می باشد‪ .‬با استفاده چراغ قوه دستی کناره های جویبار‬
‫و استخر های کم عمق و مرداب ها رابررسی کنید‪ .‬با مشاهده و یا شنیدن صدای‬
‫قورباغه ها محل مورد نظر را جستجو کنید‪.‬‬
‫فصول تولیدمثل‬
‫در فصل بهار تجمعی از دوزیستان را در استخر ها مشاهده می کنید مخصوصا در هنگام بارش باران که گونه‬
‫های مختلف جهت تولید مثل به سمت استخر ها در حرکت هستند‪.‬‬
‫جستجو باال و پائین‬
‫داخل و کنار جویبارها‪ ،‬زیر صخره ها و الوار درختان جهت مشاهده سمندر و قورباغه ها جستجو کنید‪ .‬قسمت‬
‫های کم عمق و آرام آب را نیز بررسی کنید‪ .‬بررسی در آب های جاری و عمیق‬
‫بسیار مشکل می باشد‪ .‬همچنین برای جستجوی توده هایی از تخم سمندر ها و قورباغه استخرها را نیز بررسی‬
‫نمائید‪.‬‬
‫دنیای دوزیستان‬
‫در جهان بیش از ‪ ٤٧٨٠‬گونه از دوزیستان مورد شناسایی قرار گرفته اند که ممکن است ‪ ٣٠٠‬تا ‪ ٥٠٠‬گونه‬
‫دیگر نیز تاکنون کشف شده باشند‪ .‬در آمریکا و کانادا تنها ‪ ٢٥٠‬گونه از دوزیستان‬
‫شناسایی گردیده اند‪ .‬در جهان دوزیستان را به سه گروه مختلف تقسیم بندی کرده اند‪.‬‬
‫قورباغه ها‬
‫خانواده قورباغه ها بزرگترین طبقه دوزیستان را درحدود ‪ ٤٠٠٠‬گونه در جهان تشکیل می دهند‪.‬‬
‫مشخصات کلی قورباغه ها‬
‫قورباغه ها دارای چشم های درشتی بر روی باالی سرشان می باشند‪.‬اکثر قورباغه ها دارای غدد سمی در‬
‫داخل پوستشان می باشند‪ .‬اکثر قورباغه و وزغ ها دارای صداهای مشخصی می باشند‬
‫مخصوصا قورباغه های نر در فصل جفت گیری آواز خاصی را می خوانند‪ .‬این صدا ها را با متورم کردن‬
‫کیسه صدایی در گردنشان ایجاد می کنند‪ .‬قورباغه ها دارای پا های قدامی کوتاه و‬
‫پا های خلفی طویل و قوی هستند‪ .‬پاهای جلویی دارای ‪ 4‬انگشت و پا های عقبی دارای ‪ ٥‬انگشت می باشد ‪.‬‬
‫اکثر قورباغه ها دارای یک برآمدگی بر قسمت مِیانی پشت خود بوده که در محلی که‬
‫لگن به استخوان پشتی و پا های عقبی متصل می شود دیده می شود‪.‬‬
‫سمندرها‬
‫سمندرها نظیر قورباغه ها در طبیعت معمول نمی باشند و تنها در حدود ‪ ٤١٠‬گونه از آنان مورد شناسایی‬
‫قرار گرفته اند‪ .‬بهترین محل جهت مشاهده سمندر ها در جهان‪ ،‬آمریکای شمالی‬
‫بوده که در حدود ‪ ١٥٠‬گونه سمندر وجود دارد‪.‬‬
‫مشخصات کلی سمندر ها‬
‫سمندر ها دارای بدن و دمی باریک می باشند‪ .‬طول دست و پاها یکسان بوده‪ ،‬دارای پوست مرطوب و نرم‬
‫میباشند‪ .‬اکثر سمندر ها دارای ‪ ٤‬انگشت در پا های جلویی و ‪ ٥‬انگشت در پا های‬
‫عقبی هستند‪ .‬اکثر سمندر ها دارای شکافهای عمودی در اطراف بدنشان می باشد‪ .‬سمندر ها معموال نامعلوم و‬
‫شب زی هستند ‪.‬‬
‫سیسیل یا دوزیستان کرم مانند‬
‫سومین گروه از دوزیستان را سیسیل ها تشکیل می دهند‪ .‬این موجودات نظیر کرمها در زیر زمین زندگی می‬
‫کنند و تاکنون در سراسر جهان ‪ ١٦٥‬گونه از آنها شناسایی شده است‪.‬‬
‫امروزه مقاومت میکروبها به آنتی بیوتیک ها به یک بحران جهانی تبدیل شده است ‪ .‬در این‬
‫زمینه اگر به دنیای اطراف خود بنگرید می بینید که هر یک از جانداران ‪ ,‬راه و روش مناسبی‬
‫برای دفاع علیه عوامل مهاجم اتخاذ کرده اند‪ .‬دوزیستان بواسطه ی زندگی در مرداب ها‬
‫تاالب ها ‪ ,‬از قوی ترین سیستم های دفاعی یا ایمنی اولیه برخوردارند‪ .‬درک عوامل سیستم‬
‫دفاع اولیه این نوع جاندار می تواند ما را در شناسایی آنتی بیوتیک ها به صورت طبیعی‬
‫کمک کند ‪ .‬عالوه بر این غدد گرانوالر پوست دوزیستان ‪ ,‬انباری از ترکیبات مختلف زیستی‬
‫است ‪ .‬این غدد که بوسیله ی اعصاب سمپاتیک کنترل می شوند ‪ ,‬در پاسخ به محرکهای‬
‫مختلف ‪ ,‬محتویات خود را به سطح پشتی حیوان ترشح می کنند‪ .‬ترکیبات مترشحه یا در‬
‫تنظیم نقش فیزیولوژیک پوست یا دردفاع علیه میکروارگانیسم های مهاجم فعالیت دارند‪.‬در‬
‫از نواحی مختلف ‪ Rana ridibunda‬این تحقیق بیش از صدها دوزیست قورباغه مردابی یا‬
‫شمال ایران (بخصوص گنبد)جمع اوری و ترشحات سطح پوست این دوزیست تهیه شد‪ .‬پس‬
‫از حذف پروتئینهای باالتر از ‪10‬کیلو دالتون ‪ ,‬پپتیدهای کوچک کاتیونی به کمک روشهای‬
‫کروماتوگرافی خالص سازس شدند و از طریق آنالیز پپتیدهای خالص شده ‪ ,‬توالی اسید‬
‫های آمینه آنها مشخص شد‪ .‬در این تحقیق بیش از دهها پپتید ضد میکروبی از ترشحات‬
‫مورد ‪ Brivinin-2R‬پوستی قورباغه مردابی شناسایی شدند‪ .‬در این میان پپتیدی با نام‬
‫تحقیقات بیشتری قرار گرفت و مشخص شد این پپتید دارای فعالیت ضدباکتریایی علیه‬
‫سوشهای استاندارد(گرم مثبت و گرم منفی)و مقاوم بیمارستانی است همچنین این پپتید‬
‫‪.‬فعالیت ضدقارچی بسیار خوبی از خود نشان داد‬
‫این پپتید تا غلظت ‪200‬ماکروگرم بر میلی لیتر ‪ ,‬اثری بر روی گلبولهای قرمز نداشته و در شرایط‬
‫فیزیولوزک نمکهای ‪ Nacl-Cacl2-Mgcl2‬فعالیت ضد میکروبی خود را به میزان زیادی حفظ می کند‪.‬‬
‫این پپتید فعالیت ضدمیکروبی خوبی علیه باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی و دو گونه قارچ ‪ Candida‬و‬
‫بیش از ‪ 15‬سوش مقاوم بینارستانی از خود نشان داد‪ .‬این پپتید بر دو رده سلول سرطانی روده نیز اثر ضد‬
‫سرطانی از خود نشان داده است‪.‬با توجه به فعالیت ضدمیکروبی گسترده ی این پپتید علیه سوشهای‬
‫میکروبی استاندارد و مقاوم بیمارستانی و همچنین داشتن اثر ضد سرطانی و نداشتن فعالیت همولیزی از‬
‫جنبه های مثبت این پپتید است که میتوان با شناسایی این گونه پپتیدها و سرمایه گذاری در این زمینه‪ ,‬نسل‬
‫جدیدی از آنتی بیوتیکها را به جامعه پزشکی و درمانی کشور معرفی کرد‪.‬‬
‫مزیت عمده ی این انتی بیوتیک در آینده این است که میکروبها به میزان کمتری نسبت به انها مقائمت ایجاد‬
‫کنند‪ ,‬و مزیت دیگر این پپتید و امثال آن در خصلت آنتی توکسین بودن آنهاست ‪ ,‬چیزی که در مصرف آنتی‬
‫بیوتیکهای مرسوم اتفاق می افتد‪ ,‬آزادشدن سم باکتریهای از بین رفته است که خود برای بدن عوارض‬
‫دیگری دارد‪.‬مسلما معرفی این گونه ترکیبات ضدمیکروبی در آزمایشگاه اولین گام در کاربردی کردن‬
‫آنهاست‬
‫‪.‬بطور معمول بکارگیری هر آنتی بیوتیک مستلزم انجام تستهای استاندارد گوناگونی است که نیازمند سرمایه‬
‫گذاری گسترده در این زمینه است‬
‫با توجه به مقاومت میکروبها به آنتی بیوتیکهای مرسوم ‪ ,‬کاربرد منحصر به فرد این گونه پپتیدها در رفاع‬
‫علیه میکروبهای مقاوم از اهمیت زیادی برخوردار است ‪.‬امید می رود با شناسایی پپتید های غیرهمولیک و‬
‫پایدار در حضور نمکهای فیزیولوژیک بدن‪ ,‬بتوان از آنها در درمان موضعی عفونتهای سوختگی استفاده‬
‫کرد‪.‬‬
‫از دیگر کاربردهای درمانی امیدبخش این گونه پپتیدها می توان به درمان زخم پای‬
‫بیماران دیابتی ‪,‬عفونتهای دهان‪ ,‬درمان مننژیت مننگوکک‪ ,‬عفمنتهای مجاری ادراری‪,‬‬
‫درمان آکنه‪ ,‬ایست قلبی‪ ,‬عفونتهای قارچی و باالخره درمان برخی سرطانها اشاره کرد‪.‬‬
‫مکانیسم عمل قورباغه‬
‫این قورباغههای زهرپاش که در چندین خانواده رده بندی شدهاند‪ ،‬با رنگهایشان خود را‬
‫آسیب شکارگران در امان میدارند و در واقع ‪ ،‬با رنگ فریبنده به شکارگران هشدار از‬
‫دهند که به سراغ آنها نروند‪ .‬زهر موجود در بدن قورباغه ‪ ،‬فیلوباستی تریبیلیز تا می‬
‫حدی زیاد است که میتواند ‪ ۲۰۰۰۰‬موش یا ‪ ۲۰‬انسان را بکشد‪ .‬حتی تماس با‬
‫‪.‬این قورباغه برای انسان کشنده است‬
‫مردم بومی کلمبیا ‪ ،‬هنگام شکار از زهر این‬
‫قورباغه استفاده میکنند و آن را به تیر و کمان‬
‫خود میمالند‪.‬‬
‫بررسی و اکتشاف دانشمندان‬
‫در سال ‪ ١۹٧۴‬دانشمندان با بررسی زهر قورباغه زرد و کوچک اپیپدو باستی تری کولور در یافتند که‬
‫آلکالویید موجود در زهر این قورباغه ‪ ،‬مانند داروی مخدر ‪ ،‬واکنشی درد زدایی را در موشهای‬
‫آزمایشگاهی ایجاد میکند‪ .‬دانشمندان با مسایل زیادی روبرو بودند‪ .‬حتی پس از جمع آوری ‪٧۵٠‬‬
‫قورباغه ‪ ،‬فقط ‪mg ۵٠٠‬زهر جمع آوری کردند‪ .‬نمیدانستند عامل فعال این زهر چیست و بدتر از آن‬
‫این قورباغهها از گونههای حفاظت شده محسوب میشدند‪.‬‬
‫مشکالت دانشمندان به همین حالت باقی بود تا اینکه در اوایل دهه ‪ ١۹۹٠‬روشهای تجزیهای پیشرفته ای‬
‫بوجود آمد که با استفاده از آنها مشخص شد که عامل فعال زهر این قورباغه ‪ ،‬ترکیبی است که آن را‬
‫اپی باتیرین نام نهادند (بر گرفته از نام علمی این قورباغه)‪.‬‬
‫ساختار اپی باتیرین‬
‫اپی باتیرین ساختاری شبیه به نیکوتین دارد و از طریق فعالسازی گیرنده استیل کولین نیکوتین عمل میکند‬
‫و بدین ترتیب مانند مورفین که از راه گیرنده دیگری عمل میکند‪ ،‬اعتیاد آور نیست‪ .‬اپی باتیرین ‪ ،‬در‬
‫تسکین درد حیوانات ‪ ٢٠٠‬بار قویتر از مورفین است‪.‬‬
‫تشکیل اپی باتیرین در بدن قورباغه‬
‫قورباغههای آزمایشگاهی ‪ ،‬اپی باتیرین تولید نمیکنند‪ .‬بنابراین ‪ ،‬میتوان نتیجه گرفت که فقط قورباغهها‬
‫در زیستگاههای طبیعی خود که از حشرات (مانند مورچه) و گیاهان تغذیه میکنند‪ ،‬اپی باتیرین دارند‪.‬‬
‫شیمیدانان راههایی را برای ساخت این ماده در آزمایشگاه پیدا کردهاند‪.‬‬
‫کاربردهای پزشکی اپی باتیرین‬
‫سمیت این ترکیب ‪ ،‬فراتر از آن است که مورد استفاده انسانی باشد‪ .‬بنابراین‬
‫شیمیدانان صدها مولکول مشابه آنرا ساختهاند‪ .‬یکی از آنها یعنی ‪ R‬ـ ‪۲( ۵‬ـ آزیترینیل‬
‫متوکسی) ـ‪۲‬ـ کلرو پیریدین که به اختصار ‪ ۵۹۴‬ـ ‪ABT‬گفته میشود‪ ،‬نسبت به اپی‬
‫باتیرین سمیت بسیار کمتری دارد و درد زدایی موثری تلقی میشود‪ ۵۹۴ .‬ـ ‪ ABT‬در‬
‫حال حاضر در آزمایشگاههای بالینی بکار میرود و به نظر نمیآید اعتیاد آور باشد‬
‫پستانداران‬
‫جانوران پستانداران پیشرفتهترین مهرهداران هستند‪ .‬اعضای آنها در اکثر اکوسیستمهای دنیا‬
‫غالب بوده و نقش تعیین کنندهای در زنجیرههای غذایی دارند‪ .‬پستانداران گرچه از نقطه‬
‫و پرندگان( نظر تنوع و فراوانی بسیار کمتر از جانواران دیگر و حتی مهرهداران دیگرند‬
‫ولی بخاطر پیچیدگی دستگاههای بدن ‪ ،‬و بخصوص سیستم عصبی و مغز )ماهیان‬
‫پیشرفتهتر و بزرگتر نقش کلیدی در بسیاری از اکوسیستمها دارند‪ .‬پستانداران جانورانی‬
‫هستند که دارای مو بوده و غدد شیری دارند‪ .‬معموال دارای دندانهای متنوعی هستند‬
‫‪.‬که درون حفره دندانی جای میگیرد‬
‫رده بندی پستانداران‬
‫پستانداران را به دو زیر رده تقسیم میکنند ‪.‬‬
‫•زیررده ‪Prototheria‬‬
‫•زیررده ‪Theria‬‬
‫زیر رده ‪Prototheria‬‬
‫پستانداران تخمگذاری هستند که دارای لوله تناسلی ‪ ،‬ادراری و دفعی مشترک‬
‫هستند‪ .‬یعنی دارای کلوآک میباشند‪ .‬به همین دلیل به تنها راسته باقی مانده آنها‬
‫( ‪Monotremata‬تک حفرهای) می گویند ‪.‬اکیدنه و پالتی پوس از نمونههای بارز و مشخص‬
‫این راسته است‪ .‬استخوانهای کمربند سینهای شامل ‪ ،‬کتف ‪ ،‬بین ترقوهای ‪ ،‬غرابی ‪،‬‬
‫پیش غرابی و ترقوه است در دوران بلوغ فاقد دندان هستند‪ .‬استخوان فوق لگنی به‬
‫لگن متصل است ‪.‬‬
‫زیررده ‪Theria‬‬
‫در استخوانهای کمربند سینهای‪ ،‬پیش غرابی و بین ترقوهای وجود ندارد‪ .‬به دو باال‬
‫راسته و ‪ 18‬راسته تقسیم میشوند ‪.‬‬
‫باال راسته ‪Metatheria‬‬
‫نوزاد نارس متولد میشود و در کیسه مادر به نوک پستان میچسبد و رشد خود را‬
‫کامل میکند‪ .‬کمربند سینهای شامل کتف ‪ ،‬ترقوه و غرابی است‪ .‬استخوان کیسه به‬
‫استخوان لگن متصل است مانند راسته منحصر به فرد ‪ Marsupiala.‬اکثر گونههای این‬
‫راسته در استالیا و جزایر اطراف یافت میشود نظیر باندیکوت ‪ ،‬نام بت ‪ ،‬کوآال ‪ ،‬فاالنژر ‪،‬‬
‫واالبی و کانگورو ‪.‬آپوسوم کیسه داری است که در آمریکا زیست میکند ‪.‬‬
‫باال راسته ‪Eutheria‬‬
‫پستانداران زندهزایی هستند که جفت دارند فاقد استخوان کیسه هستند‪ .‬دارای ‪ 17‬راستهاند‪.‬‬
‫•راسته حشره خواران ‪ Insectivora:‬دارای پوزه بلند ‪ ،‬چشمهای ریز و کوچک ‪ ،‬دست و پا دارای ‪5‬‬
‫انگشت است مانند خار پشت ‪ ، Erinacidae‬حشره خوارها ‪ Soricidae‬و حفار‪Tolpidae.‬‬
‫•راسته پوست باالن ‪ Dermoptera:‬پروازهای کوتاه انجام میدهند‪ ،‬اندازه دست و پا یکسان است‪ ،‬دم به‬
‫عنوان چتر نجات عمل میکند‪ .‬مانند ‪ Colugo‬یا لمور پرنده در آسیای جنوب شرقی ‪ ،‬اندازه بدن کمتر از نیم‬
‫متر میباشد‪.‬‬
‫•راسته خفاشها ‪:‬تنها پستاندارانی هستند که قدرت پرواز واقعی دارند‪ .‬انگشتان دست رشد زیادی نموده و‬
‫پوست گسترده و وسیع ‪ ،‬انگشتان دست را به پا و دم متصل میکند‪ .‬پاها به مراتب کوچکتر از دستهاست ‪.‬شامل‬
‫خفاش میوه خوار و خفاشهای کوچک جثهای که حشره خوار هستند‪ .‬تنها خفاش خون آشام که به پستانداران‬
‫بزرگتر حملهور شده و خونشان را میمکد به نام ‪ Vampire‬در آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی میکنند‪.‬‬
‫•راسته نخستیها ‪ Primata:‬نیمکرههای مغز بسیار توسعه یافته است‪ .‬چشمها در‬
‫جلوی سر واقع شدهاند‪ .‬انگشت شصت در پا و یا دست طوری قرار گرفته که گرفتن‬
‫اجسام را امکانپذیر میسازد‪ .‬این انگشت در مقابل چهار انگشت دیگر قرار میگیرد‪.‬‬
‫مانند میمونهای دمدار آسیایی ‪ ،‬آفریقایی و آمریکایی مانند بابون و یا میمونهای بیدم‬
‫آسیایی و آفریقایی مانند گوریل و ماداگاسکار مانند لمور‪.‬‬
‫راسته ‪ Edentata:‬بدون دندانها مانند مورچه خوار تنبل‪.‬‬
‫راسته ‪ Pholidota:‬مورچه خوار فلسدار یا پانگولین‪.‬‬
‫راسته ‪ Tubulidentata:‬دهان گردان آردوارک‪.‬‬
‫راسته ‪Lagomorpha‬‬
‫راسته ‪ Rodentia:‬بسیاری از افراد موشها ‪ ،‬سنجابها و خرگوشها را به عنوان یک گروه و تحت نام‬
‫جوندگان میشناسند‪ .‬و گر چه عادات و رفتار و حتی برخی از اندامها بدن خرگوشها نظیر جوندگان ممکن‬
‫است شبیه جلوه کند اما تفاوتهایشان بیش از شباهتهایشان است‪.‬‬
‫•راسته ‪ Cetacea‬نهنگها ‪:‬شامل دو زیر راسته‬
‫است‪ .‬زیر راسته نهنگهای بالندار (بدون دندان)‬
‫و زیر راسته نهنگهای دنداندار‪.‬‬
