گاهنامه الکترونيک بيمارستان سوانح شهيد کامياب ( )3 متن های تبريک متن های تبريک دکترحسن خداپرست مهم ترين رخدادهای 6 ماه دوم دکترعلی بيرجندی نژاد نکات به ياد ماندنی دکترجواد.

Download Report

Transcript گاهنامه الکترونيک بيمارستان سوانح شهيد کامياب ( )3 متن های تبريک متن های تبريک دکترحسن خداپرست مهم ترين رخدادهای 6 ماه دوم دکترعلی بيرجندی نژاد نکات به ياد ماندنی دکترجواد.

‫گاهنامه الکترونيک بيمارستان سوانح شهيد کامياب (‪)3‬‬
‫متن های تبريک‬
‫متن های تبريک‬
‫دکترحسن خداپرست‬
‫مهم ترين رخدادهای‬
‫‪ 6‬ماه دوم‬
‫دکترعلی‬
‫بيرجندی نژاد‬
‫نکات به ياد ماندنی‬
‫دکترجواد ملکی‬
‫سه قطعه معيوب در‬
‫هر ‪ 10000‬قطعه‬
‫توديع آقای دکتر‬
‫خداپرست و معارفه‬
‫آقای دکتر ملکی‬
‫مغزو اعصاب‬
‫آيا نقطه ضعف مي‬
‫تواند نقطه قوت باشد؟‬
‫افتتاح ‪ICU5‬‬
‫جراحان‬
‫غالمرضا خوش سيما‬
‫ناصر قادری‬
‫نامه آبراهام لينکلن به‬
‫آموزگار پسرش‬
‫خدايا‬
‫سيد حسين‬
‫عبد العلی زاده‬
‫مديريت بر قلب ها‬
‫خانم بنکداران‬
‫شيوه زيستن‬
‫دکترمحمدرضا‬
‫واحدی جو‬
‫اولين گاهنامه الکترونيک در دانشگاه‬
‫علوم پزشکی‬
‫مطالب علمی لينک های مفيد‬
‫بخش سوانح مردان‬
‫تاريخچه پيوند اعضا‬
‫بيست و يک روش‬
‫برای غلبه بر تنبلی‬
‫اثرات جسمي خنده‬
‫بيمارستان سوانح‬
‫شهيد کامياب‬
‫واحد روابط عمومي‬
‫واحد سمعی وبصری‬
‫مركز تحقيقات‬
‫ارتوپدي و تروما‬
‫افتتاح محل احداث چگونه جوان بمانيم‬
‫گروه جراحی‬
‫ساختمان بانک‬
‫مغزواعصاب و ستون فقرات‬
‫استخوان‬
‫ديباچه نوروز‬
‫افتتاح امحاءزباله‬
‫افتتاح اکسيژن ساز‬
‫روابطی که داريد‬
‫تعيين می کند شما‬
‫چه کسی هستيد‬
‫مرکز مديريت‬
‫پيونداعضاء‬
‫تربيت بدنی‬
‫مرکز فناوری ( ‪)IT‬‬
‫چهار‬
‫داستان زيبا‬
‫بخش دانلود تصاوير‬
‫محمود ابريشمی‬
‫عکس های ويژه‬
‫نظرات و پيشنهادات‬
‫بخش دانلود‬
‫گاهنامه الکترونيک‬
‫امير محمدپور‬
‫‪HELP‬‬
‫اعضا گاهنامه الکترونيک‬
‫جزوات آموزشی‬
‫باز هفت سين سرور‬
‫رونق عهـــد شبابست دگــر بوستان را‬
‫ميرسد مـــژده گل بلبل خوش الحان را‬
‫ماهي و تنگ بلور‬
‫سکه و سبزه و آب‬
‫باز اسفند و گالب‬
‫نرگس و جام شراب‬
‫باز آن سوداي ناب‬
‫باز هم شادي عيد‬
‫کور باد چشم حسود‬
‫آرزوهاي سپيد‬
‫باز تکرار دعا‬
‫باز ليالي بهار‬
‫يا مقلب القلوب‬
‫باز مجنوني بيد‬
‫يا مدبر النهار‬
‫باز هم رنگين کمان‬
‫حال ما گردان تو خوب‬
‫و غزالن دلفرين را که عشاق سرگردان به ياد چشم مست معشوقه‬
‫باز باران بهار‬
‫راه ما گردان تو راست‬
‫بی وفا و دل آزار خودشان بيابان در بيابان می پرستند فرا ميخواند تا‬
‫باز گل مست غرور‬
‫باز نوروز سعيد‬
‫سختی های زمستان را به فراموشی بسپارند و عيد رابا ديدار دو باره‬
‫باز بلبل نغمه خوان‬
‫باز هم سال جديد‬
‫با فصل باران تجليل کنند و با شنيدن اين سرود دلنشين همراز و هم‬
‫باز رقص دود عود‬
‫باز هم الله عشق‬
‫ای صبا گر به جوانان چمـن بـاز رسی‬
‫خدمت ما برسان سرو گل ريحـــان را‬
‫و باز فرزندان خورشيد در دره ها وادی ها کوهپايه ها و باغ های‬
‫خندان به بشارت عيد بهار و خوشحالی جوانه زدن شاخه های پر‬
‫نقش و نگار فاخته ها و کبک دری و عتدليان را به نغمه سرايی‬
‫می طلبد و پروانه ها را به پذيرايی عطر شگوفه ها دعوت می نمايد‬
‫صحبت با آنهای گردند که دل به عشق زنده دارند‪.‬‬
‫خنده و بيم و اميد‬
‫(نوروزتان مبارک)‬
‫دکتر علی بيرجندی نژاد‬
‫رئيس بيمارستان شهيد کامياب‬
‫عيد شما مبارک‬
‫دکتر جواد ملکی‬
‫مدير بيمارستان شهيد کامياب‬
‫دوباره معجزه‬
‫آب و آفتااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااب و زماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااين‬
‫شاااااااااااااکوه جاااااااااااااادوی رنگاااااااااااااين کماااااااااااااان فاااااااااااااروردين‬
‫حال كه دگر بار نيز قلم آفرينش با پرتو افشاني بر لوح پاك‬
‫شاااااااکوفه و چمااااااان و ناااااااور و رناااااااگ و عطااااااار و سااااااارود‬
‫طبيعت‪ ،‬شكوهي ديگر از مظاهرزيباي خلقت را بيان نمود‪،‬‬
‫سااااااااااااپاس و بوسااااااااااااه و لبخنااااااااااااد و شااااااااااااادباش و درود‬
‫تا در تحولي دوباره نسيم مشك افشان و ترنم بلبالن خوش‬
‫دوبااااااااااااااره چهاااااااااااااره ناااااااااااااوروز و شاااااااااااااادماني عياااااااااااااد‬
‫الحال را به نظاره بنشينيم و « يا هو » گويان به ستايش آن‬
‫دوبااااااااااااااااااااااااااااااااااااره عشاااااااااااااااااااااااااااااااااااق و امياااااااااااااااااااااااااااااااااااد‬
‫جميل بي نظير به پا خيزيم‪ ،‬ضمن عرض تبريك فرا رسيدن‬
‫دوبااااااااااره چشاااااااااام و دل مااااااااااا و چهاااااااااره هااااااااااای بهااااااااااار‬
‫عيد باستاني نوروز و آمدن بهار دل انگيز‪ ،‬سعادت‪ ،‬سالمت‪،‬‬
‫هفت سين‬
‫كامراني و بهروزي همگي شما عزيزان را از خالق كائنات‬
‫مسئلت داريم‪.‬‬
‫هر روزتان نوروز ‪ .‬نوروزتان پيروز‬
‫فرارساااااايدن نااااااوروز و سااااااال نااااااو را شااااااادباش ميگااااااويم‪.‬‬
‫برايتاااااااااااااااااااااااااااان تندرساااااااااااااااااااااااااااتي و نيکاااااااااااااااااااااااااااروزی‬
‫در ساااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااال ناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااو آرزو دارم‪.‬‬
‫باشاااااااااااااااد کاااااااااااااااه ساااااااااااااااالي سرشاااااااااااااااار از شاااااااااااااااادی‬
‫و کامروايي داشته باشيد‪.‬‬
‫اعضای گروه جراحي مغز و اعصاب‬
‫دانشگاه علوم پزشکي مشهد‬
‫غالمرضا خوش سيما‬
‫معاون اداری ومالی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫نوروز ‪ ،‬اين ميراث گران نياكان‬
‫بر چهره ی گل نسيم نوروز خوش‬
‫بر طرف چمن روی دلفروز خوش است‬
‫از دی که گذشت هر چه بگويی خوش نيست‬
‫خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است‬
‫كه پس از هزاره ها گذشته و با دامني پرز رازهاي با شكوه و خاطره هاي‬
‫سال ‪ 1388‬خيلي زود به پايان رسيد و در آستانه شروع سال جديد هستيم ‪ .‬موفقيت هاي‬
‫دلنشين نسل هاي روزگاران كهن ‪ ،‬اينك بر سفره ما نشسته و مهمان ما‬
‫زيادي براي بيمارستان امدادي در اين سال در سايه همدلي و دوستي که بين همه‬
‫شده است ‪ ،‬يكي از دهها آيين و جشن ايرانياست كه به فرهنگ و تاريخ اين‬
‫همکاران در سطوح مختلف بود‪ ،‬حاصل شد و توانستيم کارهاي مهمي را به سرانجام‬
‫بوم و بر گرما و شور ويژه بخشيده و زندگي و دلها و روانهاي آدميان را‬
‫برسانيم‪.‬‬
‫همنشنين نور و اميد و انگيزه و زايش و تالش مي ساخته است ‪.‬‬
‫تالشهاي ارزشمند همه عزيزان در سطوح مختلف اجرائي و مديريتي وپيگيريهاي جدي‬
‫نوروز حقيقت رستاخيز بزرگ طبيعت و زندگي انسان است ‪ .‬زايش دوباره‬
‫و سرآغازي ديگر براي همه اينها‪.‬‬
‫مسئولين باعث شد که بيمارستان سوانح امدادي شهيد کامياب عليرغم برخورداري‬
‫ازکمترين امکانات حائز باالترين رتبه در زمينه هاي مختلف علمي‪،‬درماني ‪،‬پژوهشي‬
‫‪،‬آموزشي وتکريم ارباب رجوع شود‪.‬‬
‫غلبه پاكي و پيراستگي وگرما و اميد و آرزو و همه خوبيها بر هرچه‬
‫ضمن تبريک فرا رسيدن سال جديد و آرزوي سالمتي و شادکامي براي همه همکاران‬
‫سياهي ‪.‬و نا پاكي و پلشتي و زنگارو غبار و زشتي و سرما و ‪....‬‬
‫عزيز اميدوارم بتوانيم همچنان با صالبت و استواري و با انگيزه هاي متعالي و همت‬
‫فصل رويش دوباره زندگي و زيبايي از بستر سرد و يخ زده نيستي و مردگي‬
‫هاي بلند شما عزيزان در سايه وفاق و همدلي در کنار مسئولين بيمارستان راه پيموده را‬
‫و نا اميدي ‪.....‬زمان زدودن زنگارها از آئينه دلها و روفتن دشمني ها و‬
‫به سرانجام برسانيم‪.‬‬
‫شستن آلودگي ها و ‪...‬‬
‫و بيمارستان امدادي همچنان در جايگاه رفيع و ممتاز خود به عنوان بزرگترين مرکز‬
‫پس بيائيم همه با هم پاكي ها و محبتها را جايگزين بديها و زشتي ها كنيم‬
‫و سالي نو و زيبا را براي خود و بيمارانمان بسازيم‬
‫سال نو بر همگان مبارك‬
‫زهره بنكداران‬
‫كارشناس ارشد بيهوشي و مراقبتهاي ويژه‬
‫مترون بيمارستان اورژانس و سوانح شهيد كامياب‬
‫سوانح استان نقش محوري خود را ايفا نمايد همچنين شرايط را به گونه اي که در شأن‬
‫پايتخت معنوي ايران اسالمي و زائرين و مجاورين بارگاه ملکوتي حضرت ثامن الحجج‬
‫(ع) باشد مهيا نماييم ‪.‬‬
‫ياد وخاطره همه همکاران و دوستاني که در سال ‪ 1388‬همراه ما بودند گرامي باد و‬
‫زحمات آن عزيزان را ارج مينهيم‪.‬‬
‫دکترمحمدرضا واحدي جو‬
‫مسئول نظارت بردرمان و سرپرست علمي‬
‫اورژانس بيمارستان شهيد کامياب‬
‫يا مقلب القلوب و االبصار‬
‫سال نومي شود ‪،‬‬
‫زمين نفسي دوباره مي كشد‪.‬برگ ها باه رناگ در‬
‫يااااا ماااادبراليل و النهاريااااا محااااول الحااااول و‬
‫مااي آينااد و گاال هااا لبخنااد مااي زنااد و پرنااده هاااي‬
‫االحااوال حااول حالنااا الااي احساان الحااال حلااول‬
‫خسااااته باااار مااااي گردنااااد و دراياااان رويااااش ساااابز‬
‫سال نو و بهار پرطراوت را كه نشانه قادرت‬
‫دوباره‪...‬من‪...‬تو‪...‬ما‪...‬كجا ايستاده اييم‪.‬سهم ماا‬
