Transcript Document

‫به نام او‬
‫مبانی و شاخصهای علمسنجی‬
‫دکتر فیروزه زارع فراشبندی‬
‫از‪:‬‬
‫گروه کتابداری و اطالعرسانی پزشکی اصفهان‬
‫چه خواهیم گفت؟‬
‫• تعریف علمسنجی‬
‫• معرفی شاخصهای علمسنجی‬
‫– شاخصهای سنتی‬
‫– شاخصهای جدید‬
‫– شاخصهای خاص و بومی‬
‫• آسیبشناس ی علمسنجی و شاخصهای آن‬
‫علمسنجی چیست؟‬
‫•‬
‫مطالعه اندازهگیری پیشرفتهای علم و فناوری (اگه و روسو‪.)1990 ،‬‬
‫• دانش اندازهگیری علم (بوکشتاین‪.)1995 ،‬‬
‫• یافتههای پژوهش ی در مورد جنبههای ّ‬
‫کمی و ویژگیهای علم‬
‫(انتشارات الزویر)‪.‬‬
‫• مطالعه ّ‬
‫کمی و ریاض ی علم و فناوری (دیوداتو‪.)1994 ،‬‬
‫• بررس ی جنبههای ّ‬
‫کمی علم به عنوان یک رشته یا یک فعالیت‬
‫اقتصادی (تیگ‪ -‬ساتکلیف‪.)1992 ،‬‬
‫علمسنجی در یک کالم‬
‫• علم سنجی عبارت است از تجزیه و تحلیل ّ‬
‫کمی و تا حد‬
‫امکان کیفی فرایند تولید‪ ،‬توزیع واستفاده از اطالعات‬
‫علمی و عوامل مؤثر بر آن‬
‫به منظور‪:‬‬
‫برنامهریزی‪ ،‬سیاستگذاری و آیندهنگری علمی و پژوهش ی در‬
‫ابعاد فردی‪ ،‬گروهی‪ ،‬سازمانی‪ ،‬ملی و بیناملللی‪.‬‬
‫معرفی شاخصهای علمسنجی‬
‫‪ .1‬شاخص های سنتی علم سنجی‬
‫‪ .2‬شاخص های جدید علم سنجی‬
‫‪ .3‬شاخص های خاص و بومی‬
‫‪ .1‬شاخصهای سنتی علمسنجی‬
‫• شاخصهای سنتی علمسنجی که بیشتر به شاخصهای تحلیل‬
‫استنادی معروف هستند‪ ،‬عبارتند از‪:‬‬
‫– ضریب تأثیر مجالت )‪،(Journal Impact Factor= JIF‬‬
‫– ضریب تأثیر رشته )‪،(Discipline Impact Factor= DIF‬‬
‫– شاخص فوریت )‪(Immediacy Index‬‬
‫– نیمعمر متون یا کهنگی متون )‪.(Literature Obsolescence‬‬
‫ضریب تأثیر مجالت )‪(IF‬‬
‫• یکی از رایجترین شاخصهای سنتی تحلیل استنادی و علمسنجی است که با عناوین دیگری هم‬
‫شناخته میشود‪:‬‬
‫– ضریبتأثیر مجالت )‪،(Journal Impact Factor‬‬
‫– نفوذ مجالت )‪،(Journal Influence‬‬
‫– نرخ استناد )‪،(Citation Rate‬‬
‫– تأثیر )‪(Impact‬‬
‫• نخس تتتین ب تتار توس ت گارفیل تتد (‪ )1955‬ب تترای مطالع تته می تتران تأثیرگ ت اری ی تتک مجل تته در رابط تته ب تتا‬
‫مجالت دیگر و شاخص اندازهگیری انتشارات علمی مطرح شد‪.‬‬
‫• اما استفاده از اصطالح ضریبتأثیر برای نخستین بار برای ّ‬
‫کمیسازی انتشارات نمایه استنادی‬
‫علوم )‪(Sciences Citation Index = SCI‬در سال ‪ 1963‬صورت گرفت‪.‬‬
