كنترل تطبيقي

Download Report

Transcript كنترل تطبيقي

‫بسم ا‪ ...‬الرحمن الرحيم‬
‫درس کنترل ديجيتال‬
‫مهر ‪1391‬‬
‫دکتر بهمن قربانی واقعی‬
‫كنترل تطبيقي‬
‫تطبيق در زبان روزمره‬
‫تغيير رفتار براي وفق يافتن با وضع جديد‪.‬‬
‫تعريف كنترل كننده تطبيقي به طور حس ي‬
‫كنترل كنندهاي كه بتواند رفتارش را در پاسخ به ديناميك فرآيند و اغتشاشها تغيير دهد‪.‬‬
‫تطبيق‬
‫فرآيندي است كه پارامترهاي ساختمان فرآيند را تصحيح كرده و عملكرد كنترل را بهبود ميبخشد‪.‬‬
‫كنترل تطبيقي‬
‫سيستمي است كه اطالعات پيوستهاي در مورد وضعيت حالتهاي فعلي فرآيند و به منظور شناسايي فرآيند‪ ،‬توليد ميكند‪.‬‬
‫ي بمنظور تطبيق سيستم‬
‫سپس عملكرد سيستم فعلي با وضعيت مطلوب يا بهينه مقايسه شده و بر اساس آن تصميم‌گير ‌‬
‫صورت ميگيرد‪ .‬در نهايت بمنظور رسيدن به وضعيت مطلوب‪ ،‬تصحيح مناسب در سيستم اعمال ميشود‪ .‬بنابراين سه عمل‬
‫شناسايي‪ ،‬تصميمگيري و تصحيح در يك سيستم تطبيقي وجود خواهد داشت‪.‬‬
‫فرآيندهاي يك سيستم تطبيقي‬
‫‪ )1‬شناسايي پارامترهاي ناشناخته يا اندازهگيري يك شاخص عملكرد)‪.(IP‬‬
‫‪ )2‬تصميمگيري بر روي روش كنترل‪.‬‬
‫‪ )3‬تصحيح پارامترهاي كنترلر يا سيگنال ورودي‬
‫ساختار يك سيستم تطبيقي‬
‫يك سيستم كنترل تطبيقي از دو حلقه تشكيل ميشود ‪:‬‬
‫‪ -1‬يك حلقه‪ ،‬فيدبك معمولي شامل فرآيند و كنترل كننده‬
‫‪ -2‬حلقه تنظيم پارامتر‬
ADAPTIVE CONTROL; Def.
: ‫مثال‬
A person who can drive any
of these vehicles in all kinds
of road conditions can be
considered to be a very
adaptive system.
LINEAR MODEL DESCRIPTION OF A CONTROL SYSTEM
An example of a conventional pole assignment control design for a simple
Proportional + Integral Controller:
ADAPTATION TO INTERNAL CHANGE IN PLANT DYNAMICS
If the dynamics of the
original system changes,
then the resultant closedloop system will behave
differently.
Adaptation may be required
when parameters of the plant
change.
ADAPTATION TO EXTERNAL CONDITION
Adaptation (control strategy) may be required depending on external operation conditions.
You may use different control gains depending on the error between reference and output.
DEFINE ADAPTIVE CONTROLLER ?
‫اصول كنترل تطبيقي‬
‫در سيستمهاي كنترل‌‪ ،‬هنگاميكه مشخصه‌هاي ديناميكي فرآيند تحت كنترل‌ تا حد زيادي‬
‫• دستيابي به عملكرد با ‌ل ‌‬
‫نامعلوم باشند‬
‫غير قابل پيش‌بيني مي‌شوند‬
‫دچار تغييرات وسيع ‌و ‌‬
‫كار سيستم ‌‬
‫در طي ‌‬
‫• هنگاميكه اين مشخصه‌ها ‌‬
‫تغيير ديناميك فرآيند ‌و مشخصه‌هاي اغتشاش تطبيق يابد‬
‫• ايده طراحي كنترلري‌ است كه بتواند با ‌‬
‫تاريخچه‬
‫• از دهه ‪ 1980‬روشهای تطبيقی در کنترلرهای معمول صنعتی مورد استفاده قرار گرفت‬
‫کنترلرها محدوده وسيعی ‌از مسائل کنترل‌ مانند‪ :‬اتوپايلوت موشکها‪ ،‬هواپيما ‌و موشکها‪ ،‬کنترل‌ موتور‪ ،‬رباتهای صنعتی‪،‬‬