‫•راسته ‪ Carnivora‬گوشتخواران ‪:‬این راسته شامل پستاندارانی است که دارای‬
‫دندان نیش بلند و دندانهای گوشتبر آسیا و پیش آسیا با لبههای برنده و تیز هستند‪.‬‬
‫گربه سانان بیشترین عادت گوشتخواری را داشته و اندامهایش جهت ردیابی صید و‬
‫شکار حیوانات تخصص یافتهتر است‪ .‬خرسها بیشتر تمایل به همه چیز خواری و حتی‬
‫گیاهخواری دارند و به همین جهت دندانهای گوشتبر آنها نسبتا کوتاه و نامشخص‬
‫است‪ .‬به استثنای خرس قطبی ‪.‬سمورها ‪ ،‬راکونها ‪ ،‬گربهها ‪ ،‬سگ سانان ‪ ،‬خرسها و‬
‫کفتارها راسته گوشتخواران را تشکیل میدهند‪.‬‬
‫•راسته ‪ Pinnipedia:‬سیلها ‪ Seala‬دست و پا دارای پرده شناست‪ .‬دم کوتاه و بجز‬
‫موارد محدود از آب خارج نمیشوند‪ .‬در بسیاری از سیلها الله گوش دیده نمی شود و‬
‫حیوان به زحمت خارج از آب روی زمین راه میرود‪.‬‬
‫•راسته ‪ Probosidea:‬فیلها که خرطومشان از بینی و لب فوقانی شکل گرفته و عاج‬
‫در حقیقت دندانهای پیش طویل شده است‪.‬‬
‫•راسته ‪ Hyracoidea:‬ظاهرا به خرگوشها و جوندگان شباهت دارد ولی علیرغم ظاهر‬
‫و جثه کوچکش نزدیکترین خویشاوند فیل محسوب میشود‪.‬‬
‫•راسته ‪ Sirenia:‬گاو دریایی جانورانی هستند درشت جثه ‪ ،‬علفخوار و آبزی دارای‬
‫باله دمی و دستهای شناگرند‪ .‬ساکن آبهای کم عمقاند‪.‬‬
‫•راسته فرد سمان ‪ Perissodactyla:‬شامل اسب ‪ ،‬گورخر و کرگدن است‪ .‬دارای‬
‫معده ساده و جثه بزرگ هستند‪.‬‬
‫•راسته زوج سمان ‪ Artiodactyla:‬شامل شترها ‪ ،‬گراز ‪ ،‬گوزنها و زرافهها است ‪.‬‬
‫رده پستانداران تخمگذار‬
‫پستانداران تخمگذار‬
‫‪‬خارپشت بیدندان‬
‫‪‬خارپشت گوشبلند‬
‫‪‬نوکاردکی‬
‫‪‬خارپشت پوزه کوتاه استرالیایی‬
‫رده پستانداران کیسهدار‬
‫پستانداران کیسه دار‬
‫‪‬آرمادیلو‬
‫‪‬باندیکوت (موش هندی)‬
‫‪‬شیطان تاسمانی‬
‫‪‬صاریغ‬
‫‪‬کانگورو‬
‫‪‬کانگوروی درختی‬
‫‪‬کوآال‬
‫‪‬گربه کیسهدار‬
‫‪‬گرگ تاسمانی‬
‫‪‬موش کور کیسهدار‬
‫‪‬نامبت‬
‫‪‬واالبی‬
‫‪‬وامبت‬
‫‪‬ویرجینیا اپوسوم‬
‫انقراض پستانداران‬
‫•بیش از ‪ ۱۴۰‬سال است که دانشمندان در مورد عوامل دخیل در انقراض تعداد بسیار زیاد جانوران بزرگ جدل‬
‫میکنند‪ .‬نظریههای مربوط به انقراض جانوران بزرگ متعددند ولی دو نظریه عامل آب و هوایی و عامل انسانی ساده‬
‫و قدرتمندتر از بقیه هستند‪.‬‬
‫• برای مدتهای طوالنی چنین تصور میشد که انقراض تعداد بسیار زیاد جانوران بزرگ ناشی از تغییرات آب و هوایی‬
‫بودهاست‪ .‬ولی انسان شناس آمریکایی «پل مارتین» نشان داد که ممکن است انسان این گونهها را از بین برده‬
‫باشد‪« .‬مارتین» بر این نکته تاکید دارد که غالب گونههای منقرض شده پستانداران گیاهخوار یا پرندگان بی پروازی بودند‬
‫که وزن آنها بیش از ‪ ۵۰‬کیلوگرم بوده و از نظر اندازه برای تغذیه انسان مطلوب بودهاند‪ .‬او همچنین انقراضهای‬
‫مشابهی را در بخشهای جنوبی آمریکای شمالی کشف میکند و با توجه به زمان این انقراضها به این نتیجه‬
‫میرسد که انقراض آنها همزمان با تکامل یا ظهور گروههای انسانی با تکنیکهای پیشرفته شکار صورت گرفتهاست‪.‬‬
‫برای نمونه در آفریقا جایی که نوع انسان در آنجا تکامل پیدا کرده انقراض گونههای بزرگ قبل از نیمکره شمالی‬
‫صورت گرفتهاست‪ .‬به هر حال تعیین تاریخ دقیق این انقراضها و مشکل تر از آن ایجاد ارتباط بین آنها و تغییرات‬
‫فرهنگی در گروههای انسانی کار بسیار مشکلی است‪ .‬اثبات چنین رابطهای در آمریکای جنوبی نیز به همان اندازه‬
‫مشکل است‪« .‬مارتین» بر آن است که ‪ ۳۵‬جنس مشتمل بر ‪ ۵۵‬گونه در انتهای آخرین یخبندان (ویسکانسین)‬
‫منقرض شدهاند‪.‬‬
‫•این تعداد ‪ ۲‬برابر انقراضهایی است که طی تمام یخبندانهای قبلی صورت گرفتهاست‪ .‬طی دوره انقراض‪ ،‬آب و هوا‬
‫در حال بهبود بودهاست‪ .‬این مقایسه‪ ،‬این تصور را تقویت میکند که عامل دیگری به جز تغییرات آب و هوا مسئول‬
‫انقراضها بودهاست‪ .‬بنابراین منطقی به نظر میرسد که امکان تأثیر شکارگری انسان مورد توجه قرار گیرد‪ .‬مردم‬
‫شناس دیگر آمریکایی «دونالد گریسون» اخیراً نشان دادهاست که همزمان با انقراض پستانداران بزرگ افزایشی در‬
‫میزان انقراض پرندگان آمریکای شمالی (از توکا گرفته تا عقاب) وجود داشتهاست‪ .‬از آنجا که ممکن است انسان‬
‫نقشی در انقراض این پرندهها نداشته باشد تردیدی در مورد فرضیه مربوط به نقش انسان در انقراض پستانداران‬
‫بزرگ پلیستوسن به وجود میآید‪ .‬از طرف دیگر به خوبی ثابت شدهاست که انسان طی ادوار تاریخی نه چندان دور‬
‫حیوانات درشت‪ ،‬کم تحرک و رامی را که معموال ً تولید مثل کندی داشتهاند از بین بردهاست‪ .‬بنابراین شواهد‬
‫غیرمستقیم و قدرتمندی در تائید فرضیه «مارتین» در دست است‪ .‬اختالف نظر در این مورد میتواند ادامه داشته‬
‫باشد ولی اگر چه احتماال ً همه پستانداران بزرگ تنها تحت تأثیر یک عامل منقرض نشدهاند ولیکن مطالعات رو به‬
‫ازدیادی نشان دادهاست که زمان انقراض گونههای بزرگ جثه با رسیدن یا افزایش تراکم جمعیت انسانی همزمان‬
‫بودهاست‪ .‬احتماال ً تکنیکهای جدید اجازه خواهد داد نوع دقیق گونههایی را مشخص کرد که باقیمانده خون آنها بر‬
‫سطح ابزارهای ماقبل تاریخ ماندهاست‪ .‬از این طریق میتوان نشان داد که کدام یک از حیوانات بیشتر از بقیه مورد‬
‫شکار انسانهای اولیه واقع میشدند‪.‬‬
‫تعداد پستانداراني كه تاكنون در ایران شناسایي شده اند بالغ بر ‪ 168‬گونه است‪ .‬این جانوران در ‪ 10‬راسته و‬
‫‪ 37‬خانواده قرا دارند‪ .‬راسته جوندگان با ‪ 58‬گونه قریب ‪ 3/1‬پستاندارن كشور را به خود اختصاص داده‬
‫است‪ .‬بعد از آنها خفاش ها با ‪ 40‬گونه‪ .‬گوشت خواران با ‪ 29‬گونه‪ ،‬حشره خواران با ‪ 16‬گونه‪ ،‬نهنگ ها با‬
‫‪ 10‬گونه‪ ،‬زوج سمان به ‪ 8‬گونه‪ ،‬خرگوش ها با‪ 3‬گونه و فك ها‪ ،‬فردسمان و گاوهاي دریاي هر كدام با ‪1‬‬
‫گونه پستانداران ایران را تشكیل داده اند )ضیایي‪ ،1375 ،‬ص ‪).4‬‬
‫تنوع و فراواني در میان جانوران كشور به حدي است كه مي توان ایران را مجموعه اي از پستانداران مناطق‬
‫اروپایي‪ ،‬افریقایي‪ ،‬آسیایي و پستاندارن خاص ایران نامید‪ .‬براي مثال پستانداراني از قبیل شوكا‪ ،‬سیاه گوش‪،‬‬
‫اُشگول و حفار مدیترانه كه در شمال و شمال غربي ایران پراكنده اند از عناصر اروپایي هستند‪ .‬رودك عسل‬
‫خوار‪ ،‬خارپشت بیاباني و خفاش میوه خوار كه د رجنوب و جنوب غربي كشور یافت مي شوند از عناصر‬
‫آفریقایي هستند‪ .‬خرس سیاه‪ ،‬سنجاب بلوچي‪ ،‬خدنگ و حرد هندي كه در شرق و جنوب شرقي كشور پراكندگي‬
‫دارند از عناصر موجود در شبه قاره هستند‪ .‬و باالخره پستانداراني از قبیل گوزن زرد ایراني‪ ،‬پازن‪ ،‬گور‪،‬‬
‫سنجاب ایراني‪ ،‬جرد ایراني‪ ،‬دوپاي فیروز و حشره خور شوش نمونه هایي از پستانداران خاص ایران هستند‪.‬‬
‫در بین پستاندارن ایران حشره خود كوتوله دوگرمي و نهنگ آبي با ‪ 130‬تن به عنوان كوچك ترین و بزرگ‬
‫ترین پستانداران دنیا وجود دارند (ضیایي‪ ،1375 ،‬ص‪1).‬‬
‫سریع ترین پستاندارن جهان نیز در ایرن زیست مي كند‪ ،‬یوزپلنگ كه آن را قهرمان دو جهان لقب داده اند‪.‬‬
‫زیرگونه ایراني یوز جانوري است كه براي بقاي آن تالش هایي صورت گرفته است‪ ،‬اما هنوز سرنوشت این‬
‫جانور در طبیعت كشور چندان روشن نیست‪ .‬یوزپلنگ با سایر گربه سانان تفاوت دارد‪ .‬به جاي چنگال هاي‬
‫تیز و قابل غالف شدن‪ ،‬ناخن هایي مثل سگ دارد و پاهاي بلند و كشیده‪ ،‬طابق الزم را براي دویدن سریع‬
‫كسب كرده است‬
‫‪.‬‬
‫ناخن ها نیز قابلیت توقف و یا چرخش ناگهاني را به جانور مي دهد‪ .‬خال هاي یوزپلنگ‪ ،‬توپر است‪.‬‬
‫گوش هاي كوچكي دارد از زیر چشمانش خط سیاهي كه به خط اشك معروف است به دهان مي رسد‪ .‬بوز‬
‫براي شكار تا حد امكان به طعمه نزدیك مي شود و یك بهراه حمله مي كند این شیوه شكار همیشه موفقیت‬
‫آمیز نیست‪ .‬یوزپلنگ ایراني در نقاط بیاباني زندگي مي كند‪ .‬به تازگي ‪ 5‬زیستگاه مهم شناسایي شه كه‬
‫احتمال حضور یوز در آنها بیش از سایر نقاط است‪ ،‬این مناطق عبارت اند از‪ :‬پناهگاههاي حیات وحش‬
‫در انجیز و نایبندان‪ ،‬مجموعه حفاظت شده توران‪ ،‬پارك ملي كویر و منطقه حفاظت شده بافق‪.‬‬
‫دیگر پستانداران مناطق بیاباني ایران‪ ،‬گورخر است‪ .‬زیرگونه ایراني این جانور در گذشته به تعداد زیاد‬
‫در حاشیه كویر مركزي از طبس تا سمنان‪ ،‬جنوب ورامین‪ ،‬نزدیك قزوین‪،‬دشت ها مجاور كاله قضي و‬
‫گاوخوني در استان اصفهان‪ ،‬بافت و سیرجان در استان كرمان‪ ،‬ني ریز در فارس‪ ،‬ابرقو و هرات در یزد‬
‫و مناطق مرزي سرخس وجود داشته است‪ .‬اما اكنون تعداد بسیار كمي در مجموعه حفاظت شده توران‬
‫سمنان‪ ،‬بهرم گور در فارس و منطقه مرزي سرخس باقي مانده است‪.‬‬
‫حس بینایي‪ ،‬شنوایي و بویایي در این جانور بسیار قوي است‪ .‬براي دوري از خطر انسان ممكن است تا‬
‫صدها كیلومتر از محل زندگي خود دور شود و به مناطق نیمه كویري و دور از دسترس انسان پناه ببرد‪.‬‬
‫گورخر دشمن طبیعي ندارد اما براي تعقیب و شكار بي رویه به واسطه اعتقاد به خواص درماني استخوان‬
‫و گوشتش ذدر معرض نابودي است‪.‬‬
‫گوزن زرد ایراني نیز از پستانداران منحثرذ به فرد كشور است‪ .‬تا بیش از ‪ 40‬سال قبل تصور مني شد‬
‫این جانور براي همیشه از صحنه گیتي محو ده است‪ .‬اما در سال ‪ 1334‬در كنار رودخانه دز و كرخه ‪8‬‬
‫رأس از ان مشاهده شد‪ 2 .‬رأس از این جانور در سال ‪ 1337‬به باغ وحش اُپل در آلمان منتقل شدند و ‪6‬‬
‫راس دیگر در سال ‪ 1342‬به دشت ناز ساري در استان مازندران انتقال یافتند‪.‬‬
‫در نتیجه مراقبت هاي انجام شده تعداد گوزن ها افزایش یافت ‪.‬اما به دلیل ان كه تمام گوزن هاي موجود‬
‫از نسل ‪ 6‬گوزن منتقل شده به دشت ناز نسل این جانوران باید تعدادي گوزن از مناطق طبیعي زنده گیري‬
‫شود تا در كنار گوزن ها پرورش یافته به طرق غیرطبیعي به تولیدمثل بپردازد‪ .‬شاخ گوزن زرد در پایان‬
‫هر سال از اوایل اسفند به بعد مي افتد و شاخ جدید بالفاصه رشد مي كند و در تابستان تكمي مي شود‪.‬‬
‫هر یك از پستانداران در محدوده هاي طبیعي مشخصي زندگي مي كنند كه به آن نوع خاك‪ ،‬آب و هوا‪،‬‬
‫میزان بارندگي‪ ،‬میزان نور‪ ،‬غذا و مناسبات بین آنهاست كه باعث ایجاد شرایطي مناسب براي زنذدگي این‬
‫جانورا مي شود‪ .‬بعضي از پستاندارن رژیم غذایي خاصي دارند و فقط در زیستگاهي كه نوع غذا یافت‬
‫مي شود زندگي مي كنند مثل سنجاب ایراني كه غذاي اصلي اش دانه بلوط است‪ ،‬در زیستگاهي كه ا‬
‫زغذاهاي متنوع گیاهیذو جانوري استفاده مي كند در اكثر زیستگاههاي كشور مشاهده مي شود‪.‬‬
‫در ایران به علت وجود شرایط مختلف طبیعي‪ ،‬زیستگاههاي متنوعي براي زندگي گونه اي مختلف‬
‫پستانداران وجود دارد كه هنوز تقسیم بندي و مرزبندي مشخصي در مورد آنها انجام گرفته اس‪ .‬از آن‬
‫جایي كه آگاهي از زیستگاه جانوران مي توانند كمك شایاني به شناسایي آنها كند با در نظر گرفتن‬
‫مرزبندي انجام شده در مورد پوشش گیاهي‪ ،‬زیستگاههاي مهم پستانداران ایران به هفت گروه شامل‬
‫زیستگاه خزري‪ ،‬كوهستاني جنگل هاي بلوط زاگرس‪ ،‬بیشه زارها و جنگل هاي گرمسیري خوزستان‪،‬‬
‫بیاباني‪ ،‬استپي و بلوچي تقسیم شده اند‪.‬‬
‫وضعیت زیستي و حمایتي پستانداران‪ :‬شیر ایراني و ببر مازندراني بر اساس مطالعات متعدد انجام شده در‬
‫دهه ‪ 1350‬در ایران منقرض شده تلقي مي شوند‪ .‬مشاهده ببر مازندارن را باید به فراموشي سپرد چرا كه‬
‫دیگر در كره زمین زیست نمي كند اما این خوشحالي وجود دارد كه شیر ایراني در جنگل هاي گیر ر‬
‫هندوستان یافت مي شود‪ .‬پیش از انقالب اسالمي تالش هایي براي برگرداندند این شیر به زادگاه اصلي خود در‬
‫خوزستان و فارس كه زماني پوشیده از جنگل و طعمه هاي فراوان این جانور بود‪ ،‬انجام شد اما امروزه این‬
‫پروژه از خاطره ها محو شده است‪ .‬غیر از دو گونه منقرض شده فوق بسیاري از پستاندارن ایران در ضعیت‬
‫نامطلوب زیستي به سر مي برند‪ .‬فهرست سرخ اتحادیه جهاني حفاظت ‪ 16‬گونه پستاندار را اسیب پذیر اعالم‬
‫كرده است‪ :‬یوزپلنگ آسیایي‪ ،‬پازن‪ ،‬گاو دریایي یا دوگونگ‪ ،‬خفاش سندي‪ ،‬گورخر‪ ،‬شنگ یا سگ آبي‪ ،‬سنجابك‬
‫دم موشي‪ ،‬خفاش بكشتاین‪ ،‬خفاش انگشت دراز‪ ،‬خفاش حنایي‪ ،‬قوچ و میش‪ ،‬فك دریایي خزر‪ ،‬خفاش نعل اسبي‬
‫مدیترانه ایؤ خفاش نعل اسبي كوچك‪ ،‬خفاش نعل اسبي ِم ِِهِلي و خرس سیاه‪.‬‬
‫ب اساس این طبقه بندي حشره خور شوش‪ ،‬گوزن زرد ایراني‪ ،‬سنجابك دم موشي ایراني‪ ،‬جرد زارودني و ول‬
‫كرماني‪ -‬سه گونه اخیر از راسته جوندگان هستند و پلنگ ایراني در خطر انقارض تلقي مي شوند‪.‬‬
‫گونه هاي در آستانه انقراض‪ -‬عالوه بر یوز ایراني و خرس سیاه بلوچتان كه در واقع زیرگونه هستند عبارت‬
‫اند از‪ :‬شیر ایراني‪ -‬همان طور كه گفته شد اكنون در هندوستان زیست مي كند‪ -‬حفار ایراني‬
‫‪(iucn,2000).‬‬
‫بر اساس قواني ملي پستاندادران حمایت شده كه در واقع براي شكار آنها مجوز ویژه اخذ شود عبارت اند از‪:‬‬
‫گوزن زرد ایراني‪ ،‬ببر‪ ،‬بر اساس عرف بین المللي باید حداقل ‪ 50‬سال از آخرین مشاهده جانوري كه گمان مي‬
‫رود منقرض شده بگذرد به همین دلیل ببر در قوانین داخلي به عنوان جانور حمایت شده ذكر شده است‪-‬‬
‫یوزپلنگ‪ ،‬خرس سیاه‪ ،‬گورخر‪ ،‬جبیر آهو‪ ،‬شوكا‪ ،‬مرال‪ ،‬شاه روباه‪ ،‬سیاه گوش‪ ،‬كاراكال‪ ،‬گربه شني‪ ،‬گربه‬
‫پاالس‪ ،‬فك‪ ،‬دلفین‪ ،‬انواع نهنگ ها و انوع خفاش ها ‪.‬‬
‫پرندگان ایران‬
‫طبق اطالعات موجود ‪ 514‬گونه پرنده در ایران وجود دارد كه مي توان آ“نها را به ترتیب زیر تقسیم بندي‬
‫كرد‪:‬‬
‫‪- 324‬گونه پرنده در ایران زاد و ولد مي كنند‪.‬‬
‫‪- 81‬گونه زمستان گذرند‪.‬‬
‫‪- 5‬گونه خارج از فصل جفت گیري به سواحل جنوبي مي آیند‪.‬‬
‫‪- 37‬گونه به صورت اتفاقي دیده مي شوند‪.‬‬
‫‪-13‬گونه وضع نامشخصي دارند‪.‬‬