‫• یادآوری‪ :‬نمایه م کور یکی از مهمترین تولیدات مؤسسه اطالعات علمی )‪ (ISI‬است‪.‬‬
‫دالیل استفاده از ضریب تأثیر‬
‫‪ .1‬مت ت تتدیریت مجت ت تتالت‪ :‬در ابتت ت تتدا تنهت ت تتا ب ت ت ترای مت ت تتدیریت مجت ت تتالت و تصت ت تتمیمگیت ت تتری در‬
‫خصتتوص ورود فهرستتت منتتدرجات مجتتالت معتمتتر در فهرستتت منتتدرجات جتتاری‬
‫)‪ (Current Content‬طراحتتی شتتده بتتود نتته بترای ستتنجش اعتبتتار تمتتامی آثتتار‬
‫انتشاراتی‪ ،‬پژوهش ی و پدیدآورندگان آنها‪.‬‬
‫‪ .2‬مطالعه میران تأثیرگ اری یک مجله در رابطه با مجالت دیگر‪،‬‬
‫‪ّ .3‬‬
‫کمیسازی انتشارات نمایه استنادی علوم )‪،(SCI‬‬
‫‪ .4‬امتتروزه از ایتتن شتتاخص در متتوارد مختلفتتی ماننتتد رتبتتهبنتتدی و ارزیتتاشی کشتتورها‪،‬‬
‫دانشگاهها و دانشمندان هم استفاده میشود‪.‬‬
‫‪ ‬یکتتی از د یتتل استتتفاده از ایتتن شتتاخص‪ ،‬دستتتر پ ت یری آستتان دادههتتای متتورد‬
‫نیاز برای محاسبات مربوط به آن است‪.‬‬
‫نحوه محاسبه ضریب تأثیر‬
‫• ضریبتأثیر نسبت بین تعداد استنادهای دریافتی به مقا ت انتشار یافته در‬
‫طول یک دوره زمانی خاص است‪.‬‬
‫• گارفیلد این دوره زمانی را دو سال در نظر گرفته است‪.‬‬
‫• چرا که تجربه نشان داده است که حدود ‪ %20‬از کل مراجع (رفرنسها) به‬
‫انتشارات دو سال قبل صورت میگیرد‪.‬‬
‫مثال‬
‫• اگ تتر ب تته مق تتا ت منتش تتره در مجل تته فص تتلنامه کت تتا ‪ 192 ،‬اس تتتناد در س تتال‬
‫‪ ،1389‬و ‪ 198‬استناد در سال ‪1390‬صورت گرفته باشد‪،‬‬
‫• و تع تتداد مق تتا ت منتش تتره در ای تتن مجل تته در س تتال اول ‪ 19‬و در س تتال دوم ‪20‬‬
‫مقاله باشد‪،‬‬
‫• ضریبتأثیر آن طبق فرمول فوق‪ 10 ،‬خواهد بود (‪ 390‬بخش بر ‪.)39‬‬
‫• بدینترتیب‪ ،‬رتبهبندی مجالت بر اسا‬
‫ضریبتأثیر آنها صورت میگیرد‪.‬‬
‫• یعنی هر چه ضریبتأثیر یک مجله بیشتر باشد‪ ،‬میتران تأثیرگت اری و استتفاده‬
‫از آن در مرتبه با تری قرار میگیرد‪.‬‬
‫ضریب تأثیر رشته )‪(DIF‬‬
‫• ضتتریبتتتأثیر رشتتته توس ت هیرستتت )‪ (Hirst‬در ستتال ‪ 1978‬معرفتتی‬
‫شد‪.‬‬
‫• هدف آن‪ :‬مطالعه اهمیت مجالت هسته در یک رشته علمی‬
‫• در ایتتن روع تعتتداد انتتدکی از مجتتالت کتته ضتتریبتتتأثیر بتتا یی در ی تک‬
‫رشته دارند‪ ،‬شناسایی میشوند‪.‬‬