‫اليزال الهي و تجديد حياات طبيعات ماي باشاد‬
‫چيست؟‪..‬نقاش ماا چيسات؟‪...‬پيوناد ماا در دوبااره‬
‫رابه تماامي عزيازان تبريا و تهنيات عار‬
‫شدن با كيست؟‪...‬زمين سالمت ماي كنايم و ابرهاا‬
‫نمااوده و سااالي سرشااار از بركاات و معنوياات‬
‫درودتان باد و ‪...‬سال ناو مباارك ‪...‬چاون هميشاه‬
‫را ازدرگااااه خداوناااد متعاااال و سااابحان باااراي‬
‫شماعزيزان مسئلت منمايم ‪.‬‬
‫ناصر قادری‬
‫مسئول حراست بيمارستان شهيد کامياب‬
‫اميدوار وسال نومبارك‪...‬‬
‫سيد حسين عبدالعلی زاده‬
‫مديرامور مالی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫يک سال ديگر هم گذشت‪...‬‬
‫رفتيم تو ‪.....‬سالگی‪......‬يه سال بزرگتر شديم‪.‬‬
‫باز عالم و آدم‬
‫انگااار همااين ديااروز بااود کااه تولااد ‪........‬سااالگی‪ ....‬رو داشااتم‬
‫و پوساايده گااان خاازان و زمسااتان خناادان و شااتابان ب اه‬
‫ميگااااارفتيم‪...‬روزهاااااا چاااااه زود ميگاااااذره‪..‬باااااا خااااااطره هاااااای‬
‫اساااتقبال بهاااار ميروناااد تاااا انااادوه زمساااتان را باااه‬
‫گوناگون‪...‬‬
‫تاا چشام بازنيم و وا کناايم ميبينايم کاه روزهااا سااعتها دقيقاه هااا‬
‫ثانيه ها همشون رفتند و تنها چيزی کاه ازماون موناده خااطره‬
‫فراموشی ساپارند و کاابوس غام را در زيار خاا‬
‫مدفون سازند و آنگه سر مست و باا وجاد و نشااط‬
‫هاست‪...‬‬
‫و بااا رقااپ و پااايکوبی بااا تاارنم اياان ساارود طاارب‬
‫هر چقدر هم که بيشاتر بشاه سانمون خاطرهاامون همونجاوری‬
‫انگيز نو روز و جشن شکوفه ها را بر گذار‬
‫دساات نخااورده تااو دالمااون مونااده و شااايد گاارد و غبااار گذشااته‬
‫روشون نشساته اماا اگاه باا دساتمال گارد گياری اونهاا رو پااک‬
‫کنااايم و ياااادی دوبااااره از گذشاااته تلاااخ و شااايرينمون کنااايم‪...‬‬
‫ميتونيم ارزش زندگی رو بيشتر بفهميم‪...‬‬
‫خدا کنه روزهای آينده مون بهتر و بهتر بشاه‪...‬باه ايان مايگن‬
‫می نمايند ومن با دلی سرشار از آرزوی شادی‬
‫در سال جديد برای شاما اانديشاه ای پوياا و آزادی‬
‫و برخااااااورداری از همااااااه نعمتهااااااای خاااااادادادی‬
‫آرزومندم‪.‬‬
‫ريتم زندگی‪...‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫(عيدتان مبار )‬
‫امير محمدپور‬
‫مسئول سمعی بصری بيمارستان شهيدکامياب‬
‫از ته دل گفته باشيم و اليق آن شويم تا "محول الحاول واالحاوال " ماا را شايساته حاول‬
‫حالنا الی احسن الحال بداند و تحولی از جنس خودش را نصيبمان کند و سال بعد که يک‬
‫ح‬
‫بازنگری و محاسبه از خود داريم راضی تر باشيم و حاضر باشيم با خود خودمان بيشتر‬
‫يف نيست آدم نوشتاری در شروع گاهنامه نوروزی بنويسد و با بهار شروع نکند ؟‬
‫هر کاس از پنجاره ای باه بهاار مای نگارد‪ .‬يکای از بهاار طاراوت و سابزی و خرمای را‬
‫ميبيند و ديگری نو شدن ‪ ،‬تازه شادن وتحاول را در بهاار برجساته تار مای پنادارد و مای‬
‫معاشاارت داشااته باشاايم و از حشاار و نشاار بااا خودمااان خسااته و خاادای نااا کاارده شاارمنده‬
‫نباشيم ‪ ،‬به ديگران با افتخار و سربلندی توصيه اش کنيم و با اعتماد بع نفاس عرضاه‬
‫اش کنيم‪ .‬خيلی سخت نيست فقط بايد بخواهيم و با صداقت و جسارت تالش کنيم و ببينيم‬
‫ستايد ‪.‬‬
‫مهم نيست که تو چگونه می نگری و چه سان از بهار برداشت می کنی ‪ ،‬مهم اين است‬
‫که از بهار با نگاه من و تو و کاستی ديد ما چيزی کام نمای شاود و باه هماه باه فراخاور‬
‫حالشان می بخشد و تازه شان می کند‪.‬‬
‫راستی چه می شد که با نوروز و آغاز بهار ما هم متحول می شديم و با ديادی بهتار و‬
‫عميق تر به دور و بر خودمان نگاه می کرديم ؟‬
‫و قول سهراب را "جور ديگر بايد ديد " شامل حالمان می کرديم ‪.‬‬
‫بياييم در آغاز سال نو و بهاری نو ‪ ،‬نه تنها به ديگران جور ديگری نگاه کنيم که به‬
‫بر شيرينش را! به هر حال آرزو که می توانيم بکنيم‪:‬‬
‫خدايا ! به ما توفيق عشق ورزيادن عنايات کان کاه باا دلای مملاو از محبات باه مخلوقات‬
‫بنگاريم ‪ ،‬از شاادی اش شاااد شاويم و در اناادوهش غام باه دلمااان بنشايند و باارای زدودن‬
‫غبار غم از دلش همات کنايم و آنگااه کاه موفاق شاديم از فارط رضاايت از خاود بای خاود‬
‫شويم و معنی شادی واقعی را در خدمت به ديگران ودر شادی آنها ببينيم ‪.‬‬
‫خدايا ! تالشمان را در راه رضای خودت قرار ده و اثر خدمتمان را صد چندان کن ‪ ،‬به‬
‫مااا حااالوت بخشااش را عطااا کاان و چنااان باای نيازمااان گااردان کااه همااه را ببخشاايم و و از‬
‫خودمان هم دوباره نگاهی عميق و بی پارتی بازی بيندازيم و کالهمان را قاضی کنيم که‬
‫با توجه به اشرافی که بر کناه وجاود و افکارماان داريام و از نيات هماه اعماال خودماان‬
‫بخشش خود اغنا شويم چون تو ‪. . .‬‬
‫آگاهيم ‪ ،‬به راستی از يک نفر ديگر کاه دقيقاا مثال ماا فکار مای کناد و عمال مای کناد چاه‬
‫يا مقلب القلوب واالبصار‬
‫يا مدبر اليل و النهار‬
‫برداشتی داريم ؟ازاو راضی هستيم ؟دوستش داريم؟ و به ديگران توصيه می کنيم که او‬
‫يا محول الحول واالحوال‬
‫حول حالنا الی احسن الحال‬
‫را بپذيرند ؟ واقعا ؟‪. . .‬‬
‫نه کامال ؟‬
‫پس به خود آييم و يک بازنگری درسات و حساابی از خاود داشاته باشايم و ياک تجدياد‬
‫نظر واقعی و اساسی در اعمال و افکار و نيت هايمان ‪ ،‬تا معنی واقعی تحول را در خود‬
‫متجلی کنيم و وقتی می گوييم "حول حالنا " تعارف نکرده باشيم ‪.‬‬
‫همه تان را دوست دارم و نوروز مبارک‬
‫دکتر حسن خداپرست‬
‫مدير درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد‬
‫در ساااوانح ‪.‬پاااس از انجاااام اقااادامات فاااوق بيماااار باااه بخاااش مربوطاااه وياااا‬
‫بيمارستان مربوطه بر حسب نياز بيمار انتقال داده مي شوداين بخش شامل‬
‫‪ 3‬سااالن مجاازا‪ ,‬مجهااز بااه سيسااتم مانيتورينااگ سااانترال و تجهياازات الزم‬
‫بخش سوانح بيمارستان شهيد كامياب‬
‫جهاات احيااا بيماااران اورژانسااي و باادحال وسيسااتم‪ HIS‬تلفاان مسااتقل جهاات‬
‫بيمااااران تلويزياااون‪L CD‬جهااات رفااااه حاااال بيمااااران و امكاناااات گرماااايي و‬
‫بخش اورژانس سوانح با ‪30‬تخت مصوب‬
‫سرمايي وتهويه ماي باشاد‪.‬باه لحااظ سااختار فيزيكاي در مجااورت بخشاهاي‬
‫و‪40-30‬تخت فعال باه صاورت ‪24‬سااعته فعاال ماي باشاد‪.‬پاذيرش بيماار در‬
‫درمانگاه اورژانس راديولوژي ‪CT‬اسكن ‪ ICU‬و ‪...‬‬
‫اين بخش باه صاورت مساتقيم از درمانگااه اورژاناس صاورت ماي گيارد‪..‬باا‬
‫مي باشد‪ .‬با توجه به حجم كار زياد اين بخش و كمبود نياروي انسااني كاه‬
‫توجاااه باااه اينكاااه بيمارساااتان ساااوانح شاااهيد كاميااااب بزرگتااارين بيمارساااتان‬
‫به وضوح ديده مي شود اميد است دراين خصاوص مسائولين توجاه خااص‬
‫تروماااي شاارق كشااور مااي باشااد بخااش اورژانااس سااوانح پااذيراي بيماااران‬
‫مبذول فرما يندتا پرسنل با روحيه بهتار انجاام وظيفاه نماوده تاا در اعاتالي‬
‫‪head truma‬و‪ multiple truma.t‬ناشاااي از حاااوادث ترافيكاااي وغيااار‬
‫سطح سالمت جامعه و تكريم ارباب رجوع كوشا باشيم‪.‬‬
‫مترقبه و‪....‬سطح شهر وهمچنين اعزامي از شهرساتانهاي اساتان خراساان‬
‫رضوي واستانهاي خراسان شمالي و جنوبي‪ ,‬سيستان وبلوچستان ‪,‬گلساتان‬
‫وساااامنان مااااي باشااااد‪.‬بااااه همااااين دلياااال ضااااريب اشااااتغال تخاااات ‪%100‬يااااا‬
‫بيشتربخصااوص در ايااام تعطاايالت نااوروزي وتابسااتان مااي باشااد‪.‬در بخااش‬
‫اورژانس سوانح كلياه اقادامات تشخيصاي ودرمااني بيمااران اعام از انجاام‬
‫ويزياات جااراح اعصاااب و مشاااوره هااا منجملااه جراحااي عمااومي وعااروق‪-‬‬
‫اورتوپدي‪ -‬ارولوژي‪-ENT—-‬فك وصورت‪-‬چشم‪-‬داخلي‪-‬اطفاال‪-‬باي هوشاي‪-‬‬
‫روانپزشاااكي وقاااانوني و‪...‬انجاااام ماااي شاااود و حتاااي در بساااياري از ماااوارد‬
‫بيمااران جهاات اعمااال جراحااي اعصاااب و جراحااي و اورتوپاادي و‪..‬بااه اتاااق‬
‫عمل اعزام مي شوند‪.‬‬
‫لعيا آريايی‬
‫سرپرستار سوانح مردان بيمارستان سوانح شهيد کامياب‬
‫اثرات جسمي خنده‬
‫ خنده صورت را زيبا مي سازد ‪.‬‬‫ خنده در طوالني نمودن عمر نقش موثر دارد‪.‬‬‫ خنده سن فرد را كمتر نشان مي دهد‪.‬‬‫‪ -‬خنده زبان مشترك همه جهانيان است‪.‬‬
‫ خنده كلسترول خون را كاهش مي دهد ‪.‬‬‫ خنده در پيشگيري از سكته قلبي و سكته مغزي موثر است ‪.‬‬‫ خنده " دويدن بي حركت" نام گرفته است و به اين دليل افراد الغر را چاق و‬‫افراد چاق را الغر مي كند‬
‫ خنده باعث مي شود كه به دندانهايمان بيشتر توجه كرده در نظافت انها‬‫بكوشيم ‪.‬‬
‫‪ -‬خنده انبساط عروقي ايجاد مي كند‪ ،‬كه در سالمتي موثر است‪.‬‬
‫‪ -‬خنده زياد‪ ،‬مشكل فيزيولوژي ايجاد نمي كند چرا كه خنده زياد باعث ريزش‬
‫‪ -‬خنده گرفتن حمام اكسيژن است‪.‬‬
‫اشك از چشم مي شود‪ .‬و اين نوعي مكانيسم جبراني يا دفاعي است كه فشار‬
‫‪ -‬خنده با بازدم انجام مي شود و اين كار باعث مي گردد ‪ CO2‬از خون خارج‬
‫خون مغزي را كاهش مي دهد‪.‬‬
‫شده و احساس مطلوبي ايجاد نمايد‪.‬‬
‫‪ -‬خنده بر خالف تصور عموم چروك صورت را از بين مي برد ولي اخم چين و‬
