Transcript Document

‫به نام خدا‬
‫روش های پیش بینی عمر خزشی‬
‫استاد راهنما ‪ :‬دکتر رضا سلطانی‬
‫گردآورندگان‪:‬‬
‫فرید لبیب‬
‫شبنم خلخال‬
‫مهران کریم زاده‬
‫فهرست مطالب‬
Larson Miller ‫• روش‬
Manson Hoferd ‫• روش‬
Monkman-Grant ‫• روش‬
Dobes-Milicka ‫• روش‬
koul ‫• روش‬
koul-castillo ‫• روش‬
‫• مثال کاربردی‬
‫‪Larson Miller‬‬
‫مقدمه‬
‫•‬
‫این نظریه مبنی برتنش های اعمالی است که در‬
‫دمای باال منجر به خزش می شود‪.‬‬
‫نمونه های زیادی تحت شرایط دما و تنش ثابت برای‬
‫اثبات این نظریه مورد بررسی قرار گرفته اند‪.‬‬
‫•‬
‫بر اساس این نظریه‪ ،‬در تنش ثابت‪ ،‬تغییرات دما‬
‫و زمان گسیختگی را برای میزان مشخصی خزش بدست‬
‫می آوریم‪.‬‬
‫•‬
‫در اصل این روش برای مقایسه عمرخزشی قطعه تحت‬
‫شرایط تنشی متفاوت می باشد‪.‬‬
‫‪Larson Miller‬‬
‫• در این نظریه عمر خزشی پوشش های فلزی لوله‬
‫های راکتورهای هسته ای مورد بررسی قرار‬
‫گرفته اند تا بتوان زمانی که گسیختن سیستم‬
‫رخ می دهد را محاسبه کرد‪.‬‬
‫• در این حالت‪ ،‬بعلت واکنش های صورت گرفته‬
‫درون سیستم‪ ،‬تنش های داخلی ثابت باقی‬
‫نخواهند ماند‪.‬‬
‫• بعالوه دمای سیستم نیز در اثر این واکنش ها‬
‫می تواند دست خوش تغییر گردد‪ ،‬ولی از دمای‬
‫اولیه به صورت خطی تغییر خواهد کرد‪.‬‬
‫• البته باید همواره این نکته را در نظر گرفت‬
‫که تا حد عمر خزشی پیش بینی شده نمی توان‬
‫ضخامت‬
‫از قطعه استفاده کرد زیرا هیچگاه‬
‫‪Larson Miller‬‬
‫•‬
‫اگر نرخ خزش ماده تحت تنش‪ ،‬مستقل از خزش‬
‫اولیه در نظر گرفته شود‪ ،‬خزش کل را می توان‬
‫محاسبه کرد‪.‬‬
‫•‬
‫این فرض‪ ،‬فرضیه ای است که در اکثر تئوری های‬
‫پیش بینی عمر خزشی برای سهولت محاسبات در‬
‫نظر گرفته می شود و چندان دور از واقعیت‬
‫نیست‪.‬‬
‫•‬
‫بعالوه باتوجه به تغییرات جزئی تنش در حین‬
‫آزمایش‪ ،‬تنش را نیز می توان در کل مدت زمان‬
‫تست‪ ،‬ثابت در نظر گرفت‪.‬‬
Larson Miller
Larson Miller
Larson Miller
Larson Miller
Larson Miller
‫‪Larson Miller‬‬
‫پس از خطی کردن نمودارخواهیم داشت‪:‬‬
Larson Miller
Larson Miller
‫‪Larson Miller‬‬
‫•‬
‫استفاده از این روش برای قطعات با حد خزشی کم‬
‫درست می باشد که با فرض اولیه خطی بودن‬
‫تغییرات و مستقل بودن خزش ثانویه از خزش اولیه‬
‫می باشد‪.‬‬
‫•‬
‫باید در نظر گرفت که فاکتور افزایش تنش ‪ ،ᴪ‬هم‬
‫به شیب نمودار و هم به دما وابسته است‪ .‬به طور‬
‫مثال با افزایش ‪ %100‬شیب و یا دما‪ ،‬فاکتور‬
‫افزایش تنش ‪ %15‬افزایش خواهد یافت‪.‬‬
‫•‬
‫مزیت این روش نسبت به روش های دیگر این است که‬
‫در این روش می توان در تئوری مساله نیز تمام‬
‫تنش های اولیه در قطعه را نیز در رابطه اعمال‬
‫کرد‪.‬‬
Larson-Miller Equation
Relationship between time to rupture and
temperature
at three levels of engineering stress, σa, σb, and σc,
using Larson–Miller equation (σa > σb
> σc).