‫• در واقع اندازهگیری تعداد دفعاتی است که یک مقاله در یک مجله‬
‫از مقا ت هسته مورد نظر مورد استناد قرار میگیرد‪.‬‬
‫نحوه محاسبه ضریب تأثیر رشته‬
‫• روع محاسبه آن شبیه به محاسبه ضریبتأثیر مجالت است‪.‬‬
‫ً‬
‫• در این روع هم معمو یک دوره دو ساله در نظر گرفته میشود‪.‬‬
‫• در سنجش این ضریب‪:‬‬
‫– ابتدا تعدادی از مجالتی کته اهمیتت آنهتا در رشتته شتناخته شتده استت‪،‬‬
‫انتخا میشوند‪.‬‬
‫– ستتمس مجتتالت دیگتتر در همتتین حتتوزه را کتته اهمیتتت و اعتبتتار آنهتتا روشتتن‬
‫نیست به این تعداد میافزایند‪.‬‬
‫– درمرحل تته س تتوم‪ ،‬ض تتریبت تتأثیر رش تتته ای تتن دو گ تتروه از مج تتالت ب تته منظ تتور‬
‫تعیین مجالت هسته محاسبه میشوند‪.‬‬
‫فرمول ضریب تأثیر رشته‬
‫مثال‬
‫• اگر مجله (الف) در دو سال متوالی‪ ،‬تعداد ‪ 20‬مقاله منتشر کرده باشد که به‬
‫این ‪ 20‬مقاله‪ ،‬در این دوره زمانی ‪ 15‬استناد تعلق گرفته باشد‪،‬‬
‫• و مجله ( ) هم در دو سال متوالی‪ 20 ،‬مقاله منتشر کرده باشد اما در این‬
‫دوره زمانی ‪ 50‬استناد به مقا ت آن تعلق گرفته باشد‪،‬‬
‫• و مجله (ج)‪ 240 ،‬مقاله را منتشر کرده باشد که در این بازه زمانی تعداد ‪300‬‬
‫استناد به آن ها صورت گرفته باشد‪،‬‬
‫• ضریبتأثیر رشته این سه مجله در دوره زمانی م کور به ترتیب زیر خواهد‬
‫بود‪:‬‬
‫– مجله الف) ‪15 ÷20 =75/0‬‬
‫– مجله ) ‪50 ÷20 =5/2‬‬
‫– مجله ج) ‪300 ÷240 =25/1‬‬
‫شاخص فوریت‬
‫• شتتاخص فوریتتت بتته منظتتور تعیتتین ستترعت استتتناد مقتتا ت‬
‫یتتک مجلتته و بتتا روض ت ی شتتبیه ضتتریب تتتأثیر مجتتالت محاس تبه‬
‫میشود‪:‬‬
‫مثال‬
‫• اگر تعداد ‪ 100‬استناد به مقا ت فصلنامه کتا صورت گرفته باشد‪،‬‬
‫• و تعداد مقا ت منتشره آن در همان سال ‪ 20‬مقاله باشد‪،‬‬
‫• شاخص فوریت این مجله ‪ 5‬میشود‪.‬‬
‫• ش تتاخص فوری تتت از ش تتاخصه تتای وی تتژه اس تتتناد اس تتت ک تته نش تتریه گ تزارعه تتای‬
‫استنادی مجالت)‪ (JCR‬به طور منظم آن را منتشر میکند‪.‬‬
‫• از آنج تتایی ک تته بر تتی از شت ترای ف تتی نظی تتر ت تتأخیر در انتش تتار‪ ،‬فراوان تتی انتش تتار‪،‬‬
‫س تترعت فهرس تتت ک تتردن و ‪ ...‬ب تتر اهمی تتت و ارزع ای تتن ش تتاخص اث تتر م تتیگ ارن تتد‪،‬‬
‫اهمیت آن به طور معناداری از ضریب تأثیر مجالت کمتر است‪.‬‬
‫شاخص نیم عمر یا قاعده کهنگی متون‬