‫‪4‬گونه از خارج وارد‪ -‬و شاید به طور عمد‪ -‬در طبیعت رها شده اند‪.‬‬
‫در میان ‪ 323‬گونه بومي‪ 100 ،‬گونه كامالً بومي اند‪ 86 ،‬گونه در بعضي قسمت هاي ایران بومي هستند ولي‬
‫ممكن است در قسمت هاي دیگر كشور تابستان گذر یا مهاجر عبوري باشند‪ 78 ،‬گونه تابستان گذر و خیلي از‬
‫آنها مهاجر عبوري هستند كه در زمستان دیده نمي شوند و ‪ 59‬گونه در بعضي از قسمت هاي كشور تابستان‬
‫گذر و در قسمت هاي دیگر زمستان گذرند( فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪).224‬‬
‫پرندگان ایران در‪ 19 ،‬راسته و ‪ 64‬خانواده جاي گرفته اند‪.‬‬
‫از میان پرندگان بومي حدود ‪ 250‬گونه در اصل متعلق به مناطق جغرافیایي دیگر ب‪.‬ده اند كه در آن نقاط‬
‫تكامل یافته و سپس در قسمت هایي از ایران گسترش یافته اند كه شرایط محیطي با زیستگاه اصلي آنها مطابقت‬
‫داشته است‪ .‬نزدیك به ‪ 50‬گونه از پرندگاني كه در دشت ها و جنگل هاي نسبتا ً خنك ناحیه خزر و آذربایجان‬
‫یافت مي شوند و در واقع به مناطق جنگلي و استپ هاي مرط‪.‬ب اروپاي معتدل و اسیا تعلق دارند و این قسم‬
‫از شمال ایران حد جنوبي پراكندگي آنها را تشكیل مي دهد‪ .‬از بین پرندگان‪ ،‬داركوب سبز‪ ،‬داركوب خال در‬
‫بزرگ‪ ،‬دیوار خزك و الیكایي را مي توان نام برد‪.‬‬
‫در حدود ‪ 40‬گونه دیگر كه در اصل وابسته به جنگل هاي پهن برگ اروپایي معتدله هستند به طور عمده در‬
‫شمال و غرب ایران در جنگل هاي نواي البرز‪ ،‬آذربایجان و زاگرس دیده مي شوند‪ .‬از آن جمله مي توان به‬
‫كبوتر جنگلي‪ ،‬سار‪ ،‬چرخ ریسك سرآبي‪ ،‬سهره جنگلي اشاره كرد‪.‬‬
‫نزدیك به ‪ 30‬گونه دیگر از پرندگان كه مربوط به بتوه زارهاي گرم منطقه مدیترانه اند‪ ،‬در غرب ایران به‬
‫جنگل هي تنك غرب منطقه زاگرس و دامنه هاي جنوبي البرز روي آورده اند كه شرایط محیطي مناسبي براي‬
‫زندگي آنها داشته است‪ .‬به عنوان مثال داركوب باغي‪ ،‬چرخ ریسك سیاه‪ ،‬زرده پره رخ زرد از آن جمله اند‬
‫(فرهنگ دره شوروي‪ ،1377 ،‬ص ‪).15‬‬
‫تعداد كمي از گونه هاي پرندگان كه متعلق به استپ هاي گرم تركستان و جنوب روسیه هستند فقط در استپي‬
‫مشابه در شمال و شمال شرقي ایران یافت مي شوند مانند چكاوك طوقي و دزدپره سر سیاه‪.‬‬
‫همان طور كه پیش تر نیز ذكر شد‪ ،‬حدود ‪ 4/3‬وسعت ایران را سرزمین هاي خشك و نیمه خشك تشكیل مي‬
‫دهد‪ .‬این سرزمین ها شامل كورهاي بزرگ‪ ،‬شنزارهي وسیع و كوهستان هاي با پوشش گیاهاي كم و پراكنده‬
‫اند ‪.‬پرندگاني كه در این بخش از سرزمین ما به سر مي برند‪ ،‬بیابان دوست هستند و در سراسر پهنه وسیع‬
‫كویري و بیاباني آفریقا پراكندگي دارند‪ .‬از بین این پرندگان مي توان از دودك‪ ،‬هوبره‪ ،‬زاغ بور‪ ،‬كوكر خال‬
‫دار‪ ،‬چكاوك هدهدي و سهره صورتي نام برد‪.‬‬
‫زاغ بور كه به طور گسترده اي در كویرهاي مركزي و شرقي ایران دیده مي شود‪ ،‬پراكندگي محدود جهاني‬
‫دارد و خارج از ایران تنها در حاشیه مرزهاي غربي پاكستان گزارش شده است ‪.‬پرندگاني كه در ایران زاد و‬
‫ولد ي كنند تنها ‪ 45‬گونه به نواحي بسیار وسیع بیاباني تعلق دارند چرا كه در نواحي خشك بیاباني تعداد و تنوع‬
‫گوننه هاي جانوري محدود است‬
‫‪.‬‬
‫ارتفاعات البرز و تا اندازه اي شته كوه زاگرس منطقه زیست گونه هاي كوهستاني است كه زادبوم اصلي آنها‬
‫سلسله كوه هاي جنوب اروپا‪ -‬آسیا بوده اس‪ .‬در حد ‪ 15‬گونه مانند هما‪ ،‬زاغ نوك زرد و گنجشك برفي به گروه‬
‫وسیعي از جانوران تعلق دارند كه از جنوب اروپا تا سلسه جبال هیمالیا گسترش یافته اند‪ .‬در حالي كه معدودي‬
‫دیگر مانند داركوب سبز راره راه‪ ،‬سسك نقابدار صرفا ً به جانوران هیمالیا هستند كه غربي پراكندگي آنها تا‬
‫ایران مي رسد‪ .‬هم چنین چندگونه معدود نظیر سهره مغولي كه سرزمین اصلي آنها استپ هاي سرد و فالت‬
‫هاي مغولستان و تبت است فقط در ارتفاعات شمال شرقي ایران كه منتهي الیه پراكندگي آنهاست دیده مي شئد‪.‬‬
‫در جنوب ایران پرندگاني یافت مي شوند كه اصل آفریقایي یا هندي دارند و حد شمالي پراكندگي آنها به دشت‬
‫هاي ساحلي و دامنه هاي یك كوكوي خال دار كه فقط تا جنوب زاگرس گسترش دارند و دیگر حواصي زرد در‬
‫حدود ‪ 20‬گونه كه به جانوران آفریقا و هندوستان اختصاص دارند عموما ً در طول كمربند باریكي در سراسر‬
‫جنوب كشور زندگي مي كنند كه از میان آنها اگرت ساحلي‪ ،‬باخورك كوچك‪ ،‬زنبور خور كوچ و سسك دم دراز‬
‫را مي توان نام برد‪ .‬نزدیك ‪ 30‬گونه دیگر اصوالً هندي هستند كه منتهي الیه شمال غربي منطقه پراكندگي آنها‬
‫گوشه شرقي ایران را دبرمي گیرد‪ .‬براي مثال مي توان به حواصل هندي‪ ،‬ال پشت سفید‪ ،‬مینا و شهدخور‬
‫اشاره كرد‪ .‬سواحل جنوبي ایران كه از نظر جغرافیایي حد شمالي اقیانوس هند را تشكیل مي دهد‪ ،‬زیستگاخ‬
‫مناسبي براي پرندگان دریایي ویژه این درایي گرم را فراهم مي سازد كه نوك سرخ دریایي‪ ،‬پرستوي دریایي‬
‫پشت دودي از آن جمله اند‪ .‬بعضي از پرندگان مهاجر از منطقه قطبي توندرا‪ ،‬برخي از منطقه تایگا جنگل هاي‬
‫پهن برگ اروپاي معتدل و غرب آسیا‪ ،‬گروهي از سیبري و بالخره تعدادي از استپ هاي ماوار خاورمیانه به‬
‫ایران مهاجر مي كنند‪ .‬بسیاري از آنها سراسر زمستان را در ایران بي مانند در حالي كه برخي تا آفریقا و هند‬
‫پیش مي روند و زمستان را در آن نواحي سپري مي كنند (دره شوري‪ ،1377 ،‬ص ‪).16‬‬
‫وضعیت زیستي و حمایتي پرندگان‪:‬‬
‫بر اساس تقسیم بندي اتحادیه جهاني حفاظت‪ ،‬سه گونه از پرندگان ایران وضعیت بحراني دارند‪ :‬درناي‬
‫سیبري‪ ،‬دال پشت سفید و گیالن شاه خال دار‪ .‬هم چنین یك گونه به نام اردك سرسفید در معرض انقراض و‬
‫‪ 12‬گونه نیز آسیب پذیر تلقي شده اند‪ ،‬كه عبارت اند از‪ :‬غاز پیشوني سفید‪ ،‬عروش غاز‪ ،‬اردك مرمري‪،‬‬
‫عقاب ماهي خوار پاالس‪ ،‬عقاب تاالبي‪ ،‬عقاب شاهي‪ ،‬دلیجه كوچك‪ ،‬خروس كولي دشتي‪ ،‬یلوه حنایي‪ ،‬میش‬
‫مرغ‪ ،‬فاخته خاوري و باكالن گلو سیاه‪.‬‬
‫این طبقه بندي از منظر جهاني صورت گرفته است چنان كه ممكن است وضعیت تعدادي از گونه هاي‬
‫موجود در ایران در شرایط بحراني باشد اما از آن جایي كه در سراسر جهان چنین وضعیتي ندارند نام آنها‬
‫در فهرست سرخ اتحادیه جهاني حفاظت قرار نگرفته است‪ .‬مانند هوبره كه در ایران جزو جانوران در‬
‫معرض خطر هستند‪ ،‬اما از منظر جهاني نسل آن دچار هیچ گونه تهدیدي نیست‪.‬‬
‫از نظر حمایتي و قواني ملي تما پرندگان شكاري گوشت خوار حمایت شده هستند مانند‪ :‬عقاب ها‪ ،‬كركس ها‪،‬‬
‫قوش ها‪ ،‬بحري‪ ،‬باالبان‪ ،‬شاهین‪ ،‬باز‪ ،‬قرقي‪ ،‬طرالن‪ ،‬سارگپه‪ ،‬هما‪ ،‬لیل‪ ،‬جغدها‪ ،‬سایر پرندگان حمایت شده‬
‫عبارت اند از‪ :‬پلیكان‪ ،‬درنا‪ ،‬پرستو‪ ،‬بلبل‪ ،‬سار صورتي‪ ،‬سسك‪ ،‬سینه سرخ‪ ،‬كبك دري‪ ،‬اردك مرمي و‬
‫عروس غاز (سازمان حفاظت محیط زیست‪ ،1379 ،‬ص‪526).‬‬
‫خزندگان ایران‬
‫خزندگان نیز مانند ماهي ها و دوزیستان نمي توانند گرماي مورد نیاز خود را از درون بدن تولید كنند‪،‬‬
‫بنابراین آن را به طور مستقیم از خورشید و گاهي از محیط كسب مي كنند‪ .‬اما تحول و تكامل‪ ،‬مشكل‬
‫نفوذناپذیري پوست دوزیستان را كه نمي توانند به طور مستقیم در معرض آفتاب قرار گیرند‪ ،‬در مورد‬
‫خزندگان حل كرده است‪ .‬پوست خزندگان نفوذناپذیر است به همین دلیل در تما اقلیم هاي ایران دیده مي‬
‫شوند (فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪).129‬‬
‫خزندگاني كه تاكنون در ایران شناسایي شده اند متعلق به ‪ 5‬راسته و ‪ 21‬خانواده هستند كه ‪ 10‬گونه الك‬
‫پشت‪ ،‬یك گونه تمساح‪ 112 ،‬گونه سوسمار‪ ،‬یك گونه كرم سوسمار‪ 72 ،‬گونه مار (مجموعا ً ‪ 206‬گونه‬
‫)هستند‪.‬‬
‫از ‪ 10‬گونه الك پشت ایران‪ 5 ،‬گونه دریازي در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریاي عمان اند‪ :‬الك‬
‫پشت سرخ‪ ،‬سبز‪ ،‬عقابي‪ ،‬زیتوني ریدلي و الك پشت چرمي‪ .‬الك پشت هاي دریاي بزرگ جثه اند و در‬
‫میان آنها الك پشت چرمي بزرگ تر از بقیه و بزرگ ترین الك پشت جهان است‪ .‬طول كاسه پشتي آن تا‬
‫‪ 2‬متر و ‪ 70‬سانتي متر‪ ،‬وزن ‪ 725‬كیلوگرم گزارش ده است‪ .‬پنج گونه دیگر شامل الك پشت بوكه اي‬
‫اروپایي‪ ،‬بركه اي خزري‪ ،‬مهمیزدار و آسیایي و الك پشت فراتي جثه بزرگي ندارند‪ .‬دو گونه الك پشت‬
‫مهمیزدار و آسیایي بیش تر خشك زي هستند و وابستگي چناني به آب ندارند‪.‬‬
‫الك پشت بركه اي اروپایي در یمن هاي كم ارتفاع مجاور دریاي خزر تا آذربایجان شرقي‪ ،‬الك پشت‬
‫بركه اي خزري كه اكوسیستم هاي آبي استان هاي شمالي‪ ،‬غربي و جنوب غربي به عالوه فارس و‬
‫لرستان‪ ،‬الك پشت مهمیزدار در مزارع و باغ هاي شرق كشور‪ ،‬الك پشت آسیایي در علفزارها و‬
‫جویبارهاي تپه ماهورها و كوهستان هاي مازندران‪ ،‬سمنان و سیستان و بلوچستان‪ ،‬و بالخره الك پشت ها‬
‫فراتي كه اطراف رودهاي كارون و جراحي در استان خوزستان دیده مي شوند (فیروز‪ ، 1378،‬ص‬
‫‪).138-135‬‬
‫چنان كه پیش از این اشاره شد‪ ،‬ایران داراي یك گونه كروكدیل به نام تمساح تاالبي است‪ .‬این جانور در جنوب شرقي بلوچستان‬
‫زیست مي كند كه در واقع غربي ترین محل پراكنش‪ ،‬كروكدیل در آسیاست و زیرگونه اي از تمساح هاي سیالن به شمار مي‬
‫رود‪ .‬از آن جایي كه این خانواده در پاكستان و هندوستان از جمعیت بسیار كمي برخوردار است و مجامع معتبر بین المللي آن‬
‫در سطح جهاني نادر و در معرض خطر انقراض مي دانند‪ ،‬اهمیت این گونه بیش از پیش نمایان مي شود‪ .‬این تمساح ها در‬
‫رودخانه باهوكالت و برخي شاخه هاي آن به ویژه در بركه هایي كه در امتداد این رودخانه ها قرار دارد و آب عمیق تر است‬
‫به سر مي برند‪.‬اغلب شب ه به شكار مي پردازند و از ماهي‪ ،‬پرندگان و پستاندارن اطراف رودخانه تذیه ي كنند‪ .‬اگرچه‬
‫كروكدیل گاهي تا ‪ 4‬متر نیز رشد ي ند اما تمساح هاي سه مري نیز ب ندر دیده مي شوند‪ .‬در شورع فصل بارندگي تمساح‬
‫ماده هنگام شب در حاشیه شني رودخانه گودالي به عمق نیم مر حفر مي كند و در آن بیست تخم یا بیش تر مي ذارد و روي آن‬
‫را با شن مي پوشاند‪ .‬هر تخم حدود ‪ 5/6‬سانتي تر طول و ‪ 4‬سانتي متر عرض دارد پس از تخمگذاري كروكدیل ماده بیش تر‬
‫اوقات را براي حفاظت از تخم ها نزدیك گودال سپري مي كند‪ .‬پس از ‪ 50‬روز نوزادان سر از تخم بیرون مي آورند( ریاضي‪،‬‬
‫‪ ،1371‬ص ‪).84‬‬
‫راسته سوسمارها در ایران با ‪ 8‬خانواده در تمامي كشر پراكندگي دارند‪ .‬بیش تر آنها روزگرد و خشك زي و تعدادي نیز شب‬
‫گرد هستند‪ .‬یكي از ویژگي هاي عجیب بیش تر وسمارها پدیده خودبُري است‪ .‬به این ترتیب كه در مهره هاي دم این جنور نقاط‬
‫جدایي وجود دارد‪ .‬در مواقع اضطراري جاور ب طور ارادي با انقابض عضله‪ ،‬قسمتي از دم خود را ناگهان جدا مي كند‪.‬‬
‫قسمت جدا شد به علت ادامه فعلیت دستگاه عصبي‪ -‬عضالني به جلو و عقب مي جهد در نتیجه حیوان مهاجم با دم كنده شده‬
‫مشغول مي شود و سوسمار كوتاه شده فرار مي كند‪ .‬رشد دم براي جبران قسمت قطع شده بالفاصله شروع مي شود ولي هیچ‬
‫گاه به درازاي دم قبلي نمي رسد‪ .‬دم جدید دیگر قابل جدا شدن نیست ‪.‬چون این قسمت به جاي مهره هاي از دست رفته با میله‬
‫ي غضروفي ثابت مي شود‪.‬‬
‫گاهي مردم بدون هیچ دلیلي مگر به واسطه بعضي خرافات سوسمارها را مي كشند و بعضي از شكارچي ها به كشتن بزمجه‬
‫افتخار مي كنند‪ .‬سموم دفع آفات نباتي و تخریب زیستگاههادو عامل بزرگ از بین رفتن بعضي از گونه هاي سوسمارها هستند‪.‬‬
‫سوسمارها چون حضره خوارند و بیش رحشره هاي موذي و جانوارن دیگر مانند عقرب را شكار مي كنند‪،‬موجودات مفیدي‪ ،‬به‬
‫ویژه در كشاورزي هستند‪ .‬در میان راسته سوسمارها دو خانواده سوسمارهاي خاردم و بزمجه ها به واسطه بزرگي جثه شان‬
‫در میان سایر سوسمارها به احي قابل تشخیص هستند ‪.‬سوسمارهاي خاردم كه سه گونه از آن در ایران یافت مي شود دمي‬
‫مضرس و پوشیده از خار به عنوان عاملي براي دفاع دارند كه مركز و جنوب و شرق كشور دیده مي شوند‪ .‬اعراب گوشت این‬
‫سوسمار را غذایي لذیذ مي دانند و به همین دلیل سوسمار خاردم را تقریبا ً منقرض كرده اند (فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪).174‬‬
‫بزمجه بزرگ ترین سوسمار است و دو گونه از این خانواده در ایران وجود دارد‪ .‬حیواناتي گوشت خوارند و‬
‫به رغم نامشان هیچ ارتباطي با بز ندارند مگر با لشه آن چون گاهي الشخور نیز هستند‪ .‬دم دراز و نیرومند‬
‫یكي از سالح هاي حیوان به شمار مي رود كه قابلیت خودبري ندارد‪ .‬یكي از بزمجه هاي هندي فقط از‬
‫هرمزگان و بلوچستان گزارش شده است و دیگري به نام بزمجه بیاباني در نواحي خشك‪ ،‬بخش هاي ماسه اي و‬
‫تپه ماهورهاي سنگالخي زیست مي كند‪.‬‬
‫راسته كرم سوسمارها شامل دو خانواده است كه هر كدام فقط یك گونه دارند‪ .‬گونه كرم سوسمار جنوبي به‬
‫خانواده نخست تعلق دارد‪ .‬طول این كرم سوسمار ‪ 15‬تا ‪ 25‬سانتي متر و رنگ آن معموالً قهوه اي روشن یا‬
‫قهوه اي مایل به خاكستري است كه د رنواحي ماسه اي خوزستان زیست مي كند و كرم سوسمار شمالي كه به‬
‫خانواده دوم تعلق دارد و تاكنون در ایران كشف نشده ولي چون در شمال عراق و كردستان تركیه وجود دارد‪،‬‬
‫گسترش آن در ایران نیز بعید نیست (فیروز‪ ، 1378،‬ص ‪).176‬‬
‫راسته مارها شامل ‪ 7‬خانواده است و در مجموع ‪ 72‬گونه یعني ‪ 63‬گونه خشك زي و ‪ 9‬گونه دریایي در آب‬
‫هاي جنوب كشور را شامل مي شوند‪ .‬به طور كلي مارهاي ایران به ‪ 3‬گروه غیررسمي‪ ،‬نیمه سمي و سمي‬
‫تقسیم مي شوند‪.‬‬
‫مارهایي كه در بخش وسیعي از ایران یافت مي شوند از گونه هاي بیابان زي هستند‪ .‬از میان این گونه هاي مي‬
‫توان گرزه مار‪ ،‬مار جعفري‪ ،‬مار شاخدار‪ ،‬كفچه مار‪ ،‬یله مار‪ ،‬تیر مار‪ ،‬طلحه مار‪ ،‬آلوسر‪ ،‬افعي پلنگي‪ ،‬كور‬