Larson-Miller Parameter
𝑃 = 𝑇(ln 𝑡 + 𝐾)
Master plot for Larson–Miller parameter for S-590
alloy (an Fe-based alloy) (C = 17). (From R. M. Goldhoff,
Mater.Design Eng., 49 (1959) 93.)
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫• با استفاده زیاد تجهیزات در نیروگاه های برق‬
‫که قطعات مورد استفاده به علت تنش باالی‬
‫اعمال شده بر آنها‪ ،‬به سرعت خزش کرده و‬
‫قطعاتی مورد نیاز هستند که حداقل عمر خزشی‬
‫در حدود ‪ 100000‬ساعت داشته باشند‪.‬‬
‫•‬
‫برای حفظ امنیت و طراحی اقتصادی‪ ،‬بسیاری از‬
‫شرکت ها دست به انجام تست هایی برای پیش‬
‫بینی عمر خزشی قطعات تحت شرایط مشابه زده‬
‫اند ‪.‬‬
‫•‬
‫لذا برای پاسخ به محدودیت های مالی و اصول‬
‫منطقی حاکم بر طراحی قطعات نیروگاه های برق‬
‫در جهت رسیدن به قطعاتی به عمر خزشی باال‪،‬‬
‫روش های زیادی ابداع شده اند‪.‬‬
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫•‬
‫ولی به طور کلی اعمال شرایط برای رسیدن به‬
‫زمان های طوالنی و تخمین عمر خزشی تا رسیدن به‬
‫شکست در این موارد‪ ،‬بسیار پرهزینه و گران قیمت‬
‫خواهد بود‪.‬‬
‫•‬
‫لذا می بایست با اعمال شرایط در زمان کمتر‬
‫بتوانیم عمر خزشی طوالنی را پیش بینی کنیم‪.‬‬
‫• نکته دیگر این است که تنش ها از جهات مختلف‬
‫اعمال می شود و تنش سه بعدی داریم‪.‬‬
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫•‬
‫به عنوان مثال پس از بررسی ‪ 11‬نمونه از لوله‬
‫هایی فوالدی با‪ 1Cr-0.5Mo‬در دمای ‪ 650-500‬درجه‬
‫به نمودار ‪ 1‬رسیدند که نشان می دهد با افزایش‬
‫دما‪ ،‬نرخ کاهش زمان گسیختگی با تنش به شدت‬
‫افزایش می یابد و یا در واقع می توان گفت که‬
‫کاهش حداقل سرعت خزش از ‪ 0/03‬به ‪ 0/01‬زمان‬
‫گسیختگی از ‪ 30000‬ساعت به ‪ 150000‬ساعت خواهد‬
‫رسید‪.‬‬
Manson Hoferd
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫این کاهش ‪ M‬در واقع تابعی از کاهش‬
‫دما از ‪ 650‬به ‪ 500‬و تغییرات ‪ n‬و‬
‫سایر پارامترها بوده است‪.‬‬
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫•‬
‫نکته قابل توجه در اینجا این است که تغییرات ‪n‬‬
‫و انرژی اکتیواسیون‪ ،‬غیر قابل پیش بینی دقیق‬
‫می باشند زیرا تابع دمای واکنش هستند‪.‬‬
‫•‬