‫• شاخص نیمعمر‪ ،‬نقش زمان را در بهرهوری از اطالعات روشن میکند‪.‬‬
‫• نشان میدهد که با گ شت زمان از میران سودمندی مقا ت و کتابها کم‬
‫میشود‪.‬‬
‫• یادآوری‪ :‬در فیریک هستهای مفهوم نیمعمر به مدت زمان زوال نیمی از‬
‫ماده رادیواکتیو اطالق میشود‪.‬‬
‫• با وامگیری از علم فیریک‪ ،‬منظور از نیم عمر متون علمی‪:‬‬
‫• مدت زمانی است که در خالل آن نیمی از متون استنادکننده به متون‬
‫علمی مورد استناد در حوزههای علمی مورد نظر منتشر شده است‪.‬‬
‫شاخص نیم عمر یا قاعده کهنگی متون (ادامه)‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫به عبارت دیگر‪ ،‬نیم عمر عبارت است از مدت زمانی که در طول آن نصف‬
‫ارجاعات یک مجله منتشر شدهاند‪.‬‬
‫مطالعات نشان میدهد که نیمی از ازجاعات (استنادها) مقا ت تازه چاپ شده در‬
‫دو سال اخیر‪ ،‬به نوشتههای همان سال برمیگردد‪.‬‬
‫بعد از مدت ده یا پانزده سال (بسته به موضوع) مقا ت رشتههای مختلف‪،‬‬
‫سودمندی خود را به عنوان منبع مورد استناد از دست میدهند‪.‬‬
‫با کمک مطالعات کهنگی‪ ،‬نیم عمر استنادها محاسبه میشود‪:‬‬
‫– علوم که بیشتر جنبه نظری دارند (مانند ریاضیات) دارای نیم عمر طو نی‬
‫– و علومی که به مباحث نوین‪ ،‬روزآمدی و فناوری وابستگی دارند (مانند پزشکی)‬
‫دارای نیم عمر کوتاهی هستند‪.‬‬
‫• مطالعات کهنگی و نیم عمر در مدیریت مجموعه منابع اطالعاتی و توسعه خدمات اطالعاتی‬
‫مناسب به کاربران کاربرد دارد‪.‬‬
‫شاخص های جدید‬
‫‪ .1‬شاخص هرع‬
‫‪ .2‬شاخص جی‬
‫‪ .3‬شاخص وای‬
‫‪ .4‬ارزع متیو‬
‫شاخص هرش )‪(Hirsch Index‬‬
‫• یکی از جدیدترین این شاخصهاست که به لحاظ سادگی‪ ،‬سهولت کاربرد‪ ،‬و‬
‫داشتتتن مزایتتای متعتتدد نستتبت بتته ستتایر روشتتها در دستتتیاشی بتته یتتک عتتدد معتتین‬
‫مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است‪.‬‬
‫• ایتتن شتتاخص در ستتال ‪ 2005‬توست هتترع (استتتاد فیریتتک دانشتتگاه کالیفرنیتتا)‬
‫بتته عنتتوان شاخا ت ی ب ترای ستتنجش برونتتداد علمتتی‪ -‬پژوهش ت ی پژوهشتتگران ب ته‬
‫صورت انفرادی ابداع شد‪.‬‬
‫• شاخص اچ به این پرسش پاسخ میدهد که هر یتک از پژوهشتگران بته تنهتایی‬
‫چتته نقش ت ی در پیشتتمرد و گستتترع مرزهتتای علتتوم در حتتوزههتتای مختلتتف دانتتش‬
‫بشری دارند؟‬
‫شاخص هرش (ادامه)‬
