فهرست • تعریف دوگانی • معرفی توابع خاص • مفهوم ورودی خروجی • شروع تحلیل مدار • مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر • اثبات.
Download ReportTranscript فهرست • تعریف دوگانی • معرفی توابع خاص • مفهوم ورودی خروجی • شروع تحلیل مدار • مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر • اثبات.
Slide 1
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 2
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 3
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 4
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 5
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 6
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 7
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 8
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 9
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 10
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 11
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 12
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 13
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 14
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 15
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 16
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 17
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 18
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 19
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 20
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 21
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 22
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 23
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 24
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 25
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 26
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 27
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 28
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 29
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 30
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 31
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 32
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 33
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 34
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 35
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 36
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 37
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 38
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 39
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 40
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 41
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 42
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 43
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 44
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 45
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 46
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 2
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 3
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 4
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 5
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 6
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 7
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 8
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 9
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 10
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 11
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 12
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 13
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 14
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 15
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 16
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 17
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 18
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 19
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 20
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 21
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 22
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 23
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 24
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 25
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 26
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 27
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 28
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 29
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 30
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 31
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 32
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 33
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 34
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 35
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 36
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 37
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 38
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 39
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 40
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 41
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 42
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 43
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 44
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 45
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention
Slide 46
فهرست
• تعریف دوگانی
• معرفی توابع خاص
• مفهوم ورودی خروجی
• شروع تحلیل مدار
• مفهوم پاسخ ورودی صفر و حالت صفر
• اثبات کانولوشن
• مثال و مثال و باز هم مثال
• بررس ی درجه ی ناپیوستگی
دوگانی
تحلیل مدار
کانولوشن
سالم
وقت همگی بخیر
نظرتون راجع به تصویر ها چیه؟!
…
بذارید راهنمایی کنم این تصویر
مربوط به کدوم مطلب فیزیکه؟
من می دونم این رفتار دوگانه
موج-ذره هست!
آفرین ! درس امروز راجع به دوگانی()dualityهست
من یه نابغه ام!
صد البته! بریم سراغ تعریف...
اگر معادله دیفرانسیل دو مدار (مثال iاز یکی با vاز
دیگری)کامال مثل هم بودند ،دو مدار دوگان یکدیگرند.
𝒊 𝟐𝒅
𝒊𝒅
𝟎=𝟐𝟓 𝟐+𝟑 −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒗 𝟐𝒅
𝒗𝒅
𝟑𝟓 𝟐 +
𝟎=𝟐−
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝒅
𝒅
𝑳𝒊 𝑳 = 𝒍𝒗 ≫======≪ 𝒄𝒗 𝑪 = 𝒄𝒊
𝒕𝒅
𝒕𝒅
استاد چه
جوری مدار
دوگان رو
کشف کنیم؟!
اآلن نقشه رو بهت نشون
می دم!
اول شاخه ها را جدا در نظر میگیریم.
به ازای هر دو شاخه ی موازی دو شاخه ی
سری متناظر میکنیم.
از تبدیل اسالید بعد استفاده می کنیم
KCL
KVL
موازی
سری
واینک این شما و این هم
توابع
خاص:
تابع پالس
تابع ضربه
تابع شیب:
تابع پله
اااااا اون
فرموله رو
نیگا!
آره خیلی
باحاله
عجب!!!
این تابع ضربه
کیه دیگه؟
من تابعی هستم با خواص زیر:
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹(𝒕) .
∞−
کارت
درسته
رفیق!
نمونه برداری
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
غربالی
∞
𝟎𝒕 𝒇 = 𝒕𝒅 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
∞−
خب حاال دیگه می تونیم بریم سراغ تحلیل مدار
اول باید بدونیم ورودی یه مدار چیه.یکی تعریفش
کنه...
می دانیم که مجموعه ی تمام
ولتاژهای دو سر منابع ولتاژ مستقل
(نابسته) وتمام جریان های داخل
منابع جریان مستقل ( نابسته ) به
عنوان ورودی های مدار خوانده می
شوند.
آفرین بنابراین :مدار شامل یک منبع مستقل همان مدار تک-ورودی است.
ورودی می تواند :سینوس ی وپله و ضربه و ...باشد و خروجی هم ولتاژ یا
جریان هرجای مدار می باشد.
در فصل های قبلی در حل یک مدار چکار میکردیم؟
برای هر مدار مرتبه nمعادله دیفرانسیل
مرتبه nای داریم مثل :
و؟!
nتا شرط اولیه.