‫ خنده تعادل ظرفيت هورموني ايجاد مي نمايد‪.‬‬‫ خنده باعث افزايش هورمون كورتيزول شده‪ ،‬ايمني بدن را در برابر بيماري ها‬‫زياد مي كند ‪.‬‬
‫چروك صورت را زياد مي كند‪.‬‬
‫ خنده باعث افزايش ترشح اندرفين مغز مي شود (اندرفين نوعي مرفين است‬‫كه از مغز ترشح مي شود) و باعث احساس سرخوشي و شادي مي شود ‪.‬‬
‫‪ -‬خنده تحمل دردهاي جسمي را آسانتر مي سازد ‪.‬‬
‫‪ -‬خنده هورمون سروتونين را افزايش داده احساس سرخوشي ايجاد مي نمايد‪.‬‬
‫‪ -‬خنده با افزايش سن نسبت عكس دارد‪ .‬متاسفانه هر چه سنمان زيادتر شود‬
‫‪ -‬خنده تعداد ضربان قلب )‪(HR‬را كاهش مي دهد‪ .‬كه در سالمتي موثر است‪.‬‬
‫كمتر مي خنديم ‪.‬‬
‫‪ -‬خنده به دليل شستن ‪ CO2‬از خون‪ ،‬صورت را شفاف مي كند ‪.‬‬
‫‪ -‬خنده گرفتگي ها و كرامپ هاي عضالني را بر طرف مي سازد‪.‬‬
‫‪ -‬خنده آنقدر مهم است كه عكاسان مي گويند‪" ،‬لبخند‪ ،‬لبخند‪ ،‬لطفا لبخند بزنيد ”‪.‬‬
‫‪ -‬خنده باعث رفع خستگي مي شود‪.‬‬
‫ خنده به دليل انبساط عروقي‪ ،‬ترميم بافتهاي آسيب ديده را تسهيل مي نمايد ‪.‬‬‫‪ -‬خنده از بيماري زخم معده و اثني عشر جلوگيري مي كند ‪.‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫چگونه جوان بمانيم‬
‫‪HOW TO STAY YOUNG‬‬
‫چند راه ساده‪ ،‬که همه هم بستگي به انتخاب شخصي خود ما‬
‫داره‪ .‬و اين ابتداي کاره‪ .‬تا مرحله اي که فکر ميکنيم‪ :‬اصالً‬
‫چگونه دوباره جوان شويم؟؟! اين بهترين قسمت کاره پر از‬
‫شور و هيجان‪ ،‬تغيير و تحوالت زيبا و برقراري ارتباط با‬
‫خويشتن خويش‪ .‬براي همگي درين راه و همهء راههاي زندگي‬
‫که حقيقتا ً ميتونه بجاي سردرگمي و اندوه سرشار از شادي و‬
‫عشق باشه‪ ،‬آرزوي موفقيت دارم‪.‬‬
‫_______ _______ _______ ________‬
‫‪ -1‬اعداد بدرد نخور را به دور بريز‪ .‬اين شامل سن‪ ،‬وزن و قد ميشه‪.‬‬
‫اجازه بده پزشکان براي اونها نگران باشند‪ ،‬براي همين به‬
‫اونها پول ميدي ديگه‪.‬‬
‫‪Throw out nonessential numbers. This includes age, .1‬‬
‫‪.weight and height‬‬
‫‪Let the doctors worry about them. That is why you‬‬
‫‪.pay them‬‬
‫‪ -2‬فقط با دوستان خوش اخالق معاشرت کن‪ ،‬غرغروها و بداخالقها‬
‫نابودت ميکنند (ضمنا ً اگر جزو اون غرغروها يا‬
‫بداخالقها هستي اين رو به خاطر بسپار)‪.‬‬
‫‪.Keep only cheerful friends .2‬‬
‫‪The grouches pull you down.. (keep this In mind if‬‬
‫‪);you are one of those grouches‬‬
‫_______ _______ _______ ________ __‬
‫‪ -3‬شروع به يادگرفتن کن‪ .‬کامپيوتر‪ ،‬هنر‪ ،‬باغباني‪ ...‬هرچيزي که‬
‫دوست داري‪ ،‬هرکاري که اجازه نده مغزت بيکار بمونه‪" .‬مغز‬
‫بيکار کارگاه شيطانه"‪ ،‬و نام شيطان اينه‪ :‬آلزايمر!‬
‫‪:Keep learning .3‬‬
‫‪,Learn more about the computer, crafts, gardening‬‬
‫‪.whatever. Never let the brain get idle‬‬
‫"‪".An idle mind is the devil's workshop‬‬
‫‪!And the devil's name is Alzheimer's‬‬
‫_______ _______ _______ ________ ______‬
‫‪-4‬از چيزهاي کوچک و ساده لذت ببر‪.‬‬
‫‪.Enjoy the simple things .4‬‬
‫ اشک و غصه هم پيش مياد؛ يه کم گريه زاري‬-7
‫ يه کم غصه بخور و تحمل کن و بعد حرکت‬،‫کن‬
‫ به جاهاي نادرست و پر گناه نرو‬-5
‫ حتي مسافرت به يه شهر ويا يک‬،‫برو به خريد‬
،‫ تنها کسي که تمام عمر با تو خواهد بود‬..‫کن‬
‫کشور ديگه اما نه به جائي که پراز گناه و‬
.‫ تا زنده اي زندگي کن‬.‫خودت هستي‬
:The tears happen ..7
Endure, grieve, and move on. The only
person who is with us our entire life,
..is ourself.. LIVE while you are alive
______ _______ _______ _______
‫خطاست وهميشه يادخدا باش‬
.Don't take guilt trips .5
Take a trip to the mall, even to the
next county, to a foreign country, but
Always َ& NOT to where the guilt is
Remember God
___ _______ _______ _______
‫ دور وبرت رو پر کن از هرچيزي که دوست‬-8
‫ آنقدر بخند که‬.‫ بيشتر مواقع طوالني بخند‬-6
‫ گل و‬،‫ موسيقي‬،‫ هدايا و يادگاريها‬،‫ فاميل‬،‫داري‬
‫ و اگر دوستي‬.‫احتياج به نفس تازه داشته باشي‬
‫ هرچيزي که خودت دوستش‬،‫ سرگرميها‬،‫گياه‬
‫داري که تورو ميخندونه بيشتر وقت خودت را با‬
.‫ خونه تو پناهگاه توست‬.‫داري‬
:Surround yourself with what you love .8
Whether it's family, keepsakes, music,
.plants, hobbies, whatever
.Your home is your refuge
.‫او بگذرون‬
Laugh often, long and loud. Laugh .6
.until you gasp for breath
And if you have a friend who makes
you laugh, spend lots and Lots of time
. HER/with HIM
‫‪ -9‬قدر سالمتي خودتو بدون‪:‬‬
‫‪ - 10‬در هر موقعيتي عشق خودت رو به‬
‫اگر خوبه‪ ،‬نگهش دار و مواظب باش‪،‬‬
‫کساني که دوستشون داري بيان کن و‬
‫اگر استوار نيست‪ ،‬بهترش کن‪ ،‬اگر هم‬
‫بگو‪.‬‬
‫بدتر ازاوني است که خودت بتوني کاري‬
‫بکني‪ ،‬خوب کمک بگير‪.‬‬
‫‪:Cherish your health .9‬‬
‫‪..preserve it ,If it is good‬‬
‫‪.If it is unstable, improve it‬‬
‫‪If it is beyond what you can‬‬
‫‪.improve, get help‬‬
‫‪Tell the people you love that .10‬‬
‫‪you love them, at every‬‬
‫‪opportunity‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫بر گرفته از کتاب برايان تريسی‬
‫قورباغه را خودت قورت بده‬
‫خالصه ای از بيست و يک روش فوق العاده برای غلبه بر تنبلی و انجام کار بيشتر در‬
‫زمان کمتر را می خوانيد‪ .‬اين اصول و قواعد را مدام مرور کنيد تا عميقا" در‬
‫ذهن و عمل تان ريشه بدواند و در نتيجه موفقيت آينده تان تضمين شود‪.‬‬
‫‪ -1‬سفره را بچينيد‬
‫دقيقا" تصميم بگيريد که چه می خواهيد‪ .‬روشن بودن در اين مورد يک‬
‫شرط اساسی است‪ .‬پيش از شروع کار‪ ،‬هدف ها و تصميم هايتان را بنويسيد‪.‬‬
‫‪ -2‬برای هر روز از قبل برنامه ريزی کنيد‬
‫برنامه هايتان را روی کاغذ بياوريد‪ .‬به ازای هر دقيقه ای که صرف برنامه‬
‫ريزی می کنيد‪ ،‬به هنگام اجرای آن پنج يا شش دقيقه در وقت خود صرفه جويی‬
‫خواهيد کرد‪.‬‬
‫‪ -3‬قانون ‪ 80/20‬را در همه امور به کار بگيريد‬
‫‪ 80‬درصد از دستاوردهای تان نتيجه ‪ 20‬درصد از فعاليت شماست‪ .‬همواره‬
‫تالش خود را روی اين ‪ 20‬درصد متمرکز کنيد‪.‬‬
‫‪ -4‬پيامد کارها را در نظر داشته باشيد‬
‫مهم ترين و ضروری ترين کارهای شما آن هايی هستند که می توانند بيش‬
‫ترين تاثير را چه مثبت و چه منفی روی کار و زندگی شما بگذارند‪ .‬به جای‬
‫تمرکز روی ساير کارها‪ ،‬تمام توجه تان را معطوف به اين نوع کارها کنيد‪.‬‬
‫‪ -5‬روش الف ب پ ت ث را مدام بگيريد‬
‫قبل از شروع‪ ،‬ليستی از کارهای تان تهيه کنيد و سپس آن ها را از نظر‬
‫ارزش و ضرورت اولويت بندی کنيد تا مطمئن شويد که هميشه در حال انجام مهم‬
‫ترين کارهای تان هستيد‪.‬‬
‫‪ -6‬روی اهداف اصلی تمرکز کنيد‬
‫نتايجی را که بايد قطعا" از کارتان به دست آوريد تا بتوانيد بگوييد که به‬
‫خوبی از عهده کار بر آمده ايد مشخص کنيد و در تمام مدت قاطعانه به دنبال به‬
‫دست آوردن آن ها باشيد‪.‬‬
‫‪ -7‬به قانون تشخيص ضرورت عمل کنيد‬
‫هيچ وقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد‪ .‬اما هميشه برای‬
‫انجام مهم ترين کارها وقت کافی هست‪.‬‬
‫‪ -8‬پيش از شروع‪ ،‬مقدمات کار را کامال فراهم کنيد‬
‫آمادگی تمام و کمال قبل از شروع کار مانع عمل کرد ضعيف می شود‪.‬‬
‫‪ -9‬هميشه يک شاگرد باقی بمانيد‬
‫هر چه در ارتباط با کارهای ضروری و مهم تان دانش و مهارت بيشتری‬
‫به دست آوريد‪ ،‬می توانيد سريع تر آن ها را شروع کنيد و زودتر به اتمام‬
‫برسانيد‪.‬‬
‫‪ -10‬استعدادهای منحصر به فرد خود را تقويت کنيد‬
‫دقيقا" مشخص کنيد چه کاری است که در حال حاضر خيلی خوب انجام‬
‫می دهيد يا در آينده می توانيد خيلی خوب انجام دهيد‪ .‬سپس تمام توان خود را‬
‫در انجام آن به کار گيريد‪.‬‬
‫‪ -11‬محدوديت های اصلی خود را مشخص کنيد‬
‫‪.‬‬
‫محدوديت ها و يا عوامل بازدارنده درونی و بيرونی خود را مشخپ کنيد‪ .‬عواملی‬
‫که سرعت شما را در دست يابی به مهم ترين هدف های تان تعيين می کنند‪ .‬سپس‬
‫تمرکزتان را به از بين بردن اين محدوديت ها معطوف کنيد‪.‬‬
‫‪ -12‬هر بار يک بشکه جلو برويد‬
‫اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهيدا می توانيد بزرگ ترين و پيچيده ترين‬
‫تاثير را بر خودتان و حرفه تان بگذارد؛ و تا وقتی که آن را تمام نکرده ايد دست‬
‫از کار نکشيد‪.‬‬
‫کارهای بزرگ و پيچيده را به قطعات کوچک تر تقسيم کنيد و سپس هر‬
‫‪ -13‬خودتان را تحت فشار بگذاريد‬
‫تصور کنيد که يک ماه ديگر بايد شهر را تر‬
‫کنيد‪ .‬طوری کار کنيد که گويا‬
‫شهر تمام کارهای اصلی تان را به اتمام برسانيد‪.‬‬
‫‪ -14‬قدرت های فردی خود را به حداکثر برسانيد‬
‫اوقاتی از روز را که از نظر ذهنی و جسمی کارايی بيشتری داريد مشخپ کنيد و‬
‫مهم ترين و ضروری ترين کارهای تان را در اين اوقات انجام دهيد‪ .‬به اندازه کافی‬
‫استراحت کنيد تا بتوانيد بيش ترين بازدهی را داشته باشيد‪.‬‬
‫‪ -15‬خودتان را به فعاليت ترغيب کنيد‬
‫خودتان مشوق خودتان باشيد‪ .‬در هر شرايط يا موقعيتی به دنبال کسب نتايج خوب‬