‫• شتتاخص ‪ H‬تنهتتا مقتتا تی را شتتامل متتیشتتود کتته تعتتداد استتتناد بتته هتتر یتتک از آنه تا‬
‫برابر با ‪ H‬یا بیشتر از آن است‪ ،‬بنابراین شاخص متعادلتری است‪.‬‬
‫• شاخص ‪ H‬یک پژوهشگر‪ ،‬شامل ‪ H‬تعداد از مقا ت اوست که به هر کتدام از‬
‫آنها حداقل ‪ H‬بار استناد شده باشد‪.‬‬
‫• برای مثال اگر یک نویسنده‪ 6 ،‬مقاله داشته باشد که به هر یک دست کم ‪ 6‬بتار‬
‫استناد شده باشد‪ ،‬شاخص ‪ H‬آن نویسنده‪ 6 ،‬خواهد بود‪.‬‬
‫• اگر تعداد مقا ت آن نویسنده‪ ،‬بیشتر از ‪ 6‬ولی تعتداد استتنادها کمتتر از ‪ 6‬باشتد‪،‬‬
‫در شاخص ‪ H‬وی تأثیری نخواهد داشت‪.‬‬
‫• ب تتدیسی اس تتت ه تتر چ تته ع تتدد ‪ H‬بزرگت تتر باش تتد‪ ،‬نش تتان از ت تتوان علم تتی و تأثیرگ ت اری‬
‫بیشتر یک پژوهشگر بر علم خواهد بود‪.‬‬
‫نحوه محاسبه شاخص هرش‬
‫• شتتاخص ‪ H‬بتتا استتتفاده از شتتمارع استتتنادها بتته حاصتتل کتتار یتتک پژوهشتتگر در‬
‫طول حیات وی امتیاز میدهد‪.‬‬
‫• ب تترای ب تته دس تتت آوردن ع تتدد ‪ ،H‬پ تتس از انج تتام جس تتتجو‪ ،‬بای تتد مق تتا ت را ب تتر‬
‫حسب استناد به ترتیب نزو لی مرتب کرد و شماره مقاله را با تعداد استنادها‬
‫مقایسه نمود تا تعداد استناد مساوی یا بیشتر از شماره مقاله باشد‪.‬‬
‫• شماره آن مقاله‪ ،‬نشاندهنده عدد ‪ H‬نویسنده است‪.‬‬
‫مثال‬
‫• از آنج تتایی ک تته از مقال تته شش تتم ب تته بع تتد‪ ،‬تع تتداد اس تتتنادها ‪ 6‬ی تتا بیش تتتر از ‪ 6‬اس تتت‪،‬‬
‫شتتاخص ‪ H‬ایتتن پژوهشتتگر فرض ت ی برابتتر بتتا عتتدد ‪ 6‬متتیباشتتد‪ .‬یع تتی فق ت ‪ 6‬مقالتته از‬
‫این پژوهشگر بیشتر یا مساوی ‪ 6‬استناد دریافت کرده است‪.‬‬
‫• انتتدازهگیتتری دقیتتق شتتاخص ‪ H‬بتته جامعیتتت پایگتتاه اطالعتتاتی متتورد جستتتجو بستتتگی‬
‫دارد‪ .‬بتته طتتوری کتته شتتاخص ‪ H‬بتته دستتت آمتتده از پایگتتاه مختلتتف است و و ‪ ،‬گوگتتل‬
‫اسکالر و و آوساینس ی سان نیست‪.‬‬
‫• معتمرت ت تترین و مهمت ت تترین منب ت تتع ب ت تترای ب ت تته دس ت تتت آوردن ش ت تتاخص ‪ H‬پایگ ت تتاه اطالع ت تتاتی‬
‫‪ Thomson ISI Web of Science‬استتت و امکتتان انتتدازهگیتتری خودکتتار ایتتن‬
‫شاخص را نیر فراهم آورده است‪.‬‬
‫• شتتاخص ‪ H‬عتتالوه بتتر مقایستته نویستتندگان‪ ،‬بتترای مقایستته مؤسستتات‪ ،‬دانشتتگاهها و‬
