Transcript فصد.ppt
تعريف فصد:
فصد استفراغي است کلي که در ان اخالط اربعه به طريق تفريق اتصال
معتدل عروق ،در اثر نيشتر خارج مي گردند.
دالئل برتري فصد بر ساير استفراغات :
.1فصد امري اختياري است و در هر زمان و از هر رگ يا عضو خاص و به هر مقدار که الزم باشد
مي توانند خارج نمايند.
.2ميزان اخالط خارج شده بر حسب ضرورت قابل تغيير است.
.3چون فصد قابل کنترل و اختياري است به راحتي مي توان ان را قطع کرد.
چه کساني شايسته خروج خون مي باشند؟
کسانيکه مبتال به امراض دمويه باشند که در اين صورت اخراج خون واجب و ضروري است.
کسانيکه مستعد و اماده بروز امراض دمويه به دليل ک ثرت و يا تغيير خون باشند.
کسانيکه از ترس ايجاد مرض و افتي عظيم بدون ک ثرت خون و تغيير ان فصد مي شوند.
انديکاسيون نسبي فصد :
در غير از 3گروه باال در بقيه افراد اخراج خون ضروري نيست مگر هنگام ايجاد بعضي
از بيماريها از جمله صرع و سک ته و خناق و رمد و ذات الجنب و اختناق رحم و. .....
کنترانديکاسيون فصد :
سوء مزاج سرد
در سرزمينهاي خيلي سرد
درد شديد
بعد از جماع
بعد از حمام محلل
افراد الغر کم خون
در سنين کهنسالي
سن کمتر از چهارده سال
افراد چاق شحمي (متخلخل-پف الود)
سفيد پوستان و زرد پوستان کم خون
در بيماريهاي مزمن و طول کشيده
در حالت سيري معده از غذا و يا روده ها از فضوالت
کسانيکه فم معده ذکي الحس و يا ضعيف دارند و يا افزايش صفرا در فم معده دارند
در مسموميتها يا گزش حيوانات سمي
چه کساني بايد قبل از فصد منضج دريافت کنند:
هدف فصد
پيشگيري
انحراف
طبيعت
اصالح کميت
بدون نضج
بايد فصد کرد
بدون نضج
بايد فصد کرد
بدون نضج
بايد فصد کرد
اصالح کيفيت
خون غليظ و
لزج نيست
خون غليظ و
لزج است
منضج
معتدل القوام
فصد
فصد
رقيق القوام
در عروق
منتشر است
در عضو
خاصي
محصور است
فصد
منضج
فصد
انديکاسيون لزوم فصد در مرحله انحطاط بيماري (وقتي که بيماري رو به بهبود است):
ماده بيماري خون نباشد ولي با وجود اين ،غلبه خون نيز وجود دارد به حديکه ترس از
ضرر باشد.
ماده مرض خون باشد و با تطفيه و تسکين ان بيماري از شدت افتد اما چون ماده مرض
باقي است ترس از عود مجدد وجود دارد.
انديکاسيون فصد وسيع :
ماده غليظ و لزج باشد.
ماده غليظ و سوداوي باشد.
جهت استظهار خون (نمونه برداري جهت تشخيص نوع و رنگ و قوام ان)
انديکاسيون فصد ضيق :
هنگامي که هدف خروج ماده باشد در مريضي که غلبه دم ندارد (قليل االمتالء)
در افراد الغر و حامله
کسانيکه عروق باريک دارند
در فصل گرما
کسانيکه احتمال بروز غش دارند
جهت بند اوردن خونريزي در مريضي که خونريزي حاد دارد (اماله ماده)
خصوصيات فصدي که هدف از ان بند اوردن خونريزي باشد :
در هر مرتبه تکرار ،از دفعه قبل خون کمتري بايد گرفته شود.
در اينگونه فصدها بايد ابتدا خون کمي گرفته و چند ثانيه خون را با انگشت بند اورده و
سپس رها کرد
اين فصد بايد بسيار تنگ باشد زيرا مقصود اماله ماده است نه تنقيه ان.
احکام تثنيه فصد :
تثنيه فصد يعني تکرار فصد از يک موضع .براي اين کار بايد رگ را در طول و روي مفصل
به صورت وسيع گشود تا حرکت مفصل مانع از التيام محل فصد شود ،با اين وجود اگر
قرار باشد تکرار بعد از چند روز صورت بگيرد براي جلوگيري از بسته شدن رگ ،پارچه را
با روغن زيتون و نمک اغشته و تا نموده روي محل فصد مي گذارند و مي بندند تا زخم
جوش نخورد زيرا روغن زيتون مانع از به هم رسيدن دو لبه زخم و نمک مانع عفونت مي
شود.