‫باشيد‪ .‬به جای تمرکز بر مشکالت به دنبال راه حل بگرديد‪ .‬همواره فردی خوش بين و‬
‫سازنده باشيد‪.‬‬
‫‪ -16‬روش تنبلی سازنده را تمرين کنيد‬
‫هيچ کس نمی تواند همه کارها را انجام دهد‪ .‬بنابراين بايد ياد بگيريد که از روی‬
‫عمد در انجام برخی از کارهايی که از ارزش و اهميت کمتری برخوردار هستند تنبلی‬
‫کنيد‪ .‬با اين کار خواهيد توانست وقت کافی برای معدود کارهايی که واقعا" مهم هستند‬
‫ايجاد کنيد‬
‫روزتان را با سخت ترين کار آغاز کنيد‪ .‬کاری که می تواند بزرگ ترين‬
‫‪ -18‬کار را به قطعات کوچک تر تقسيم کنيد‬
‫کارها را به انجام برسانيد‪.‬‬
‫مجبور هستيد قبل از تر‬
‫‪ -17‬اول سخت ترين کار را انجام دهيد‬
‫بار يک قسمت از کار را شروع کنيد و به اتمام برسانيد‪.‬‬
‫‪ -19‬وقت بيش تری ايجاد کنيد‬
‫برنامه روزانه خود را طوری تنظيم کنيد که به صورت طوالنی مدت هر‬
‫روز وقت کافی برای تمرکز کامل روی کارهای مهم و اصلی داشته باشيد‪.‬‬
‫‪ -20‬سرعت انجام کار را افزايش دهيد‬
‫عادت کنيد که کارهای اصلی خود را سريع تر انجام دهيد‪ .‬به عنوان‬
‫فردی که کارها را سريع و دقيق انجام می دهد مشهور شويد‪.‬‬
‫‪ -21‬هر بار يک کار مهم انجام دهيد‬
‫کارهای ضروری تان را دقيقا" مشخپ کنيد‪ .‬سريعا" کار را شروع کنيد‬
‫و سپس بدون توقف تا اتمام ‪ 100‬در صد کار پيش برويد‪ .‬اين رمز واقعی افزايش‬
‫کارايی و بهره وری فردی است‬
‫غالمرضا خوش سيما‬
‫معاون اداری ومالی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫کتاب برايان تريسی ‪Brian Tracy‬‬
‫ديباچه‬
‫نوروز‬
‫انسان‪ ،‬از نخستين سال هاي زندگي اجتماعي‪ ،‬زماني که از راه شکار و گردآوري خوراک هاي گياهي روزگار مي گذراند‪ ،‬متوجه بازگشت و تکرار برخي از‬
‫رويدادهاي طبـيعي‪ ،‬يعني تکرار فصول شد‪ .‬زمان يخ بندان ها موسم شکوفه ها‪ ،‬هنگام جفت گيري پرندگان و چرندگان را از يکديگر جدا کرد‪ .‬نياز به‬
‫محاسبه در دوران کشاورزي‪ ،‬يعني نياز به دانستن زمان کاشت و برداشت؛ فصل بندي ها و تقويم دهقاني و زراعي را بوجود آورد‪ .‬نخستين محاسبه فصل‬
‫ها‪ ،‬بي گمان در هم ًه جامعه ها‪ ،‬با گردش ماه که تغيـيـر آن آسانتر ديده مي شد‪ ،‬صورت گرفت‪ .‬و باالخره نارسايي ها و ناهماهنگي هايي که تقويم قمري‪ ،‬با‬
‫تقويم دهقاني داشت‪ ،‬محاسبه و تنظيم تقويم بر اساس گردش خورشيد صورت پذيرفت‪ .‬سال در نزد ايرانيان همواره داراي فصل نبوده‪ ،‬زماني شامل دو‬
‫فصل ‪ :‬زمستان ده ماهه و تابستان دو ماهه بوده؛ و زماني ديگر تابستان هفت ماه ( از فروردين تا آبان) و زمستان پنج ماه ( از آبان تا فروردين ) بوده‪ ،‬و‬
‫سرانجام از زماني نسبتا ً کهن به چهار فصل سه ماهه تقسيم گرديده است‪ .‬گذشته از ايران‪" :‬سال و ماه سغدي ها‪ ،‬خوارزمي ها‪ ،‬سيستان ها در شرق و‬
‫کاپادوکي ها و ارمني ها در مغرب ايران‪ ،‬بدون کم و زياد همان سال و ماه ايراني است"‪.‬‬
‫که حال بعد از گذشت سال ها‪:‬‬
‫مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ‪ ۲۳‬فوريه ‪ ۲۰۱۰‬خود‪ ۲۱ ،‬ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عيد نوروز‪ ،‬با ريشه ايرانی بهرسميت شناخت و آن را‬
‫در تقويم خود جای داد‪ .‬در متن به تصويب رسيده در مجمع عمومی سازمان ملل‪ ،‬نوروز‪ ،‬جشنی با ريشه ايرانی که قدمتی بيش از ‪ ۳‬هزار سال دارد و‬
‫امروزه بيش از ‪ ۳۰۰‬ميليون نفر آن را جشن میگيرند توصيف شدهاست‪.‬‬
‫پيش از آن در تاريخ ‪ ۸‬مهر ‪ ۱۳۸۸‬خورشيدی‪ ،‬نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد‪ ،‬به عنوان ميراث غير ملموس جهانی‪ ،‬به ثبت‬
‫جهانی رسيدهبود‪.‬‬
‫چند توضيح زيبا درمورد نوروز‪:‬‬
‫ب اورهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي عاميانااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه‬
‫رفتارها و گفتارهاي هنگام سال تحويل و روز نوروز‪ ،‬به باور عاميانه‪ ،‬مي تواند اثري خوب يا بد براي تمام روزهاي سال داشته باشد‪ .‬برخي از اين باورها‬
‫را در کتابهاي تاريخي نيز مي يابـيم‪ ،‬و بسياري ديگر باورهاي شفاهي است‪ ،‬و در شمار فولکلور جامعـه است که در خانواده ها به ارث رسيده است ‪:‬‬
‫ کسي که در هنگام سال تحويل و روز نوروز لباس نو بـپوشد‪ ،‬تمام سال از کارش خرسند خواهد بود‪.‬‬‫ موقع سال تحويل از اندوه و غم فرار کنيد‪ ،‬تا تمام سال غم و اندوه از شما دور باشد‪.‬‬‫ روز نوروز دوا نخوريد بد يمن است‪.‬‬‫ هر کس در بامداد نوروز‪ ،‬پـيش از آنکه سخن گويد‪ ،‬شکر بچشد و با روغن زيتون تن خود را چرب کند‪ ،‬در هم ًه سال از بالها سالم خواهد ماند‪.‬‬‫ هر کس بامداد نوروز‪ ،‬پـيش از آنکه سخن گويد‪ ،‬سه مرتبه عسل بچشد و سه پاره موم دود کند از هر دردي شفا يايد‪.‬‬‫ کساني که مرده اند‪ ،‬سالي يکبار‪ ،‬هنگام نوروز‪ " ،‬فروهر " آنها به خانه بر مي گردد‪ .‬پس بايد خانه را تميز‪ ،‬چراغ را روشن و ( با سوزاندن کندر و عود‬‫) بوي خوش کرد‪.‬‬
‫ کسي که روز نوروز گريه کند‪ ،‬تا پايان سال اندوه او را رها نمي کند‪.‬‬‫ روز نوروز بايد يک نفر " خوش قدم " اول وارد خانه شود‪ .‬زنان خوش قدم نيستـند‪.‬‬‫‪ -‬اگر قصد مسافرت داريد پـيش از سيزده سفر نکنيد‪ .‬روز چهاردهم سفر کردن خير است‪.‬‬
‫‪ -‬روز سيزده کار کردن نحس است‪.‬‬
‫سااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااافره هفااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااات ساااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااين‬
‫رسم و باوري کهن است که هم ًه اعضاي خانواده در موقع سال تحويل ( لحظ ًه ورود خورشيد به برج حمل ) در خانه و کاشانه خود در کنار سفره هفت سين‬
‫گرد آيند‪ .‬در سفره سفيد رنگ هفت سين‪ ،‬از جمله‪ ،‬هفت رويـيدني خوراکي است که با حرف " س " آغاز مي شود‪ ،‬و نماد و شگوني بر فراواني رويـيدني‬
‫ها و فراورده هاي کشاورزي است ‪ -‬چون سيب‪ ،‬سبزه‪ ،‬سنجد‪ ،‬سماق‪ ،‬سير‪ ،‬سرکه‪ ،‬سمنو و مانند اين ها‪ -‬مي گذارند‪ .‬افزون بر آن آينه‪ ،‬شمع‪ ،‬ظرفي شير‪،‬‬
‫ظرفي آب که نارنج در آن است‪ ،‬تخم مرغ رنگ کرده‪ ،‬تخم مرغي روي آينه‪ ،‬ماهي قرمز‪ ،‬نان‪ ،‬سبزي‪ ،‬گالب‪ ،‬گل‪ ،‬سنبل‪ ،‬سکه و کتاب ديني ( مسلمانان قرآن‬
‫و زردشتيان اوستا و ‪ ) ...‬نيز زينت بخش سفر ًه هفت سين است‪ .‬اين سفره در بيشتر خانه ها تا روز سيزده گسترده است‪.‬‬
‫در برخي از نوشته ها از سفره هفت شين (هفت رويـيدني که با حرف شين آغاز مي شود) سخن رفته و آن را رسمي کهن تر دانسته اند‪ .‬در ريشه يابي‬
‫واژ ًه هفت سين نظرهاي ديگري چون هفت چين ( هفت رويـيدني از کشتزار چيده شده ) و هفت سيني از فراورده هاي کشاورزي نيز بيان شده‬
‫است‪ .‬پراکندگي نظرها ممکن است به اين سبب باشد که در کتاب هاي تاريخي و ادبي کهن اشاره اي به هفت سين نشده و از دور ًه قاجاريه است که درباره‬
‫باورها و رفتارها و رسم هاي عاميان ًه مردم تحقيق و بحث و اظهار نظر آغاز شده است‪ .‬نمي دانيم که آيا پيش از قاآني هم شاعري هفت سين را در شعر‬
‫خود آورده است؟‬
‫سين ساغر بس بود ما را در اين نوروز روز‬
‫گو نباشد هفت سين رندان دُرد آشام را‬
‫ميرزاده عشقي نيز در " نوروزي نامه " در اسالمبول در مسمطي براي آگاهي مردم آن ديار سروده ‪:‬‬
‫همه ايرانيان نوروز را از ياد بود کي‬
‫بپا سازند از مازندران تا شوش و ملک ري‬
‫منابع‪:‬‬
‫‪http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%‬‬
‫‪86%D9%88%D8%B1%D9%88%‬‬
‫‪D8%B2‬‬
‫‪http://www.farhangsara.com/fnorooz.htm‬‬
‫بساط هفت سين چينند و بنشينند دور وي‬
‫امير محمدپور‬
‫مسئول سمعی بصری بيمارستان شهيدکامياب‬
‫تاريخچه پيوند اعضا‬
‫پيوند عضو يا نسج از فردی به فرد ديگر در مورد برخی از اعضا و بافتها از انسان زنده به بيمار نيازمند انجام می شود‪.‬‬
‫مانند پيوند کليه که فرد دهنده با يک کليه هم قادر به ادامه حيات بوده وکليه دومش را به بيمار نيازمند اهدا ميکند اما الزمه پيوند‬
‫برخی ديگراز اعضای بدن مانند قلب ‪،‬کبد ‪،‬قرنيه و‪ ....‬الزاما ُ از فردی که دچار مرگ مغزی شده است می باشد‪.‬با توجه به اينکه پيوند کليه از انسان سالم به‬
‫فرد بيمار احتمال مخاطراتی برای فرد دهنده دارد لذا سياست دولتها گسترش وحمايت از پيوند از بيمار دچار مرگ مغزی شده به بيمار نيازمناد اسات‪ .‬در ده‬
‫سال گذشته اين موضوع در قالب شبکه فراهم آوری اعضا در کشور ما شکل اجرايی پيدا کرده است و به عناوان يکای از دساتاوردهای موفاق نظاام ساالمت‬
‫معرفی می گردد‪.‬فراهم آوری اعضای پيوندی متأثر از قوانين فرهنگی وموضوعات اجتماعی است‪.‬در ايران نيز در سالهايی کاه قاانون پيوناد اعضاا از افاراد‬
‫فوت شده وجود نداشت پيوند کليه از اهداکنندگان زنده بعنوان شيوه ای برای رفع نياز بيماران آغاز و با پيشرفتهای قابل مالحظه ای در سالهای بعاد هماراه‬
‫بود‪.‬اولين مورد پيوند کليه در شيراز در سال ‪ 1347‬توسط آقای دکتر سناديزاده انجام گرفته است‪.‬پيوند کليه وقرنيه که قبل از انقالب اسالمی در ايران انجام‬
‫شده است از کاداور(بيمار مرگ مغزی) بوده ولی کليه پيوندی از کاداور از خارج از کشور تأمين وباه اياران منتقال شاده اسات‪ .‬بعاد از انقاالب و زماانی کاه‬