‫• اين ‌‬
‫در بر ميگيرد ‪.‬‬
‫سيستمهای قدرت‪ ،‬برجهای تقطير‪ ،‬راکتورهای شيميايی‪ ،‬کورهها‪ ،‬حرارت ‌و تهويه را ‌‬
‫به طور كلي در بسياري از مسايل كنترل عملي ممكن است با مشكالتي از قبيل زير مواجه شويم ‪:‬‬
‫تغيير ضرايب سيستم‪.‬‬
‫مقادیر اوليه ‌و ‌‬
‫‌‬
‫در تابع تبديل فرآيند‪ ،‬و نامشخص بودن‬
‫تغيير ‌‬
‫‪‌ )1‬‬
‫‪ )2‬اغتشاش‬
‫در مشخصات ‌و طبيعت ورودي‪.‬‬
‫تغيير ‌‬
‫‪‌ )3‬‬
‫در سيستمهاي پيچيده شيميايي ‌و بيوشيميايي‪..‬‬
‫غير خطي ‌‬
‫‪ )4‬عملكرد ‌‬
‫در زماني كه سيستم كنترلي براي يك فرآيند جديد انتخاب مي‌شود‪.‬‬
‫‪ )5‬پارامترهاي ناشناخته فرآيند ‌‬
‫اهكار كلي قابل تعريف ‌و انتخاب ‪:‬‬
‫سه ر ‌‬
‫‪ -1‬طراحييي حلقييه كنتييرل فيييدبكي كييه عملكييرد سيسييتم حلقييه بسييته را نسيييت بييه تغييييرات پارامترهيياي مييدل سيس يتم اصييلي غييير‬
‫حساس نمايد‪( .‬حساسيت)تنها در محدوده كوچكي از تغييرات پارامترها پاسخگو خواهد بود‪.‬‬
‫بر حسب آن‪.‬‬
‫ن كنتر ‌ل ‌‬
‫ي لحظه به لحظه پارامترهاي مدل سيستم ‌و اصالح پارامترهاي قانو ‌‬
‫‪ -2‬اندازه‌گير ‌‬
‫اندازه‌گيري‌ برخي ‌از پارامترها ‌و يا حداقل عدم امكان اندازه‌گيري‌ ‌و تعيين لحظه به لحظه آنها مي‌باشد‪).‬‬
‫( عدم امكان‬
‫نظر ‌از عملكرد واقعي سيستم كنترل‌ با شاخص‌هاي مطلوب ‌و اصالح قانون‌‬
‫‪ -3‬مقايسه لحظه به لحظه شاخص‌هاي مورد ‌‬
‫بر اساس اختالف مشاهده شده بين آن دو‬
‫كنتر ‌ل فيدبك ‌‬
‫روشهاي كنترل تطبيقي‬
‫روشهاي غيرمستقيم‬
‫كنترل دوگان‬
‫عدم قطعيت‌هاي پارامترهاي‬
‫تخميني در كنترلر‬
‫محسوب مي‌شود‬
‫اين روش پيچيده است و‬
‫براي مسائل عملي كاربرد‬
‫ندارد‬
‫رگوالتورهاي خود تنظيم‬
‫ابتدا پارامترهاي فرآيند‬
‫تخمين زده مي‌شوند‬
‫روشهاي مستقيم‬
‫مدل مرجع‬
‫(سيستم سرو تطبيقي)‬
‫مشخصات مورد نظر در قالب‬
‫يك مدل مطرح مي‌شود‬
‫شامل ‪ 2‬حلقه ‪:‬‬
‫شامل ‪ 2‬حلقه ‪:‬‬
‫‪ -1‬حلقه دروني (فرآيند ‪ +‬كنترلر)‬
‫‪ -2‬حلقه بيروني‬
‫(تخمينگر‪ +‬تنظيم پارامترهاي كنترلر)‬
‫‪ -1‬حلقه دروني (فرآيند ‪ +‬كنترلر)‬
‫‪ -2‬حلقه بيروني‬
‫( تنظيم پارامترهاي كنترلر)‬
‫جدولبندي بهره‬
‫بر اساس اندازه‌گيري‌‬
‫شرايط كار فرآيند‬
‫چگونگي تغييرات ديناميك‬
‫با تغيير شرايط كار معلوم است‬
‫روش تصميم‌گيري استفاده از نوع كنترل كننده بطور معمول‌‬
‫ديناميكهاي فرآيند‬
‫متغير‬
‫ثابت‬
‫از كنترل كننده‌اي با پارامترهاي‬
‫ثابت استفاده كنيد‬
‫از كنترل كننده‌اي با پارامترهاي‬
‫متغير استفاده كنيد‬
‫تغييرات قابل‬
‫پيشبيني‬
‫از جدول بندي بهره‬
‫استفاده كنيد‬
‫تغييرات غيرقابل‬
‫پيشبيني‬
‫از يك كنترل كننده‌ تطبيقي‬
‫استفاده كنيد‬
‫جدولبندي بهره‬
‫مزايا‬
‫معايب‬
‫پارامترهاي كنترلر را مي‌توان بسيار‬
‫سريع در پاسخ به تغييرات فرآيند‬
‫تغيير داد‬
‫هيچگونه فيدبكي براي اصالح‬
‫جدول نادرست وجود ندارد‬
‫زمان زيادي براي طراحي‬
‫صرف مي‌شود‬