‫حتی کشتورها نیتر استتفاده متیشتود‪ ،‬امتا بایستتی بترای چنتین مقایستههتایی بته عوامتل‬
‫گوناگون اثرگ ار بر این مقیا توجه کرد‪.‬‬
‫شاخص جی )‪(g Index‬‬
‫• توس لئو اگه برای اندازهگیری ّ‬
‫کمی برونداد علمی پژوهشگران علم‬
‫فیریک و سایر پژوهشگران پیشنهاد شده است‪.‬‬
‫• اگه برای اصالح و بهبود شاخص ‪ ،H‬شاخص جی را پیشنهاد نمود‪.‬‬
‫• یکی از مهمترین ایرادهای شاخص ‪ H‬این است که هر چند در امتیازدهی‬
‫به مجموعه فعالیتهای علمی یک فرد‪ ،‬مجله‪ ،‬دانشگاه و کشور‪ ،‬کم‬
‫استناد بودن یک مقاله بر رتبه آن تأثیری ندارد‪،‬‬
‫• اما به همان نسبت هم این شاخص به مقالههای پراستناد شیاعتناست و‬
‫این قبیل مقا ت بر شاخص ‪ H‬پژوهشگر تأثیر قابلتوجسی ندارد‪.‬‬
‫شاخص جی (ادامه)‬
‫• شاخص جی با استفاده از مج ور تعداد مقا ت و مقایسه آن با مجموع‬
‫استنادها در محاسبات‪ ،‬در واقع مقالههای پراستناد یک پژوهشگر را‬
‫برجستهتر میکند‪.‬‬
‫• شاخص جی با ترین تعداد )‪ (g‬مقا ت است که ‪ 2‬بار یا بیشتر به آن‬
‫استناد شده باشد‪.‬‬
‫• این شاخص با استفاده از ضرایب خود‪ ،‬سعی دارد تا از تأثیر مقالههای‬
‫پراستناد و کماستناد بر نتیجهگیری بکاهد و یکی از نواقص شاخص ‪ H‬را‬
‫برطرف نماید‪.‬‬
‫شاخص وای‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫شاخص وای توس بولن‪ ،‬رودریگز و سمپل در سال ‪2006‬پیشنهاد شده است‪.‬‬
‫سعی دارد با در نظر گرفتن کیفیت و ّ‬
‫کمیت‪ ،‬نقاط ضعف دیگر شاخصها را‬
‫برطرف نماید‪.‬‬
‫بدین منظور‪ ،‬از عامل تأثیر به عنوان شاخص ّ‬
‫کمی و معادل مقبولیت و از رتبه بر‬
‫اسا وزن یا رتبه پیچ )‪ (Page Rank‬به عنوان شاخص کیفی و عامل ارزع‬
‫استفاده میکند‪.‬‬
‫ّ‬
‫کمیت‬
‫شاخص وای‪ ،‬حاصل ضر عامل تأثیر در رتبه پیچ و در واقع حاصل ضر‬
‫در کیفیت است و سعی دارد سنجش اعتبار علمی را تا حد امکان کیفی کند‪.‬‬
‫ارزش متیو‬
‫• یکی از شاخصهای جدید علمسنجی است که توس موییج در سال‬
‫‪ 2006‬معرفی شد‪.‬‬
‫• در واقع شکل اصالح شده ضریبتأثیر است که آن را در یک دوره پنج‬
‫ساله و در موضوعی خاص محاسبه میکند‪.‬‬
‫• نحوه محاسبه آن تقسیم تعداد استنادها به مقالههای یک مجله در‬
‫یک دوره پنج ساله بر تعداد مقالههای همان مجله در همان دوره زمانی‬
‫است‬
‫• که عدد حاصل را با همین نسبتها در کل حوزه مورد پژوهش‬