‫پيوند کليه در ايران با توسعه چشمگيری همراه گرديد‪ ،‬متخصصين ومسئولين برای ايجاد زمينه مناسب جهت پذيرش عمومی ‪،‬کسب فتاوی وتصويب قوانين‬
‫الزم جهت استفاده از اعضای مبتاليان مرگ مغزی تالش نمودند‪ .‬همزمان از بساياری از مراجاع عظاام تقلياد از جملاه حضارت اماام خمينای (ره) ‪،‬مقاام معظام‬
‫رهبری‪،‬مرحوم آيت ا‪ ...‬فاضل لنکرانی ‪،‬آيت اله مکارم شيرازی ‪،‬آيت اله نوری همدانی و آيت اله صافی وموالنا مطهری(مولوی اهل تسنن) استفتاء شاده و‬
‫اين حضرات اهدای عضو و پيوند به بيماران نيازمند اعضا را که نجات جان برخی بيماران موقوف برآن است را جايز شمردند‪.‬در سال ‪ 1372‬اليحه اجازه‬
‫پيوند اعضای بدن فوت شدگان در موارد خاص تقديم مجلس شورای اسالمی گرديد ولی به تصويب نرسايد تاا ايان کاه مجاددا ُ در ساال ‪ 1379‬ايان قاانون در‬
‫مجلس ششم مطرح و به تصويب رسيد‪ .‬و در همان سال پروتکل مرگ مغزی به دستور وزير بهداشت‪،‬درمان و آموزش پزشکی تدوين وابالغ گرديد‪.‬بعاد از‬
‫تصويب قانون ‪،‬آئين نامه اجرايی آن تنظيم ودر ‪ 25‬ارديبهشت سال ‪ 1381‬در هيئت دولت تصويب گرديد و با تصويب اين آئين نامه اجرايی زمينه توسعه آن‬
‫فراهم و در سال ‪ 1381‬شبکه فراهم آوری اعضای پيوندی ايران طراحی و به تدريج اجزای آن در تهران وشهرستانها شکل گرفت و زمينه برای توسعه آن‬
‫در همه استانها فراهم گرديد‪ .‬ضمنا ُ اعضا ونسوج يک کاداور می تواند به بيش از ‪ 50‬نفر اهدا شود که سبب ادامه حيات و يا ارتقاء سالمتی آنها گردد‪.‬‬
‫متن قانون مصوب تحت عنوان "قانون پيوند اعضای بيماران فوت شده و يا بيمارانی که مرگ مغزی آنان مسلم است"به شرح ذيل می‬
‫باشد‪:‬‬
‫ماده واحده ـ بيمارستانهای مجهز برای پيوند اعضاء پس از کسب اجازه کتبی از وزارت بهداشت‪،‬درمان وآموزش پزشکی می توانند از‬
‫اعضای سالم بيماران فوت شده يا بيمارانی که مرگ مغزی آنان بر طبق نظر کارشناسان خبره مسلم باشد ‪،‬به شرط وصيت بيمار يا‬
‫موافقت ولی ميت جهت پيوند به بيمارانی که ادامه حياتشان به پيوند عضو يا اعضای فوق بستگی دارد‪ ،‬استفاده نمايند‪.‬‬
‫تبصره‪ -1‬تشخيص مرگ مغزی توسط کارشناسان خبره در بيمارستانهای مجهز دانشگاههای دولتی صورت می گيرد‪ .‬اين کارشناسان با‬
‫حکم وزير بهداشت ‪ ،‬درمان وآموزش پزشکی به مدت چهار سال منصوب می شوند‪.‬‬
‫تبصره‪ -2‬اعضای تيم های تشخيص مرگ مغزی نبايستی عضويت تيمهای پيوند کننده را داشته باشند‪.‬‬
‫تبصره‪ -3‬پزشکان تيم ازجهت جراحات وارده بر ميت مشمول ديه نخواهند گرديد‪.‬‬
‫آئين نامه اجرائی اين قانون به وسيله وزارت بهداشت ‪،‬درمان وآموزش پزشکی ونماينده قوه قضائيه با هماهنگی سازمان نظام پزشکی‬
‫جمهوری اسالمی ايران وبنياد امور بيماريهای خاص ظرف ‪3‬ماه از تاريخ ابالغ اين قانون تهيه وبه تصويب هيئت وزيران خواهد رسيد‪.‬‬
‫جمهوری اسالمی ايران وزارت بهداشت ‪،‬درمان وآموزش پزشکی معاونت سالمت‬
‫رياست محترم دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی‬
‫سالم عليکم‬
‫آئين نامه اجرائی "پيوند اعضاء بيماران فوت شده يا بيمارانی که مرگ مغزی آنان مسلم است"مصوب هيئت محترم وزيران به‬
‫تاريخ ‪ 1381/25/02‬به پيوست ارسال می گردد‪.‬از آنجا که با تصويب آئين نامه ‪،‬پيوند اعضا از جسد شکل رسمی واجرايی پيدا کرده‬
‫است و با توجه به توانمنديهای موجود در عرصه پيوند در کشور و نياز به استفاده از اين منبع فراهم آوری اعضا خواهشمند است‬
‫ضمن نظارت کامل بر حسن اجرای اين آئين نامه در آن دانشگاه به نکات زير توجه گردد‪:‬‬
‫•دانشگاهها در صورت آمادگی برای ايجاد تيم يا واحد فراهم آوری اعضا وبخشهای جديد پيوند ‪،‬مراتب را برای بررسی‬
‫به مرکز مديريت پيوند وبيماريهای خاص اعالم دارند‬
‫• از آنجا که اجرای اين آيين نامه به عهده مرکز مديريت پيوند وبيماريهای خاص گذاشته شده ‪،‬اين مرکز شبکه فراهم‬
‫آوری اعضا را طراحی و به اجرا گذاشته است‪.‬‬
‫•در مرحله اول ‪،‬دانشگاههای علوم پزشکی تهران –شهيد بهشتی –شيراز‪-‬مشهد‪ -‬تبريز و اصفهان پس از آمادگی های‬
‫الزم در اين شبکه فعاليت خواهند داشت‪.‬‬
‫•کليه بيمارستانهای دولتی وغير دولتی مستقر در اين استانها موظفند وقوع مرگ مغزی را بالفاصله بعد از تشخيص از‬
‫طريق مسئول واحد فراهم آوری اعضای دانشگاههای مربوطه به مرکز مديريت پيوند اعالم نمايند‪.‬‬
‫•انتخاب گيرنده عضو واولويت بندی آنان بر اساس برنامه تنظيمی مرکز فوق الذکر است ‪.‬‬
‫دکتر محمد اسماعيل اکبری‬
‫معاون سالمت‬
‫همزمان وپس از طی مراحل قانونی فوق الذکر مرکز مديريت پيوند اعضاء دانشگاه علوم پزشکی مشهد از بهمن ماه سال‬
‫‪ 1380‬در جهت کمک به قشر ضعيف و آسيب پذير جامعه راه اندازی شد‪.‬البته از سالهای قبل برخی اساتيد اين دانشگاه‬
‫با گذرانيدن دوره پيوند کليه در خارج از کشور انجام پيوند کليه از فرد دهنده زنده را شروع کرده بودند بطوريکه اولين‬
‫پيوند کليه در بيمارستان امام رضا(ع)دراواخر سال‪67‬ودر بيمارستان قائم (عج)در بيستم آبان سال ‪ 1368‬با موفقيت‬
‫انجام شده‪.‬‬
‫و از آن زمان تا کنون انجام پيوند کليه از دهنده زنده در دو مرکز آموزشی‪-‬درمانی امام رضا(ع) وقائم (عج) ادامه داشته بطوريکه تا‬
‫اوايل سال ‪ 1860، 1388‬مورد پيوند کليه از دهنده زنده به بيماران نيازمند انجام شده است‪.‬اما با توجه به داليلی که قبال به برخی از‬
‫آنها اشاره گرديدمرکز مديريت پيوند مسئوليت هماهنگی وتوسعه پيوند از بيماران دچار مرگ مغزی را بر عهده دارد‪.‬دراين مرکز دو‬
‫واحد فراهم آوری اعضا و واحد گيرندگان عضو وجوددارد‪.‬اعضای تيم تشخيص و تأييد مرگ مغزی بالغ بر‪ 12‬نفر از اساتيد (که‬
‫درپايان سال ‪ 87‬احکام آنان با امضای آقای دکتر لنکرانی به مدت چهار سال تمديد شده است) که همه اعضای هيئت علمی دانشگاه ودر‬
‫چهار تخصص ذکر شده وپزشکی قانونی می باشند‪ ،‬واعضای تيم انجام عمل پيوند جراحان عاليقدر که اعضای هيئت علمی دانشگاه‬
‫بوده ودر بيمارستانهای قائم(عج) وامام رضا(ع) وخاتم االنبياء اعمال پيوند کليه ‪،‬قرنيه ‪،‬پوست وقلب را انجام می دهند وفعال کبد‬
‫وپانکراس وريه از بيماران مرگ مغزی اصطالحا" هاروست می شوديعنی برداشته شده وتحت شرايط خاص به شيراز وتهران جهت‬
‫پيوند منتقل می شود که با توجه به زمينه مساعد موجود در دانشگاه مشهد واعالم آمادگی اساتيد اين دانشگاه مقدمات انجام پيوند کبد‬
‫‪،‬لوزالمعده ‪،‬ريه ‪،‬استخوان و مغز استخوان فراهم شده است و انشاءا‪ ...‬در آينده اميدواريم اين پيوندها نيز در مشهد انجام شود‪.‬معرفی‬
‫بيماران نيز از کليه بيمارستانهای مشهد وشهرستانهای استان خراسان بزرگ از طريق رابطين پيوند انجام می شود که بيشترين بيماران‬
‫معرفی شده از بيمارستان سوانح شهيد کامياب مشهد می باشد‪.‬همکاران اجرايی واحد دهندگان عضو با تالش مستمر مسئوليت اخذ‬
‫رضايت وآماده سازی ومعرفی بيمار مرگ مغزی را بر عهده داشته وهمکاران واحد گيرندگان عضو نيز مسئوليت آماده کردن بيماران‬
‫نيازمند دريافت عضو وتهيه ليست انتظار برای عمل پيوند وانجام امور مربوط به در يافت کنندگان اعضا را انجام می دهند‪.‬فرايند پيوند‬
‫عضو از بيمار مرگ مغزی بسيار پيچيده ومنظم است وبصورت تيمی انجام می شود‪ .‬تا کنون بالغ بر‪ 21000‬کارت اهدای عضو برای‬
‫خانواده بزرگ اهدا کنندگان عضو صادر شده است ‪ .‬مرکز مديريت پيوند دانشگاه علوم پزشکی مشهد از سال ‪ 1380‬تاکنون چندين‬
‫نوبت رتبه اول تا سوم را در کشورکسب نموده است‪.‬‬
‫نکته مهمی که هميشه مورد توجه صاحبان فرايند پيوند عضو بوده وهست حفظ روحيه کار گروهی وکار کردن بصورت تيمی وعشق‬
‫وعالقه به بيمار می باشد که اين از عنايات خداوند به بيماران دردمند می باشد عليرغم همه تالشها درصد اخذ رضايت از وارثان بيمار‬
‫مرگ مغزی حدود ‪ %40‬می باشد وظرفيت خالی ‪%60‬باقيمانده می تواند از ليست انتظار طوالنی بيماران دردمند بکاهد ‪.‬شاخصی نيز‬
‫تحت عنوان )‪Pmp(per million papulation‬‬
‫در رابطه با پيوند کليه انجام شده از کاداور (بيمار مرگ مغزی) به ازاء هر يک ميليون نفردرسال وجود دارد که اين شاخص در ايران‬
‫‪ 9/2‬ودر خراسان رضوی ‪ 1/5‬می باشد‪ .‬بيشترين گروه سنی که پس از مرگ مغزی‬
‫اعضاء آنها منجر به پيوند عضو شده است ‪20‬‬
‫تا ‪ 30‬سال بوده است واکثرا مردان وشايعترين علت مرگ مغزی آنها ‪ ،‬ضربه مغزی بوده است که به علت شيوع فراوانی سوانح‬
‫وحوادث بويژه تصادفات رانندگی واکثرا جوانان و جنس مذکر در معرض خطر هستندکه اميدواريم با برنامه ريزی مناسب اين معضل‬
‫مرتفع گردد‪ .‬اعضای اين تيمها که در فرايند پيوند با هماهنگی وهمدلی وتالش و حفظ روحيه کار تيمی هميشه آماده خدمت می باشند‬
‫شامل اساتيد دانشگاه در تخصصهای مختلف در سه مرحله از فرايند شامل مرحله تأييد وتشخيص و معرفی بيمار مرگ مغزی –مرحله‬
‫تأييد وتشخيص وآماده سازی ومعرفی بيمار نيازمند پيوند و حفاظت از عضو پيوند شده بيمار انجام وظيفه می نمايند که در اين ميان‬
‫اساتيد ومتخصصين محترم نفرولوژيست در صيانت از کليه پيوند شده نقش بسيار حياتی دارند ومرحله انجام اعمال جراحی مرتبط با‬