‫نياز به شناخت دقيق از‬
‫فيزيك سيستم‬
‫هيچگونه تخميني در اين روش‬
‫وجود ندارد‬
‫پياده‌سازي در سيستم‌هاي كنترل‌‬
‫كامپيوتري بسيار ساده است‬
‫پارامترهاي كنترلر بايد براي تعداد‬
‫زيادي از شرايط كار مشخص شود‬
‫روشهاي اصلي سيستمهاي تطبيقي‬
‫‪ )1‬كنترل تطبيقي مدل ي مرجع )‪(MRAC‬‬
‫‪ )2‬رگولتورهاي خود تنظيم‬
‫كنترل تطبيقي مدل مرجع‬
Some of the basic methods used to design adjustment mechanism are
(i) MIT Rule
(ii) Lyapunov rule
‫‪General MRAC‬‬
‫روش مستقيم‪ :‬در اين روش پارامترهاي كنترلر بمنظور حداقل كردن خطاي بين خروجي مدل و فرآيند‪ ،‬مستقيما به روز‬
‫درميآيند‪.‬‬
‫)‪(Direct MRAC‬‬
‫روش غير مستقيم‪:‬‬
‫در اين روش پارامترهاي فرآيند‪ ،‬تخمين زده شده و پارامترهاي كنترلر بر اساس اين مقادير تصحيح ميشوند‪.‬‬
‫)‪(Indirect MRAC‬‬
‫مراحل طراحي سيستمهاي تطبيقي مدل مرجع‬
‫بيشتر شاخص‌هاي عملكرد سيستم حلقه بسته به‬
‫‌‬
‫در اين سيستمها‪ ،‬نزديك ساختن ‌و يا تطبيق هرچه‬
‫هدف اصلي ‌‬
‫ي سيستم است ‪.‬‬
‫در مدل ‌و شرايط كار ‌‬
‫شاخص‌هاي مطلوب در حضو ‌ر عدم قطعيت ‌و وجود تغييرات ‌‬
‫فتار مطلوب سيستم حلقه بسته را مشخص كنيد‪.‬‬
‫‪ )1‬ر ‌‬
‫‪ )2‬قانون‌ كنترل‌ مناسبي را همرا با پارامترهاي قابل تنظيم تعيين كنيد‪.‬‬
‫‪ )3‬مكانيزمي براي تنظيم پارامترها بيابيد‪.‬‬
‫‪ )4‬قانون‌ كنترل‌ را پياده كنيد‪.‬‬
‫مدل مرجع‬
‫‪MRAC‬‬
‫معايب‬
‫روش تئوری عمومی برای طراحی‬
‫مکانيزم تطبیق وجود ندارد‬
‫برای اغتشاش های نامشخص‬
‫یا فرآیندهای ناشناخته ‪ ،‬تطبیق با‬
‫مشکل مواجه می شود‬
‫مزايا‬
‫براحتی قابل اعمال به سیستم های‬
‫غيرخطی پیچیده است‬
‫پایداری سیستم از روش لیاپانوف‬
‫قابل اثبات است‬
‫انتخاب پارامترهای طراحی دشوار است‬
‫برای اغتشاش های نامشخص‬
‫یا فرآیندهای ناشناخته تطبیق با‬
‫مشکل مواجه می شود‬
‫شرایط اولیه سیستم در همگرایی‬
‫تطبیق موثر است‬
‫قانون تطبیق از روش لیاپانوف‬
‫قابل استخراج است‬
‫برای ورودی تعریف شده‪ ،‬تطبیق‬
‫سریع انجام می گيرد‬
‫رگوالتورهای خود تنظیم‬
‫‪STC‬‬
‫مزايا‬
‫معايب‬
‫روش تئوری عمومی برای طراحی‬
‫مکانيزم تطبیق وجود ندارد‬
‫براحتی قابل اعمال به سیستم های‬
‫غيرخطی پیچیده است‬
‫برای اغتشاش های نامشخص‬
‫یا فرآیندهای ناشناخته ‪ ،‬تطبیق با‬
‫مشکل مواجه می شود‬
‫انتخاب پارامترهای طراحی دشوار است‬
‫برای اغتشاش های نامشخص‬
‫یا فرآیندهای ناشناخته تطبیق با‬
‫مشکل مواجه می شود‬
‫شرایط اولیه سیستم در همگرایی‬
‫تطبیق و تخمين موثر است‬
‫پایداری سیستم از روش لیاپانوف‬
‫قابل اثبات است‬
‫برای ورودی تعریف شده‪ ،‬تطبیق‬
‫سریع انجام می گيرد‬
‫تنها با اندازه گيری ورودی و‬
‫خروجی قابل طراحی است‬
‫قانون تطبیق از روش لیاپانوف‬
‫قابل استخراج است‬
‫با مشخص بودن مرتبه و تاخير‬
‫سیستم قابل طراحی است‬
‫الگوريتم تخمين پارامترهاي مدل سيستم به روش حداقل مربعات خطا‬
1
Gp (z )  q
d
1
B(q )
A(q 1 )
 aˆ1 (k ) 
  