انديكاسيون تاخير در تثنيه فصد:
وقتي بنيه مريض تحمل گرفتن خون يكباره را ندارد.
ماده اي كه بايد خارج شود هنوز نضج كامل نيافته باشد.
ماده اي كه بايد خارج گردد در اندام دوري باشد كه نتوان ان را فصد كرد.
خون فاسد بسيار و خون صالح كم باشد.
انتخاب نوع برش در وريد:
در وريد اگر برش روي مفصل باشد به دليل حركت مفصل ،برش طولي ديرتر از برش
مورب و برش مورب ديرتر از عرضي التيام مي يابد .اما اگر در محلي غيرمفصلي يا نزديك
ان با شد برعكس است.
انتخاب نوع برش در شريان:
اگر تثنيه فصد با فاصله زمان كوتاه منظور باشد برش عرضي و اگر زمان طوالني تر ولي در همان
روز باشد مورب و اگر به دفعات و با فاصله بيشتر باشد برش طولي بهتر است زيرا برش عرضي
زودتر التيام يافته و بعد مورب و بعد طولي است و اين در مورد برش روي شريان است زيرا اك ثر
الياف شريان در عرض ان واقع است پس در برش طولي بدليل پارگي الياف بيشتر ديرتر التيام مي
يابد .همچنين شريان هنگام ضربان به صورت عرضي گشاد مي شود و اين باعث بازشدن لبه هاي
زخم و دير التيام يافتن برش طولي مي شود.
انديکاسيون فصد در شب :
.1 مجانين
.2 کسانيکه وسواس دارند.
زمان فصد:
فصد يا اختياري است يا اضطراري .فصد اضطراري در هر وقت که احتياج شد بدون
تاخير بايد فصد کرد حتي در نيمه شب .اما بهترين زمان فصد اختياري ،روزهاي 15تا
27ماه قمري هنگام ظهر يک ساعت بعد از غذا مي باشد.
بهترين زمان فصد در زمستان روزي است كه در ان باد و باران نباشد (طوفان نباشد) و
اگر ضرورت شديد وجود داشت روزي كه در ان باد جنوبي مي وزد بهتر از باد شمالي
است زيرا باد جنوبي به نسبت گرمتر است و در فصل تابستان نيز بهترين زمان اعتدال
هواست تا طبيعت بدن ارام و بدون تشويش باشد و در صورت ضرورت در تابستان،
باد شمالي كه باعث خنك و مرطوب شدن هوا مي شود بهتر است.
قوانين کلي فصد :
روزي که مرض در حرکت و ماده ان در ثوران (جوشش) باشد در ان روز فصد و استفراغ
ممنوع است.
در بيماريهاي مزمن و داراي بحران محتاج به فصد ،بايد سعي شود که فصد انجام نگيرد.
در کسي که هر ساله عادت به فصد دارد (بعيد العهد بفصد) در فصل زمستان ،نشانه غلبه
خون حادث شود ميتوان او را فصد کرد به شرط انکه خون کم بگيرند.
در موارد حبس طبيعت (يبوست و خشکي بدن) و قولنج غيرورمي اجتناب از فصد الزم است
ولي در قولنج ورمي جز فصد چاره و عالجي نيست.
زنان حامله و حايض را حتي المقدور نبايد فصد کرد مگر ضرورت قوي وجود داشته باشد.
انديکاسيون فصد در زنان حامله :
زوال افت بالفعل يعني وقتي بيماري جدي دمويه ايجاد شده باشد و بدون فصد قابل درمان نباشد و
اگر فصد ننمايند جان مادر در خطر افتد.
جهت ايمني مادر يا نوزاد از حدوث بيماريهاي دمويه به شرط اينکه با امتحان و تجربه يقين حاصل
شده باشد اگر فصد انجام شود بعد از زايمان مادر و جنين هر دو سالمتر خواهند بود.
هر گاه عالئم امتالء ظاهر شود بايد ديد که امتالء از خون است يا اخالط بلغمي نيمه خام.
در سوداوي مزاجان که سودا در مزاج ايشان غالب باشد بايد ابتدا فصد کرد و سپس منضج و مسهل
داد.
هرگاه در مريضي که نياز به فصد دارد اخالط فاسد مخلوط با صفرا باشد بايد ديد که بيماري به علت
افزايش کميت است يا تغيير در کيفيت ان؟
هر گاه خون در بدن شخصي مايل به عضو خاصي باشد که سبب بيماري گردد و فصد الزم باشد بايد
اخراج خون اندک اندک و به دفعات صورت گيرد (تثنيه فصد)
هرگاه خون در بدن به مقدار کم فاسد شود بايد فصد نمود اما با خونگيري کم و بعد از ان با غذاهاي
لطيف و محمود تقويت نموده و صبر کرده و دوباره همان فصد را باز کنند.
