فاطی کماندو توی مطب پزشک یک داستان واقعی ... http://blog.hasanagha.net/ یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به پزشک نیروی انتظامی و.

Download Report

Transcript فاطی کماندو توی مطب پزشک یک داستان واقعی ... http://blog.hasanagha.net/ یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به پزشک نیروی انتظامی و.

Slide 1

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 2

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 3

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 4

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 5

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 6

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 7

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/


Slide 8

‫فاطی کماندو توی مطب پزشک‬
‫یک داستان واقعی‪...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫یکی از فاطی کماندوهای قم چند ماه پیش زنگ میزنه به‬
‫پزشک نیروی انتظامی و میگه ‪:‬‬
‫آقای دکتر من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده‪ ،‬روم‬
‫نمیشه بگم !‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر به فاطی کماندو میگه‪” :‬نگران نباش پزشک محرم‬
‫به حساب میاد‪ ،‬بگو مشکلت چیه!؟“‬

‫فاطی کماندو‪ :‬من یک بینظمی در قاعدگیام بوجود اومده‬
‫نمیدونم چطور توضیح بدم‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫دکتر‪ :‬بگو جانم‪ ،‬توضیح بده‪ ،‬مشکلی نیست‪.‬‬
‫فاطی کماندو بعد از یک مقدار ناز و ادا در آوردن توضیح میده‪:‬‬

‫وهللا آقای دکتر هر وقت قاعده میشم بجای خون ”تمبر پستی“ از‬
‫اونجام بیرون میاد‪.‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی تعجب میکنه‪ ،‬ولی بعد با خودش فکر میکنه "خوب‬
‫حتما این فاطی کماندوها چیز زیادی از قاعدگی و این چیزا‬
‫نمیدونن" و شروع میکنه برای فاطی خانم توضیح دادن که‪ :‬این‬
‫ممکن نیست و اگر چنین چیزی باشه‪ ،‬که از اونجای شما بجای خون‬
‫”تمبر پستی“ بیرون بریزه یک معجزه علم پزشکی خواهد بود!‬

‫آقای دکتر از فاطی میخواد که دفعه دیگه وقتی چنین اتفاقی افتاد یک‬
‫توک پا بیاد مطب برای معاینه حضوری‪.‬‬
‫دو هفته بعد فاطی دوان دوان میره مطب دکتر‬
‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر خیلی هیجان زده با کنجکاوی از فاطی میخواد تا‬
‫شلوارشو پایین بکشه و روی صندلی مخصوص معاینه‬
‫قرار بگیر‪.‬‬
‫آقای دکتر با احتیاط میخزه بین رانهای سفید و بلورین فاطی‬
‫و با حالتی ناباور و هیجان زده پوزخند میزنه‪.‬‬
‫فاطی ‪ :‬چی شده دکتر؟ چی میبینی!؟‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

‫آقای دکتر که از شرم سرخ شده‪ ،‬تنها چیزی که میتونه بگه‬
‫اینه‪:‬‬
‫”این که تمبر پستی نیست! این‪“...‬‬

‫‪http://blog.hasanagha.net/‬‬

http://blog.hasanagha.net/