 aˆn (k ) 
ˆ
 (k )   ˆ

b
(
k
)
 1 
  
ˆ

bm (k )
A(q 1 )  1  aˆ1q 1    aˆ n q  n
B (q 1 )  bˆ1q 1  bˆ2 q  2    bˆm q  m
  y (k  1) 





  y ( k  n) 
 (k )  

u
(
k

d

1
)







u
(
k

d

m
)


T
ˆ
yˆ (k )   (k ) (k )
 (k )  y (k )  ˆT (k  1) (k )
‫الگوريتم تخمين پارامترهاي مدل سيستم به روش حداقل مربعات خطا‬
 (k )  y (k )  ˆT (k  1) (k )
G (k ) 
F (k  1) (k )
1
  T (k ) F (k  1) (k )
2
ˆ(k )  ˆ(k  1)  G (k ) (k )
F (k ) 

I  G (k )

1
1
T

(k ) F (k  1)
‫مراحل كلي طراحی کنترلر به روش يکی شده‬
Unified Approach
A(q 1 ) y P (k )  q  d B(q 1 )u (k )
A(q 1 )  1  a1q 1  a2 q  2    an A q  na
B(q 1 )  b0  b1q 1    bnB q  nb , b0  0
‫خروجی و ورودی سيستم خطی شده‬
1
2