هر گاه با وجود ضعف بدن به سبب تب و يا اخالط پست احتياج به فصد شد بايد
فصد تثنيه و به دفعات انجام شود تا خروج ماده با مراعات قوت بدن باشد.
اگر در فصد خون زياد گرفته شود گرمي خون باقي مانده و چون رطوبت کم شود صفرا
به حرکت امده و اجزاي لطيف خون به صفرا تبديل مي گردند و بعد از چنين فصدي
زبان خشک مي شود.
احکام فصد بر حسب انواع تب (حمي) :
در تب با التهاب شديد و در ابتداي تب غيرحاده و در ايام دور انها بايد از فصد اجتناب کرد.
درحمي يوم و حمي سونوخس به دليل امتالء بدن از خون فصد جايز است ولي بايد خون کم گرفت.
در تب همراه با تشنج خشک يا مرطوب فصد جايز نيست مگر در غلبه خون.
در تبهاي ي که همراه با لرز قوي باشند فصد جايز نيست چون لرز دليل بر عفونت سرد مانند بلغم و سودا مي باشد.
هر گاه در بيمار تبدار ،فصد ضروري نباشد و مانعي نيز براي فصد مثل غلبه صفرا و يا بلغم وجود نداشته باشد بهتر است
که فصد کنند و خون کمي بگيرند تا طبيعت قوت گرفته و بتواند ماده مرض را دفع کند.
نکاتي كه بايد قبل و بعد از فصد به ان توجه شود:
حمام
خوردن و اشاميدن زياد
حركات نفساني و بدني شديد
خواب
ورزش
وسائلي كه هنگام فصد بايد مهيا باشد :
انواع تيغ فصد به تعداد بيشتر از نياز
پر يا چوبي كه براي قي اوردن باشد
دواءالمسك و اقراص المسک يا پادزهر معدني
پشم خرگوش و دواءالصبر و كندر
عروق قابل فصد در سر و گردن و حلق :
عرق جبهه
فايده فصد ان :رفع سنگيني سر و چشم و سردرد مزمن و بيماريهاي سر است.
عروق يافوخ
فايده فصد ان :براي بيماريهاي شقيقه و قروح سر مفيد است.
عرق الصدغين
عرق الماقين
فايده فصد ان :دفع سردرد و ورم مزمن ملتحمه.
عروق خلف گوش
فايده فصد ان :در ابتداي بيماري کاتاراکت و قروح گوش و پشت سر مفيد است و مانع از رسيدن بخارات معده به سر مي
شود.
عروق وداجين
فايده فصد ان :در ابتداي جذام ،خناق ،تنگي نفس و اسم گرم و گرفتگي صدا و پنوموني و سرگيجه اي که منشاء ان
اجتماع فضوالت در وداجين باشد مفيد است.
عرق ارنبه
فايده فصد ان :در درمان بيماريهاي پوستي کلف و تيرگي پوست صورت و بيني ،پوليپ و خارش بيني موثر است.
عرق تحت الخشاء
فايده فصد ان :درمان سياهي رفتن چشم هنگام برخاستن از جا که به خاطر بخارات لطيف که در سر وجود دارد مي باشد
مفيد است.
چهار رگ
فايده فصد ان :در رفع بيماريهاي کام و افت دهان و لثه و ورم و ترک لب موثر است.
عرق باطن ذقن
عرق تحت لسان
فايده فصد ان :در رفع لکنت زبان ناشي از ک ثرت خون و ورمهاي حلق وافت دهان و سلعه نافع است.
عرق عنفقه
فايده فصد ان :فصد ان رفع بوي بد دهان مي کند.
عرق لبه
فايده فصد ان :در رفع امراض فم معده مفيد است.
عرق المنخرين
فايده فصد ان :در استخراج رطوبت و خون از چشم مفيد است شايد در بيماري اهوه نيز مفيد باشد.
عروق قابل فصد شكم :
وريدي كه بر كبد واقع است و فصد ان امراض كبد را رفع مي كند.
وريدي كه بر طحال واقع است و فصد ان امراض طحال را رفع مي كند.
وريدهاي قابل فصد در دست :
قيفال(سفاليک)
فايده فصد قيفال :فصد ان مخصوص اخراج خون از سر و گردن است و در بيماريهاي مغز و چشم و حلق ان را
مي گشايند.
اکحل
فايده فصد اکحل :فصد ان تنقيه کل بدن بوده و در همه بيماريهاي فراگير و غلبه خون ان را مي گشايند.
باسليق (بازيليک)
فايده فصد باسليق :اخراج خون از کبد و طحال و ريه و رانها و ساقها و پا و ....مي باشد و در کل ،تنقيه کل بدن به جز
سر و گردن مي باشد.