‫فاکتوری برای تصحیح تاثیرات دما و زمان بر‬
‫رابطه ‪ 1‬مورد نیاز است که این فاکتور به‬
‫فاکتور ‪ Manson-Hoferd‬شهرت یافته است و برابر‬
‫با ‪:‬‬
‫لذا‬
‫روی‬
‫نام‬
‫است‬
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫لذا رابطه به صورت روبه رو درخواهد آمد‪:‬‬
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫•‬
‫لذا با توجه به شکل‪ 4‬و شکل‪ 5‬مشاهده می شود که‬
‫حتی با حذف کردن تاثیرات تغییرات انرژی‬
‫اکتیواسیون‪ ،‬تغییرات ‪ n‬همچنان مشکل ساز می‬
‫باشد‪.‬‬
‫•‬
‫لذا برای حل مشکل‪ ،‬از ‪ δ TS‬به جای ‪ δ‬استفاده‬
‫خواهیم کرد‪ δ TS .‬میزان ماکزیمم تنش را به ما‬
‫خواهد داد‪ ،‬لذا بهترین تنظیمات دستگاه از‪δ TS =0‬‬
‫‪ δ/‬تا ‪ δ/ δ TS =1‬خواهد بود‪.‬‬
Manson Hoferd
Manson Hoferd
‫‪Manson Hoferd‬‬
‫در نتیجه رابطه به صورت روبه رو درخواهد آمد‪:‬‬
Manson-Hoferd Parameter
Relationship between time rupture and temperature at
three levels of stress, σa, σb, and σc, using Manson–
Haferd parameter (σa > σb > σc).
‫مانکمن‪-‬گرانت(‪:(Monkman-Grant‬‬
‫•‬
‫در سال ‪ 1956‬مانکمن به طور تجربی به خطی بودن منحنی‬
‫لگاریتمی حداقل نرخ کرنش بر حسب زمان گسیختگی پی برد‬
‫•‬
‫𝐶=‬
‫𝑚 ‪°‬‬
‫𝑠𝜀 𝑟𝑡‬
‫عمر ناحیه سوم خزش و زمان شکست به صورت خطی‬
‫• فرض‬
‫با یکدیگر مرتبط هستند‪.‬‬
‫کنترل شکست‬
‫سرعت خزش ثانویه‬
‫• رابطه ی بین نرخ خزش ثانویه با عمر خزش‪:‬‬
‫‪0.05< 𝐶 <0.5‬‬
‫𝐼𝐺𝑀𝐶 =‬
‫𝑚‬
‫‪°‬‬
‫𝑠𝜀 𝑟𝑡‬
‫ثوابت‬
‫ماده‬
‫𝐶 ‪ln 𝑡𝑟 + 𝑚 ln 𝜀𝑠° = ln‬‬
‫𝐶 ‪ln 𝑡𝑟 = −𝑚 ln 𝜀𝑠° + ln‬‬
‫• 𝐼𝐺𝑀𝐶‬
‫‪S‬و‪T‬و‪b‬و‪L‬‬
‫𝑟𝑡‬
‫• شرط‪ :‬رشد حفرات به صورت درون دانه ای باشد )‬
‫‪(constraint cavity growth‬‬
‫‪𝜀𝑠°‬‬
‫مزایا ‪:‬‬
‫• عدم نیاز به آزمونهای خزشی طوالنی مدت‬
‫• انجام آزمایش در شرایط سرویس‬
‫• تطابق داده ها در فلزات و آلیاژهای تک فازی‬
‫نقاط ضعف‪:‬‬
‫• ناتوان در پیش بینی اثرات مخرب حین سرویس‬
‫دهی‬
‫• پراکندگی داده ها در آلیاژهای چند فازی‬
‫معادله دابز‪ -‬میلیکا ( ‪) Dobes-Milicka‬‬
‫به منظور حل مشکل پراکندگی داده ها در روش مانکمن‪-‬‬
‫گرانت‪ ،‬پارامتر نرمالیزه شده زمان شکست به کرنش شکست‬
‫مطرح شد‬
‫‪0.2 < 𝐶 <0.8‬‬
‫∗ 𝐺𝑀𝑀𝐶 =‬
‫∗𝑚‬
‫ثوابت‬
‫ماده‬
‫𝐺𝑀𝑀𝐶‬