(1  q ) Xvi (k )  q boi ui (k )  d
di  2
Ai (q 1 )  1  q 1
Bi (q 1 )  boi
'
i

u (k ), yP (k )
‫ ديناميک ربات‬: ‫مثال‬
‫اهداف کنترل را بصورت زير درنظر می‌گيريم‪:‬‬
‫‪ -1‬به منظور تضمين عمل رديابي فرآيند‪ ،‬کنترلر بايد بگونه‌ای طراحي شود که خروجی فرآيند واقعي‪ ،‬رابطه زير‬
‫را برآورده سازد‪.‬‬
‫) ‪C1 (q 1 ) y P (k )  q  d D(q 1 )r (k‬‬
‫) ‪ C1 (q 1‬و ) ‪D(q 1‬‬
‫) ‪r (k‬‬
‫چند جمله‌اي‌هاي پايدار مجانبي بوده كه توسط طراح انتخاب مي‌شود‬
‫ورودي مرجع محدود مي‌باشد‬
‫‪ -2‬کنترلر بايد بگونه‌ای طراحي شود که با وجود شرايط اوليه در سيستم‪ ،‬خطاي اوليه با ديناميكهاي‬
‫مشخص‪ ،‬صفر شود‪ .‬يعنی ‪:‬‬
‫‪C 2 (q 1 ) y p (k  d )  0‬‬
‫‪k0‬‬
‫) ‪C 2 ( q 1‬‬
‫يک چند جمله‌ای پايدار مجانبی بوده كه توسط طراح و بصورت زير درنظر گرفته می‌شود‪:‬‬
‫‪ nC 2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪C 2 (q )  1  c1 q  ...  c nC 2 q‬‬
‫بمنظور حصول اهداف بيان شده‪ ،‬مدل مرجع مطلوب را بصورت زير درنظر مي‌گيريم ‪:‬‬
‫) ‪C1 (q 1 ) y M (k )  q  d D(q 1 )r (k‬‬
‫اگر خطای خروجی را بصورت زير درنظر بگيريم‬
‫) ‪e( k )  y P ( k )  y M ( k‬‬
‫مشاهده می‌شود که بمنظور تحقق اهداف بيان شده در فوق‪ ،‬رابطه زير بايد برقرار باشد‬
‫‪C 2 ( q 1 ) e ( k  d )  0‬‬
‫‪k0‬‬
‫) ‪C 2 ( q 1‬‬
‫را مي‌توان بصورت زير بازنويس ی نمود‪:‬‬
‫) ‪C2 (q 1 )  A(q 1 ) S (q 1 )  q  d T (q 1‬‬
C2 (q 1 )  A(q 1 ) S (q 1 )  q  d T (q 1 )
S (q 1 )  1  s1q 1  s2 q 2  ...  snS q  nS
nS  d  1
T (q 1 )  t0  t1q 1  t 2 q  2  ...  t nT q  nT
nT  max( n A  1, nC2  d )
‫ ديناميک ربات‬: ‫مثال‬
di  2
Ai (q 1 )  1  q 1
1
Bi (q )  boi
Ci (q 1 )  1  crvi q 1
 1  crvi  0
crvi  0.001
C i ( q 1 )  Ai ( q 1 ) S i ( q 1 )  q  d Ti ( q 1 )
S i (q 1 )  1  s1i q 1
S i (q 1 )  1  0.999q 1
Ti (q 1 )  roi
Ti (q 1 )  0.999
s1i  0.999
roi  0.999
C 2 (q 1 )e(k  d )  [ B (q 1 ) S (q 1 )u (k )  T (q 1 ) y P (k )  C 2 (q 1 ) y M (k  d )]
 b0u (k )   0T 0 (k )  C2 (q 1 ) yM (k  d )
  T  (k )  C2 (q 1 ) yM (k  d )
0T (k )  [u (k  1),..., u (k  d  nB  1); y P (k ),..., y P (k  nT )]
 0T  [b0 s1  b1 , b0 s2  b1s1  b2 ,...., bn sd 1 ; t0 ,....., t n ]
B
T
 T (k )  [u (k ); 0T (k )]
 T  [b0 ; 0T ]

(1  q 1 ) Xvi ( k )  q 2 boi u i (k )  d i'
(1  q 1 ) Xvi (k )   iT  i (k  2)
 iT  boi
d i'

 iT (k )  ui (k ) 1

‫ ديناميک ربات‬: ‫مثال‬
:‫قانون کنترل مطلوب بصورت زير محاسبه می‌شود‬
1
u (k )  [C 2 (q 1 ) y M (k  d )  T (q 1 ) y p (k )  Bs (q 1 )u (k )]
b0
Bs ( q 1 )  B (q 1 ) S ( q 1 )  b0
‫بنابراين قانون كنترل بصورت زير خالصه مي‌شود‬
1
u (k )  [C2 (q 1 ) y M (k  d )   0T 0 (k )]
b0
‫ ديناميک ربات‬: ‫مثال‬
1
u i (k )   s1i u i (k  1) 
[C i (q 1 ) Xvdi (k  2)  ro i Xvi (k )  S i (q 1 )d i' ]
boi
Unified Approach
: ‫اما اگر پارامترهاي سيستم ناشناخته باشند‬