‫مار‪ ،‬مار درفشي‪ ،‬شتر مار و كوتوله مار را نام برد‪ .‬باید این نكته را مد نظر داشت كه در نواحي خشك و‬
‫بیاباني تعداد گونن ها خیلي مجدود است‪ .‬در حقیقت تنها ‪ 5‬گونه از مارهاي سمي و ‪ 14‬گونه از مارهاي‬
‫غیرسمي كه در ایران زاد و ولد مي كنند مختص نواحي گرم و خشك هستند‪ .‬با وجود این‪ ،‬ایران نسبت به‬
‫مساحتش داراي زیستگاه مارهاي زیاد و شایان توجهي است‪ .‬این تونع قابل مقایسه در گونه هاي مار به علت‬
‫وضعیت خاص جغرافیایي ایران اس‪ .‬شاید بتوان گفت كه مارهاي ایران در اصل به مناطق جغرافیایي دیگر‬
‫تعلق داشته‪ ،‬در آن مناطق تكامل یافته اند و سپس قسمت هایي از ایران كه شرایط آن با زیستگاه اصلي آنها‬
‫مطابقت بیش تري داشته كوچ كرده و گسترش یافته اند‪.‬‬
‫بنابراین ‪ 6‬گونه از مارهاي سمي و ‪ 11‬گونه مارهاي غیرسمي كه در ردشت ها و جنگل هاي نسبتا ً خنك‬
‫ناحیه خزر و آذربایجان یافت مي شوند در واقع مناطق وسیع جنگلي و استپ هاي مرطوب اروپاي معتدل و‬
‫آسیا تعلق دارند كه این قسمت از شمال ایرن حد جنوبي منطقه پراكندگي آنها را تشكیل مي دهد‪ .‬د ربین این‬
‫مارها مي توان افعي قفقازي‪ ،‬افعي زنجاني‪ ،‬افعي البرزي‪ ،‬كبرا یا كفچه مار‪ ،‬تیر مار‪ ،‬مار آبي‪ ،‬مار پلنگي‪،‬‬
‫لوس مار‪ ،‬گرگ مار‪ ،‬مارسوجه و مار آتشي را نام برد‪ .‬چهار گونه كه در اصل وابسته به جنگل هاي‬
‫نواحي البرز‪ ،‬آذربایجان و زاگرس هستند عبارت اند از‪ :‬افعي البرزي‪ ،‬زنجاني‪ ،‬قفقازي و طلحه مار‬
‫(لطیفي‪ ،1379،‬ص ‪).36‬‬
‫ده گونه كه مربوط به جانوران خاص بوته زارهاي گرم منطقه مدیترانه هستند به غرب ایران و جنگل هاي‬
‫تنك منطقه زاگرش و دامن جنوبي كوه هاي البرز روي آورده اند كه داراي شرایط محیطي مناسبي براي آنها‬
‫بوده است‪ .‬این ده گونه عبارت اند از‪ :‬مار شاخ دار‪ ،‬طلحه مار‪ ،‬مار جعفري‪ ،‬گرزه مار‪ ،‬افعي پلنگي‪ ،‬كور‬
‫مار‪ ،‬قمچه مار‪ ،‬مار قیطاني‪ ،‬مار گورري كوتوله مار‪.‬‬
‫در جنوب ایران گونه هایي یافت مي شوند كه اصل آفریقایي یا آسیایي دارند و حد شمالي پراكنش آنها به‬
‫سوي ساحل دریاي عمان و خلیج فارس و هم چنین دامنه هاي جنوبي زاگرس كشیده مي شود‪ .‬مار كبرا‪،‬‬
‫كفچه مار‪ ،‬مار خال دار‪ ،‬شتر مار‪ ،‬مار جعفري‪ ،‬یر مار و ُكك مار از این جمله اند‪ .‬سواحل جنوبي ایران كه‬
‫از نظر جغرافیایي حدشمالي اقیانوس هند را تشكیل مي دهند‪ ،‬براي مارهاي دریایي‪ ،‬حعفري‪ ،‬شاخ دار‪ ،‬و‬
‫تیر مار زیستگاه مناسبي را به وجو آورده اند ‪.‬مارهایي كه منحصر به ایران هستند عبارت اند از‪ :‬افعي‬
‫دماوندي‪ ،‬افعي تكابي‪ ،‬افعي آذربایجاني‪ ،‬افعي زنجاني‪ ،‬مار گورخري‪ ،‬مار كوتوله و مار خاكي (لطیفي‪،‬‬
‫‪ ،1379‬ص‪39).‬‬
‫جالب آن كه بزرگترین مار خاورمیانه به نام كفچه مار در ایران نیز وجود دارد‪ ،‬هم چنین ‪ 6‬گوه مار ر ایران یافت مي شوند كه همي از‬
‫خانواده بوآ‪ ،‬و بوآي شني معروف هستند‪ .‬صحرراها‪ ،‬بوته زارها و نوحي ماسه و شني زیستگاه این مارها و حلقه بستن و انقباض ماهیچ‬
‫هي شیوه شكار آنها است كه از جوندگان كوچك و سوسمارهاي تغذیه مي كنند‪ .‬بوآ شب گرد و تخم زنده زاست‪.‬‬
‫وضعیت زیستي و حمایتي خزندگان‪ :‬بر اساس طبقه بندي اتحادیه جهاني حفاظت‪ ،‬جمعیت خزندگان در سه طبقه بحراني‪ ،‬در خطر انقراض‬
‫و آسیب پذیر قرار مي گیرند‪ .‬به این ترتیب الك پشت عقابي در وضعیت بحراني است‪ .‬سایر الك پشت هاي دریایي را تا سال ‪ 1996‬در‬
‫خظر انقراض مي دانستند اما بر اساس فهرست سرخ سال ‪ 2000‬تنها الك پشت سبز در چنین وضعیتي قرار دارد‪ .‬سایر خزندگاني كه در‬
‫خطر انقراض هستند عبارت اند از‪ :‬الك پشت فراتي‪ ،‬افعي البرزي و افعي خال دار‪ .‬در طبقه آسیب پذیر نیز كروكودیل تاالبي‪،‬الك پشت‬
‫مهمیزدار و آسیایي و افعي دماوندي قرار گرفته اند ‪ (iucn,2000).‬از منظر قوانین ملي در بین تمام خزندگان ایران فقط الك پشت هاي‬
‫دریایي و تمساح حمایت شده تلقي مي شوند (سازمان حفاظت محیط زیست‪ ،1379 ،‬ص‪526).‬‬
‫دوزیستان ایران‬
‫دوزیستان كنوني مانند نخستین نسل هاي خود‪ ،‬درنده خو هستند و به تناسب اندازه شان تقریبا ً هر طعمه اي را كه بتوانند ببلعند‪ ،‬شكار مي‬
‫كنند‪ .‬غذي آنها از كرم‪ ،‬حشرات‪ ،‬حلزون و بي مهرگان دیگر است‪ ،‬ولي گونه هاي بزرگ تر مانند سوسمارهاي كوچك‪ ،‬پرنده و‬
‫پستانداران ریز و دوزیستان دیگر نیز مي خورند‪ .‬بسیاري از این جانوران به ویژه وزغ ها كه با اشتهاي سیري ناپذیر از حشرات‬
‫گونانگون تغذیه مي كنند‪ ،‬یاران مفیدي براي كشاورزي هستند‪ ،‬تا جایي كه در آمریكاي جنوبي‪ ،‬وزغ غول پیكر محافظ مشهور نیشكر‬
‫است‪.‬‬
‫دوزیستان از نظر تنوع و فراواني با سایر رده هاي جانوران قابل مقایسه نیستند و در جهان بیش از ‪ 3‬راسته و ‪ 35‬خانواده از آنها وجود‬
‫ندارد‪ .‬راسته بي پاها‪ ،‬سمندرها و قورباغه ها‪ -‬وزغ ها‪ .‬بدین ترتیب دوزیستان ایران از دو راسته تشكیل مي شوند كه ‪ 6‬خانواده و ‪20‬‬
‫گونه را دربرمي گیرد ‪.‬‬
‫سمندرهاي كه دوزیستان دم دراز هستند ه دو خانواده تقسیم میشوند‪:‬هینوبیده و سمندرها‪ .‬درخانواده نخست دو گونه به نام سمندر ایراني و‬
‫سمندر غارزي جاي مي گیرند ‪.‬سمندر ایراني در آب هاي خنك كوهستاني جنگل هاي شمال و غرب با رنگ خاكستري توام با زرد و ُدمي‬
‫با لكه هاي قهوه اي یافت مي شود‪ ،‬سمندر غارزي تا به حال فقط در یك غار عمیق در منطقه گرگان كشف شده رنگ آن مشابه سمندر‬
‫ایراني است‪ .‬پژوهش درباره این دو گونه سمندر بسیار محدود است بنابراین اطالعات چنداني از آنها در دست نیست‪ .‬خانواده سمدرها ‪5‬‬
‫گونه است‪ :‬سمندر كوهستاني آذربایجان‪ ،‬سمندر كوسهتاني لرستان‪ ،‬سمندر كوهستاني لرستان‪ ،‬سمندر آتشین و سمندر باله دار جنوبي كه‬
‫متناسب با محل زیست آنان نام گذاري شده اند (فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪). 124-122‬‬
‫راسته وزغ ها‪ -‬قورباغه ها شامل ‪ 4‬خانواده و ‪ 13‬گونه است‪ .‬وزغ ها با ‪ 7‬گونه‪ ،‬بیش ترین عضو را در‬
‫رده دوزیستان به خود اختصاص داده اند‪ .‬این گونه هاي عبارت اند از‪ :‬وزغ معمولي اروپایي‪ ،‬وزغ كویري‪،‬‬
‫وزغ خاوري‪ ،‬وزغ بلوچي‪ ،‬وزغ هندي‪ ،‬وزغ بي گوش معمولي و وزغ سبز‪.‬‬
‫وزغ معمولي اروپایي در ایران فقط در ساحل دریاي خزر در گیالن و مازندران دیده مي شود و به نسبت‬
‫كمیبا است‪ .‬وزغ كویري تا به حال فقط در ایران و از یك نقطه در پارك ملي كویر گزارش شده است‪ .‬عادي‬
‫ترین وزغ كه بیش ترین پراكندگي را در یاران دارد‪ ،‬وزغ سبز است‪ .‬این گونه در شمال غربي و شمال‪،‬‬
‫جنوب غربي كشور و در كرمان یافت مي شود‪ .‬درارتفاعات شرق و جنوب شرقي كشور‪ ،‬وزغ خاوري‬
‫پراكندگي دارد‪ .‬نام وزغ بي گوش به این دلیل است كه پرده گوش آن در زیر پوست پنهان است و بي گوش‬
‫به نظر مي رسد‪ .‬این گونه از بلوچستان تا ارس و لرستان یافت مي شود‪ .‬دو گونه دیگر یكي وزغ بلوچي‬
‫است كه در نزدیكي سواحل جنوب شرقي از مكران تا بخش هاي شمالي بلوچستان و دیگري وزغ هندي كه‬
‫بسیار نادر است و در خراسان‪ ،‬سیستان و بلوچستان پراكدنگي دارد(فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪).125‬‬
‫خانواده قورباغه درختي فقط یك گونه به همین نام دارد‪ .‬قورباغه درختي‪ ،‬كوچك ترین قورباغه ایراني است‬
‫و در عین حال بلندترین صدا را دارد‪ .‬پراكندگي آن شامل استان هاي مازندران‪ ،‬گیالن‪ ،‬آذربایجان شرقي و‬
‫غربي‪ ،‬كردستان‪ ،‬لرستان‪ ،‬خوزستان و فارس است‪.‬‬
‫در خانواده وزغ بیلپا نیز یك گونه به نام وزغ بیلپاي سوري در ایران زیست مي كند‪ .‬طول آن ‪ 9-5‬سانتي‬
‫متر است و در آذربایجان و مناطق ساحلي در یاي خزر گسترش دارد و كمیاب است (فیروز‪ ،1378 ،‬ص‬
‫‪).125‬‬
‫چهارگونه از خانواده قرباغه در ایران مشاهده شده اند‪ :‬قفقازي‪ ،‬بلوچي‪ ،‬جنگلي و معمولي‪.‬‬
‫وضعیت زیستي و حمایتي دوزیستان ‪ :‬اتحادیه جهاني حفاظت دوگونه از دوزیستان ایران را در رده جانوران آسیب پذیر قرار داده است‪.‬‬
‫این دو گونه سمندر ایراني و سمندر غارزي هستند ‪ (iucn,2000).‬بر اساس قوانین ملي این دو گونه مورد حمایت قرار دارند كه یكي‬
‫سمندر ایراني و دیگري قورباغه جنگلي است (سازمان حفاظت محیط زیست‪ ،1379 ،‬ص ‪).475‬‬
‫با توجه به این عوامل تهدید این جانوران مانند استفاده از سموم و كودهاي شیمیایي رو به افزایش است‪ ،‬اقدامات حفاظتي بیش تر براي‬
‫بقاي این وجودات مفید‪ ،‬ضروري به نظر مي رسد‪.‬‬
‫مهره داران‬
‫ماهي ها‪ :‬در گذشته نه چندان دور‪ ،‬بسیاري از آب هاي ایران محیط هاي مناسب و مطبوعي براي صید محلي و ماهیگیري ورزشي بودند‪.‬‬
‫ولي امروزه جمعیت اغلب ماهي ها بر اثر صید بي رویه و حتي مخرب به شدت كاهش یافته است‪ .‬از این تأسف بارتر‪ ،‬دگرگوني اراضي‬
‫مجاور رودخانه هاي و انحراف آب ها‪ ،‬و به ویژه ریختن زباله‪ ،‬پساب هاي صنعتي‪ ،‬كشاورزي و شهري كم تر گستره آبي را در كشور‬
‫باقي گذاشته كه تبدیل به فاضالب نشده باشد‪ .‬صید بي رویه همراه با آلودگي هاي روزافرزون‪ ،‬ذخایر ماهیان دریاي خزر را نیز به شدت‬
‫كاهش داده كه این امر به ویژه بر تاس ماهیان (ماهیان خاویاري) اثر منفي گذاشته است‪ .‬پژوهش هاي دانشمندان روسي نشان مي دهد كه‬
‫شرایط اكولوژیك نامناسبي كه در دریایي خزر به سبب آلودگي هاي مختلف به وجود آمده است وضع فیزیولوژیك تاس ماهیان را به طور‬
‫چشمگیر و خطرناكي تحت تأثیر قرار داده است‪.‬‬
‫از دیگر سو برخي سازمان ها بدون مطالعات همه جانبه در خصوص مسایل اكولوژیك از جمله بیماري هاي نهفته و تأثیر ماهیان‬
‫غیربومي بر گونه هاي ارزشمند بویم‪ ،‬گونه هاي مختلفي از ماهیان را وارد و تكثیر كرده و در بیش تر آب هاي كشور رها كردند‪ .‬از بین‬
‫بردن آثار نامطلوب آن به زمان طوالني نیاز دارد‪.‬‬
‫ماهي هاي ایران براساس نوعي تقسیم بندي در ‪ 19‬حوضه آبریز داخلي زیست مي كنند كه در واقع جغرافیاي زیستي عبارت آنها را‬
‫تشكیل مي دهد‪ .‬این ‪ 19‬حوضه عبارت اند از‪ :‬ارومیه‪ ،‬خزر‪ ،‬تجن‪ ،‬كویر‪ ،‬دریاچه نمك‪ ،‬اصفهان‪ ،‬كرمان‪ ،‬و نایین‪ ،‬بجستان‪ ،‬لوت‪،‬‬
‫سیستان‪ ،‬ماشكل‪ ،‬مكران‪ ،‬جازموریان‪ ،‬سیرجان‪ ،‬كر‪ ،‬مهارلو‪ ،‬تنگه هرمز‪ ،‬خلیج فارس و دجله‪ .‬تصویر ‪ 6‬حوضه هاي مذكور را به تفكیك‬
‫نشان مي دهد (فیروز‪ ،1378 ،‬ص‪73).‬‬
‫ماهي هاي شناسایي شده در كشور ‪ 16‬راسته (شامل دهان گرد‪ ،‬كوسه ماهي‪ ،‬تاس ماهي‪ ،‬مار ماهي‪ ،‬سگ ماهي‪ ،‬خامه ماهي‪ ،‬كپورماهي‪،‬‬
‫اسبله ماهي‪ ،‬اردك ماهي‪ ،‬آزاد ماهي‪ ،‬گادید‪ ،‬كفال ماهي‪ ،‬شیشه ماهي‪ ،‬شكم استخواني‪ ،‬سین برانشي و سوف ماهي سانان) تشكیل شده است‪.‬‬
‫این تعداد ‪ 25‬خانواده بومي و ‪ 4‬خانواده وارد شده (غیربومي) را دربرمي گیرد كه در مجموع ‪ 174‬گونه ماهي را شامل مي شود‪.‬‬
‫شایان توجه است ك خانواده كپور ماهیان در میان ‪ 29‬خانواده ماهي موجود در ایران با ‪ 80‬گونه نه تنها‬
‫داراي بیش ترین تعدد است بلكه شمار گونه هاي آن نیز درست چهار برابر دومین خانواده (گاو ماهیان از‬
‫راتسه سوف ماهي سانان) است‪ .‬در واقع حدود نیمي از گونه هاي ایران متعلق به خانواده كپور ماهیان‬
‫است و تنها خانواده اي است كه گونه هاي مختلف آن در ‪ 19‬آبریز كشور پراكندگي دارند‪ .‬در میان این همه‬
‫گونه بدیهي است كه شكل ها‪ ،‬اندازه ها و محیط زیست آنها بسیار متفاوت باشد‪ .‬نوعي از این ماهي ها در‬
‫آبي با دماي ‪ 38‬درجه سانتي گراد زندگي مي كند و كپور برفي رد آب ها یخ‪ ،‬سیاه كولي شمال حدود ‪100‬‬
‫گرم وزن دارد و ترنج رود كارون ممكن است به ‪ 100‬كیلوگرم برسد ( فیروز‪).1378 ،‬‬
‫نكته قابل ذكر دیگر درباره خانواده آزاد ماهیان است‪ .‬این خانواده در ایران ‪ 5‬جنس و ‪ 6‬گونه را دربرمي‬
‫گیرد ولي فقط یك گونه ماهي آزاد (و زیرگونه هاي ماهي آزاد و قزل آالي خال قرمز) بومي آب هاي ایران‬
‫است‪ .‬گونه هاي دیگر را مقامات شوروي سابق و مقامات ایراني وارد و در دریاي خزر یا رودهاي مختلف‬
‫ایران ریخته اند‪ .‬ماهي زیبا كه قلمرو آن بخش هاي شمالي دریاي خزر بوده در سال هاي اخیر به آب هاي‬
‫ایران نیز وارد شده است ‪.‬تردیدي نیست كه آزاد ماهیان هم به لحاظ خوراكي و هم ماهیگیري ورزشي در‬
‫ایران و اصوالً در نیمكره شمالي‪ ،‬مشهورترین و محبوب ترین ماهي ها به شمار مي آیند‪ .‬سال هاست كه‬
‫ماهي آزاد شمال ایران (به ویژه به سبب تخریب رودها و محل هاي تخم ریزي آن) درخطر انقراض است و‬
‫براي حفظ و بقاي ممتاز باید با قاطعیت عمل كرد و برنامه تكثیر آن دنبال شود‪ .‬در گذشته ماهي هاي آزاد‬
‫تا ‪ 150‬سانتي متر طول و ‪ 50‬كیلوگرم وزن گزارش مي شدند‪ .‬ماهي هایي كه اكنون گه گاه به دست مي‬
‫آید به ندرت از ‪ 10‬كیلوگرم تجاوز مي كند( فیرزو‪ ،1378 ،‬ص ‪).105-104‬‬
‫توصیف دو خانواده دیگر از ماهیان یكي كوسه ماهیان و دیگري تاس ماهیان ضروري به نظر مي رسد؛ زیرا كوسه‬
‫ماهیان همواره ترس آدمي را موجب مي شوند و گونه هاي خانواده دوم عالوه بر ارزش هاي اكولوژیكي‪ ،‬ارزش‬
‫‪.‬اقتصادي فراواني دارند‬
‫ورودي كوسه ماهي به اروندرود‪ ،‬دجله ئ كارون چندین بار تا دهه ‪ 1340‬بدون مشخص بودن گونه آن گزارش شد‪.‬‬
‫بعدها معلوم شد كه گونه مورد بحث بُل است‪ .‬این كوسه چند بار در آب هاي شیرین به انسان حمله كرده‪ ،‬اما حمله آن به‬
‫انسان در دریا تأیید نشده است‪ .‬كوسه ها‪ ،‬ماهیاني بسیار قدیمي (از دوره دوم زمین شناسي) و فاقد كیسه هوا هستند‪ .‬در‬
‫طول گونه كوسه اي كه از ایران در ‪.‬نتیجه براي تثبیت خود در هر سطحي از آب‪ ،‬باید همواره در حال شنا باشند‬
‫‪).‬حوضه دجله گزارش شده به ندرت از ‪ 3‬متر تجاوز مي كند‪ ،‬تغذیه این كوسه از ماهیان است (فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪75‬‬