‫‪𝑡𝑟 °‬‬
‫𝑠𝜀‬
‫𝑟𝜀‬
‫‪f‬و‪n‬‬
‫‪ q‬تابعی از ‪𝐴ℎ‬‬
‫‪، radius‬‬
‫‪Cavity‬‬
‫‪،‬‬
‫حفره محدود می شود‬
‫رشد‪M > 1‬‬
‫‪0 ،‬‬
‫‪R‬‬
‫حفره محدود نمی شود‬
‫رشد ‪M0‬‬
‫‪1 ،‬‬
‫‪R‬‬
‫‪0< 𝑅 <1‬‬
•
•
•
•
constraint cavity growth
Dislocation Creep
mechanism
b= independent of S & T
Rate of nucleation of
new cavities per unit
strain are independent
of S & T
‫‪Constrained cavity growth‬‬
‫مناطق‬
‫خزش‬
‫نرخ‬
‫حفره دار مرزدانه‬
‫در مقایسه با نرخ‬
‫خزش زمینه قابل‬
‫چشم پوشی است‪.‬‬
‫‪Unconstrained cavity growth‬‬
• Constraint on
cavity growth
is min.
• Constraint on
cavity growth
is max.
• Diffusional
creep
• Dislocation creep
‫‪Numerical computation‬‬
‫‪ ‬مکانیزم های خزش نفوذی و نابجایی مستقل‬
‫اند‬
‫‪ ‬فقط دو مکانیزم رشد حفره‬
‫‪Equilibrium-shaped cavity growth‬‬
‫‪creep-controlled cavity growth‬‬
‫در نظر گرفته می شوند که به طور مستقل عمل‬
‫می کنند‬
‫‪ b‬مستقل از کرنش‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬تنش سینترینگ نداشته باشیم‬
M∝𝐶
1
𝑀𝐺𝐼
‫•‬
‫در بعضی آلیاژها (‪ )IN-738LC‬پراکندگی داده ها در‬
‫روش دابز میلیکا بیشتر از روش مانکمن‪-‬گرانت گزارش‬
‫شد‬
‫•‬
‫رفتار خزشی آلیاژها ی حاوی فاز ‪ ، 𝛾 ′‬انحرافی را نسبت‬
‫به رفتار خزشی آلیاژها و فلزات معمول مهندسی نشان‬
‫می دهند‪ .‬حتی بعضی ها معتقدند منحنی های خزش‬
‫سوپرآلیاژهای پایه نیکل منطقه دوم(‪)steady state‬‬
‫نداشته و نرخ خزش بعد از مرحله اولیه تا مرحله شکست‬
‫افزایش پیدا می کند‬
‫خزش مرحله سوم غیر قابل پیش بینی بوده و می توان‬
‫در رابطه مانکمن‪-‬گرانت به جای 𝑟𝑡 از )𝑠(𝑡 ‪𝑡(𝑝) +‬‬
‫استفاده کرد‪ .‬نمودار لگاریتمی آن به صورت آن‬
‫است‪.‬‬
‫معادله کول و همکارانش‪:‬‬
‫در این صورت پراکندگی داده ها بیشتر از دو رابطه قبلی‬
‫شد‪ .‬برای حل این مشکل از نرمالیزه شده‬
‫)𝑠(𝑡 ‪ 𝑡(𝑝) +‬براساس کرنش مراحل اولیه و ثانویه استفاده‬
‫کردند و در نهایت به رابطه کول رسیدند‪.‬‬
‫ثوابت‬
‫ماده‬
‫• رابطه فوق دربردارنده عمر خزش نمی باشد بنابراین رابطه‬
‫دیگری به منظور تخمین عمر سوپرآلیاژها بدست آمد که‬
‫پراکندگی داده ها در این حالت کمتر از روابط قبلی بود‪.‬‬
‫مستقل از دما و تنش‬
