Economic Diversification on the Basis of Oil Norway’s Experience and the Relevance to Iran گوناگوني اقتصاد بر پایه نفت تجربه نروژ و تعميم و به.

Download Report

Transcript Economic Diversification on the Basis of Oil Norway’s Experience and the Relevance to Iran گوناگوني اقتصاد بر پایه نفت تجربه نروژ و تعميم و به.

Economic Diversification on the Basis
of Oil
Norway’s Experience
and the Relevance to Iran
‫گوناگوني اقتصاد بر پایه نفت‬
‫تجربه نروژ و تعميم و به کارگيري آن در ایران‬
Øystein Noreng and Farshad Tehran
1
‫‪Part 1‬‬
‫‪The Norwegian Experience of‬‬
‫‪Economic Diversification in‬‬
‫‪Relation to the Petroleum Industry‬‬
‫بخش‪1‬‬
‫تجربه نروژ در تنوع گرایی‬
‫اقتصاد در ارتباط با‬
‫صنعتوژنفتدر تنوع‬
‫تجربه نر‬
‫بخش ‪1‬‬
‫گرایی‬
‫اقتصاد در ارتباط با صنعت نفت‬
Part 1: The Norwegian Experience
of Economic Diversification in
Relation to the Petroleum Industry
• The background and
rationale for economic
diversification
• The different policies of
economic
diversification chosen:
– procurement
– transfer of
knowledge
‫تجربه نروژ در تنوع گرایی‬:1‫بخش‬
‫اقتصاد در ارتباط با صنعت نفت‬
‫• بررس ی پیشینه تنوع گرایی در اقتصاد و‬
‫دالیل عقالیی برای آن‬
‫• سیاست های اتخاذ شده در راستای‬
:‫تنوع گرایی در اقتصاد‬
‫– فرآیند تامين‬
‫– انتقال دانش‬
The background for the policy of
economic diversification
‫بررس ی پیشینه سیاست‬
‫تنوع گرایی در اقتصاد‬
‫ فعالیت های صنعت‬1960‫• زمانی که در اوايل دهه‬
• When petroleum activities
‫نفت آغاز شد نروژ مدتی پیش از آن کشوری توسعه‬
commenced in the 1960s,
.‫یافته به لحاظ صنعتی بود‬
Norway already was a
‫• نروژ به لحاظ سنتی و از گذشته در کشتيرانی و‬
developed industrial country
.‫الکتریسیته آبی قوی بود‬
• A strong tradition in shipping
and hydro-electricity
‫• دارابودن صنعتی متنوع شامل فرآوری فلزات و‬
• A diversified manufacturing ‫ صنعت‬،‫چوب که صنعتی سرمایه بر و انرژی بر بود‬
‫کشتی سازی و مکانیکی‬
base, including capital and
energy intensive metal and
wood processing,
shipbuilding and mechanical
industry.
The rationale for economic
diversification in relation to
petroleum
‫دالیل عقالیی برای تنوع گرایی‬
‫اقتصاد در ارتباط با صنعت نفت‬
‫ نفت خامی که از زمين‬،‫• در مورد صنعت نفت‬
• For the oil industry, oil-in-theground has an intrinsic value ‫استخراج می شود ارزش ی ذاتی و طبیعی دارد که‬
‫این ارزش بیش از نرخ معمول بازگشت سرمایه‬
that exceeds the normal
return on investment in
.‫) بر روی اکتشاف و تولید می باشد‬ROI( ‫گذاری‬
exploration and production
‫• استخراج نفت به معنای از بين بردن و مصرف‬
• Extracting oil means
،‫کامل سرمایه های کشورهای دارای نفت است‬
depleting the resource capital ‫که باید به وسیله ایجاد سرمایه ای دیگر جبران‬
of the host countries, which
‫شود تا به گونه ای ریسک حاصل از آن کاهش‬
need to compensate by
.‫یابد‬
building up another capital
base to reduce oil revenue
risk exposure
The rationale for economic
diversification in relation to
petroleum
• The division of economic
rent is the outcome of
bargaining, where the
government-landowner can
demand more than money
‫دالیل عقالیی برای تنوع گرایی‬
‫اقتصاد در ارتباط با صنعت نفت‬
‫• بخش اجاره اقتصادی حاصل مذاکرات تجاری‬
‫ جایی که دولت مالک میدان های نفتی‬،‫است‬
.‫می تواند چيزی بیش از پول درخواست کند‬
New Government Policies related
to Local Content Development
• A stronger bargaining
position caused policy
changes in 1972
• Application in 1973