به گمانم بهترین راه حل این دسته سواالت
رسم مدار در t=0باشه تا برخی از کمیت ها محاسبه بشن.همچنین
توجه به اینکه با مشتق های جریان و ولتاژسلف و خازن با جریان و
ولتاژ آنها به دست می آیند
آفرین جواب دقیقی بود!
یک نفر مفاهیم پاسخ ورودی صفر و پاسخ حالت
صفر رو یادآوری کنه...
هر وقت که سمت راست
معادله دیفرانسیل صفر
باشد ،جواب معادله
همان پاسخ ورودی صفر
هست.
یا از دید مداری پاسخ مدار
وقتی که ورودی به آن نمی
دهیم (ورودی ها یا همان
دایره ها را خاموش می
کنیم)
و پاسخ حالت صفر ؟
تمام شرایط اولیه را
صفر می گیریم و مدار را
تنها با وجود ورودی حل
می کنیم
پس سمت راست معادله ی دیفرانسیل صفر نیست و جواب معادله همان جواب خصوص ی می
شود.
با توجه به نکات بیان شده قدم های آخر
برای تحلیل مدار؟
معادله مشخصه را تشکیل می دهیم و ریشه ها را به دست می
آوریم:
𝒏𝒂 𝒔𝒏 + 𝒂𝟏 𝒔𝒏−𝟏 + … + 𝒂𝒏−𝟏 𝒔 +
این ریشه ها همان فرکانس های ذاتی (طبیعی) مدار می باشد
بعد از به دست آوردن پاسخ آن را در معادله اصلی قرار می
دهیم تا ضرایب پیدا شوند.
لطفا یه نگاهی به
جمع بندی بندازین!
نکات:
.1پاسخ کامل :پاسخ حالت صفر +پاسخ ورودی صفر
.2پاسخ حالت صفر :تابع خطی ورودی است .یعنی پاسخ مدار
را در حالتی که شرایط اولیه صفر است به دست می آوریم.
.3پاسخ ورودی صفر :تابع خطی حالت اولیه می باشد .یعنی
پاسخ مدار را در حالتی که تمام ورودی ها خاموش هستند
می یابیم.
خب حاال یه مبحث مهم در مهندس ی,کانولوشن...
مبحث رو به یه مثال زیستی بیان می کنم:انرژی حاصل از مواد
غذایی برای اینکه مورد استفاده ی بدن باشه باید به صورت
واحد های انرژی شناخته شده ((ATPتجزیه بشه ودر فعالیت
های جسمی-ذهنی از مجموع اونها استفاده می شه
؟؟؟؟
صبرکنین توضیح میدم:
ما ابتدا سیگنال رو به
بخشهای کوچکتری که
می شناسیم تجزیه می
کنیم و در سیگنالهای
پایه(…(sin,cos,ضرب
می کنیم و نهایتا
جمعشون میکنیم
روند زیر کانولوشن رو بهتر توضیح میده
3
6
2
5
1
4
انتگرال کانولوشن میان خروجی )y(tیک مدار تغییرناپذیر با زمان و ورودی)x(tوپاسخ ضربه مدار)h(t
راتطه ای برقرار می سازد.معادله انتگرال را به دو صورت زیر می توان نوشت:
برای اثبات :فرض کنيد ) x(tسيگنال ورودی شکل -2الف باشد .برای سادگی تحليل فرض مي کنيم
)x(tدر t < 0برابر صفر است.
حاال )x(tرا با رشته ای از پالس ها ی مستطیلی که پهنای همه ی آنها𝝉∆ است تقریب می زنیم:
بنابراین داریم:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
بنابراین داریم :
… 𝑿 𝒕 = 𝒙𝟎 𝒕 + 𝒙𝟏 𝒕 + … + 𝒙𝒊 𝒕 +
که در آن )𝑡( 𝑖𝑥 پالس مستطیلی شکل است که بین 𝑖𝜏 و 𝜏𝑖+1
برابر )𝑡( 𝑖𝑥 وخارج از آن صفر است(.پالس iام را می توان برحسب توابع پله چنین نوشت) :
)𝝉∆ 𝒙𝒊 𝒕 = 𝒙(𝝉𝒊 ) 𝒖 𝒕 − 𝝉𝒊 − 𝒖 𝒕 − (𝝉𝒊 +
مرحله ی بعد در تقریب زدن )X(tاین است که𝜏∆ آنقدر کوچک کنیم که بتوان مولفه ی iام را با تابع ضربه ای
به شدت 𝜏∆) 𝑖𝜏(𝑥 تقریب زد.