‫پيوندکه توسط جراحان محترم انجام ميشود‪.‬عالوه بر اساتيد ‪،‬کادر پرستاری‪،‬اطاق عمل‪،‬بيهوشی وپرسنل پشتيبانی کننده نقش بسيار‬
‫مهمی در اين فرايند دارند که از اعضای مهم اين کار گروهی بوده و در مراحل قبل‪ ،‬حين و بعد از عمل پيوند ‪،‬تالشهايشان نثار بيماران‬
‫نيازمند می شود‪.‬همکاران اجرايی مرکز مديريت پيوند و رابطين محترم از عوامل اصلی اين زنجيره هستند ‪.‬حفظ روحيه کار تيمی ر مز‬
‫موفقيت يک پيوند می باشد‪ .‬بر خود می باليم که با وجود محدوديتهای فراوان از جمله محدوديت فضای فيزيکی وتعداد پرسنل ‪،‬به لطف‬
‫خداوند ونيات پاک هموطنانمان وبادستان توانمندکادر درمانی وسيله ای بوده ايم برای بازگشت سالمت به همنوعانمان که سايه هولناک‬
‫بيماری روزگارشان را به تيرگی کشانده بود‪.‬‬
‫دکتر محمد جعفر مدبر‬
‫مدير مرکز پيونداعضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد‬
‫روابطی که داريد تعيين می کند شما چه کسی هستيد‬
‫عشق ورزيدن يک طرفه را تمرين کنيد‬
‫روابطی که داريد تعيين می کند شما چه کسی هستيد‪ ،‬چگونه فکر می کنيد‪ ،‬چه چيزهايی‬
‫عشق و عشق ورزيدن يک طرفه است ‪.‬‬
‫را به دست خواهيد آورد‪ ،‬چگونه فکر می کنيد و ديگران در مورد شما چگونه قضاوت‬
‫لطفا بی جهت به دنبال آن نباشيد که ديگران حتما شما را دوست بدارند و عاشقتان‬
‫می کنند‪.‬‬
‫باشند ‪.‬‬
‫کيفيت روابط شماست که تعيين می کند چه جايگاهی در خانواده‪ ،‬بين دوستان و‬
‫با اين طرز فکر به زودی تمامی روابط موثر خود را از دست خواهيد داد و بدتر از آن‬
‫همکاران و جامعه داريد‪ .‬چگونه و با چه سرعتی کارهايتان پيش می رود و در چه‬
‫هرگز نمی توانيد ارتباط موثری برقرار کنيد‪.‬‬
‫زمانی به اهداف خود خواهيد رسيد‪.‬‬
‫بايد بدانيد که از نظر روانشناسی انسان از دوست داشتن و عشق ورزيدن لذت می برد‬
‫شايد بپرسيد آخر برای چه؟ چرا ديگران بايد به برخی برای کسب موفقيت ها کمک کنند‬
‫و نه از مورد دوست داشتن واقع شدن‪ .‬پس برای دوستی و عشق شرط دوستم داشته‬
‫اما اين اتفاق برای من نمی افتد؟‬
‫باش تا دوستت داشته باشم نگذاريد‪ .‬حرمت و جايگاه دوست داشتن و عشق را حفظ‬
‫جواب ساده است ‪.‬‬
‫کنيد و بدانيد عشق آن چيزی نيست که برخی به زور می خواهند به دست بياورند!‬
‫چون آن ديگران با اصول برقراری روابط موثر به دوستان می فهماند که برايش مهم‬
‫نکته مهم آنجاست که اصال تفاوتی نمی کند برای چه اين مقاله را می خوانيد ‪.‬‬
‫هستند‪ ،‬به آنها پرستيژ می دهد‪ ،‬به آنها نشان می دهد که دوستشان دارد‪ ،‬کاری می کند‬
‫يا می خواهيد روابط موثری با همکاران خود برقرار کنيد يا به دنبال بهبود روابط‬
‫در نظر خودشان و ديگران مهم جلوه کنند و از طرفی برای موفقيت هايشان در‬
‫خانوادگی هستيد يا می خواهيد به کسی پيشنهاد ازدواج دهيد يا به دنبال دوستان جديدی‬
‫کنارشان می ماند ‪.‬‬
‫می گرديد ‪.‬‬
‫اکثر انسان ها‪ ،‬اشخاصی به شدت قدر شناس هستند!؟‬
‫به هر حال اهميت عشق و مهمتر از آن يک طرفه بودن عشق در روابط را نبايد دست‬
‫حاال اگر شما هم با اهميت روابط موثر در زندگی آشنا هستيد و می خواهيد که روابط‬
‫کم بگيريد‪.‬‬
‫بهتری برقرار کنيد و با روابط خود به موفقيت‪ ،‬خواسته ها‪ ،‬اعتبار و موقعيت های بهتر‬
‫ايد دوستدار و عاشق ديگران باشيد تا آنها هم به شما عالقه مند شوند و بخواهند که‬
‫و جديدتر برسيد پس به خواندن اين مقاله که از شانزده راهکار کاربردی تشکيل شده‬
‫کمکتان کنند‪ .‬زمانی که تعداد بيشماری دوست مفيد را به رابطه ای موثر دعوت می‬
‫است ادامه دهيد!‬
‫کنيد خيلی زودتر از آنچه تصورش را می کنيد به خواسته هايتان خواهيد رسيد‪ .‬اين را‬
‫امتحان کنيد‪ .‬بی چشمداشت به ديگران هديه کنيد تا از قدرشناسی نسل بشر متعجب‬
‫شويد!‬
‫عشق‬
‫را‬
‫مشروط‬
‫به‬
‫شرايط‬
‫نکنيد!‬
‫به جای مورد عشق و دوست داشتن واقع شدن مورد غضب و نفرت تان قرار‬
‫برای بعضی عشق مثل قفل يک گاوصندوق می ماند‪ .‬آنرا بيست و هفت بار در‬
‫می گيرند‪ .‬به هر حال انتخاب با شماست‪ .‬دوست داشتن را از قيد شرط و ظواهر‬
‫جهات مختلف بچرخان تا باالخره باز شود! اينرا در يکی از برنامه های صوتی‬
‫جدا کنيد‪ .‬حتی کسانی را می شناسيم که برای انتخاب همسر دلخواه خود می‬
‫آنتونی رابينز شنيدم و بايد باور کنيد که برخی تا اين حد عجيب فکر می کنند‪.‬‬
‫گويند که بايد چشمانش فالن شکل باشد‪ ،‬نه فالن دختر کوتاه است من از آن‬
‫از چنين طرز فکرهايی فاصله بگيريد ‪.‬از اينکه بگويی اگر می خواهی دوستت‬
‫داشته باشم بايد از يک ساختمان هفتاد طبقه به پائين بپری تا به من ثابت شود‬
‫خودداری کنيد! اينکه شرط کنيد که اگر طرف مقابل شما خواهان اثبات عشق‬
‫خود نسبت به شماست پس بايد جانش را برای شما بدهد چندان منطقی نيست‪.‬‬
‫خوشم نمی آيد‪ ،‬فالن مرد موهايش مشکی است‪ ،‬من مردی با موهای روشن می‬
‫خواهم!‬
‫فرض کنيد همسر يا هم صحبت يا همکاری زيبا رو‪ ،‬متشخص‪ ،‬پولدار‪ ،‬آبرومند‪،‬‬
‫چرا که عاشق کسی است که برای شما زنده بماند و نه بلعکس… پدری که‬
‫ورزشکار و مشهور و محبوب داريد اما اصطالحا اصال در فاز فکری و عاطفی‬
‫خودش مرد خود ساخته ای است از پسرش می خواهد تا موهای خود را مطابق‬
‫شما نيست ‪.‬‬
‫مدل های روز آرايش و پيرايش نکند‪ .‬به پسرش ميگويد اگر مدل موهايش را‬
‫دائما دعوا‪ ،‬دائما ايراد‪ ،‬دائما تضاد و دائما قهر‪ .‬به نظر شما آيا چند تار مو کم و‬
‫درست کند هرچه بخواهد در اختيارش می گذارد‪ .‬اينجا خانه من است و بايد‬
‫اضافه‪ ،‬چند سانتيمتر کوتاه و بلند ارزش چنين مصيبت هايی را خواهد داشت؟!‬
‫قوانين من رعايت شود‪ .‬اين يک فاجعه است‪.‬احتماال والدينی را هم ديده ايم که‬
‫به کودک خردسال خود می گويند‪ :‬اگه اينکار رو بکنی بابا ديگه دوست نداره‪ ،‬يا‬
‫زمان حال زندگی کنيد‬
‫در‬
‫ِ‬
‫مثال می گويند حاال که فالن کار رو کردی مامان ديگه دوست نداره! بيائيد به‬
‫زندگی در زمان حال يکی از اصول و پايه های رسيدن به خوشبختی و البته‬
‫خودمان قول بدهيم که ديگران را با وسوسه ای تحت عنوان دوست داشتن و‬
‫موفقيت در روابط موثر است ‪.‬‬
‫دوست داشتنی بودن وادار به کارهايی که ما می خواهيم نکنيم ‪.‬بيائيد اجازه‬
‫کسانی که دائما از گذشته و مصايبی که به سرشان آمده سخن می گويند چندان‬
‫بدهيم که ديگران خودشان باشند و در عوض بدون هيچگونه قيد و شرطی آنها‬
‫جذاب و تاثيرگذار به نظر نمی رسند و عده زيادی تمايل و قصد معاشرت با آنها‬
‫را دوستشان بداريم و عاشقشان باشيم‪.‬يکی از مهمترين اصول روابط آن است‬
‫که طرف رابطه شما با کمال ميل از شادی ها و غم هايش با شما بگويد ‪.‬‬
‫شما را مانند دوست و مشاور خود بداند و از رازهايش برای شما حرف به ميان‬
‫را ندارند‪ .‬و البته کسانی هم که دائما در فکر آينده هستند و به اطرآينده‪،‬‬
‫نفسشان را در سينه حبس نگاه می دارند و به جای فکر کردن به موقعيت های‬
‫برد‪ .‬زمانی که عشق شرطی برای دادن داشته باشيد ديگران هرگز به شما‬
‫پيش رو‪ ،‬احترام به ديگران و تقويت روابط با آنها به آينده خيره شده اند‪،‬‬
‫اعتماد نخواهند کرد چون گمان می کنند اگر رازشان بر خالف ميل شما باشد‬
‫خيالپرداز و رويايی معرفی می شوند و همه از دستشان گريزانند‪.‬‬
‫در لحظه به هر آنچه که فکر کنيد‪ ،‬تبديل به همان می شويد‪ .‬اگر دائما به‬
‫مورد انتقاد قرار می دهند‪ .‬آنها حاضر نيستند که زندگی ساده و شادی را داشته‬
‫مصائب گذشته فکر کنيد‪ ،‬به آنکه مورد خيانت واقع شديد‪ ،‬قربانی بوديد‪ ،‬منفور‬
‫باشند و هر زمان هم که احساس کردند آرامش نسبی به خانه و خانواده آنها‬
‫بوديد و … ناخواسته امروزتان را هم مشابه ديروز خواهيد ساخت ‪.‬‬
‫آمده است سريعا به دنبال بهانه ای می گردند‪.‬‬
‫و اگر هم دائما در فکر آينده باشيد‪ ،‬از آنجايی که آن آينده فقط يک رويا است و‬
‫تصميم با شماست ‪.‬‬
‫در زمان حال هيچ کاری نمی کنيد و هيچ نداريد‪ ،‬دست خالی می مانيد‪.‬‬
‫يا از همين امروز الگوهای غلط رفتاری خود را کنار بگذاريد يا ديگران شما را‬
‫اگر منفی گرا باشيد دائما در حال جذب انسان های منفی و شکست خورده‬
‫کنار خواهند گذاشت‪.‬‬
‫هستيد ‪.‬‬
‫جالب توجه آنکه تنها زمانی که در زمان حال زندگی می کنيم می توانيم به‬
‫اگر خود را يک برنده بدانيد در صف برنده های می ايستيد‪ .‬اين خيلی ساده است‬
‫احساس نابی از خوشبختی و آرامش خيال دست بيابيم ‪.‬‬
‫و هيچ پيچيديگی ندارد ‪.‬‬
‫تا زمانی که دائما افسوس گذشته و حرص آينده را می خوريم و دائما طپش قلب‬
‫يادتان باشد مهمترين مسائل جهان هرگز پيچيده نيستند‪.‬‬
‫و فشار خون خود را مدام پائين و باال می بريم نمی توانيم احساس خوبی داشته‬
‫مطمئنم که تااينجا به نکات مهمی در موردزندگی درزمان حال پی برده ايد ‪.‬‬
‫باشيم‪ ،‬نمی توانم شاکر و قدردان خداوند به واسطه نعماتی که ما عطا کرده است‬
‫شما بايد در زمان حال زندگی کنيد وگرنه نه تنها روابط خوب خود را از دست‬
‫باشيم و نمی توانيم ديگران و حاميان واقعی را در کنار خود نگاه داريم‪.‬‬
‫خواهيد داد‪ ،‬به جايی می رسيد که امکان برقراری روابط جديد از شما سلب‬
‫دوری کردن از حساب های دو دوتا می شود چهار تا‬