‫از خانواده تاس ماهیام در ایران ‪ 5‬گونه زیست مي كنند كه دربرگیرنده ماهیان خاویراي دریاي خزر است و بي تردید‬
‫‪.‬داراي بیش ترین شهرت بین المللي هستند‬
‫خاویار اسیوترا و بلوگا‪ -‬به ویژه نوع طالیي آن‪ -‬آوازه و بهایي بي همتا در دناي به دست آورده است‪ .‬اكنون تقریبا ً باور‬
‫كردني نیست كه زماني فراواني این ماهیان در دریاي خزر و دریاي سیاه چنان بود كه خاویرا یكي از خوراك هاي‬
‫‪.‬معمولي مردم و حتي فقرا به شمار مي رفت‬
‫اندازه تاس ماهیان معموالً یك یا دو متر و وزن آنها ‪ 12‬تا ‪ 25‬كیلوگرم است‪ .‬بلوگات موجودي غول پیكر و بزرگ ترین‬
‫ماهي ایران است‪ .‬اما كم تر كسي متوجه است كه بلوگا بزرگ ترین ماهي آب شیرین جهان نیز هست و وزن آن در‬
‫گذشته به ‪ 1500‬كیلوگرم و طولش به ‪ 5‬تا ‪ 8‬متر مي رسید‪ .‬تاس ماهیان موجود در ایران‪ ،‬همگي در حوضه دریاي‬
‫خزر زیسست مي كنند و عبارت اند از‪ :‬تاس ماهي روس یا اسیواترا‪ ،‬شیپ‪ ،‬تاس ماهي ایران‪ ،‬ازون برون‪ ،‬بلوگا یا فیل‬
‫‪).‬ماهي (فیروز‪ ،1378 ،‬ص ‪75‬‬
‫وضعیت زیستي و حمایتي ماهیان‪ :‬متأسفانه در سال هاي اخیر پژوهش جامعي درباره وضعیت زیستي ماهیان كشور‬
‫انجام نشده تا بتوان وضع آنها را به طور دقیق ارزشیباي كرد‪ .‬به عقیده فیروز( ‪ ،1378‬ص ‪ 12 )75‬گونه ماهي شامل‬
‫آزاد‪ ،‬سوف‪ُ ،‬كلمه‪ ،‬سیم‪ ،‬زردك‪ ،‬سرخ باله‪ ،‬شیشه ماهي‪ ،‬ماهي شیپ‪ ،‬ماهي كورغا‪ ،‬سگ ماهي غارزي‪ ،‬كپور دندان دار‬
‫گنو و كپور دندان دار زاگرس‪ -‬كه گونه آخر انحصاري ایران هستند و به طور طبیعي در سایر نقاط جهان یافت نمي‬
‫‪.‬شوند‪ -‬بیش از سایریت در معرض انقراض قرار دارند‬
‫بر اساس فهرست سرخ اتحادیه جهاني حفاظت‪ 7 ،‬گونه از ماهیان ایران در شرایط نامطلوب زیستي قرار دارند‪ .‬بر اساس‬
‫این فهرست‪ 5 ،‬گونه ماهي خاویاري (تاس ماهیان )همگي در معرض خطر انقراض و ماهي كورغار و سگ ماهي‬
‫غارزي آسیب پذیر هستند ‪. (iucn,2000).‬از نظرقوانین ملي تنها دو گونه ماهي آزاد و ماهي كورغار حمایت شده تلقي‬
‫مي شوند كه صید آنها نیازمند اخذ مجوز ویژه است؛ در غیر این صورت فرد صیاد متخلف محسوب مي شود (سازمان‬
‫‪).‬جانوران‬
‫زیست محیط‪ ،1379 ،‬ص ‪527‬‬
‫حشرات‪ :‬با گذشت نزدیك به شصت سال از نخستین مطالعات حشره شناسي در كشور هنوز اطعات جامعي درباره‬
‫اینموجودات گردآوري و تدوین نشده است‪ .‬گستردگي موضوع و دشواري هاي فراروي پژوهشگران این علم سبب كندي‬
‫راحل تكاملي آن شده است‪.‬‬
‫در سال ‪ 1324‬دو تن از حشره شناسان شوروي سابق به نام هاي الكساندروف و كي یریوخین در راستاي همكاري با‬
‫وزارت كشاورزي‪ ،‬آزمایشاه حشره شناسي كوچكي تأسیس كردند و تعدادي از جوانان عالقه مند را براي همكاري‬
‫برگزیدند‪ .‬این افراد در حد توان جمع آوري حشرات و تشخیص گونه ها را آغاز كردند‪ .‬در سال ‪ 13412‬پس از تأسیس‬
‫مؤسسه بررسي آفات و بیماري هاي گیاهاي مجموعه جمع آوري شده به این مؤسسه انتقال یافت و در بخشي مستقل به نام‬
‫بخش رده بندي حشرات تمركز شد‪ .‬و اكنون حدود چهار میلیون نمونه از حشرات ایران در این مجموعه نگهداري مي شود‬
‫و ‪ 25‬هزارگونه نیز شناخته و نامگذاري شده است (برومند‪ ،1377 ،‬ص ب‪).‬‬
‫پروانه هاي روزپرواز‪ :‬پرانه هاي از چشم نوازترین مواهب طبیعت به شمار مي آیند و توجه انسان به این حشرات زیبا‬
‫سابقه اي بس طوالني دارد‪ .‬ارزش علمي پروانه ها به عنوان راسته بزرگي از حشرات منجر به گردآوري دانش عظیمي‬
‫درباره چگونگي زندگي ]آنها شده است ‪.‬نمونه هایي فراواني از این حشرات طي سالیان متمادي جمع آوري و دركلكسیون‬
‫ها و موزه ها انبار شده اند و در انتظار مطالعه به سر مي برند (نظري‪ ،1382 ،‬ص ‪).3‬‬
‫پروانه هاي روزپرواز ایران شامل ‪ 8‬خانواده و ‪ 433‬گونه اند كه از این گونه ها وجود ‪ 385‬گونه مسلم شده است‪.‬‬
‫‪8‬خانواده شناسایي شده پروانه هاي ایران عبارت اند از‪ :‬چلچله پروانگان‪ ،‬زیبا پروانگان‪ ،‬آبي‪ -‬مسي پروانگان‪ ،‬رنگین‬
‫پروانگان‪ ،‬منقار پروانگان‪ ،‬شاه پروانگان‪ ،‬قهوه اي پروانگان‪ ،‬علفزار پروانگان‪ .‬در بین این ‪ 8‬خانواده بیش ترین تعداد‬
‫گونه ها متعلق به خانواده آبي‪ -‬مسي پروانگان كه ‪ 140‬گونه را شامل مي شود‪ .‬رنگ روي بال هاي این پروانه ها بیش تر‬
‫آبي درخشان‪ ،‬بنفش‪ ،‬قهوه اي‪ ،‬سرخ و نارنجي است‪ .‬این پروانه ها در آفتاب فعال اند و حساسیت زیادي به تغییرات دمایي‬
‫از خود نشان مي دهند‪.‬‬
‫دوزیستان گروهی از مهره داران هستند که بیش از ‪ ٣٠٠‬میلیون سال است در این کره خاکی زیست می نمایند و تا به‬
‫امروز ‪ ۶٣٠٠‬گونه از آنها توسط جانورشناسان توصیف شده اند‪ .‬تحقیقات اخیر (‪ )Stuart et al. 2004‬نشان داده که‬
‫در حدود یک سوم (‪ )٣۴٪‬این جانوران در معرض تهدید انقراض قرار گرفته اند‪ .‬چنانکه ن کنون ‪ ١۶٨‬گونه منقرض شده‬
‫و ‪ ٢۴۶۹‬گونه دیگر یا به عبارتی (‪ )۴٣٪‬با کاهش جمعیت مواجه شده اند‪ .‬بیشترین تنوع گونه ای این دسته از جانوران را‬
‫می توان در مناطق حاره ای مشاهده نمود ئ در این میان کشور برزیل با ‪ ٨١١‬گونه توصسف شده بیشترین گونه های این‬
‫جانوران در جهان را به خود احتصاص داده است‪ .‬جالب توجه است که ایاالت متحده آمریکا با وسعتی تقریبا مشابه برزیل‬
‫تنها ‪ ٢۹٢‬گونه دوزیست دارد‪ .‬اما چه عواملی موجب کاهش جمعیت دوزیستان می شوند؟‬
‫مهمترین عامل تخریب زیستگاه است که یکی از شایع ترین موارد در کاهش جمعیت بسیاری از گونه های جانور است‪.‬‬
‫از دیگر عوامل مهم کاهش جمعیت دوزیستان شیوع نوعی بیماری قارچی موسوم به ‪ chytridiomycosis‬است که عامل‬
‫آن یک پاتوژن قارچی به نام ‪ Batrachochytrium dendrobatidis‬این پاتوژن موجب نابودی صدها گونه در نقاط‬
‫مختلف جهان شده که به عقیده برخی دانشمندان یکی از بدترین و یا به عبارتی وخیم ترین رکوردهای تاریخی نابودی تنوع‬
‫ریستی در نوع خود به حساب می آید‪ .‬سومین عامل مهم تغییرات آب و هوایی و گرمایش جهانی است که نه تنها روی‬
‫این رده جانوران بلکه تمامی گونه های جانوری و گیاهی را به چالشی سخت برای حفظ بقا خود کشیده است‪.‬‬
‫بعبارت دیگر می توان گفت عوامل کاهش جمعیت و انقراض دوزیستان را می توان در موارد زیر خالصه نمود‪.‬‬
‫‪ )١‬تخریب‪ ،‬تغییر و تکه تکه شدن زیستگاه‬
‫تخریب یکی از شناخته شده ترین عوامل است بعنوان مثال می توان به تخریب جنگل ها‪ ،‬شهر سازی و سد سازی اشاره نمود‪.‬‬
‫تغییر در اصل استفاده از یک زیستگاه است بعنوان مثال چراگاه ها یکی از شایع ترین موارد تغییر به شمار می روند در عکس زیر‬
‫برکه ای را مشاهده می کنید که با دیواری سیمی به دوبخش تقسیم شده در نیمه ای که گاوها اجازه ورود داشته اند پوشش گیاهی از بین‬
‫رفته و چهره زیستگاه کامال دگرگون شده است و در نیمه دیگر چهره کامال متفاوتی از پوشش گیاهی را می توان مشاهده نمود که‬
‫زیستگاهی مناسب را برای دوزیستان ایجاد نموده است‪.‬‬
‫عکس‪ :‬سایت ‪http://amphibiaweb.org‬‬
‫و شایع ترین مثال تکه تکه شدن زیستگاه جاده ها می باشند که در بسیاری از آنها می توان اجساد بسیاری‬
‫از گونه های دوزیستان و همچنین خزندگان‪ ،‬پستانداران و پرندگان را مشاهده نمود‪.‬‬
‫‪ )٢‬گونه های معرفی شده‬
‫این گونه ها که بطور عمدی یا غیر عمد به محیط جدیدی معرفی می شوند معموال به دو شکل بر گونه‬
‫های بومی تاثیر می گذارند یا خود از آنها تغذیه می کنند و یا با گونه بومی رقابت کرده و موجب کاهش و‬
‫حتی نابودی آن می شوند گونه ‪ Rana catesbeiana‬و ‪ Bufo marinus‬دو گونه معروف هستند‬
‫که به بسیاری از نقاط جهان معرفی شده و مشکالتی را ایجاد نموده اند‪ .‬گونه اول بیشتر برای پرورش و‬
‫استفاده بعنوان غذا و گونه دوم برای کنترل جمعیت حشرات به برخی نقاط از جمله استرالیا معرفی شده‬
‫بود‪.‬‬
‫) استثمار‬
‫در بسیاری از نقاط دنیا دوزیستان بعنوان غذا‪ ،‬حیوان خانگی‪ ،‬تحقیقات پزشکی‪ ،‬تحقیقات و آموزش و طعمه‬
‫ماهیان استفاده می شوند‪ .‬یکی از بیشترین مطارف غذایی دوزیستان گوشت پای آنها است که در بسیاری از‬
‫کشورهای آسیایی مقدار قابل توجهی از آن هر ساله تولید و مصرف می شود‪.‬‬
‫‪ )۴‬تغییرات آب و هوایی‬
‫تغییرات آب و هوایی مانند گرمایش جهانی تاثیر بسزایی بر کاهش جمعیت و انقراض بسیاری از گونه ها دارد‬
‫چنانکه این تغییرات بر رفتار تولید مثلی‪ ،‬تولید مثل موفق‪ ،‬باروری باال‪ ،‬ایمنی در برابر بیماریها بخصوص‬
‫بیماری های قارچی و باکتریایی و افزایش حساسیت دوزیستان در برابر آالینده های شیمیایی تاثیر می گذارد‪.‬‬
‫‪ )۵‬اشعه ‪UV-B‬‬
‫‪ UV-B‬یکی از انواع اشعه های یو وی است که در ده های اخیر سطح در اتمسفر افزایش یافته و بطور‬
‫مستقیم با کاهش رشد‪ ،‬کاهش و غیر فعال کردن سیستم ایمنی و همچنین در کنار االینده های شیمیایی موجب‬
‫مرگ و کاهش جمعیت این گروه از جانوران شده است‪.‬‬
‫‪ )۶‬آالینده های شیمیایی (آفت کش ها‪ ،‬فلزات سنگین‪ ،‬نیتروژن های حاصل از کود های کشاورزی و …)‬
‫انواع گوناگون آالینده ها بر میزان رشد‪ ،‬باروری‪ ،‬رشد غیر طبیعی و نا هنجاری‪ ،‬ضعف در سیستم ایمنی و یا‬
‫حتی ایجاد افراد دو جنسی گردد‪.‬‬
‫‪)٧‬بیماری ها که به موارد مهم آن در ابتدا بحث اشاره شد‪.‬‬
‫‪)٨‬ناهنجاری ها‬
‫افزایش تغییر شکل ها که بعبارت بهتر می توان آنها را ناهنجاری نامید در جمعیت های طبیعی یکی از عوامل‬
‫مهم کاهش افراد جمعیت است که در سال های اخیر نیز افزایش چشم گیری داشته است و بعنوان یکی از‬
‫مسائل مهم محیط زیستط اخیر بشمار می آید‪.‬‬
‫‪ )۹‬در آخر هم می توان گفت مجموع عوامل یاد شده با یکدیگر می تواند تاثیر بیشتری را بر کاهش و یا‬
‫حتی نابودی جمعیت دوزیستان اعمال نماید‪.‬‬
‫در پایان باید گفت زنگ خطر یک انقراض گسترده در یکی از قدمی ترین گروه های جانوری هم اکنون‬
‫آغاز شده و انسان نیز با بی توجهی خود عاملی مهم در افزایش سرعت این انقراض است‪ .‬باید گفت با از‬
‫بین رفتن دوزیستان با سرعت کنونی یکی از مهمترین کنترل کننده های جمعیت بی مهرگان بخصوص‬
‫حشرات با چالشی جدی روبرو شده و انسان نیز با برهم زدن این تعادل مطمئنا سود نخواهد برد!‬
‫‪ )۹‬در آخر هم می توان گفت مجموع عوامل یاد شده با یکدیگر می تواند تاثیر بیشتری را بر کاهش و یا حتی نابودی جمعیت دوزیستان اعمال نماید‪.‬‬
‫در پایان باید گفت زنگ خطر یک انقراض گسترده در یکی از قدمی ترین گروه های جانوری هم اکنون آغاز شده و انسان نیز با بی توجهی خود عاملی‬
‫مهم در افزایش سرعت این انقراض است‪ .‬باید گفت با از بین رفتن دوزیستان با سرعت کنونی یکی از مهمترین کنترل کننده های جمعیت بی مهرگان‬
‫بخصوص حشرات با چالشی جدی روبرو شده و انسان نیز با برهم زدن این تعادل مطمئنا سود نخواهد برد!‬
‫اما در پایان می توان گفت با کمک روش های زادآوری در اسارت‪ ،‬معرفی مجدد گونه به زیستگاه اصلی و حذف گونه های غیر بومی از زیستگاه از‬
‫راهکار های است که در حفظ و افزایش افراد جمعیت یک گونه می تواند موثر باشد البته باید گفت مهمترین راه حل در کنار تمامی این راه حل ها کاهش‬
‫تخریب محیط زیست و حفظ زیستگاه اصلی است‪.‬‬
‫)گاندو(تمساح پوزه کوتاه ایرانی‬
‫خزندگان از جمله جانوران ارزشمندي هستند كه نقش مهمي را در تعادل چرخه طبیعت به عهده دارند‪ .‬از میان حدود ‪200‬‬
‫گونه خزنده كه در كشورمان شناسایي شده گونه كروكودیل از ارزش خاصي برخوردار است‪.‬‬
‫راسته كروكودیلسانان )‪(Crocodylia‬در ایران تنها داراي یك خانواده به نام كروكودیلیا )‪ (Crocodyliae‬و یك گونه‬
‫تمساح پوزه كوتاه ایراني یا تمساح تاالبي )‪ (Crocodyluc Palustris‬ميباشد ‪.‬اهمیت این گونه منحصر به فرد از آن‬
‫جهت است كه تنها زیستگاه آن محدود به منطقه جنوب شرقي بلوچستان ميشود و چون اهالي محل نام «گاندو» را براي‬
‫این حیوان برگزیدهاند‪ ،‬سازمان حفاظت محیط زیست جهت حراست و مراقبت از زیستگاههاي طبیعي آن‪ ،‬مناطق فوق را‬
‫تحت عنوان «منطقه حفاظت شده گاندو» تحت مدیریت خود دارد‪ .‬وسعت این منطقه بر اساس جدیدترین اطالعات‬
‫ماهوارهاي بالغ بر ‪ 465‬هكتار بوده و داراي رودخانههاي مهمي همچون سرباز‪ ،‬باهوكالت و كالجو ميباشد‪ .‬در این‬
‫روخانهها بركههایي وجود دارد كه هر كدام توسط یك یا چند تمساح اشغال شده و با توجه به موقعیت آن‪ ،‬اسم خاصي دارد ‪.‬‬
‫معروفترین بركههاي موجود در منطقه عبارتاند از‪:‬‬
‫بركه فیروزآباد‪ ،‬بركه آزادي‪ ،‬بركه درگس‪ ،‬بركه كهیر برز‪ ،‬بركه هوت كت‪ ،‬بركه شیرگواز‪ ،‬بركه باهو كالت‪ ،‬بركه پیر‬
‫سهراب‪ ،‬بركه زیر سد پیشین‪ ،‬بركه جنگل‪ ،‬بركه پلنگي و ‪ ...‬و دریاچه سد پیشین‪ .‬بسیاري از گودالهاي آب كه اهالي‬
‫روستایي به نام «هوتك» ميگویند‪ .‬در خالل سالهاي ‪ 77‬تا ‪83‬به دلیل بحرانهاي خشكسالي‪ ،‬خشك شد و منجر به مرگ‬
‫و میر تعدادي از این جانوران ارزشمند گردید به طوري كه مامورین محیط زیست مجبور به زندهگیري و انتقال تعدادي از‬
‫آنها به مكانهاي مناسب شدند‪ .‬بر اساس سرشماري كه در سال ‪ 82‬انجام گردید‪ .‬تعداد كروكودیلهاي ایراني را نزدیك به‬
‫‪ 300‬عدد تخمین زدهاند كه پر تراكمترین بخش‪ ،‬منطقه پیشین و جكيگور بوده كه در دریاچه سد پیشین نزدیك به ‪ 100‬عدد‬
‫مشاهده شده است‪.‬‬
‫به هر حال آنچه كه داراي اهمیت ميباشد آن است كه اتحادیه بینالمللي حفاظت از طبیعت و منابع طبیعي این گونه را به‬
‫لحاظ ارزش و تعداد نادرشان در آخرین طبقهبندي خود در سال ‪ 2005‬جزو گونههاي آسیبپذیر اعالم نموده است‪ .‬البته‬
‫این گونه به جز در جنوب شرقي ایران در كشورهاي نپال‪ ،‬پاكستان‪ ،‬هندوستان‪ ،‬بنگالدش‪ ،‬سریالنكا و احتماالً بخشهایي از‬
‫چین نیز وجود دارد كه بیشترین تعداد آن از شبه قاره هند گزارش شده است‪( .‬شكل ‪).1‬‬
‫زیستگاه طبیعي‬
‫در نواحي رودخانهاي به ویژه در بركههایي كه آب آن عمیقتر باشد‪ .‬تا كنون شواهدي مبني بر زیست‬