‫هستند‬
‫ثوابت‬
‫ماده‬
‫𝑘=‬
‫‪monkman-grant‬‬
‫‪°𝑚1‬‬
‫𝑛‬
‫𝑠𝜀 𝑟𝑡 ‪−𝑏𝑡𝑟 1 +‬‬
‫‪If : 𝑛1 = 1‬‬
GTD-111
‫روند کلی‬
‫تغییرات ریزساختاری‬
‫تغییرات مکانیکی‬
‫خواص خزشی‬
‫کمی‬
‫بررسی رفتار درشت شدن‬
‫رسوبات‬
‫تخمین دمای نواحی‬
‫ایرفویل‬
‫ارائه رابطه مانکمن –‬
‫گرانت‬
‫انجام تست های خزشی در‬
‫شرایط دمای ی و تنشی‬
‫مختلف‬
‫پیش بینی عمر باقیمانده‬
‫خزشی‬
‫ناحیه‬
‫ایرفویل پره‬
‫‪C‬‬
‫‪816 C, 480 MPa‬‬
‫‪B‬‬
‫‪A‬‬
‫‪980 C, 186 MPa‬‬
‫‪R‬‬
‫ناحیه‬
‫ریشه پره‬
‫• زمینه ‪(F.C.C) γ‬‬
‫• رسوبات΄‪(Ni3AlTi) γ‬‬
‫بررسی تغییرات ریزساختار‬
‫‪ ‬رسوبات مکعبی شکل اولیه‬
‫‪ ‬رسوبات کروی شکل ثانویه‬
‫‪ ‬کاربیدهای اولیه ‪MC‬‬
‫‪ ‬کاربیدهای ثانویه ‪M23C6‬‬
‫‪0.2 µm‬‬
Clemex | Scientific Image Analysis for
Microscopy
20
100
16
80
12
60
8
40
4
20
0
0.4
0
0.6
0.8
1
1.2
1.4
CircDiam (µm)
1.6
1.8
2
Cumulative (%)
Count
Mean Size= 0.70 μm
100
12
80
9
60
6
40
3
20
Count
15
0
0.4
0
0.6
0.8
1
1.2
1.4
1.6
1.8
CircDiam (µm)
2.0
2.2
2.4
2.6
2.8
Cumulative (%)
Mean Size= 1.41 μm
‫زمان سرویس‬
‫)‪K = (D3 – Do3 /t‬‬
‫اندازه رسوبات گاما پرایم در ریشه پره‬
‫‪D3-DO3= Kt‬‬
‫اندازه رسوبات گاما پرایم در ایرفویل پره کارکرده‬
‫‪B.G. Choi, I. S. Kim, D. H. Kim and C. Y. Jo, Mater.‬‬
‫)‪Sci.and Eng. A,Vol. 478, (2008‬‬
‫ثابت نرخ رشد در درجه حرارت‪T‬‬
‫)‪KT = exp (B - Q/RT‬‬
‫)‪Ln KT = B - (Q/RT‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝐿𝑛𝐾𝑇 = −30764 + 22.5‬‬
‫𝑇‬
D (airfoil) = 1.41 μm
Do (Shank) = 0.70 μm
K = (D3 – Do3 /t)
K = 7.94
*10-5
t = 31000 h
1
𝐿𝑛𝐾𝑇 = −30764 + 22.5
𝑇
T = 851 °C
μm3/h
‫لبه حمله‬
‫لبه فرار‬
‫‪841 °C‬‬
‫‪851 °C‬‬
‫‪788 °C‬‬
‫بررسی خواص‬
‫خزشی‬
78.5
Root
80
Airfoil
Rupture time (S)
70
60
50
43.25
37.25
40
30
11.5
20
10
0
980 °C, 186 MPa
815 °C, 480 MPa
specimen
Specimen
site
Testing
conditions
Actual life
time (hours)
elongation
strain rate (𝒔)
Larson-miller
parameter
2
root
980 C, 186
MPa
43.25
7.72
1.7244*10-7
27109.9
airfoil
980 C, 186
MPa
root
816 C, 480
MPa
78.5
5.7
airfoil
816 C, 480
MPa
11.5
5.1
4
3