licensing round
• Initial emphasis on
procurement and human
capital
‫سیاست های جدید دولت در رابطه‬
‫با توسعه و افزایش مشارکت داخلی‬
‫ موجب تغیيراتی‬1972 ‫• موقعیت تجاری قوی تر در‬
.‫در سیاست ها شد‬
1973 ‫• تقاضا براي دور جديد مجوزها در سال‬
‫• تاکید های اولیه بر فرآیند تامين و سرمایه های‬
‫منابع انسانی‬
New Government Policies related
to Local Content Development
‫سیاست های جدید دولت در رابطه‬
‫با توسعه و افزایش سهم داخلی‬
‫• افزایش مشارکت شرکت های داخلی به وسیله‬
• Local contents through
‫بازنگری در لیست شرکت های شرکت کننده در‬
bidders lists and
‫مناقصه و فرآیند تامين‬
procurement reviews
‫• انتقال مهارت های مدیریتی و عملیاتی‬
• Transfer of managerial and
operational skills
‫• همکاری در تحقیق و توسعه‬
• Cooperation in research
and development
The different policies of economic
diversification chosen
‫سیاست های اتخاذ شده در‬
‫راستای تنوع گرایی در اقتصاد‬
• Procurement: preference to ‫ اولویت دادن به کاال و خدمات‬: ‫• فرآیند تامين‬
.‫بومی برای ایجاد و توسعه صنایع تامين کننده‬
domestic goods and
)1972-94(
services, to build up supply
industries, 1972-94
‫ اولویت دادن به سرمایه های‬،‫• انتقال دانش‬
• Transfer of knowledge,
-94( .‫انسانی جهت تقویت تحقیق و توسعه‬
priority to human capital to
)1972
enhance research and
development, 1972-94
• Petroleum Fund, setting
‫ کنار گذاشتن‬،‫• ذخيره حساب های نفتی‬
revenues aside to spend
‫درآمدهای حاصله و مصرف کردن تنها عواید‬
proceeds only, since 1992
1992 ‫حاصل از آن از سال‬
Procurement Policy
‫سیاست فرآیند تامين‬
• Provision to use Norwegian
‫سیاست استفاده از کال ها و خدمات نروژی در‬
goods and services
.‫ معرفی شد‬1972 ‫سال‬
introduced in 1972
‫ به موجب‬1994 ‫سیاست ترجیحی در سال‬
• Preferential policy
.‫ متوقف شد‬EU ‫ با‬EEA ‫توافق نامه‬
discontinued in 1994 by EEA
‫ایجاد امنیت برای بخش ی از زنجيره تامين برای‬
agreement with EU
‫شرکت های بومی جهت توسعه فن آوری‬
• Objective to secure part of the
‫مناسب و دستیابی به بصيرت و آگاهی و کنترل‬
value chain for domestic
firms, to develop appropriate
‫در مورد آن‬
technology and to gain
‫ موفقیت آميز ولی هزینه بر‬: ‫ارزیابی‬
insight and control
• Assessment: successful, but
costly
•
•
•
•
‫سیاست ها از سال ‪ 1973‬تا ‪1994‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪Policy from 1973 to 1994‬‬
‫اپراتورهای توسعه میادین می بایست برای برنامه هاي ‪• Field development operators had‬‬
‫‪to present to the Ministry plans‬‬
‫خود تمامی مناقصه های بیش از ‪ 200‬هزار دالر به‬
‫‪for all tenders above NOK 1 mill.‬‬
‫وزارت نفت و انرژي ا ِرايه ميدهند‪.‬‬
‫‪(USD 200 000).‬‬
‫پیش از دعوت به مناقصه اپراتور می بایست برنامه‬
‫‪• Prior to tender invitations, the‬‬
‫زمانبندي مناقصه و شرکت های دعوت شونده را اعالم‬
‫‪operator had to announce the‬‬
‫می کرد‪.‬‬
‫‪tender schedule and companies‬‬
‫نقش وزارتخانه حصول اطمینان از حضور شرکت های‬
‫‪to be invited.‬‬
‫واجد شرایط در لیست شرکت های شرکت کننده در‬
‫‪• The Ministry’s role was to ensure‬‬
‫مناقصه بود‪.‬‬
‫‪that qualified Norwegian‬‬
‫‪companies were included in the‬‬
‫‪bidders’ list.‬‬
‫وزارتخانه ميزان مشارکت و یا تامين کننده را مشخص‬
‫نمی کرد‬
‫‪• The Ministry did not specify‬‬
‫‪content or supplier‬‬
The Licensing Incentives
• Norwegian content was an
essential factor for all oil
companies
• The Ministry used Norwegian
content as one of the
evaluation criteria when
evaluating companies
competing for new prospects.