‫كروكودیل ایران در آبهاي شور به دست نیامده است‪.‬‬
‫تغذیه‬
‫اغلب شبها به شكار ميپردازد و شبها در اطراف رودخانه به منظور تهیه غذا جستجو ميكند‪ ،‬از‬
‫ماهيها‪ ،‬پرندگان و پستانداران اطراف رودخانه تغذیه ميكند‪ .‬البته گهگاهي به دامها‪ ،‬سگهاي گله و حتي‬
‫انسان نیز گریزي ميزند‪ .‬چند سال پیش كشته شدن یك كودك ‪ 6‬ساله توسط تمساح در ایران گزارش شده‬
‫است و بر خالف جثهاش به غذاي زیادي احتیاج ندارد‪ ،‬شاید در روز به ‪ 500‬گرم گوشت نیز قناعت‬
‫مينماید‪ .‬شكار را بعد از گرفتن به طور كامل با آروارههاي قوي ميفشارد و سپس آن را كامالً به داخل‬
‫آب ميبرد یا این كه آن را در جوار رودخانه یا بركه مخفي ميكند‪.‬‬
‫جفتگیري و زاد و ولد‬
‫تمساح ایراني معموالً بین ‪ 5‬تا ‪10‬سالگي بالغ ميشود‪ ،‬اما تعداد محدودي از آنها به سن بلوغ ميرسند‪.‬‬
‫پرندگان شغالها‪ ،‬روباهها بزرگترین آفات بچههاي تمساح هستند‪ .‬در شروع فصل بارندگي تمساح ماده‬
‫هنگام شب در حاشیه شني رودخانه گودالي به عمق تقریبي نیم متر حفر مينماید و در آن ‪ 20‬تا ‪ 60‬تخم‬
‫ميگذارد و روي آن را با شن ميپوشاند‪ .‬هر تخم در حدود ‪ 5/6‬سانتیمتر طول و ‪ 4‬سانتیمتر عرض دارد‪.‬‬
‫تمساح این حفره را معموالً هم سطح باالترین میزان قابل پیشبیني آب رودخانه حفر ميكند‪ .‬پس از‬
‫تخمگذاري‪ ،‬كروكودیل ماده اغلب اوقات خود را براي حفاظت از تخمها در اطراف این حفره ميگذارند‪.‬‬
‫پس از حدود ‪ 60‬روز كه زمان از تخم بیرون آمدن نوزادان است‪ ،‬مادر براي این كه احتماالً شنهاي‬
‫روي تخمها براي آنها سخت و سنگین نباشد به كمك آنها ميشتابد‪ .‬الزم به توضیح است كه این گونه تنها‬
‫خزنده ایراني است كه تا این اندازه از نوزادان خود مراقبت به عمل ميآورد‪.‬‬
‫ظاهر كلي‬
‫آنها به رنگ زیتوني و با نوارهاي تیره بر روي دمشان ‪.‬توله با طولي برابر ‪ 20‬تا ‪ 25‬سانتیمتر به دنیا ميآید‬
‫و نقاط تیره رنگ در طول دو طرف بدنشان دیده ميشوند‪ .‬در حین رشد به تدریج این عالئم محو ميگردد‪.‬‬
‫كروكودیلهاي مسنتر به رنگ قهوهاي روشن با عالئم تیره پراكندهاي بر بدنشان هستند‪ .‬در آرواره باال ‪19‬‬
‫چهارمین دندان آرواره پایین ‪).‬دندان و در آرواره پایین ‪ 15‬دندان دارند (در مجموع ‪ 68‬عدد ميباشد‬
‫بزرگتر از باقي است‪ ،‬كه در یك حفره در باالي فك جاي ميگیرد‪ .‬ساختمان دندان گاندو براي جویدن مناسب‬
‫نیست‪ ،‬اما شیره گوارشي آنها اسید فراوان دارد كه ميتواند در عرض چند دقیقه هر چیزي را آب نماید‪.‬‬
‫سوراخ چشم او مانند گربه بیضي شكل است و عمودي كه نشاندهنده سازش او با طبیعت یك روكش بيرنگ‬
‫(پلك سوم) جهت زیر آب‪ ،‬و مجهز به دانههي نورافشان جهت شكار در شب‪ .‬در سوراخ بیني ماهیچهاي وجود‬
‫دارد كه آن را در زیر آب محافظت مينماید‪ .‬گوش او به صورت شكاف باریك در عقب چشم واقع شده و‬
‫‪.‬پوستهاي متحرك جهت محافظت از آن در زیر آب دارد‬
‫در قسمت پشت او ‪ 4‬یا ‪ 6‬ردیف صفحه استخواني قرار دارد كه در هر ردیف بین ‪ 16‬تا ‪ 18‬استخوان صفحه‬
‫غضروفي و محكمي را ایجاد نمودهاند و همچون زرهي (پشت او را از شانه تا كمر) ميپوشانند‪ .‬قسمت زیرینه‬
‫‪.‬تمساح‪ ،‬پوشیده از فلسهاي غضروفي ریز هستند‬
‫در حدود نیمي از كل بدن كروكودیل را دم قوي این حیوان تشكیل ميدهد‪ .‬دم مانند سكان كشتي پهن و انتهاي‬
‫آن را صفحات دندانهدار استخواني فرا گرفته است (‪ 33‬قطعه) همچنین زاییدهاي نیز در جلوي آن قرار دارد كه‬
‫به جلو بردن او در آب كمك ميكند‪ .‬دست و پا بسیار كوتاه است‪ 5 .‬انگشت در هر دست و ‪ 4‬انگشت در هر پا‬
‫كه با پرده نازكي نیز پوشیده شده است‪ .‬تمساح پوزه كوتاه ایراني از نظر اندازه و قد یك تمساح با جثه متوسط‬
‫است‪ .‬این كروكودیل ميتواند با طول ‪ 4‬متر نیز رشد كند اما در محل‪ ،‬تمساحهاي ‪ 3‬متري نیز ندرتا ً ممكن‬
‫است دیده شوند‪ .‬بزرگترین گاندو كه تا كنون مشاهده شده حدود ‪ 6/3‬متر بوده است و در منطقهاي به نام كافه‬
‫‪.‬یوسف در نزدیكي گرم بیت دیده شده‬
‫ایران سرزمیني است پهناور‪ ،‬با آب و هواي گوناگون و طبیعتي پربار‪،‬كه هنوز گوشه و كنارههاي آن ناشناخته‬
‫باقي مانده است‪ .‬جنوب شرقيترین ناحیه ایران‪ ،‬حد فاصل بین ایرانشهر و چابهار‪ ،‬در این منطقه درجه‬
‫حرارت در فصل تابستان به ‪ 45‬درجه سانتیگراد ميرسد ‪.‬باهوكالت‪ ،‬منطقهاي كه طبیعت بكر و زیباي آن‬
‫تقریبا ناشناخته باقي مانده است‪ ،‬اغلب بارندگيها به صورت مقطعي و سیل آساست‪ .‬به همین سبب در سراسر‬
‫رودخانهها باهوكالت‪ ،‬بركههایي ایجاد ميشود كه بستر مناسبي‪ ،‬پر از زیستگونههاي مختلف جانوري‪ ،‬از‬
‫جمله پستانداران‪ ،‬دوزیستان و خزندگان ميباشد‪ .‬به سراغ یكي از جذابترین و مخوفترین جانوران این منطقه‬
‫ميرویم‪ .‬كروكدیل پوزه كوتاه باتالقهاي با نام انگلیسي مگر )‪(Mager‬و نام علمي كروكدیلیوس پاستریس كه‬
‫در اصطالح بومیان منطقه گاندو نامیده ميشود‪ .‬گاندو كوروكدیلي است كه با جثهاي متوسط و بزرگ‪ ،‬با پوزه‬
‫پهن و كوتاه این جانور داراي قدرت سازش پذیري بسیار باال بوده و دامنه وسیعي از بركههاي آب شیرین‬
‫رودخانههاي سرباز‪ ،‬باجو و باهوكالت‪ ،‬از جمله زیستگاههاي این جانور به شمار ميرود‪ .‬حداكثر طول آن به‬
‫‪ 4‬متر ميرسد كه نیمي از طول متعلق به دم این جانور ميباشد‪ .‬دم در قاعده بسیار تنومند و سترگ و درانتها‬
‫فشرده و باریك است و این شكل خاص آنها را به شناگراني ماهر و كارآمد تبدیل كرده است‪ .‬مجموع دندانها به‬
‫‪ 66‬تا ‪ 68‬عدد بالغ ميگردد‪ ،‬كه دو دندان تك پائین بزرگتر بوده و هنگام بسته شدن دهان از سوراخهاي تك‬
‫باال بیرون ميآید‪ .‬ساختمان دندانها به شكلي است كه در زیر هر دندان یك دندان كوچك دیگر قرار دارد و در‬
‫صورت شكستن دندان باالیي جایگزین آن ميشود‪ .‬شكل ظاهري آروارهها به نحوي است كه جانور قادر به‬
‫جویدن غذا نميباشد و شكارهاي كوچك را بلعیده و شكارهاي بزرگ را تكه تكه ميكند پاهاي جلویي معموال‬
‫ضعیف و پاهاي عقبي قدرتمند و در اصل براي حركت بر روي خشكي به كار گرفته ميشود‪ .‬پاها هنگام شنا‬
‫در امتداد بدن جمع ميشود و دخالت چنداني در شنا ندارد‪ .‬چشم در این گونه عمودي و بیضوي شكل ميباشد‬
‫كه نوعي تطابق براي فعالیتهاي شبانه جانور به حساب ميآید‪ .‬هنگام شنا پلك سوم كه همانند پردهاي شفاف كه‬
‫مانع از دید جانور نميشود سطح چشم را در داخل آب ميپوشاند و از آن حفاظت ميكند‪.‬‬
‫موقعیت و نحوه قرار گرفتن چشمها و همچنین سوراخهاي بیني و گوشها روي سر طوري است كه حتي وقتي تمام بدن زیر‬
‫آب قرار ميگیرد كوروكدیل ميتواند هر سه اعضاي بویایي‪ ،‬شنوایي و بینایي را خارج از آب نگهدارد ‪.‬بدون اینكه سایر‬
‫بخشهاي بدن قابل رویت باشد‪ .‬نوع تغذیه گاندو‪ ،‬بستگي به منابع غذایي قابل دسترس دارد‪ .‬غذا و شكار مورد نظر‪ ،‬همراه با‬
‫رشد كوروكدیل تغییر ميكند‪ .‬انواع بزرگتر از تنوع غذایي بیشتري برخوردار هستند‪ .‬با خنكتر شدن و تاریك شدن هوا این‬
‫جانور از آب بیرون آمده و مشغول گشت و گذار در منطقه براي یافتن غذا ميشود ‪.‬راهپیمایي در بستر بركه یا رودخانه از‬
‫رفتارهاي روزمره این جانور درنده ميباشد كه به نظر ميرسد این امر فعالیتي در جهت یافتن غذا باشد‪ .‬در منطقه باهوكالت‬
‫شكار سگهاي ولگرد و احشام اهالي و روستاییان اطراف بركه توسط گاندو بسیار معمول بوده و این امر مهمترین موردي‬
‫است كه اهالي محل نسبت به آن معترض ميباشند‪ .‬در منطقه حفاظت شده گاندو به ندرت حملهاي از سوي گاندو به روستاییان‬
‫دیده شده است كه قابل اغماض ميباشد‪ .‬در كل وجود گاندو در بركهها تهدیدي براي اهالي و بومیان ساكن منطقه نميباشد‪.‬‬
‫بومیان منطقه به لحاظ اعتقادات خاصي كه دارند از آسیب رساندن به كروكدیلها خودداري ميكنند‪ .‬ولي در عین حال از‬
‫بركهها جهت آبیاري باغ و زمینهاي كشاورزي استفاده ميكنند‪،‬كه این امر موجب پایین آمدن آب بركهها و خشك شدن آنها و‬
‫در نهایت‪ ،‬تخریب زیستگاهاي گاندو ميشود به ناچار این جانور‪ ،‬مجبور به ترك محل زیست خود و مهاجرت به منطقهاي‬
‫دیگر ميشود‪ .‬این جانور با استفاده از حس بویایي قوي خود ميتواند مسیر بركه بعدي خود را از فاصلهاي چند كیلومتري‬
‫تشخیص دهد‪ .‬در این میان برخي از آنان به ناچار به چاله آبهایي پناه ميبرند كه بیرون آمدن از آن غیر ممكن است‪ .‬حالت‬
‫شناگري در روي آب حالتي است كه معموال به چشم ميخورد و جانور در حالي كه كل سطح باالي بدن آن تا انتهاي دم در‬
‫بیرون از آب است اقدام به شنا در روي آب در طول و عرض بركه یا رودخانه ميكند‪ .‬در ساعات نامناسب روز‪ ،‬خواه گرماي‬
‫زیاد و یا باد وقت خنكي هوا گاندو معموال در داخل آب بوده و بدین ترتیب از شرایط غیردلخواه رهایي ميیابد‪ .‬در همه‬
‫گونهها‪ ،‬لقاح داخلي بوده و تخمگذار هستند و حس تولیدمثل از اواخر اسفندماه شروع شده و تا اواخر تیرماه ادامه ميیابد‪ .‬گاندو‬
‫همانند بسیاري از خویشاوندان خود بسیار كند به نظر ميرسد ولي هنگام شنا و شكار بسیار سریع و چاالك عمل ميكن‪.‬‬
‫كروكدیلها همگي گوشتخوار بوده و هر نوع جانداري را كه قادر باشد ميخورند‪ .‬آنها همچنین به پرندگان و پستانداران كه‬
‫وارد زیستگاه آنها ميشوند‪ ،‬عكسالعمل نشان ميدهند‪ .‬گاندو در آخرین طبقهبندي صورت گرفته جز گونههاي آسیبپذیر لحاظ‬
‫گردیده است‪ .‬عوامل تهدیدكننده جهاني این گونه‪ ،‬شكار بیش از حد و غیرقانوني و تخریب زیستگاهها ميباشد‪ .‬در این میان‬
‫تخریب زیستگاه به دلیل خشكسالي مهمترین و تاثیرگذارترین عامل خطر انقراض محسوب ميشود‪ .‬این امر باعث سختتر‬
‫شدن شرایط زندگي كوروكدیلها و از بین رفتن منابع غذایي و پناهگاهها شده است‪ .‬اگر این بيتوجهي همچنان ادامه یابد‪ ،‬دیري‬
‫نميپاید كه در آیندهاي نه چندان دور از گاندو جز نام آن باقي نماند‪.‬‬
‫برگزاری نمایشگاه خزندگان و دوزیستان‪ /‬بی توجهی به نمایشگاههای علوم پایه‬
‫خرم آباد ‪ -‬خبرگزاری مهر‪ :‬راه اندازی نمایشگاه تخصصی خزندگان و دوزیستان در استان‬
‫لرستان و در شهر نورآباد به همت تنها مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده ‪ -‬دوزیست شناسی‬
‫خاورمیانه فرصت جالبی برای بازدید از یک نمایشگاه منحصر به فرد و جالب بود‪.‬‬
‫به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد‪ ،‬شاید بازدید از نمایشگاهی که در آن تنها به عکس‬
‫خزندگان و دوزیستان برخورد می کنیم و مجالی برای دیدن برخی از جانوران در شیشه های‬
‫در بسته است کمی برایمان نچسب باشد ولی این نمایشگاه نیز محلی برای دیدن بخشی از‬
‫خلقت بی نظیر خداوند است‪.‬‬
‫اولین نمایشگاه تخصصی خزندگان و دوزیستان که شاید در نوع خود با وجود فضای محدود‬
‫اولین اقدام در این حوزه در کشور می باشد می تواند دیدگاه ما را نسبت به علوم پایه به ویژه‬
‫زیست جانوری تا حدودی تغییر دهد و این خود دستاورد کمی نیست‪.‬‬
‫اینجا پر از عکس مارهای مختلف‪ ،‬قورباغه ها‪ ،‬تمساح و سوسمار و سمندر و ‪...‬است که‬
‫متاسفانه به جز قشر دانشگاهی و برخی مسئوالن از این نمایشگاه استقبال چندانی از سوی‬
‫مردم صورت نگرفت که این امر را می توان نشات گرفته از احساس غیرواقعی که در این‬
‫زمینه از سوی مردم وجود دارد‪ ،‬دانست‪.‬‬
‫ایران با دارا بودن گونه های منحصر به فرد از خزندگان و دوزیستان یکی از مراکز مهم در این حوزه‬
‫محسوب می شود و شاید بد نیست با دیدار از اینگونه نمایشگاههای تخصصی با برخی داشته هایمان در‬
‫زمینه زیست جانوری آشنایی بیشتری پیدا کنیم‪.‬‬
‫وجود نمایشگاههای متعدد در این زمینه در کشورهای مختلف دنیا و حتی موزه های منحصر برای‬
‫دوزیستان و خزندگان شاید چیزی است که در کشور ما کمتر به آن توجه شده است و شاید عدم اقبال و‬
‫عالقمندی مردم از اینگونه نمایشگاهها را باید در این امر جستجو کرد‪.‬‬
‫به هر حال بازدید از اولین نمایشگاه خزنده و دوزیست شناسی هر چند موجب تاسفمان از محدودیت فضای‬
‫در نظر گرفته شده برای این امر و بی توجهی مسئوالن در این حوزه شد ولی تجربه ای بود که واقعا ارزش‬
‫پرداختن داشت‪.‬‬
‫ارائه عکسهای خزندگان ‪ 15‬استان کشور‪/‬حضور خزندگان ‪ 4‬کشور خارجی در نمایشگاه!‬
‫مسئول مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده‪-‬دوزیست شناسی در این زمینه به خبرنگار مهر در خرم آباد گفت‪ :‬در‬
‫این نمایشگاه تصاویری از خزندگان و دوزیستان ‪ 15‬استان کشور و ‪ 4‬کشور خارجی به نمایش گذاشته شده‬
‫است‪.‬‬
‫فرهنگ ترکی با بیان اینکه این نمایشگاه نمایشی از نتایج تحقیقات "مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده ‪-‬‬
‫دوزیست شناسی" است‪ ،‬یادآور شد‪ :‬نمایشگاه یاد شده دارای پنج قسمت تصاویر‪ ،‬موزه‪ ،‬نمونه های زنده‪،‬‬
‫مقاالت و تجهیزات است‪.‬‬
‫نمایی از نمایشگاه تخصصی خزندگان و دوزیستان‬
‫وی با اشاره به اینکه در این نمایشگاه تصاویر بسیار زیادی از طبیعت ایران و گونه های مختلف‬
‫جانوری خزنده و دوزیست که در حال زیست می باشند ارائه شده است‪ ،‬افزود‪ :‬در بخش موزه‬
‫که شامل دو قسمت خارجی و داخلی می باشد نیز نمونه هایی از گونه های خزنده گان و‬
‫دوزیستان فالت ایران به ویژه ‪ 15‬استان کشور و نمونه هایی از خزندگان و دوزیستان ‪ 4‬کشور‬
‫خارجی ترکیه‪ ،‬عراق‪ ،‬افغانستان و پاکستان نمایش داده شده است‪.‬‬
‫مسئول مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده ‪ -‬دوزیست شناسی با بیان اینکه در بخش مقاالت‬
‫برخی از نتایج تحقیقات که در سطوح جهانی به چاپ رسیده اند را به نمایش گذاشته شده‬
‫است‪ ،‬ادامه داد‪ :‬همچنین در بخش نمونه های زنده نیز تعدادی از گونه های خزنده و دوزیست‬
‫به صورت زنده در نمایشگاه قرار داده شده است‪.‬‬
‫ترکی با اشاره به نمایش تجهیزات مورد استفاده در بررسیهای تحقیقاتی این حوزه‪ ،‬عنوان کرد‪:‬‬