1
u (k )  C2 (q 1 ) yM (k  d )  ˆ0T 0 (k )
bˆ

0
0T (k )  [u (k  1),..., u (k  d  nB  1); y P (k ),..., y P (k  nT )]
ˆ0T  [bˆ0 sˆ1  bˆ1 , bˆ0 sˆ2  bˆ1sˆ1  bˆ2 ,...., bˆn sˆd 1 ; tˆ0 ,....., tˆn ]
B
T
 T (k )  [u (k ); 0T (k )]
 T  [b0 ; 0T ]
‫ ديناميک ربات‬: ‫مثال‬
u i (k )   s1i .u i (k  1) 

C (q
ˆ
b (k )
1
i
oi
1
) Xvdi (k  2)  roi Xvi (k )  dˆi'

‫روش يكي شده براي سيستمهاي پيچيده را بصورت زير خالصه مي‌كنيم‪:‬‬
‫‪ )1‬با مشخص بودن مرتبه و تأخير سيستم‪ ،‬يك مدل خطي مناسب براي فرآيند درنظر مي‌گيريم‪.‬‬
‫ي ورودي ‌و خروجي فرآيند ‌و استفاده ‌از الگوريتم تخمين پارامترها به روش حداقل مربعات خطا‪ ،‬يك مدل‬
‫‪ )2‬با اندازه‌گير ‌‬
‫خطي به فرآيند تحت كنترل‌ برازانده مي‌شود‪.‬‬
‫‪ )3‬قانون كنترل را براي مدل خطي محاسبه كرده و به سيستم اصلي اعمال مي‌نماييم‪.‬‬
‫مهمترين مزاياي اين روش را چنين مي‌توان بر شمرد‪:‬‬
‫‪ )1‬اين روش هم در حالت رگولتور و هم در حالت رديابي قابل استفاده است‪.‬‬
‫‪ )2‬به منظور طراحي كنترل كننده تطبيقي به روش يكي شده تنها داشتن اطالعاتي در مورد مرتبه و تأخير سيستم كافي مي‌باشد‪.‬‬
‫‪ )3‬اين الگوريتم از پايداري تضمين شده‌‌اي برخوردار بوده و براي تعيين مكانيزم تطبيق‪ ،‬قدرت انتخاب بيشتري در اختيار طراح‬
‫قرار مي‌دهد‪.‬‬
‫‪ )4‬اين روش از سرعت تطبيق بال و قابليت و سهولت پياده‌سازي خوبي برخوردار است‪.‬‬
Reduced Order Unified Approach
‫طراحی کنترلر موقعيت در حلقه بيروني‬
‫به منظور طراحی کنترل کننده تطبيقی دنبال کننده مدل برای حلقه کنترلی موقعيت‪ ،‬تابع تبديل از موقعيت مطلوب به‬
‫موقعيت واقعی را بصورت زير درنظر می گيريم ‪:‬‬
‫‪Crpi (q 1 )  1  crp i .q 2‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫) ‪Xpi (k ) Z 2 Crpi (q 1 ) Crpi (q 1‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪2‬‬
‫) ‪Xpdi (k‬‬
‫‪Z  rpi‬‬
‫‪1  rpi .q  2‬‬
‫به منظور عمل دنبال کنندگی کامل‪ ،‬کنترلر تطبيقی برای حلقه کنترلی موقعيت لينک ‪ i‬ام به صورت زير تعيين مي‌شود‪:‬‬
‫) ‪upi (k )  Crpi (q 1 ) Xpdi (k  2)  rpi . Xpi (k‬‬
‫‪crpi  rpi  crvi‬‬
‫)‪Xvdi (k )  Xpdsi (k  2)  upi (k  2‬‬
ً
:‫تقريبا تخمين يك قدم جلوتر از موقعيت مطلوب‬
Xpdsi (k )  Xpd i (k  3)  Z 2 . Xpd i (k  1)  Z 3 . Xpd i (k )  Z 1 . Xpd i (k  1) / Z 4
Z 1  0.5
Z 2  Z1  1
Z 3  2Z 1
Z4  2
‫طراحي كنترل كننده تطبيقي گسسته مرتبه كاهش يافته به روش يكي شده‬
Unified Approach
X P (t )  X V (t )
X V (t )  f ( X (t ), u (t ), t )
‫ ديناميک ربات‬: ‫مثال‬
T