• The Ministry’s policy was
transparent and predictable in
respect to enforcement of the
procurement policy.
‫محرکهاي مجوزها‬
‫• مشارکت نروژی ها عاملی ضروری برای تمام‬
.‫شرکت های نفتی بود‬
‫• وزراتخانه از فاکتور ميزان مشارکت نروژی ها به‬
‫عنوان یکی از معیارهای ارزیابی به هنگام ارزیابی‬
.‫شرکت ها استفاده می کرد‬
‫• سیاست وزارتخانه در راستای تقویت سیاست‬
.‫فرآیند تامين شفاف و قابل پیش بینی بود‬
Transfer of Knowledge
‫انتقال دانش‬
• Provision to train Norwegian ‫سیاست تربیت نيروی انسانی نروژی که در سال‬
personnel introduced in
.‫ متوقف شد‬1994 ‫ آغاز شده بود در سال‬1972
1972, discontinued in 1994
‫ پر کردن شکاف کمبود مهارت های اصلی‬:‫هدف‬
• Objective: bridging the
‫ موفقیت آميز‬:‫ارزیابی‬
original skills gap
‫سیاست تحقیق و همکاری در حوزه تکنولوژی‬
• Assessment: successful
1994 ‫ در سال‬،‫ آغاز شده بود‬1979 ‫که در سال‬
• Provision of research and
.‫متوقف شد‬
technology cooperation
introduced in 1979,
‫ موفقیت آميز‬: ‫ارزیابی‬
discontinued in 1994
• Assessment: successful
•
•
•
•
•
Technology Cooperation
• Agreements between
Norwegian research
institutions and foreign oil
companies, contributing
funding, personnel and
competence, directly
related to petroleum.
• Three types:
• 50%-agreements
• Effort agreements
• Good will agreements
‫همکاری در حوزه فن آوری‬
‫توافق بين موسسه های تحقیقاتی و شرکت‬
‫ نيروی انسانی‬، ‫ تامين مالی‬،‫های خارجی نفتی‬
‫ به طور مستقیم با نفت در‬،‫و شایستگی‬
.‫ارتباط است‬
•
:‫سه نوع همکاری‬
•
%50 ‫• توافق های‬
Effort ‫• توافق های‬
Good will ‫• توافق های‬
50%-agreements
•
•
•
•
Operators to conduct in
Norway at least one half of the
research effort required to
exploit the resources of a
license, including feasibility
studies, development studies,
etc.
Efforts supervised by Ministry
of Petroleum and Energy.
Measurement expenditure
By 1985 project value NOK 140
mill
%50 ‫توافق های‬
‫اپراتورهايی که در نروژ حداقل نیمی از فعالیت‬
‫های تحقیقاتی را هدایت می کنند الزم است‬
‫منابع الزم برای اخذ یک مجوز شامل مطالعه‬
‫ مطالعات توسعه و غيره را بکار‬،‫امکان سنجي‬
.‫بگيرند‬
•
‫کلیه فعالیت ها تحت نظر وزارت نفت و انرژی‬
.‫انجام می شود‬
‫محاسبات هزینه ها‬
140 ‫ بالغ بر‬1985 ‫ارزش پروژه ها تا سال‬
NOK ‫میلیون‬
•
•
•
Effort agreements
•
•
•
•
Oil companies to make a
certain research effort in
Norway ahead of licensing
rounds in cooperation with
Norwegian research
institutions and the Research
Council
Efforts supervised by
Ministry of Petroleum and
Energy.