‫متاسفانه این بخش به دلیل حمایت نشدن از طرف هیچ سازمان دولتی و یا خصوصی ضعیف‬
‫می باشد‪.‬‬
‫وی با انتقاد از عدم همکاری دستگاهها برای برگزاری این نمایشگاه‪ ،‬گفت‪ :‬روند برگزاری اینگونه‬
‫نمایشگاهها در کشورهای دنیا با نمایشگاه دایر شده در لرستان به طور کامل متفاوت است که‬
‫این امر نیازمند توجه جدی محیط زیست است‪.‬‬
‫مهمترین نمایشگاه تخصصی دوزیستان کشور‪/‬نمایش ‪ 500‬قطعه عکس خزندگان‬
‫دنیا‬
‫وی این نمایشگاه را مهمترین نمایشگاه تخصصی خزندگان و دوزیستان کشور نامید که تا کنون‬
‫برای عموم به نمایش گذاشته شده است و بیان داشت‪ :‬در این نمایشگاه بیش از ‪ 80‬گونه‬
‫خزنده و دوزیست فالت ایران در یک نمایشگاه ارائه شده است که این یکی از ویژگیهای منحصر‬
‫به فرد نمایشگاه است‪.‬‬
‫نمونه عکسهای نمایش داده شده در نمایشگاه‬
‫ترکی با اشاره به نمایش نیمی از مارهای ایران در این نمایشگاه‪ ،‬خاطر نشان کرد‪ :‬ارائه بیش از ‪ 500‬قطعه‬
‫تصاویر از خزندگان و دوزیستان فالت ایران به همراه زیستگاه های آنان و ارائه نمونه هایی از گونه های‬
‫منحصر به فرد فالت ایران از جمله ویژگیهای کم نظیر در این نمایشگاه است‪.‬‬
‫مسئول مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده‪-‬دوزیست شناسی با تشریح اهداف برپایی این نمایشگاه‪ ،‬یادآور شد‪:‬‬
‫نمایش تنوع زیستی خزندگان و دوزیستان فالت ایران‪ ،‬ارائه نمونه هایی از گونه های خارج از ایران و نمایش‬
‫تصاویری زیبا و دیدنی و بکر از نقاط مختلف کشور از جمله اهداف این نمایشگاه است‪.‬‬
‫ترکی ایجاد انگیزه در بین جوانان‪ ،‬دانش پژوهان‪ ،‬دانشجویان و دیگر اقشار وابسته و یا غیر وابسته به زیست‬
‫شناسی را از دیگر اهداف برگزاری این نمایشگاه خواند‪ ،‬ادامه داد‪ :‬یکی از مهم ترین اهداف دایر کردن این‬
‫نمایشگاه تحریک ادارات و سازمان های دولتی برای برپایی نمایشگاه هایی در زمینه های تخصصی که کمتر‬
‫مورد توجه قرار می گیرد می باشد‪.‬‬
‫انتقاد از عدم توجه به برگزاری نمایشگاههای تخصصی در حوزه علوم پایه‬
‫مسئول مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده‪-‬دوزیست شناسی با بیان اینکه متاسفانه در کشور ما کمتر به حوزه‬
‫نمایشگاههای تخصصی در زمینه علوم پایه پرداخته می شود‪ ،‬افزود‪ :‬اگر هم در این زمینه قرار به برگزاری‬
‫نمایشگاه باشد این امر تنها منحصر به محیط های دانشگاهی است و برای بازدید عموم تقریبا چنین کاری انجام‬
‫نشده است‬
‫ترکی با اشاره به برخی نمایشگاههای که در برخی موارد برای نمایش مارهای سمی برگزار می شود‪ ،‬گفت‪:‬‬
‫اینگونه نمایشگاهها بسیار غیر علمی است در صورتیکه اگر متولیان در این زمینه سرمایه گذاری کنند می‬
‫توان این کار را به صورت کامال علمی انجام داد‪.‬‬
‫وی نقش نخبگان و صاحب نظران این حوزه را کلیدی می داند و معتقد است که باید برای برگزاری‬
‫نمایشگاههای تخصصی دانشمندان و فعاالن عرصه علوم طبیعی و پایه وارد عرصه شوند و سازمانها به ویژه‬
‫محیط زیست نقش حمایت کننده را داشته باشد‪.‬‬
‫‪.‬‬
‫ترکی با تاکید بر اینکه برگزاری اینگونه نمایشگاههای در کشور های مختلف دنیا حالت سیستمیک و کامال‬
‫برنامه ریزی شده دارد‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬در بسیاری از کشورهای دنیا کل طرح ها و پروژه ها و گونه های‬
‫اندمیک در قالب موزه به مردم ارائه می شود‪.‬‬
‫خال موزه دوزیستان و خزندگان‪/‬مطرح شدن مرکز تحقیقات ایران در دنیا‬
‫مسئول مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده‪-‬دوزیست شناسی با اشاره به خال موجود در زمینه موزه دوزیستان و‬
‫خزندگان در کشور‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬به اعتقاد من دوزیستان و خزندگان ایرانی این قابلیت را دارند که به صورت‬
‫مجزا برای راه اندازی موزه برای آنها اقدام شود‪.‬‬
‫نمونه عکسهای نمایش داده شده در نمایشگاه‬
‫ترکی با انتقاد از اینکه در حال حاضر مراکز تخصصی برای استفاده متخصصان در حوزه خزندگان و‬
‫دوزیستان خیلی محدود است‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬این در حالی است که در سالهای اخیر برخی گونه های منحصر به‬
‫فرد در این حوزه توسط متخصصان ایرانی کشف شده که مختص به ایران است‪.‬‬
‫وی با انتقاد از عدم حمایت های دولتی در این حوزه‪ ،‬افزود‪ :‬تمامی دستاورد های مرکز تحقیقات اکولوژی و‬
‫خزنده‪-‬دوزیست شناسی که برخی از آنها در این نمایشگاه ارائه شده است بدون حمایت دولت انجام شده است‪.‬‬
‫مسئول تنها مرکز تحقیقات اکولوژی و خزنده‪ -‬دوزیست شناسی خاورمیانه از همکاری اداره ارشاد شهرستان‬
‫دلفان برای برگزاری این نمایشگاه قدردانی کرد و گفت‪ :‬تنها افتخار این مرکز این است که بدون حمایت هیچ‬
‫سازمان دولتی و یا خصوصی توانسته است خود را در سطح جهانی مطرح کند و به جایگاهی دست یابد که‬
‫دانشگاه های خارج از کشور نمونه های جانوری خود را برای مطالعات به این مرکز می فرستند‪.‬‬
‫ترکی ادامه داد‪ :‬آنچه در این زمینه قابل تامل است این است که بسیاری از اساتید "داخلی" برای رسیدن به‬
‫نتیجه تحقیق خود نمونه های جانوری را به خارج از کشور می فرستند در حالیکه ما در این مرکز به توانایی‬
‫دست یافته ایم که محققان کشورهای خارجی دستاورهای علمی خود را برای ارائه در سطح جهانی برای این‬
‫مرکز ارسال می کنند‪.‬‬
‫به هر حال شاید بازدید از این نمایشگاه جالب و منحصر به فرد تجربه نخستین در این حوزه بود ولی استمرار‬
‫برگزاری این نمایشگاهها می تواند زمینه ساز آشنایی بیشتر مردم با محیط زیست به ویژه گونه های منحصر به‬
‫فرد ایرانی باشد‪.‬‬
‫وال ها‪ ،‬دلفین ها‪ ،‬و شیرهای دریایی اعضای مهمی از جانوران دریایی و متعلق به گروه بزرگی از حیوانات‬
‫موسوم به پستانداران هستند؛ همین گونه اند سمورها و سگ های آبی که در زیستگاه های خود در آب های‬
‫شیرین به سر می برند‪ .‬تنوع عظیمی از انواع مختلف پستانداران‪ ،‬زیر زمین‪ ،‬روی زمین‪ ،‬باالی درختان و‬
‫دیگر نقاط زندگی می کنند‪ .‬پستانداران شب پروازحتی عرصه آسمان ها را نیز در بر گرفته اند‪ .‬در تمام این‬
‫گونه ها‪ ،‬پستانداران تنوع خیره کننده ای از روش های تغذیه از خود نشان می دهند‪ :‬برخی تنها گیاه می خورند‬
‫و شماری از بی مهره گان کوچک تغذیه می کنند ‪.‬برخی‪ ،‬دیگر مهره داران همچون پستانداران را کشته‪ ،‬می‬
‫خورند در حالیکه برخی تقریبا "همه چیز می خورند‪ .‬برای فهم بیشتر‪ ،‬ابتدا الزم است بدانیم که یک پستاندار‬
‫چیست‪ ،‬ساختار بدنی آن چگونه است‪ ،‬اندام های آن چگونه عمل می کند و چگونه رفتار می کند ‪.‬‬
‫نهنگ کوهان دار ‪/ Humpback Whale / Megaptera novaeangliae‬‬
‫واژه پستاندار مفوم مهمی را بیان می کند و از همین روی‪ ،‬حیوانات این رده‪ ،‬از دیگر حیوانات متمایز می‬
‫شوند‪ .‬کلمه پستاندار ‪ mammal‬از کلمه التین ‪ mamma‬به معنای " پستان " مشتق شده است‪ .‬هر پستاندار‬
‫ماده‪ ،‬غدد ویژه ای دارد که از آنها شیر می تراود‪ .‬به استثنای برخی گونه های پستانداران اولیه‪ ،‬همه‬
‫پستانداران‪ ،‬زنده زا ‪ viviparous‬هستند؛ یعنی نوزاد خود را زنده به دنیا می آورند‪ .‬آنگاه نوزادان تا زمانی‬
‫که به رشد کافی برسند و خود غذا به دست آورند‪ ،‬از شیر مادر تغذیه می کنند ‪.‬‬
‫کایوت ‪/ Coyote / Canis latrans‬‬
‫از دیگر مشخصه های پستانداران‪ ،‬مغز آنهاست که از تکامل باالیی برخوردار است؛ به ویژه بخش مخ پیشین‬
‫‪cerebrum‬که کنترل کننده حافظه و یادگیری است‪ .‬مغز پستانداران این توانایی را دارد که نوزادان‪ ،‬تجربه‬
‫بزرگترها را فراگیرند ‪.‬از آنجا که نوزاد برای تغذیه به مادر وابسته است‪ ،‬زمانی هم صرف یادگیری این کار‬
‫می شود‪ .‬همین ویژگی به نوبه خود‪ ،‬پدید آورنده مرتبه ای از سازگاری رفتاری است که در دیگر گروه های‬
‫جانوری سابقه ندارد ‪.‬‬
‫یوزپلنگ ‪/ Cheetah / Acinonyx jubatus‬‬
‫هنگامی که می گوییم پستانداران موجوداتی خون گرم هستند‪ ،‬به این معنا نیست که دمای بدن همواره از دمای‬
‫محیط گرم تر است؛ در واقع در مناطق گرمسیر حتی عکس این امر صادق است‪ .‬حیوانات خون گرم‪،‬‬
‫دستگاهی برای تنظیم دمای داخل بدنشان دارند که به گونه ای فیزیولوژیک‪ ،‬دما را ثابت نگه می دارد‪ .‬این‬
‫ثابت نگه داشته شدن دما برای عملکرد بدن در شرایط اقلیمی گوناگون‪ ،‬مطلوب است‪ .‬این فرایند مستلزم میزان‬
‫باالیی از سوخت و ساز در بدن آنهاست و بسیاری از خصوصیات پستانداران به حفظ آن بستگی دارد ‪.‬‬
‫غذا برای تبدیل شدن به انرژی‪ ،‬باید با اکسیژن‬
‫درآمیزد یا اکسید شود‪ .‬بر خالف حیوانات خون سرد‬
‫که دمای بدنشان بسته به دمای محیط است‪،‬‬
‫پستانداران برای گرم کردن خود‪ ،‬باید حرارت زیادی‬
‫تولید کنند و از این رو‪ ،‬نیاز به اکسیژن فراوانی‬
‫دارند‪ .‬پستانداران برخالف دیگر گروه های جانوری‪،‬‬
‫مجهز به شش هایی قوی هستند و برای تنفس‪ ،‬از‬
‫عضله ای موسوم به دیافراگم برخوردارند که حجم‬
‫زیادی از هوا را به درون بدن می مکد و دی اکسید‬
‫کربن زاید را خارج می کند ‪.‬‬
‫خفاش بال زرد ‪/ Yellow-winged bat / Lavia frons‬‬
/ Jaguar / Panthera onca ‫جاگوار‬
‫دستگاه گردش خون پستانداران نیز کارایی باالیی دارد‪ .‬گلبول های قرمز پستانداران در مقایسه با دیگر‬
‫حیوانات – به استثنای پرندگان – می تواند اکسیژن بیشتری را جابجا کند ‪.‬قلب پستانداران دستگاه پیچیده ای‬
‫است که مانع از درآمیختن خون های اکسیژن دار با خون های بدون اکسیژن می شود؛ از این رو دستگاه‬
‫گردش خون شان دو سویه است ‪.‬‬
‫کینکاجو ‪/ kinkajou / Potos‬‬
‫‪flavus‬‬
‫پستانداران برای حفظ انرژی گرمایی از چند ویژگی برخوردارند‪ .‬بسیاری از آنها دارای مو هستند که با نگه‬
‫داشتن هوا کار عایق بندی را انجام می دهد‪ .‬اما پستانداران آبزی‪ ،‬مانند دلفین ها و وال ها‪ ،‬در عوض الیه‬
‫ضخیمی از چربی در اطراف بدن دارند‪ .‬مو همچنین در بدن پستانداران نقش دفاعی و المسه ای ایفا می کند‪.‬‬
‫موی خارپشت ها به تیغ تبدیل می شود و موی گورکن ها گاهی به دندانه های استخوانی یا فلس تبدیل می شود‪.‬‬
‫خارپشت پوزه کوتاه ‪/ Short-beaked‬‬
‫‪Echidna / Tachyglossus aculeatus‬‬
‫بیشتر پستانداران برای حفاظت در برابر گرمای‬
‫زیاد‪ ،‬نفس نفس می زنند و این کار را عمدتا "با‬
‫خارج کردن گرمای زیاد از طریق شش ها انجام می‬
‫دهند‪ .‬برخی از پستانداران گرما را با تعرق دفع می‬
‫کنند ‪.‬‬
‫سیستم استخوان بندی پستانداران بیش از دویست‬
‫استخوان دارد ه نسبت به سیستم استخوان بندی‬
‫دیگر مهره داران‪ ،‬تکامل یافته تر است‪ .‬مثال"‬
‫آرواره زیرین پستانداران مستقیما" به جمجمه‬
‫متصل است‪ ،‬حال آنکه آرواره زیرین دیگر‬
‫مهره داران از طریق استخوان جداگانه ای به‬
‫جمجمه متصل است‪ .‬از دیگر خصوصیات قابل‬
‫توجه استخوان بندی جمجمه‪ ،‬وجود فضای‬
‫گسترده خیشومی است که با استخوان های چین‬
‫خورده و در هم پیچیده‪ ،‬مجال گسترده ای را‬
‫برای تشخیص انواع بوها فراهم آورده است‪.‬‬
‫تقریبا" تمام پستانداران دارای هفت مهره‬
‫‪Vertebra‬در گردنشان هستند ‪.‬‬
‫گرگ خاکستری ‪/ Gray Wolf / Canis lupus‬‬
‫کرگدن سوماترایی ‪/ Sumatran Rhinoceros / Dicerorhinus sumatrensis‬‬
‫استخوان بندی پستانداران از لحاظ کارکرد به استخوان بندی محوری ‪ Axial‬و استخوان بندی پیوستی‬
‫‪Appendicular‬تقسیم می شود‪ .‬استخوان بندی محوری شامل محفظه مغز‪ ،‬ستون فقرات و دنده هاست و‬
‫کار آن در مرحله اول‪ ،‬محافظت از دستگاه اعصاب مرکزی است‪ .‬استخوان بندی پیوستی شامل اندام ها و‬
‫چندین کمر بند ‪girdles‬است‪ .‬شکل رشد استخوانی پستانداران از دیگر عوامل متمایز کننده آنهاست‪.‬‬
‫استخوان های بلند پستانداران هم از وسط و هم از دو سو رشد می کند‪ .‬در مهره داران فرو تر‪ ،‬رشد‬
‫استخوانی تنها از وسط استخوان صورت می گیرد ‪.‬‬
‫پلنگ ابری ‪/ Clouded‬‬
‫‪Leopard / Neofelis‬‬
‫‪nebulosa‬‬
‫همه پستانداران از طریق آمیزش جنسی‪ ،‬تولید مثل می کنند و تخمک ماده به روش داخلی‪ ،‬بارور می شود‪ .‬پس‬
‫از باروری نوبت رشد جنین است که بر این اساس پستانداران به سه دسته تقسیم می شوند ‪:‬‬
‫پستانداران تخم گذار اولیه که جزء زیر رده پروتوتریا ‪ Prototheria‬هستند‪ ،‬نشان از تبار خزندگان خود‬
‫دارند‪ .‬پالتی پوس و اکیدنا ( یا مورچه خوار تیغ دار ) تنها گونه هایی هستند که باقی مانده اند‪ .‬مانند خزندگان‬
‫تخم می گذارند و برخالف پستانداران‪ ،‬زنده زا نیستند‪ .‬نوزاد پس از آنکه سر از تخم درآور‪ ،‬از روزنه های‬
‫سطح سینه مادر که اثری از پستان در آن نیست‪ ،‬شیر می مکد ‪.‬‬
‫مورچه خوار فلس دار غول پیکر ‪/ Giant‬‬
‫‪Pangolin / Manis gigantea‬‬
‫در زیر رده تریا ‪ ، Theria‬پستانداران کیسه دار‪ ،‬نوزادان زنده اما نارس خود را درون کیسه حمل می کنند‪.‬‬
‫این جاست که نوزادان باید پس از تولد‪ ،‬چند ماه را درون آن و متصل به نوک پستان مادر سپری کنند‪ .‬آنها نیز‬
‫مثل جنین از ماده ای که به دور تخم شکل می گیرد‪ ،‬تغذیه می کنند‪ .‬از آنجا که جنین نمی تواند مدت زیادی‬
‫دوام بیاورد‪ ،‬نوزاد کیسه داران پس از دوره کوتاه بارداری که حدودا" ‪ 6‬هفته است‪ ،‬متولد می شود‪ .‬پس از‬
‫تولد نزدیک به شش ماه درون کیسه می ماند و از شیر مادر تغذیه می کند‪ .‬برخی از کیسه داران عبارتند از‪:‬‬
‫کانگورو‪ ،‬واالبی ‪ ،‬وام بت‪ ،‬کواال‪ ،‬شیطان تاسمانی‪ ،‬اپاسم و جز اینها ‪... .‬‬
‫پاسم دم برسی معمولی ‪/ Common Brushtail Possum / Trichosurus vulpecula‬‬
‫جنین برخی از کیسه داران و جنین تمام پستانداران عالی تر که زیر رده یوتریا ‪ Eutheria‬هستند‪ ،‬از بدن‬
‫مادر و با اندامی که آن را به دیواره رحم متصل می کند‪ ،‬یعنی جفت ‪ ، placenta‬تغذیه می کند‪ .‬شاید‬