حبل الذراع
فايده فصد ان :شيخ الرئيس و قدماي ديگر ان را از قيفال و فصد ان را نيز در حكم فصد قيفال دانسته اند و صاحب
ذخيره و بعضي از متاخرين ان را از باسليق و فصد ان را نيز در حكم فصد با سليق مي دانند و بعضي از اطباء نيز به
اين عقيده اند رگي كه وجود يا عدم وجود ان مورد اختالف است فصد كردن ان چه ضرورتي دارد.
ابطي
اسيلم
فايده فصد اسيلم :فصد اسيلم راست براي دردهاي کبد و ريه و ديافراگم راست و فصد اسيلم چپ براي بيماريهاي
قلب و ريه و ديافراگم چپ و طحال مفيد است به شرطيکه منشاء اين دردها از کبد نباشد که در غير اين صورت
فصد اسيلم راست مفيدتر است.
عروق قابل فصد پا :
وريد صافن
فايده فصد ان :استفراغ خون از اعضاء زير كبد بوده و باعث كشيده شدن ماده از باالتنه به پائين مي شود و به
همين دليل در امراض دمويه مغز انرا مفيد دانسته اند.
عروق خلف عرقوب
عرق النساء
فايده فصد ان :در بيماري سياتيك ( بيماري عرق النساء) مفيدتر از فصد صافن و در بقيه بيماريهاي مشابه
صافن است.
مابض
فايده فصد ان :فصد ان مثل فصد صافن بوده ولي در ادرار طمث ( هيپرمنوره) و دردهاي مقعد و بواسير
مفيدتر از صافن بوده همچنين جهت درد احشا و كمر و رمد سودمند است .در امراض سوداوي و امراضي كه
در اثر حركت مواد به سوي سر ايجاد شده اند مفيد مي باشد.
دالئل عدم انجام فصد شريان:
شريان ضربان و جهندگي دارند پس احتمال عدم التيام و خونريزي وجود دارد.
بيماريهاي ي که محتاج به فصد شريان باشند کمتر روي مي دهند.
شريان دير التيام مي يابد پس ممکن است پوست روي ان ترميم يافته و خون به زير جلد رفته
و باعث ابورسما شود.
در شريان روح بيشتر از خون وجود دارد پس ضعف در اثر خروج خون شرياني بيشتر است.
به دليل اتصال بيشتر شريان با قلب ،روح حيواني در ان بيشتر بوده و احتمال ضعف قلب
بيشتر است.
شريانهاي قابل فصد سر:
شريانهاي پشت گوش
شريانهاي بنا گوش
شريانهاي قابل فصد در دست:
در پشت دست راست بين انگشت سبابه و اشاره شرياني واقع است که فصد ان
جهت دردهاي مزمن کبد و ديافراگم بسيار عجيب االثر مي باشد.
شرياني مايلتر از شريان اول که به سوي ک ف دست ميل مي کند.
بتر :در لغت به معني قطع عرضي در عصب يا عروق است.
پوست باالي شريان را به صورت طولي شکافته تا شريان ظاهر گردد و با صناره از زير شريان رفته و
ان را باال کشيده و از دو طرف شريان ،به فاصله سه انگشت با نخ ابريشمي محکمي مي بندند و از
وسط ،ان را با قيچي تيزي بريده و داروهاي بند اورنده خون بر ان مي پاشند.
سل:
در سل مثل بتر ،پوست را بريده و شريان را پيدا مي کنند و مي بينند که نازک است يا کلفت؟ اگر نازک بود
با صناره ان را برداشته و از دو طرف به اندازه سه انگشت بسته قطع نمايند .سپس داروهاي بند اورنده خون
مثل پشم خرگوش و دواءالکندر بر ان بپاشند و با مرهم هاي التيام بخش جراحت را ببندند .اگر شريان
کلفت بود اول ان را فصد کرده و خون از ان بگيرند .سپس دو طرف ان را با نخ ابريشم به فاصله سه
انگشت بسته و از وسط قطع نمايند و زود داروهاي بنداورنده خون بر ان بپاشند .بعضي سل را مختص به
اين دانسته اند که شريان را با سالله منقطع نمايند.
ک تابهاي تخصصي فصد:
رساله اي در طريقه فصد و اوقات ان -مبشر بن فاتک ،ابو الوفا
ک تاب فصد – ابو ماهر موسي بن يوسف بن سيار (طبيب ايراني عصر ال بويه)
مقاله در فصد – ابن يوسف بن سيار شيرازي مکني به ابوماهر
ک تاب فصد و حجامت – يوحنا بن ماسويه مکني به ابو زکريا
ک تاب الفصد – جالينوس
ک تاب الفصد – قسطا
في الفصد – اثر محمد بن زکرياي رازي