نمایش )X(tبه صورت ضربه چنین است:
… 𝑿 𝒕 = 𝒙 𝝉𝟎 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟎 + 𝒙 𝝉𝒊 ∆𝝉𝜹 𝒕 − 𝝉𝟏 +
𝜺𝒕𝟎 +
𝟏 = 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 .
𝜺𝒕𝟎 −
∞+
= 𝒕𝒅 𝜹 𝒕 .
∞−
) 𝟎𝒕 𝒇 𝒕 . 𝜹 𝒕 − 𝒕𝟎 = 𝒇 𝒕𝟎 . 𝜹(𝒕 −
ضمیمه برای عالقه مندان
خب حاال یه مثال...
مدار زیر را تحلیل کنید.
2
1
تجزیه وتحلیل مدار با روش گره (:)KCL
در این روش ابتدا گره ی مرجع را انتخاب می کنیم.
بعد از آن دو گره می ماند که در آنها KCLمی
زنیم و معادالت زیر به دست می آید.
در ضمن یادمان باشد که شرایط اولیه را هم برای
حل معادالت دیفرانسیل اعمال کنیم.
برای گره 1داریم:
𝑡
)𝑡( 𝑠𝑖 = 𝑣1 − 𝑣2 𝑑𝑡′
0
𝑑𝑣1 𝑣1
1
𝐶
+
+ 𝐼0 +
𝑡𝑑
𝑅1
𝐿
شرایط اولیه یادمان نرود:...
0
𝑣2
𝑣2 − 𝑣 𝑑𝑡 +
=0
𝑅2
𝑡
0
1
−𝐼0 +
𝐿
حال معادالت را جمع می کنیم:
𝑑𝑣1 𝑣1
𝑣2
+
+
𝑠𝑖 =
𝑡𝑑
𝑅1 𝑅2
با مشتق گیری از دو طرف معادله گره 2
C
1
1
1 𝑑𝑣2
𝑣 − 𝑣 +
=0
𝑡𝑑 𝐿 2 𝐿 1 𝑅2
𝑣
=
)𝑉1 (0
یا:
𝟏
𝟏
𝟐𝒗𝒅 𝟏
𝒗𝟐 − 𝒗𝟏 +
𝟎=
𝑳
𝑳
𝒕𝒅 𝟐𝑹
مشتق
𝟏𝒗𝒅
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝒗 𝟐𝒅 𝑳
=
+
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝟐𝒕𝒅 𝟐𝑹
از کل این معادالت:
𝟐𝑹
𝒔 𝒊 𝟐 𝑹 = 𝟐𝒗
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝒗 𝟐𝒅
𝟐𝒗𝒅 𝑳
𝑪𝑳
+
𝑹
𝑪
+
+
𝟐
𝟐𝒕𝒅
𝒕𝒅 𝟏𝑹
اگر در معادله ای که از گره 2به دست آمد t = 0
قرار دهیم𝑉2 (0)= R2I :
و در نتیجه:
𝟐𝒗𝒅
𝟐𝑹
𝟐𝑹
= 𝟎
= )𝟎( 𝟐𝒗 𝒗𝟏 𝟎 −
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑳
واگه بخوایم از KVLبریم...
راه دیگر با استفاده از تحلیل مش ()KVL
در این روش هم در مش ها KVLمی زنیم و
معادالت دیفرانسیل را به دست می آوریم.
شرایط اولیه فراموش
نشود(.خیلی خیلی مهمه)!...
با توجه به شکل اسالید بعد:
𝑡
KVLدر مش : 1
)𝑡( 𝑠𝑣 = 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′
𝑡
KVLدر مش 𝑖1 − 𝑖2 𝑑𝑡′ = 0 : 2
شرایط اولیه : ...
0
0
1
𝑅1 𝑖1 + 𝑉0 +
𝐶
𝑑𝑖2
1
𝐿
+ 𝑅2 𝑖2 − 𝑉0 +
𝑡𝑑
𝐶
𝑖2 0 = 𝐼0
حال معادله دیفرانسیل با متغیر V2را می نویسیم :
برای این کار دو معادله را جمع می کنیم :
𝟐𝒊𝒅
𝑳 𝑹𝟏 𝒊𝟏 +
𝒔𝒗 = 𝟐𝒊 𝟐𝑹 +
𝒕𝒅
با مشتق گیری از دو طرف معادله مش: 2
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝟏𝒊 𝟐𝒊 𝟐𝒊𝒅
𝟐𝑹 𝑳 𝟐 +
+ −
𝒕𝒅
𝒕𝒅
𝑪 𝑪
و در نتیجه :
𝒔𝒗
= 𝟐𝒊
𝟏𝑹
𝟏𝑹
𝟏+
𝟐𝑹
𝟐𝒊𝒅
+
𝒕𝒅
𝑳
𝑹𝟐 𝑪 +
𝟏𝑹
𝟐𝒊 𝟐𝒅
𝑳𝑪 𝟐 +
𝒕𝒅
با اعمال شرایط اولیه ...