‫خواهد شد ‪.‬‬
‫يادتان باشد تنها کسانی به روابط عالی‪ ،‬موثر و پايدار دسترسی دارند که در‬
‫زمان حال زندگی می کنند‪ .‬مردم از شما می خواهند که به آنها توجه کنيد‪،‬‬
‫دوستشان داشته باشيد و برايشان ارزش و احترام قائل شويد ‪.‬‬
‫چطور زمانی که دائما در گذشته يا آينده سپری می کنيد می توانيد حواستان را‬
‫به جای ديگری هم جمع کنيد؟‬
‫و حتی کسانی را می شناسيم که دائما همسر خود را به خاطر اشتباه بزرگ يا‬
‫کوچکی که در گذشته انجام داده اند‪،‬‬
‫ای کاش ميشد اين اصل را رو در رو بازگو کرد که متوجه کنايه ای که در لحن‬
‫آن به کار برده شده بشويد ‪.‬دو دوتا‪ ،‬می شود چهارتا!!؟‬
‫روابط موثر و پايدار نيازمند اعتماد و دوست داشتن بی پايان و البته بدون قيد و‬
‫شرط است ‪.‬در روابط نمی توانيد تبصره بياوريد‪ ،‬نمی توانيد شرط بگذاريد و‬
‫ميزان احترام و عالقه خود را با فشردن يک دکمه کم و زياد کنيد‪.‬‬
‫شايد شما هم با چنين مساله ای مواجه شده باشيد و کسانی را ديده ايد که در‬
‫روابط شان نبوغ رياضی آنها گل می کند و‬
‫اينگونه حساب می کنند که‪“ :‬سيمين در روز تولدم برای من‬
‫چه اشکالی دارد اينبار هم شما برای ديدن بستگان خود به خانه‬
‫يک کيف دستی آورد که فکر می کنم حدود بيست هزار تومان‬
‫شان برويد؟‬
‫ارزش داشته باشد‪ .‬پس من هم بايد يک کادوی بيست هزار‬
‫چه ايرادی دارد که به جای منتظر ماندن آنها را در انتظار‬
‫تومانی بخرم ‪.‬بيشتر از اين برايش زياد است‪ .‬خوب ببينم چه‬
‫نگذاريد؟!‬
‫چيزی می شود خريد؟”!‬
‫اگر می خواهيد در روابط شخصی‪ ،‬خانوادگی و کاری خود به‬
‫رابطه هميشه دو طرفه بوده است ‪.‬‬
‫موفقيت چشمگير برسيد بايد پيش قدم شدنتان هم چشمگير‬
‫اگر دريغ کنيد از شما دريغ می شود ‪.‬‬
‫باشد ‪.‬‬
‫اگر می خواهيد چيزی فراوان شود پس بايد برای زياد کردن آن‬
‫بايد شما هميشه اولين قدم را بدون هيچ چشمداشت و عاری از‬
‫کاری کنيد ‪.‬‬
‫هرگونه دو دو تا چهارتا برداريد تا به آن نائل شويد‪.‬‬
‫يادتان باشد اين هديه سيمين نبوده که مهم است بلکه احترام و‬
‫زمانی که در رابطه تان می خواهيد يک انسان خرده گير و اهل‬
‫عالقه او برای شرکت در مهمانی يا آوردن يک هديه است که‬
‫حساب و کتاب باشيد ديگران از شما فراری می شوند‪ ،‬کسی به‬
‫ارزش دارد‪.‬‬
‫دورتان نمی آيد و موفقيت شما برای هيچکس اهميتی نخواهد‬
‫بايد از همين امروز طريقه و گونه ای جديد به روابط مان‬
‫داشت ‪.‬‬
‫ببخشيم ‪.‬‬
‫آنها شما را يک انسان ايرادی می دانند که احساسات شان را‬
‫بايد افکار کهنه و قديمی را دور بريزيم ‪.‬‬
‫دست کم می گيرد و دائما به دنبال بهانه و اشکال می گردد‪.‬‬
‫چه اشکالی دارد اين ماه شما دوبار دوست خودتان را به‬
‫مطمئنم که شما نمی خواهيد اينگونه باشيد!‬
‫رستوران يا کافی شاپ دعوت کنيد؟‬
‫امير محمدپور‬
‫مسئول سمعی بصری بيمارستان شهيدکامياب‬
‫سه قطعه معيوب در هر ‪ 10000‬قطعه‬
‫درباره كيفيت محصوالت و استانداردهاي كيفيت در ژاپن بسيار شنيده ايد‪ .‬اين داستان هم كه در مورد شركت‬
‫آي بي ام اتفاق افتاده در نوع خود شنيدني است‪ .‬چند سال پيشا آي بي ام تصميم گرفت كه توليد يكي از قطعات‬
‫كامپيوترهايش را به ژاپني ها بسپارد‪ .‬در مشخصات توليد محصول نوشته بود‪ :‬سه قطعه معيوب در هر‬
‫‪10000‬قطعه اي كه توليد مي شود قابل قبول است‪ .‬هنگاميكه قطعات توليد شدند و براي آي بي ام فرستاده‬
‫شدندا نامه اي همراه آنها بود با اين مضمون «مفتخريم كه سفارش شما را سر وقت آماده كرده و تحويل مي‬
‫دهيم‪ .‬براي آن سه قطعه معيوبي هم كه خواسته بوديد خط توليد جداگانه اي درست كرديم و آنها را هم ساختيم‪.‬‬
‫اميدواريم اين كار رضايت شما را فراهم سازد‪».‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫آيا نقطه ضعف مي تواند نقطه قوت باشد؟‬
‫كودكي ده ساله كه دست چپش در ي حادثه رانندگي از بازو قطع شده بود براي تعليم فنون رزمي جودو به ي استاد سپرده‬
‫شد‪ .‬پدر كود اصرار داشت استاد از فرزندش ي قهرمان جودو بسازد‪ .‬استاد پذيرفت و به پدر كود قول داد كه ي سال‬
‫بعد مي تواند فرزندش را در مقام قهرماني كل باشگاهها ببيند‪ .‬در طول شش ماه استاد فقط روي بدنسازي كود كار كرد و‬
‫در عر‬
‫اين شش ماه حتي ي فن جودو را به او تعليم نداد‪.‬‬
‫بعد از شش ماه خبر رسيد كه ي ماه بعد مسابقات محلي در شهر برگزار ميشود‪ .‬استاد به كود ده ساله فقط ي فن آموزش‬
‫داد و تا زمان برگزاري مسابقات فقط روي آن ت فن كار كرد‪ .‬سرانجام مسابقات انجام شد و كود توانست در ميان‬
‫اعجاب همگانا با آن ت فن همه حريفان خود را شكست دهد‪ .‬سه ماه بعد كود توانست در مسابقات بين باشگاهها نيز با‬
‫استفاده از همان ت فن برنده شود‪ .‬وقتي مسابقات به پايان رسيدا در راه بازگشت به منزلا كود از استاد راز پيروزي اش‬
‫را پرسيد‪ .‬استاد گفت‪ :‬دليل پيروزي تو اين بود كه اوال به همان ي فن به خوبي مسلط بودي‪ .‬ثانيا تنها اميدت همان ي فن‬
‫بود و سوم اينكه تنها راه شناخته شده براي مقابله با اين فنا گرفتن دست چپ حريف بودا كه تو چنين دستي نداشتي‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫مديريت بر قلب ها‬
‫روزی «چارلز شواب» از ميليونرهای معروف تاريخ آمريکاا با سه کارگر خود هنگام اجرای وظيفه سيگار‬
‫می کشيدند برخورد می کندا کاری که برخالف مقررات شرکت بود‪.‬‬
‫او می توانست آنها را توبيخ کند و بگويد‪ «:‬شما که می دانيد طبق مقررات نبايد سيگار بکشيد‪ ».‬اما شواب می‬
‫دانست چنين کلماتی فقط کارگران را تحقير می کند و سبب نارضايتی آنان می شود‪.‬‬
‫او به جای زدن اين حرفهاا دست در جيبش کرد و سه سيگار بيرون آورد و به هر يک يکی داد و گفت‪ «:‬بچه‬
‫ها اين سيگارها را از من بگيريدا ولی اگر در ساعت های کار نکشيد سپاسگزار خواهم بود‪».‬روزی کسی از‬
‫شواب پرسيد‪ «:‬شما چه طور موفق شديد چنين کارگرانی سخت کوش و وفادار داشته باشيد؟» واو توضيح داد ‪:‬‬
‫« من هرگز از کسی انتقاد نمی کنما راه پرورش بهترين چيزهای موجود در يک شخپا تشويق و قدردانی‬
‫است‪».‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫خدايا‬
‫خدايا مرا وسايله ای بارای صالح و‬
‫آرامش قرار ده‪.‬‬
‫بگاااذار هااار جاااا تنفااار هساااتا باااذر‬
‫عشق بکارم‪.‬‬
‫هرجا آزردگی هست ببخشايم‪.‬‬
‫هرجااا شااک هساات ايمااانا هاار جااا‬
‫يأس هست اميد‪.‬‬
‫هر جا تاريکی است روشنايی و هر‬
‫جا غم جاری است شادی نثار کنم‪.‬‬
‫الهااای تاااوفيقم ده کاااه بااايش از طلاااب‬
‫همدردیا همدردی کنم‪.‬‬
‫زياارا در عطااا کااردن اساات کااه ماای‬
‫ستانيم‪.‬‬
‫و در بخشيدن است که بخشانده مای‬
‫شويم‪.‬‬
‫و در مااردن اساات کااه حيااات اباادی‬
‫می يابيم‪.‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫به پسرم ياد بدهيد با ماليم هاا ماليم و با گردن کشانا گردن کش‬
‫نامه آبراهام لينکلن به آموزگار پسرش‬
‫باشد‪ .‬به او بگوييد به عقايدش ايمان داشته باشد حتی اگر همه‬
‫برخالف او حرف بزنند‪.‬‬
‫به پسرم درس بدهيدا او بايد بداند که همه مردم عادل و همه آنها‬
‫به پسرم ياد بدهيد که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به‬
‫صادق نيستندا اما به پسرم بياموزيد که باه ازای هار شايادا انساان‬
‫نظرش درست می رسد انتخاب کند‪.‬‬
‫صااديقی هاام وجااود دارد‪ .‬بااه او بگويياادا بااه ازای هاار سياسااتمدار‬
‫ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهيد‪ .‬اگر می توانيد به‬
‫خودخواها رهبر جوانمردی هم يافت می شود‪ .‬به او بياموزيدا کاه‬
‫پسرم ياد بدهيد که در اوج اندوه تبسم کند‪ .‬به او بياموزيد که از‬
‫در ازای هر دشمنا دوستی هم هست‪ .‬می دانم که وقت می گيردا‬
‫اشک ريختن خجالت نکشد‪.‬‬
‫اما به او بياموزيد اگر با کار و زحمات خاويشا ياک دالر کاسابی‬
‫به او بياموزيد که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعيين‬
‫کند بهتار از آن اسات کاه جاايی روی زماين پانج دالر بياباد‪ .‬باه او‬
‫کندا اما قيمت گذاری برای دل بی معناست‪.‬‬
‫بياموزيد که از باختن پند بگيرد و از پيروز شدن لذت ببرد‪ .‬او را‬
‫از غبطه خوردن بر حذر داريد‪ .‬به او نقش و تاثير مهم خنديدن را‬
‫يادآور شويد‪.‬‬
‫اگر می توانيدا به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهيد‪.‬‬
‫به او بگوييد تعمق کندا باه پرنادگان در حاال پارواز در دل آسامان‬
‫دقيااق شااود‪ .‬بااه گاال هااای درون باغچااه و بااه زنبورهااا کااه در هااوا‬
‫پرواز می کنندا دقيق شود‪ .‬به پسرم بياموزيد کاه در مدرساه بهتار‬
‫اين است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد‪.‬‬
‫به او بگوييد که تسليم هياهو نشود و اگر خود را بر حق می داند‬
‫پای سخنش بايستد و با تمام قوا بجنگد‪.‬‬
‫در کار تدريس به پسرم ماليمت به خرج دهيدا اما از او يک‬
‫نازپرورده نسازيد‪ .‬بگذاريد که او شجاع باشدا به او بياموزيد که‬
‫به مردم اعتقاد داشته باشد‪.‬‬
‫توقع زيادی است اما ببينيد که چه می توانيد بکنيدا پسرم کود‬
‫کم سال بسيار خوبی است‪.‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫شيوه زيستن‬
‫از روی نقش کهنه ی ديگران نقاشی نکن‪.‬‬