‫اندازهگیری مینماید‪.‬‬
‫مثال‬
‫• اگر تعداد استنادها به مقا ت یک مجله در یک حوزه موضوعی خاص در‬
‫یک دوره پنج ساله‪A ،‬؛‬
‫• تعداد کل مقا ت منتشره در همان مجله در همین دوره پنج ساله‪B ،‬؛‬
‫• تعداد کل استنادهای دریافت شده در آن حوزه موضوعی خاص‪C ،‬؛‬
‫• و تعداد کل مقا ت این حوزه را ‪ D‬بنامیم‪،‬‬
‫• ارزع متیو عبارت خواهد بود از‪:‬‬
‫شاخصهای خاص و بومی‬
‫•‬
‫امروزه ارزشیاشی تولیدات علمی‪ ،‬مجالت‪ ،‬دانشمندان و ‪ ...‬به یک ضرورت تبدیل‬
‫شده است و حتی از ملزومات توسعه دانش به حسا میآید‪.‬‬
‫•‬
‫با توجه به نواقص شاخصهای موجود و به عنوان م مل آنها‪ ،‬تعدادی از‬
‫کشورهای پیشرفته‪ ،‬جهت ارزشیاشی و مدیریت علم‪ ،‬پژوهش و فناوری در کشور‬
‫خود بر اسا شرای خاص خود‪ ،‬سیاستهایی را تعیین کرده و شاخصهای‬
‫خاص ی را تدوین نمودهاند‪:‬‬
‫‪.1‬‬
‫ارزشیاشی پژوهش ی انگلستان )‪(Research Assessment Exercise= RAE‬‬
‫‪.2‬‬
‫شاخص کرون )‪(Crown Indicator‬‬
‫‪.3‬‬
‫شاخص ‪(Citation Z Score) z‬‬
‫شاخصهای خاص و بومی (ادامه)‬
‫‪.1‬‬
‫ارزشیاشی پژوهش ی انگلستان )‪ :(RAE‬هر چهار سال یک بار شاخصهای خود را‬
‫منتشر میکند‪ .‬از مهمترین مؤلفههای ارزشیاشی آن انتشارات دانشگاهها و بروندادهای‬
‫پژوهش ی استادان (به ویژه مقا ت) دانشگاه است‪.‬‬
‫‪.2‬‬
‫شاخص کرون )‪ :(Crown Indicator‬مزیت آن امکان بررس ی یک پژوهشگر‪،‬‬
‫گروه یا مؤسسه پژوهش ی‪ ،‬در دورهای معین‪ ،‬در موضوعی خاص و در نوع خاص ی از‬
‫منابع (مقاله‪ ،‬کنفرانس‪ ،‬و ‪ )...‬است‪ .‬محاسبات آن بر مبنای تعداد استنادهاست و‬
‫منبع استخراج استنادها وبگاه علوم )‪ (WOS‬است (در هلند)‪.‬‬
‫‪.3‬‬
‫شاخص ‪ :(Citation Z Score) z‬بر مبنای شاخص کراون است و امکان‬
‫ارزشیاشی و مقایسه بر اسا دوره زمانی‪ ،‬موضوع و نوع مقا ت در آن وجود دارد‪ .‬از‬
‫دقت با یی نسبت به سایر شاخصها برخوردار میباشد (در سوئد)‪.‬‬
‫؟‬
‫آیا ما نیازمند یک شاخص بومی در کشور خود هستیم؟‬
‫آسیبشناس ی علمسنجی و شاخصهای آن‬
‫• بر ی معتقدند که ‪ IF‬نمیتواند تأثیر واقعی مجالت را نشان دهد‪.‬‬
‫– چرا که بر ی از مجالت کمحجمتتر هستتند و تعتداد مقتا ت کمتتری را در‬
‫هر سال منتشر میکنند‪.‬‬
‫– ب تتهای تتنترتی تتب در مقایس تته ب تتا مجل تتهای ک تته تع تتداد مق تتا ت بیش تتتری را در‬