  M ( )  V ( , )  G ( , )  A ( ) F1
 1 
  
 2 
1 
  
 2 
V1 
V  
V2 
 G1 
G 
G2 
M 1
M 
 0
0 

M2
Unified Approach
 i 
X 
 i 
X (t )  f ( X (t ), u (t ), t )
dXpi (t )
 Xvi (t )
dt
dXvi (t )
mi (t )
 qi (t )  d i (t )
dt
Xpi (k )  Xpi (k  1)  TXv (k  1)  0.5(T 2 / mi )qi (k  1)  d i (k  1)
Xvi (k )  Xvi (k  1)  (T / mi )[ qi (k  1)  d i (k  1)]
qi (k )  ui (k  1)
Unified Approach
Xpi (k )  Xpi (k  1)  TXv (k  1)  0.5(T 2 / mi )qi (k  1)  d i (k  1)
Xvi (k )  Xvi (k  1)  (T / mi )[ qi (k  1)  d i (k  1)]
1
2

(1  q ) Xvi (k )  q boi u i (k )  d
'
i

boi  T / mi
d  boi .d i
'
i
.‫تخمينی از اثر کوپلينگ در سيستم می باشد‬
d
'
i
‫‪Unified Approach‬‬
‫بنابراين ساختار کنترلی در اين روش‪ ،‬از دوحلقه تشکيل می‌شود ‪:‬‬
‫در اين حلقه ‌و‬
‫‪ )1‬حلقه داخلی که کنترل‌ سرعتهای زاويه‌ای مفاصل را برعهده داشته ‌و پارامترهای ناشناخته سيستم ‌‬
‫اثر واکنش ی‬
‫هر مفصل ‌و بدون‌ وجود ‌‬
‫در اين حلقه يک مدل خطی براي ‌‬
‫به صورت تطبيقی تخمين زده می‌شوند‪‌ .‬‬
‫سيستم به دست می‌آيد‪.‬‬
‫بر اساس مدل خطی بدست‬
‫کنترلر موقعيت ‌‬
‫‌‬
‫بر عهده داشته ‌و‬
‫‪ )2‬حلقه خارجی که کنترل‌ موقعيت زوايای مفصلی را ‌‬
‫آمده ‌از حلقه داخلی‪ ،‬به گونه‌ای طراحی می‌شود که عمل رديابي مدل به خوبی انجام شود‪.‬‬
‫نتايج شييه سازي براي يك ربات با سه مفصل‬
Velocity of joint 1 for arm A
Velocity of joint 2 for arm A
0.6
0.4
Desired
Actual
0.5
0.2
Radian/Sec
0
-0.2
0.3
0.2
0.1
-0.4
0
Desired
Actual
-0.6
0
50
100
150
K
200
250
-0.1
0
300
50
Velocity of joint 3 for arm A
0.1
0
Radian/Sec
Radian/Sec
0.4
-0.1
-0.2
-0.3
Desired
Actual
-0.4
0
50
100
150
K
200
250
300
100
150
K
200
250
300
Adaptive Control of Manipulator
• Two types
– MRAC (Model Reference Adaptive Control)
– STC (Self-Tuning Control)
Adaptive Mechanism of MRAC
•
•
•
Gradient method (MIT rule)
Lyapunov direct method
Hyperstability and positivity concept
•
The reference model is given by
•
The adjustable system is given by
xm (t )  Am xm (t )  Bmu(t )
x (t )  A(t )x (t )  Bu(t ), x (0)  x0 , A(0)  A0 , B(0)  B0
e(t )  Am xm (t )  Bmu(t )  A(t )x (t )  B(t )u(t )
 Am ( xm (t )  x(t ))  ( Am  A(t )) x(t )  (Bm  B(t ))u(t )
 Am e(t )  ( Am  A(t )) x(t )  (Bm  B(t ))u(t )
The goal is
lim( xm (t )  x (t ))  lim e(t )  0
t 
t 
lim A(t )  Am , lim B(t )  Bm
t 
t 
V  eT Pe  Tr {[ Am  A(t )]T M 1[ Am  A(t )]}
 Tr {[Bm  B(t )]T N 1[Bm  B(t )]}
where P, M -1, N -1  0 p.d.m
V  eT ( AmT P  PAm )e  2Tr [ Am  A(t )]T [PexT  M 1A(t )]
2Tr [Bm  B(t )]T [PeuT  N T B(t )]
Define AmT P  PAm  Q,
Q0
PexT  M 1A(t )  0
1
Peu  N B(t )  0
T
matching conditions
v  eT Qe  0
n.d.m
A(t )  MPexT
B(t )  NPeu
T
t
A(t )  A(0)   MPexT dt
0
t
B(t )  B(0)   NPeu dt
0
T
Adaptive Computed-Torque Control-Based on Parameter
Linearization
Manipulator
  M (q )q  Vm (q, q )q  G(q )  F (q )
(1)
Controller
  Mˆ (q )[qd  K v e  K p e ]  Vˆm (q, q )q  Gˆ (q )  Fˆ (q )
From (1)
Known time
function
M (q )q  Vm (q, q )q  G(q )  F (q )  W (q, q, q )  
(2)
Unknown
constant
(3)
ex) Consider the dynamics of a two-link planar arm
 1  (2mˆ 2l1l 2c2  mˆ 2l 22  (mˆ 1  mˆ 2 )l12 )q1
ˆ 2 l 22  mˆ 2 l1l 2c2 )q2  mˆ 2l1l 2 (2q1q2  q22 )s2
 (m
ˆ 1  mˆ 2 )gl1c1  mˆ 2 gl 2c12
 (m
 2  (mˆ 2 l1l 2c2  mˆ 2 l 22 )q1  mˆ 2 l 22q2  mˆ 2 l1l 2q12s2  mˆ 2 gl 2c12
W11 W12 
W (q, q, q )  
 ,
W
W
 21
22 
ˆ1
m
 