6
37.25
3.2
𝜺
3.5714*10--6
1.2124*10-7
7.6398*10-7
𝑃 = 𝑇 × 10−3 (𝐶 + log 𝑡𝑟 )
Rupture life in hour
𝑘
~20
27028.6
23821.6
22914.0
m = 35.4
C = 0.55
GTD-111
1,E+7
Rupture time (S)
1,E+6
1,E+5
1,E+4
1,E+3
1,E-8
1,E-7
strain rate(S-1)
𝑡𝑟 𝜀 °
𝑚
=𝐶
1,E-6
1,E-5
specime
n
T(C)
Stres
s
Actual life
(Mp time (hours)
a)
2
3
4
6
980
815
980
815
186
480
186
480
𝑡𝑟 𝜀 °
43.25
78.50
37.25
11.50
−35.4
= 0.55
Secondary
stage’s strain
rate
)ε/s(
Precipitated life
time with
Monkman Grant
(hours)
Precipitated
life time with
Larson miller
(hours)
𝟕𝟐𝟒𝟒. 𝟏 × 𝟏𝟎−𝟕
51.07
62.61
9.74
22.75
40.23
100.12
25.40
21.52
𝟐𝟏𝟐𝟒. 𝟏 × 𝟏𝟎−𝟕
𝟓𝟕𝟏𝟒. 𝟑 × 𝟏𝟎−𝟔
𝟔𝟑𝟗𝟖. 𝟕 × 𝟏𝟎−𝟕
𝑃 = 𝑇 × 10−3 (𝐶 + log 𝑡𝑟 )
Precipitated life time(s)
1E+6
1E+5
1E+4
1E+3
1E+3
1E+4
1E+5
Actual life time(s)
1E+6
‫قانون کسر عمر رابینسون‬
‫‪ = 1‬کسر عمر باقیمانده ‪ +‬کسر عمر مصرف شده‬
‫‪ = 1‬کسر عمر مصرف شده در ازمون خزش ‪ +‬کسر عمر مصرف شده در سرویس‬
‫‪31000 h‬‬
‫‪11.5 h‬‬
‫‪78.5 h‬‬
‫‪x‬‬
‫𝒉 𝟎𝟕𝟒𝟔𝟑 = 𝒙‬
‫طول عمر باقیمانده پره در شرایط سرویس‪:‬‬
‫‪36470-31000=5470 h‬‬
•
Refrences:
•
1) Creep life predictions in nickel-based superalloys -koul-Castillo 66 (1984) 213-226
•
2) Lifetime Prediction Under Constant Load Creep, Conditions for a Cast Mi-Base
Superalloy, koul-Castillo, E. H. Toscano
•
3) The Monkman-Grant Relationship, G. Sundararajan All2 (1989) 205-214
•
4) investigation on microstructural and mechanical properties degredation of first stage gas
turbine blade made of GTD-111 superalloy after longterm exposure, reza mohammadi
•
5) B.G. Choi, I. S. Kim, D. H. Kim and C. Y. Jo, Mater. Sci.and Eng. A,Vol. 478, (2008)
•
6) Extrapolation of creep life data for 1Cr– 0.5Mo steel, B. Wilshire , P.J. Scharning,
International Journal of Pressure Vessels and Piping 85 (2008) 739– 743
•
7) METHOD FOR CALCULATING IN LINEARLY INCREASING ALLOWABLE CREEP
STRESS STRESS ENVIRONMENT, Charles L. Whitmarsh, Jr., Lewis Research Center
Cleueland, Ohio
‫با تشکر از‬
‫توجه شما‪...‬‬