:
اجازه بدین من ادامه میدم:
t=0در معادله مش : 2
چون:
𝟐𝒊𝒅
𝟏
) 𝟎𝑰 𝟐𝑹 𝟎 = (𝑽𝟎 −
𝒕𝒅
𝑳
𝑑 2 𝑣2
𝐿 𝑑𝑣2
𝑅2
𝐶𝐿
+ 𝑅2 𝐶 +
+ 1+
𝑠𝑖 𝑣 = 𝑅2
𝑑𝑡 2
𝑡𝑑 𝑅1
𝑅1 2
𝑣2 = 𝑅2 𝐼2
,
𝑠𝑖 𝑣𝑠 = 𝑅1
𝑣2 (0) = 𝑅2 𝐼0
𝑑𝑣2
𝑅2
= 0
) (𝑉 − 𝑅2 𝐼0
𝑡𝑑
𝐿 0
مثال فوق این حقیقت را نشان می دهد که برای هر مدار LTIای
که دارای یک ورودی و یک خروجی است همیشه می توان یک معادله
دیفرانسیل نوشت که خروجی را به ورودی ربط دهد.
حاال بریم سراغ یک مثال
ساده اما فلسفی...
برای حل از روش مش استفاده می کنیم
و معادله دیفرانسیل را به دست می
آوریم و آن را حل می کنیم
𝑡
𝑡 𝑖 𝑡′ 𝑑𝑡′ = 𝑣𝑠 𝑡 = 𝑢(𝑡)𝑉𝑚 cos
اجازه بدین بریم سر کالس مدار1
0
1
𝑅𝑖 𝑡 +
𝐶
وجود پله در سمت راست معادله ی باال به ما می گوید که در جواب نهایی جریان ناپیوستگی
دارد.برای اینکه مقدار سمت چپ معادله ضربه ی سمت راست را متعادل کند باید شامل ضربه ی
𝒎𝒗
باشد وبدین ترتیب جریان شامل )u(t
)𝒕(𝜹 𝒗𝒎 .
𝑹
در 𝒕 )
عنی =
خواهد بودکه یک تابع پله است.بنابراین اگر چه قبل از وصل کردن منبع ولتاژ ( ی𝟎−
شرط اولیه صفر است
)=0
(i
ولی در 𝒕 = 𝟎+شرط اولیه صفر نبود وبه ورودی بستگی دارد!
دقت کنید با استفاده ازتحلیل حالت دایمی سینوس ی هم می توانید فقط حالت پایدار مدار را
به دست آوردید...
در به دست آوردن پاسخ ضربه باید بسیار دقت کرد زیرا در این حالت سمت
راست معادله زیر دارای ضربه و مشتقات آن است.
واضح است که اگر ورودی یک ضربه ی واحد باشد سمت راست معادله ی قبلی
شامل ضربه و مشتقاتش می شود.
تعیین مستقیم پاسخ ضربه بر این پایه قرار گرفته که توابع ویژه سمت راست و
چپ متعادل باشد.
چون در معادله قبل می باشد باالترین مرتبه تابع در سمت راست برابر بوده.
چگونگی به شرایط زیر بستگی دارد:
( n > mحالت مناسب) :پاسخ hشامل هیچ نوع تابع ویژه ای نیست.
n = mپاسخ hشامل یک ضربه ی )𝒕(𝜹 𝒃𝟎 .خواهد بود
n < m.1پاسخ hبیش از یک تابع ویژه را شامل می شود وضرایب با متعادل نمودن
دو طرف معادله حاصل می شود.
در هنگام اعمال ورودی ضربه ما شرایط حالت صفر را در زمان 0به دست می آوریم
(زیرا تابع ضربه در زمان های +و -صفر است ) و مدار را تبدیل به مداری با حالت صفر
جدید می کنیم و با حذف ورودی ضربه مدار را تحلیل می کنیم.
چیز خاص ی nهمانطور که دیدید مدار مرتبه
نداشت!
را هم بلدیدn ...مرتبه 2را بلد باشید،
? Questions? Discussion? Suggestions
بعد از مرور دوباره این اسالید ها برای یادگیری مبحث به اسالید های حل تمرین مراجعه کنیم
Thanks For Your Attention