ˆ2
m
where
W11  l12q1  l1gc1
W12  l 22 (q1  q2 )  l1l 2c2 (q1  q2 )  l12q1  l1l 2s2q22  2l1l 2s2q1q2
 l 2gc12  l1gc1
W21  0
W22  l1l 2c2q2  l1l 2s2q12  l 2gc12  l 22 (q1  q2 )
From (2) and (3)
•
  Mˆ (q )[e  Kv e  K pe]  Mˆ (q )q  Vˆm (q, q )q  Gˆ (q )  Fˆ (q )
 Mˆ (q )[e  Kv e  K pe]  W (q, q, q )ˆ
(4)
• From (4) and (3)
e  Kv e  K pe  Mˆ 1(q )W (q, q, q )
where
    ˆ
(5)
In the state-space form
e  Ae  BMˆ 1(q )W (q, q, q )
where
Let
 0
A= 
 K p
I 
,
Kv 
V  eT Pe   T  1  0
(6)
0 
B=  
I 
where
  diag [ 1,  2,
 r ]  T
V  eT Pe  eT Pe  2 T  1
 eT P ( Ae  BMˆ 1(q )W (q, q, q ) )  ( Ae  BMˆ 1(q )W ( ) )T Pe  2 T  1
 eT Qe  2 T ( 1  W T ( )Mˆ 1(q )BT Pe )
V  eT Qe < 0
Since
if   W T ( )Mˆ 1(q )BT Pe
    ˆ,
ˆ  W T (q, q, q )Mˆ 1(q )BT Pe
• Remarks:
• The tracking error vector e is asymptotically
stable.
• q and q should be measured.
• Mˆ 1(q) should exist.
• For preventing parameter estimate drifting, the
parameters are forced to remain within some
known values.
Example :
 1  (2mˆ 2l1l 2c2  mˆ 2l 22  (mˆ 1  mˆ 2 )l12 )q1
ˆ 2 l 22  mˆ 2 l1l 2c2 )q2  mˆ 2l1l 2 (2q1q2  q22 )s2
 (m
ˆ 1  mˆ 2 )gl1c1  mˆ 2 gl 2c12
 (m
 2  (mˆ 2 l1l 2c2  mˆ 2 l 22 )q1  mˆ 2 l 22q2  mˆ 2 l1l 2q12s2  mˆ 2 gl 2c12
m1  0.8
m2  2.3
mˆ 1  0.85
mˆ 2  2.2
l1  1
l2  1
m1hat
m2-hat
2.35
0.95
2.3
0.9
X: 2438
Y: 2.316
2.25
2.2
0.85
Kg
kg
2.15
X: 2650
Y: 0.8022
2.1
0.8
2.05
2
0.75
1.95
0.7
0
500
1000
1500
2000
2500
time(sec)
3000
3500
4000
1.9
0
500
1000
1500
2000
2500
Time(sec)
3000
3500
4000