‫بزرگترین وجه امتیاز پستانداران حقیقی بر انواع اولیه آن‪ ،‬همین نوع مراقبت از نوزادان است‪ .‬جنین در حالی‬
‫که با یک صافی ویژه مرتبط است‪ ،‬در شکم مادر مراحل رشد را پشت سر می گذارد ‪.‬از طریق همین صافی‬
‫است که خون مادر و غذا به جنین می رسد‪ .‬برخی از نوزادان جنینی‪ ،‬از چنان رشد و تکاملی برخوردارند که‬
‫تقریبا" به محض تولد می توانند شروع به دویدن کنند‪ .‬بچه گوزن‪ ،‬گوساله‪ ،‬کره اسب و بچه خرگوش صحرایی‬
‫نمونه هایی از این دست هستند ‪.‬پستانداران جنینی‪ ،‬از موش حشره خوار کوچک گرفته تا وال غول پیکر‪،‬‬
‫حوزه وسیعی از جانوران را تشکیل می دهند‪ .‬هم اکنون نزدیک به ‪ 4000‬گونه مختلف از پستانداران شامل‬
‫حدودا" ‪ 20‬راسته و ‪ 120‬خانواده بر زمین زندگی می کنند ‪.‬‬
‫كلون سازى چیست؟‬
‫مراد از كلون سازى به وجود آوردن موجوودات اسوت كوه از نظور ژنتیكو مشوابه یكدیگرنود‪ .‬از دو طریوق ایجواد چنوین نمونوه اى‬
‫امكان پذیر است‪ :‬تقسیم جنین یا انتقال هسته سلول ‪ .‬در تقسیم جنین ‪ ،‬جنین در مراحل اولیه رشد خوود بوه دو یوا بویش از دو قسومت‬
‫تقسیم شده و هر قسمت تبدیل به یك موجود مسوتقل مو شوود‪ .‬هور تكوه از جنوین قابلیوت آن را دارد كوه بوه یوك بالستوسیسوت و از آن‬
‫طریق به یك جنین كامل تبدیل شود‪ .‬از همین طریق است كه دوقلوهاى تك تخم به وجوود مو آینود كوه از نظور ژنتیكو بوا یكودیگر‬
‫تفاوت ندارند‪ .‬كلون سازى از طریق تقسیم جنین در حیوانات نظیر گوسوفند‪ ،‬مووش و میموون صوورت گرفتوه اسوت‪ .‬از هموین شویوه‬
‫در انسان تا قبل از مرحله اتصال جنین به دیواره رحم استفاده شده است‪ .‬اخیراً انجمن پزشك تولیدمثل آمریكا اعالم كرده اسوت كوه‬
‫كلون سازى انسوان از طریوق تقسویم جنینو یوك روش پزشوك اسوت كوه مو بایسوت تحوت كنتورل اخالقو قورار گیورد چورا كوه تعوداد‬
‫بالستوسیست هاى قابل النه گزین در برخ از شیوه هاى درموان نابوارورى از ایون طریوق افوزایش مو یابود‪ .‬در هور حوال بایود در‬
‫نظر داشت تعداد دفعات كه م توان یك جنین را تقسیم كرد محدود است‪ .‬عوالوه بور ایون در ایون شویوه‪ ،‬موجوود كلوون شوده فقوط یوك‬
‫توده سلول است و هیچ شباهت به موجود بالغ زنده ندارد‪ .‬در شیوه دوم كلوون كوردن یوا انتقوال سولول از ایون محودودیت هوا خبورى‬
‫نیست‪ .‬انتقال هسته سلول (یا دقیق تور انتقوال هسوته سولول هواى غیرزایوا(جسوم ) بوه طوور نظورى شویوه سواده اى اسوت‪ .‬محتویوات‬
‫هسته یك تخمك خارج شده و محتویات هسته یك سلول سوماتیك (سلول بدن یوا غیرجنسو ) بوه جواى آن وارد مو شوود حاصول ایون‬
‫تعویض ایجاد یك زیگوت یا سلول تخم است كه م تواند تبدیل به یك موجود كامل شود ‪.‬چنین زیگوت بازسازى شده اى قابلیوت آن‬
‫را دارد كه از طریق تقسیم سلول به یك بالستوسیست تبدیل شده و پس از آن در دیواره رحوم النوه گزینو كنود‪ .‬اگور انسوان از ایون‬
‫طریق به وجود آید دقیقا ً شبیه به انسان خواهد بود كه صاحب سلول هاى سوماتیك بوده است‪ .‬دو شیوه اساسا ً متفواوت كلوون سوازى‬
‫انسان وجود دارد‪ :‬كلون سازى تولید مثل و كلوون سوازى درموان ‪ .‬بوه وجوود آوردن یوك نووزاد شوبیه بوه موجوود دیگورى كوه وجوود‬
‫دارد موضوع مجادالت اخالق و حقوق متعددى است‪ .‬با وجود این برخ از پزشكان ایون شویوه را بوه عنووان آخورین ابوزار بوراى‬
‫زوج های توصیه م كنند كه به هیچ وسیله دیگر نم توانند صاحب نوزاد شوند‪ .‬هدف از كلون سازى درمان ایجاد سولول هواى‬
‫بنیادى است كه مشابه سلول هاى بنیادى خود بیمار است‪ .‬این سلول هاى بنیادى م توانند بعداً جانشین سلول هاى سوماتیك شده تا‬
‫بیمارى هاى منجر به تخریب سلول را معالجه كنند‪ .‬اعتراضات متعدد علم و اخالق بر هر دو شیوه كلون سازى وجود دارد كوه‬
‫موضوع این نوشته است‪ .‬عالوه بر این اعتراضات اخالق و مذهب دیگرى در مورد كلون سوازى وجوود دارد كوه از حوصوله ایون‬
‫مقاله خارج است ‪.‬‬
‫كلون سازى تولید مثلى‬
‫نخستین مهره دار كلون شده (از طریق انتقال هسته سلول ) یك دوزیست بوده است‪ .‬موفقیت هاى اولیه در‬
‫سال ‪ ١۹۵٢‬صورت گرفت و بعدها معلوم شد كه مواد منتقل شده به هسته تخم پس از تقسیم سلول منته به‪ ،‬به‬
‫وجود آمدن یك موجود كامل م شود‪ .‬در دهه هاى ‪ ٧٠‬و ‪ ٨٠‬میالدى انتقال مواد هسته سلول در پستانداران‬
‫آغاز و در سال ‪ ١۹۹۶‬منجر به كلون سازى اولین پستاندار شد‪ .‬در سال ‪ ١۹۹٧‬مجله نیچر خبر به دنیا آمدن‬
‫«دال » اولین گوسفند كلون شده را منتشر كرد و بالفاصله مباحثه جهان مربوط به كلون سازى انسان آغاز‬
‫شد‪ .‬تاكنون تجربه بر روى گوسفند‪ ،‬گاو‪ ،‬موش‪ ،‬گربه و خوك به طور موفقیت آمیز صورت گرفته است‪.‬‬
‫تجارب صورت گرفته بر روى این پستانداران نشان م دهد كه نهایتا ً انجام این كار در مورد انسان نیز عمل‬
‫است‪ .‬در هر حال غالب دانشمندان كه كلون سازى پستانداران را تجربه كرده اند در پرتو مشكالت مربوط به‬
‫تكوین تخم كلون شده و همچنین سایر مشكالت مرفولوژیك و فیزیولوژیك با انجام چنین اقدام در مورد انسان‬
‫مخالفند‪ .‬اولین مشكل كه در مورد كلون كردن وجود دارد كارای بسیار پایین این روش است‪ .‬نوعا ً براى هر‬
‫كلون سازى موفقیت آمیز از مرحله انتقال هسته سلول تا وضع حمل به ‪ ١٠٠‬سلول تخم نیاز است به عبارت‬
‫دیگر م بایست ‪ ١٠٠‬بار سلول تخم را تخلیه و هسته سلول سوماتیك را به آن تزریق كرده و سایر مراحل را‬
‫ط كرد تا بتوان یك بار موفق بود‪ .‬بنابراین كارای این روش تنها یك درصد است‪ .‬در میان پستانداران مختلف‬
‫كارای كلون سازى در بهترین شكل خود از سه درصد بیشتر نیست چنانچه كلون كردن انسان نیز داراى این‬
‫معضل باشد م بایست سلول هاى تخم فراوان براى این منظور در نظر گرفت‪ .‬در هر حال باید در نظر‬
‫(لقاح در لوله آزمایش) نیز تعداد قابل توجه سلول تخم مورد نیاز است و ‪IVF‬داشت كه در سایر شیوه هاى‬
‫از آنجا كه در هر بار عمل جراح نم توان بیش از ‪ ١٠‬ال ‪ ١۵‬تخمك را از تخمدان جدا كرد ممكن است‬
‫بیمار چندین بار مورد عمل جراح قرار گیرد‪.‬‬
‫‪.‬‬
‫بنابراین اگر ما بپذیریم كه شیوه هاى ‪ IVF‬براى حاملگ مورد قبولند بحث ناكارآمد بودن كلون سازى انسان‬
‫چندان اعتبارى نخواهد داشت‪ .‬دومین مشكل علم كه در فرآیند كلون سازى انسان وجود دارد فراوان نقص‬
‫عضوهاى تكوین است كه در سایر پستانداران مشاهده شده است‪ .‬اخیراً در كنفرانس آكادم مل علوم آمریكا‬
‫تعمیم اطالعات به دست آمده از كلون سازى پستانداران به انسان مورد بحث قرار گرفته است‪ .‬دانشمندان كه‬
‫در این كنفرانس با كلون سازى انسان مخالفت ورزیدند مدع بودند كه قریب به ‪ ٣٠٠‬درصد پستانداران كه از‬
‫طریق كلون سازى به دنیا آمده اند داراى نقص عضو بوده اند‪ .‬غالب این نقص عضوها از گروه نشانگان‬
‫نوزادان درشت (‪ )LOS‬هستند‪ .‬این دانشمندان معتقدند كه ممكن است انسان كلون شده نیز دچار عوارض‬
‫شود‪ .‬این سندرم مشتمل بر مجموعه عوارض است كه عموما ً شامل بزرگ شدن اعضاى بدن و همچنین‬
‫مشكالت تنفس و گردش خون است‪ .‬به زعم برخ دیگر از دانشمندان هر یك از ‪ ٣٠‬هزار ژن انسان ممكن‬
‫است در فرآیند كلون سازى دچار این مشكالت شده و عوارض سندرم نوزادان درشت را موجب شود‪ .‬از‬
‫طرف دیگر آن دسته از دانشمندان كه موافق كلون سازى انسان هستند معتقدند كه بسیارى از نقص عضو هاى‬
‫مشاهده شده در پستانداران كلون شده ناش از شرایط نامناسب كشت بافت است‪ .‬همین گروه از دانشمندان برآنند‬
‫كه ط ‪ ٢٣‬سال تجربه ‪ IVF‬و سایر تكنیك هاى تولیدمثل شرایط كشت بافت بهبود قابل توجه یافته است‪ .‬این‬
‫گروه از دانشمندان نشان داده اند كه وقوع نقص عضو ‪ LOS‬در پستانداران همبستگ قدرتمندى با حضور‬
‫نوع ژن (‪ )RI2GF‬دارد كه در انسان و سایر انسانریخت ها وجود ندارد‪ .‬شواهد تجرب به دست آمده از‬
‫تجارب ‪ IVF‬در انسان و سایر پستانداران موید این نظریه است‪ .‬عالوه بر این در رزوس كلون شده تاكنون‬
‫هیچ گونه نقص عضوى مشاهده نشده است‪ .‬شواهد به دست آمده نشان م دهد كه احتماالً انسان و سایر‬
‫انسانریخت ها در مقایسه با سایر پستانداران شانس براى مبتال شدن به نشانگان ‪ LOS‬خواهند داشت‪ .‬نسبت‬
‫وقوع نقص عضو در موش هاى كلون شده ‪ ١٢‬درصد و در بزها ‪٣٨‬درصد است‪.‬‬
‫بنابراین بسیارى از دانشمندان معتقدند كه شانس نقص عضو در پستانداران به طور عموم ‪ ٣٠‬درصد است‪.‬‬
‫اگر بپذیریم كه وقوع این نواقص با تظاهرات ژن در ارتباط است كه در انسان وجود ندارد بنابراین م بایست‬
‫شانس وقوع نقص عضو در انسان هاى كلون شده بسیار كمتر از ‪ ٣٠‬درصد باشد‪ .‬احتمال وقوع نقص عضو‬
‫در افرادى كه به طور معمول تولیدمثل م كنند ‪ ٣‬درصد است‪ .‬این نسبت در افرادى كه سن شان از ‪ ۴٠‬سال‬
‫م گذرد به طور معن دارى بیشتر م شود‪ .‬واضح است كه بسیارى از این افراد این مخاطره را م پذیرند‬
‫و در سنین باال اقدام به بچه دار شدن م كنند‪ .‬اگر كلون سازى انسان تنها به دلیل آنكه شانس بیشترى براى‬
‫ایجاد نقص عضو در نوزادان را به وجود م آورد غیرقانون اعالم شود در آن صورت ممكن است برخ‬
‫دیگر از تكنیك هاى رایج ‪ IVF‬نیز غیرقانون اعالم شوند‪ .‬هرگونه قانونگذارى در این زمینه م بایست با دقت‬
‫فراوان طراح شود تا امكان استفاده درمان از این شیوه را در انسان از میان نبرد‪.‬‬
‫• درمان با كلون سازى‬
‫كلون سازى درمان عبارت است از به وجود آمدن بالستوسیست بیمارى كه داراى عارضه تخریب سلول‬
‫است‪ .‬این بالستوسیست كه اساسا ً یك توده سلول است م تواند كشت داده شده و تبدیل به سلول هاى بنیادى‬
‫شود‪ .‬یك سلول بنیادى سلول است كه م تواند به طور دائم رشد كرده و به انواع متفاوت از سلول ها انشقاق‬
‫برخ از این سلول ها و مواد حاصله از آنها م توانند استخراج شده و به بیماران كه دچار ضایعه تخریب‬
‫سلول هستند تزریق شوند‪ .‬فایده چنین تكنیك آن است كه به لحاظ مشابهت سلول هاى تزریق شده سیستم ایمن‬
‫بیمار هیچ گونه مقاومت نسبت به آنها ایجاد نم كند‪ .‬بیمارى های كه م توانند از این طریق مورد معالجه‬
‫قرار گیرند عبارتند از بیمارى هاى قلب ‪ ،‬دیابت‪ ،‬پاركینسون و بسیارى دیگر از بیمارى های كه موجب‬
‫تخریب سلول م شوند‪ .‬یابد‪.‬‬
‫مخالفت اصل كه با این شیوه از مداوا صورت م گیرد از این واقعیت ناش م شود كه این شیوه متضمن به وجود‬
‫آوردن یك جنین انسان و سپس از بین بردن آن براى به دست آوردن سلول هاى بنیادى است‪ .‬این مخالفین معتقدند كه گزینه‬
‫هاى دیگرى براى به دست آوردن سلول هاى بنیادى وجود دارد كه متضمن از بین بردن جنین نیست‪ .‬مجادالت علم‬
‫پیرامون كلون سازى انسان بر حول محور حقوق یك فرد نازا یا یك زوج كه خواهان بچه دار شدن بدون دخالت دولت‬
‫هستند‪ ،‬دور م زند‪ .‬در این میان دولت یا سیستم هاى قانون گذار از حقوق كودك دفاع م كنند كه ممكن است با‬
‫مخاطره قابل توجه نقص عضو ناش از اقدامات مربوط به كلون سازى روبه رو شوند واضح است آنچه مخاطره قابل‬
‫توجه اطالق م شود مفهوم دقیق علم ندارد‪ .‬افرادى كه ممكن است والدین بالقوه اى باشند تحت شرایط مختلف ادراك‬
‫متفاوت از مخاطره تولیدمثل خواهند داشت‪ .‬درك یك زوج چهل سال به باال از مخاطره به دنیا آوردن یك نوزاد ناقص‬
‫الخلقه از ادراك یك زوج ‪ ٢٠‬ساله متفاوت است‪ .‬اگر ثابت شود كه مخاطره داشتن نوزاد ناقص الخلقه پس از كلون سازى‬
‫كمتر از ‪ ٣‬درصد است در آن بخش بزرگ از مخالفت هاى علم با این روش متوقف خواهد شد ول بدون شك مخالفت‬
‫های كه جنبه هاى مذهب و اخالق دارند همچنان باق خواهند ماند‪ .‬یك راه حل قاطع براى از میان بردن تردید علم در‬
‫مورد این تكنیك این خواهد بود كه آزمایشات جامع در زمینه كلون سازى انسانریخت ها صورت گیرد‪ .‬بدون شك در حال‬
‫حاضر شواهد علم الزم براى تائید و رد این تكنیك در دست نیست‪ .‬مجادله علم درباره كلون سازى درمان انسان بر‬
‫حول محور منافع پزشك این شیوه در مقابل هزینه هاى از میان بردن یك جنین در مراحل اولیه تكوین آن دور م زند‪.‬‬
‫بسیارى برآنند كه جنین یك انسان است و بنابراین تمام حقوق انسان را بدان نسبت م دهند‪ .‬از دیدگاه این گروه از میان‬
‫بردن یك جنین جنایت است‪ .‬در هنگام مجادله درباره حقوق جنین چندین نكته م بایست در نظر گرفته شود‪ .‬مراحل اولیه‬
‫جنین در پستانداران توده اى سلول است كه حت فاقد سلول هاى اولیه عصب است‪ .‬بنابراین به سادگ نم توان حقوق‬
‫اساس فرد را به این توده سلول بخشید‪ .‬حقوق مربوط به سقط جنین در بسیارى از كشورها زوجین را در سقط جنین مجاز‬
‫شمرده است‪ .‬بیش از ‪ ٧٠‬درصد از جنین های كه محصول روابط جنس طبیع اند شانس اتصال به دیواره رحم را پیدا‬
‫نم كنند‪ .‬اگر هر یك از این جنین ها صاحب حقوق اساس انسان بودند م بایست شكست تالش هاى پزشك در بقاى آنها‬
‫را معادل جنایت تعریف كرد‪ .‬این واقعیت است كه مالحظات اخالق م بایست واقعیت هاى جامعه را درك كند‪ .‬ارزش‬
‫كدام یك از این دو در یك جامعه بیشتر است‪ .‬زندگ یك فرد بالغ یا كودك كه از بیمارى هاى تخریب كننده سلول رنج م‬
‫برد یا جنین ‪۵‬روزه اى كه چیزى بیشتر از یك توپ پر از سلول نیست؟‬
‫به طور خالصه باید در نظر داشت كه ریسك كلون سازى در انسان به طور كامل مشخص نشده است‪.‬‬
‫بدون شك تحقیقات آت م توانند ایمن روش هاى كلون سازى براى مادر و نوزاد را مشخص سازند‪ ،‬ولیكن‬
‫سایر اعتراضات به ویژه اعتراضات دین و اخالق باق خواهند ماند‪ .‬دانش ما در حال حاضر نشان م‬
‫دهد كه كلون سازى درمان بسیار موثرتر از شیوه هاى دیگر براى به دست آوردن مواد مورد نیاز براى‬
‫مقابله با بیمارى هاى كشنده است‪ ،‬رها كردن این شیوه از درمان به معناى نادیده گرفتن پیشرفت هاى قابل‬
‫توجه علم و همچنین تسلیم میلیون ها بیمار به مرگ زودرس‪ ،‬بدبخت و ذلت پایان ناپذیر است‪ .‬آیا این‬
‫دنیاى جسور نوی است كه در آینده در آن خواهیم زیست‪.‬‬