‫سال منتشتر متیکنتد (مخترج کستر در فرمتول فتوق) در ظتاهر ضتریب تتأثیر‬
‫با تری کسب میکنند‪.‬‬
‫– ب ترای رفتتع ایتتن نقتتص و نتتواقص دیگتتری از ایتتن دستتت کتته بتته حتتوزه علتتم‬
‫ستتنجی وارد استتت‪ ،‬بر تتی انتتواع دیگتتری از ضترایبتتتأثیر ماننتتد ضتتریبتتتأثیر‬
‫مؤل تتف‪ ،‬ض تتریبت تتأثیر م تتورد انتظ تتار‪ ،‬ض تتریبت تتأثیر رش تتته و ‪ ...‬را پیشت تنهاد‬
‫کردهاند‪.‬‬
‫آسیبشناس ی علمسنجی و شاخصهای آن (ادامه)‬
‫• به منظور رفع ایرادات سنجه ضریب تأثیر مجالت و ایجاد بهبود و تعدیل‬
‫در آن‪ ،‬معیارهای دیگری عرضه شده است‪:‬‬
‫– ضریب اعتبار )‪،(Prestige Factor‬‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫ضریب تأثیر برابر )‪،(Equivalent Impact Factor‬‬
‫ضریب مرور )‪،(Review Factor‬‬
‫شاخص مرور )‪،(Review Index‬‬
‫شاخص تعامل )‪،(Interaction Index‬‬
‫شاخص انتشارات )‪(Publication Index‬‬
‫مقیا وزن نفوذ )‪(Influence Weight‬‬
‫ضریب تأثیر وزنی )‪(Weighted Impact Factor‬‬
‫• یادآوری میشود که بنای تمامی این شاخصها به طور مستقیم یا‬
‫غیرمستقیم بر اسا تعداد استنادهاست‪.‬‬
‫آسیبشناس ی علمسنجی و شاخصهای آن (ادامه)‬
‫• در یک جمعبندی نهایی میتوان نتیجه گرفت که‪:‬‬
‫• درباره ابعاد مثبت و منفی ضریب تأثیر مجالت )‪ (IF‬و روع محاسبه آن‪،‬‬
‫نقدهای بسیاری صورت گرفته است‪.‬‬
‫• اما همانطور که گارفیلد (مبدع این ضریب) میگوید‪" :‬ضریب تأثیر ابزار کاملی‬
‫برای سنجش کیفیت مقاله نیست‪ ،‬ولی در حال حاضر‪ ،‬مورد بهتری وجود ندارد و مهمتر‬
‫این که این ابزار هماکنون در دست ماست"‪.‬‬
‫• بنابراین بایستی توجه داشت که ضریبتأثیر به عنوان یک ابزار کنترل‬
‫کتابشناختی‪ ،‬قدرت توجیسی محدودی دارد‬
‫• و به کارگیری و استفاده درست از آن مستلزم آگاهی از تمام نواقص و‬
‫محدودیتهای آن است‪.‬‬
‫آسیبشناس ی علمسنجی در یک کالم‬
‫• ضریب تأثیر تنها‪:‬‬
‫– یک شاخص غیرمستقیم در سنجش کیفیت پژوهش‬
‫است‪،‬‬
‫– و برای نتایج دقیقتر بایستی در کنار ابزارهای سنجش‬
‫مکمل و توجه به ابعاد کیفی به کار رود‪.‬‬
‫مروری بر آن چه گفتیم‪:‬‬
‫• در این مختصر تالش شد تا‪:‬‬
‫– علمسنجی تعریف شود‪،‬‬
‫– شاخصهای سنتی‪ ،‬جدید و بومی آن معرفی شوند‪،‬‬
‫– آسیبشناس ی علمسنجی شرح داده شود‪.‬‬
‫سيستم عامل‬