Measurement expenditure
By 1985 volume NOK 370 mill.
Effort ‫توافق های‬
‫شرکتهاي نفتي ميبايستي سعي و کوشش‬
‫تحقيقاتي خود را براي همکاري مؤسسات‬
‫ قبل از‬،‫تحقيقاتي و شوراي پژوهش نروژ‬
.‫دريافت مجوز فعاليتهاي نفتي به کار بگيرند‬
•
‫کلیه فعالیت ها تحت نظر وزارت نفت و انرژی‬
.‫انجام می شود‬
•
.‫محاسبات هزینه ها‬
‫بالغ بر‬370 1985 ‫ارزش پروژه ها تا سال‬
NOK ‫میلیون‬
•
•
Good-will agreements
Good-Will ‫توافق های‬
• Oil companies to conduct as
‫شرکت های نفتی فعالیت های تحقیقاتی و‬
much as possible of
،‫توسعه ای را تا حد امکان انجام می دهند‬
petroleum related research
‫بدون نیاز به تعیين حجم مشخص ی از فعالیت‬
and development in Norway,
without any specified
requirement as to volume or
‫کلیه فعالیت ها تحت نظر وزارت نفت و انرژی‬
effort
.‫انجام می شود‬
• Efforts supervised by
Ministry of Petroleum and
.‫محاسبات هزینه و درآمد‬
Energy.
• Measurement expenditure
and outcome
•
•
•
Good-will agreements
• More than one half funds to
engineering firms, rest to
Norwegian oil companies,
maritime services,
mechanical industry and
some research institutes
Good-Will ‫توافق های‬
‫بیش از نیمی از تامين مالی بر عهده شرکت‬
‫های خدمات مهندس ی و بقیه بر عهده شر‬
‫ خدمات‬،‫کت های نفتی نروژی‬
‫ صنایع مکانیکی و برخی‬،)‫دریایی(کشتيرانی‬
.‫موسسات تحقیقاتی‬
•
‫نکات قابل توجه در مورد‬
‫تجربه نروژ‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪The significance of the Norwegian‬‬
‫‪experience‬‬
‫توجه به نکات منفي اقتصادي که بر پايه سود‬
‫‪The issue of developing away‬‬
‫حاصل از فروش نفت و بدون توجه به توسعه‬
‫‪from a rentier economy‬‬
‫صنايع وابسته به آن باشد‪ ،‬با در نظر گرفتن نرخ ‪highly exposed to oil revenue‬‬
‫تغييرات قيمت نفت و تاثير مستقيم آن بر قوت و ‪risk is pertinent also in other‬‬
‫ضعف اقتصاد‪.‬‬
‫‪oil exporting countries‬‬
‫چالش اصلی ایجاد ارتباط واقعی اقتصادی بين‬
‫‪The challenge is to establish‬‬
‫بخش نفت و گاز و سایر بخش ها است‪.‬‬
‫‪real economic linkages‬‬
‫‪between the oil and gas‬‬
‫تجربه نروژ نمی تواند در مورد کشور های دیگر‬
‫‪sector and other sectors‬‬
‫تقلید شود ولی می تواند به عنوان یک مدل و‬
‫الگو عمل نماید‪.‬‬
‫‪Norway’s experience cannot‬‬
‫‪be imitated, but can serve as‬‬
‫‪an example‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
Part 2
The Relevance of the ”Norwegian
Content” to Iran
2 ‫بخش‬
“‫تعميم و به کارگيري ”مشارکت نروژی ها‬
‫به ایران‬
Part 2: The Relevance of the
”Norwegian Content” to Iran
As per today:
• Iran supporting creation of
competitive and
commercialization of
Iranian oil, contracting and
supplier companies
• Government of Iran
encouraging and
supporting “Iranian
Content” – 51% policy
‫تعميم و به کار گيري‬:2‫بخش‬
‫”مشارکت نروژی ها“ در ایران‬
:‫به گونه ای که امروز‬
‫ایران از ایجاد رقابت در بين شرکت ها و‬
‫خصوص ی سازی شرکت های نفتی ایرانی‬
‫شامل تامين کننده و اجرا کننده حمایت می‬
.‫کند‬
•
‫دولت ایران از سیاست ”مشارکت ایرانی“ به‬
.‫ حمایت می کند‬%51 ‫ميزان حداقل‬
•
“Iranian Content” can be
advanced by assisting local
industries and services
through:
•
•
•
Governmental policies and
strategies that involve all
ministries i.e. Ministry of
Petroleum, Industry, Finance,
Labour, Education etc.