‫خالق باش‪.‬‬
‫شجاعت آن نيست که از آدمهای شجاع تقليد کنیا‬
‫اگرهم در شيوه خود بر خطا باشیا‬
‫بلکه آن است که به شيوه خود زندگی کنی‬
‫بهتر ازآن است که ديگران به جای تو زندگی کنند‬
‫و بهای آن را نيز بپردازی‪.‬‬
‫و تو بر صواب باشی‪.‬‬
‫حتی اگر بهای به شيوه خود زيستنا خود زندگی باشدا باز ارزش‬
‫زيرا کسی که به شيوه ی ديگران زندگی ميکند‬
‫آن را دارد‪.‬‬
‫زيرا در چنين شيوه ی زيستن است که روح به دنيا می آيد‪.‬‬
‫هنگامی که کسی آماده است تا برای چيزی بميردا همين آمادگی‬
‫و شور اوست که اورا دوباره متولد ميکند‪.‬‬
‫اگردراين آمادگی رنجی نهفته استا رنج زايمان است‪.‬‬
‫به شيوه ی خويش زيستنا شجاعت ميخواهدا دل و جرات‬
‫و بر صواب است‬
‫زندگی را به بطالت ميگذارند‪.‬‬
‫کسی که به شيوه ی خود زندگی ميکندا و بر خطاستا‬
‫بالخره دير يا زود از خطای خويش درس خواهد گرفت‪.‬‬
‫او خطای خويش را دستمايه ی تجربه ای تازه خواهد کردوبا‬
‫تجربه های خويشتنا خواهد باليد‪.‬‬
‫ميخواهد‪.‬‬
‫به شيوه خود زندگی کن؛‬
‫شبيه خودت باش و بس‪.‬‬
‫نگران عوام نصيحت گو مباش‪.‬‬
‫زندگی خودرا ترسيم کن‪.‬‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول روابط عمومی بيمارستان شهيد کامياب‬
‫مهندس و تكه گچ‬
‫مهندسي بود كه در تعمير دستگاه هاي مكانيكي استعداد و تبحر داشت‪ .‬او پس از‪ 30‬سال خدمت صادقانه با ياد و خاطري‬
‫خوش باز نشسته شد‪ .‬دو سال بعدا از طرف شركت درباره رفع اشكال به ظاهر الينحل يكي از دستگاه هاي چندين ميليون‬
‫دالري با او تماس گرفتند‪ .‬آنها هر كاري كه از دستشان بر مي آمد انجام داده بودند و هيچ كسي نتوانسته بود اشكال را رفع‬
‫كند‪.‬‬
‫بنابراينا نوميدانه به او متوسل شده بودند كه در رفع بسياري از اين مشكالت موفق بوده است‪ .‬مهندسا اين امر را به‬
‫رغبت مي پذيرد‪ .‬او ي روز تمام به وارسي دستگاه مي پردازد و در پايان كارا با ي تكه گچ عالمت ضربدر روي ي‬
‫قطعه مخصوپ دستگاه مي كشد و با سربلندي مي گويد‪« :‬اشكال اينجاست!»‬
‫آن قطعه تعمير مي شود و دستگاه بار ديگر به كار مي افتد‪ .‬مهندس دستمزد خود را ‪ 50000‬دالر معرفي مي كند‪.‬‬
‫حسابداري تقاضاي ارائه گزارش و صورتحساب مواد مصرفي مي كند و او بطور مختصر اين گزارش را مي دهد‪:‬‬
‫«بابت ي قطعه گچ‪ 1 :‬دالر و بابت دانستن اينكه ضربدر را كجا بزنم‪ 49999 :‬دالر»‬
‫خود ارزيابي‬
‫پسر كوچكي وارد مغازه اي شد‪ ،‬جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد‪ .‬بر روي جعبه رفت تا دستش به دكمه هاي تلفن برسد و شروع‬
‫كرد به گرفتن شماره‪ .‬مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش مي داد‪.‬‬
‫پسرك پرسيد‪« :‬خانم‪ ،‬مي توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن هاي حياط خانه تان را به من بسپاريد؟»‬
‫زن پاسخ داد‪« :‬كسي هست كه اين كار را برايم انجام مي دهد‪».‬‬
‫پسرك گفت‪« :‬خانم‪ ،‬من اين كار را با نصف قيمتي كه او مي دهد انجام خواهم داد‪».‬‬
‫زن در جوابش گفت كه از كار اين فرد كامال راضي است‪.‬‬
‫پسرك بيشتر اصرار كرد و پيشنهاد داد‪« :‬خانم‪ ،‬من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو مي كنم‪ .‬در اين صورت شما در‬
‫يكشنبه زيباترين چمن را در كل شهر خواهيد داشت‪ ».‬مجددا زن پاسخش منفي بود‪.‬‬
‫پسرك در حالي كه لبخندي بر لب داشت‪ ،‬گوشي را گذاشت‪ .‬مغازه دار كه به صحبت هاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت‪:‬‬
‫«پسر‪ ،...‬از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اينكه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارم كاري به تو بدهم‪».‬‬
‫پسر جوان جواب داد‪«:‬نه ممنون‪ ،‬من فقط داشتم عملكردم را مي سنجيدم‪.‬من همان كسي هستم كه براي اين خانم كارمي كند‪».‬‬
‫مار را چگونه بايد نوشت؟‬
‫روستايي بود دور افتاده كه مردم ساده دل و باي ساوادي در‬
‫آن سكونت داشتند‪ .‬مردي شاياد از سااده لاوحي آناان اساتفاده‬
‫كاارده و باار آنااان بااه نااوعي حكوماات مااي كاارد‪ .‬برحسااب اتفاااق‬
‫شياد به معلم گفت‪ :‬بنويس «مار»‬
‫معلم نوشت‪ :‬مار‬
‫نوبت شياد كه رسيد شكل مار را روي خاك كشيد‪.‬‬
‫و به مردم گفت‪ :‬شما خود قضاوت كنيد كداميك ازاينها مار‬
‫است؟‬
‫مردم كه سواد نداشتند متوجه نوشته مار نشدند اما همه‬
‫گذر يك معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغلكاري هاي شاياد‬
‫شكل مار را شناختند و به جان معلم افتادند تا مي توانستند‬
‫شاد و او را نصايحت كارد كاه از اغفاال ماردم دسات باردارد و‬
‫او را كتك زدند وازروستا بيرون راندند‪.‬‬
‫گرنااه او را رسااوا مااي كنااد‪ .‬امااا ماارد شااياد نپااذيرفت‪ .‬بعااد از‬
‫شرح حكايت ‪:‬‬
‫اتمااام حجاات‪ ،‬معلاام بااا مااردم روسااتا از فريبكاااري هاااي شااياد‬
‫اگر مي خواهيم بر ديگران تأثير بگذاريم يا آنها را با خود‬
‫سااخن گفاات ونساابت بااه حقااه هاااي او هشاادار داد‪ .‬بعااد از كلااي‬
‫همراه كنيم بهتر است با زبان‪ ،‬رويكرد و نگرش خود آنها‪،‬‬
‫مشاجره بين معلم و شياد قرار بر اين شاد كاه فاردا در ميادان‬
‫با آنها سخن گفته و رفتار كنيم‪ .‬هميشه نمي توانيم با اصول‬
‫روستا معلم و مرد شياد مسابقه بدهند تا معلاوم شاود كاداميك‬
‫و چارچوب فكري خود ديگران را مديريت كنيم‪ .‬بايد افكار و‬
‫باسواد و كداميك بي سواد هستند‪ .‬در روز موعود همه ماردم‬
‫روستا در ميدان ده گرد آمده بودند تا ببينند آخر كار‪ ،‬چه مي‬
‫شود‪.‬‬
‫مقاصد خود را به زبان فرهنگ‪ ،‬نگرش‪ ،‬اعتقادات‪ ،‬آداب و‬
‫رسوم و پيشينه آنان ترجمه كرد و به آنها داد ‪.‬‬
‫آنکه شنيد ‪ ،‬آنکه نشنيد‬
‫بگااااذار امتحااااان کاااانم‪ .‬سااااپس بااااا صاااادای معمااااولی از‬
‫مردی متوجاه شاد کاه گاوش همسارش سانگين شاده و‬
‫شنوايی اش کم شده است…‬
‫همسرش پرسيد “عزيزما شام چی داريم؟” جوابی نشنيد‬
‫بعاد بلنااد شاد و يااک متار بااه جلاوتر بااه سامت آشااپزخانه‬
‫به نظرش رسيد که همسرش بايد سامعک بگاذارد ولای‬
‫رفت و همان سوال را دوباره پرسايد و بااز هام جاوابی‬
‫نمااای دانسااات ايااان موضاااوع را چگوناااه باااا او درمياااان‬
‫نشنيد‪ .‬باازهم جلاوتر رفات و باه درب آشاپزخانه رسايد‪.‬‬
‫بگذارد‪ .‬به اين خاطرا نزد دکتر خانوادگی شان رفت و‬
‫سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنيد‪.‬‬
‫مشکل را با او درميان گذاشت‪.‬‬
‫اين بار جلوتر رفت و درست از پشت همسارش گفات‪:‬‬
‫دکتر گفت‪ :‬برای اينکه بتوانی دقيقتر به من بگويی کاه‬
‫ميزان ناشنوايی همسرت چقدر استا آزمايش سااده ای‬
‫” عزيااازم شاااام چااای داريااام؟” و همسااارش گفااات‪”:‬مگاااه‬
‫کری؟! برای چهارمين بار ميگم؛ خورا‬
‫مرغ”!!‬
‫وجود دارد‪ .‬اين کاار را انجاام باده و جاوابش را باه مان‬
‫بگااو‪ :‬ابتاادا در فاصااله ‪ ۴‬متااری او بايساات و بااا صاادای‬
‫حقيقاات بااه همااين سااادگی و صااراحت اساات‪ .‬مشااکلا‬
‫معمولیا مطلبای را باه او بگاو‪ .‬اگار نشانيدا هماين کاار‬
‫ممکاان اساات آن طااور کااه مااا هميشااه فکاار ميکناايما در‬
‫را در فاصله ‪ ۳‬متری تکرار کن‪ .‬بعد در ‪ ۲‬متری و به‬
‫ديگران نباشد؛ شايد در خودمان باشد‪.‬‬
‫همين ترتيب تا باالخره جواب بدهد‪.‬‬
‫آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهيه شاام باود‬
‫و خود او در اتاق پذيرايی نشسته باود‪ .‬مارد باه خاودش‬
‫گفت‪ :‬االن فاصله ما حدود ‪ ۴‬متر است‪.‬‬
‫توجه‬
‫توجه‬
‫بمنظور بهبود عملکرد در خصوص اطالع رسانی خواهشمند است پيشنهادات و انتقادات خود را از طريق‬
‫ايميل مندرج در ذيل ارسال نمايند‪.‬‬
‫تذکر مهم ‪ :‬مطلب ارسالی حتما بايستی با ‪ word‬و فونت ‪ Tahoma‬ارسال گردد ‪.‬‬
‫ضمنا الزم است در صورت تمايل مطلب خود را با ذکر منبع به منظور درج در شماره گاهنامه جديد‬
‫حداکثر تا ده روز آينده به آدرس الکترونيکی ذيل ارسال نماييد و مسئوليت آن به عهده نويسنده می باشد ‪.‬‬
‫‪[email protected]‬‬
‫برای دانلود مطالب ميتوانيد به لينک گاهنامه الکترونيک مراجعه نماييد‪.‬‬
‫مدير مسئول‬
‫رياست بيمارستان شهيد کامياب‬
‫دکتر علی بيرجندی نژاد‬
‫سردبير‬
‫مدير بيمارستان شهيد کامياب‬
‫دکتر جواد ملکی بيرجندی‬
‫مدير هماهنگی‬
‫معاون اداری ومالی بيمارستان‬
‫غالمرضا خوش سيما‬
‫هيات تحريريه‬
‫سيد حسين عبدالعلی زاده‬
‫مدير امور مالی بيمارستان‬
‫زهره بنکداران‬
‫مترون بيمارستان‬
‫ناصر قادری‬
‫مسئول حراست بيمارستان‬
‫محمود ابريشمی‬
‫مسئول آموزش و روابط عمومی بيمارستان‬
‫زهره سليمی‬
‫کارشناس امور بيمارستانی‬
‫طراح ومجری‬
‫مسئول سمعی و بصری بيمارستان‬
‫امير محمدپور‬
‫کارشناس ‪IT‬‬
‫اميد رهبری‬
‫کارشناس آی تی بيمارستان‬
‫علی قربانپور‬
‫کارشناس آی تی بيمارستان‬
‫‪HELP‬‬
‫كليد انتخاب صفحات دلخواه‬
‫تمامی واژه ها و کلمات قابل کليک‬
‫کردن ولينک هستن‬
‫تمامی واژه ها و کلمات قابل کليک‬
‫کردن ولينک هستن‬
‫كليد برگشت به صفحه اصلي‬
‫كليد رفتن به صفحه بعدي‬
‫كليد برگشت به صفحه قبلي‬
‫اگر سوال يا نقصی مشاهده می فرماييد‬
‫روی کلمه روبرو کليک نماييد‪.‬‬
‫‪HEL‬‬