Commercialization of
government owned
companies
Financial and political
backing to state owned and
private companies involving
Iranian companies interested
to increase “Iranian Content”
‫”مشارکت ایرانی“ميتواند توسعه يابد با استفاده از‬
:‫کمک صنایع و خدمات داخلی در‬
‫سیاست و استراتژی های شفاف در دولت و‬
‫ اقتصاد و‬،‫همکاري در بين وزارتخانه های نفت‬
،‫ کار و امور اجتماعی‬،‫ صنایع و معادن‬،‫دارایی‬
..‫ علوم و‬،‫آموزش و پرورش‬
‫خصوص ی سازی شرکت هایی که تحت تملک‬
.‫دولت می باشند‬
•
‫حمايتهاي همه جانبه مالي و سياس ي از شرکتهاي‬
‫دولتي و خصوص ي که درگير و عالقه مند هستند‬
.‫که سهم ايراني پروژه ها را افزايش دهند‬
•
•
Developing “Iranian Content”
by managing local industries
and services by means of:
•
•
•
•
“‫توسعه سیاست ”مشارکت ایرانی‬
:‫و توسعه صنایع و خدمات داخلی بوسيله‬
Bilateral energy agreements
‫استفاده از توافق های دوجانبه در بخش انرژی‬
with Iran-China and Iran-India
‫چين برای تأمين منابع‬-‫هند و ایران‬-‫مانند ایران‬
to finance the strategy
‫مالی‬
Early communication about
‫ارتباطات اولیه در زمینه اعالم فرصت ها و نیاز به‬
opportunities and need for
‫کاال و خدمات‬
good and services
Involving Iranian companies in ‫مشارکت شرکت های ایرانی در مطالعات مفهومی‬
conceptual studies and R&D
R&D ‫و‬
Assistance to Iranian
‫کمک به شرکت های ایرانی برای ایجاد زمینه ها و‬
companies to pre-qualify for
‫شرایط برای پروژه ها و قراردادهای آتی‬
potential contracts
•
•
•
•
Developing “Iranian Content”
by engaging local industries
and services in:
“‫توسعه سیاست ”مشارکت ایرانی‬
:‫و توسعه صنایع و خدمات داخلی در‬
• Adopting technical solutions ‫راه حل های فنی نو جهت استفاده از صنایع و‬
‫خدمات بومی و تامين از داخل‬
that can accommodate
Iranian domestic supply
industry and services
‫کمک به شرکت های ایرانی در امر تربیت و‬
‫آموزش نيروی انسانی‬
• Assist Iranian companies in
training
‫کمک به شرکت های ایرانی در امر استقرار‬
‫ و کیفیت‬HSE ‫نظام های‬
• Assistance companies with
quality and HSE
‫جداسازی و تقسیم قرار دادها با توجه به‬
‫ شرایط‬،‫ساختار و ظرفیت صنعت ملی ایران‬
• Dividing contracts to suit
.‫بازار و ریسک‬
the structure and capacities
of Iranian industry, market
situation and risk
•
•
•
•
Developing “Iranian Content”
in local industries and
services by means of:
•
•
•
Supplier and service
development programs for
small and medium sized
companies
Supporting and stimulating
Joint Ventures and
partnership of Iranian with
international companies
Adopting management
focused on delegation,
responsibility, authority and
accountability.
“‫توسعه سیاست ”مشارکت ایرانی‬
:‫و توسعه صنایع و خدمات داخلی بوسيله‬
‫برنامه ریزي توسعه خدمات و تأمين کننده‬
‫برای شرکت های کوچک و متوسط‬
•
‫حمایت و ایجاد انگيزه برای مشارکت و‬
‫همکاری بين شرکت های ایرانی و خارجی‬
•
‫استفاده ار الگوها و متدهای مدیریتی مبتنی بر‬
‫ مسئولیت و پاسخگویی‬،‫تفویض اختیار‬
•