بسم هللا الرحمن الرحیم کتاب سیره نبوی : جلسه اول مبحث : سیره شناسی

Download Report

Transcript بسم هللا الرحمن الرحیم کتاب سیره نبوی : جلسه اول مبحث : سیره شناسی

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫کتاب سیره نبوی‪ :‬جلسه اول‬
‫مبحث ‪ :‬سیره‬
‫شناسی‬
‫ایاک نعبد و ایاک نستعین‬
‫پروردگارا تنها و تنها ترا می پرستیم و تنها‬
‫و تنها از تو استعانت می جوییم‬
‫نکته‪ :‬اسالم ‪ ،‬سراسر «توحید» است‬
‫اصول عقاید‬
‫اخالقیات و امور تربیتی‬
‫احکام عبادی‬
‫تمام مبانی اسالمی‪ :‬مظاهر «توحید»‬
‫‪ .1‬توحید نظری‪:‬‬
‫شناخت یگانه بودن خدا‬
‫(سوره حمد از ابتدا تا این آیه‪:‬‬
‫توحید نظری)‬
‫انواع توحید‬
‫‪ . 2‬توحید عملی‪:‬‬
‫خود را یگانه و یک جهت و در‬
‫جهت ذات خداوند یگانه ساختن‬
‫توضیح‪:‬‬
‫‪ ‬سوره حمد‪ :‬از اول تا این آیه‪ :‬یک سلسله مسایل‬
‫شناختی درباره خدا‬
‫‪‬سوال ‪ :‬آیا این مرحله که انسان فقط بشناسد و‬
‫بفهمد‪ ،‬موحد محسوب می شود؟‬
‫‪‬پاسخ‪ :‬خیر؛ شناختن و فهمیدن ‪ ،‬مقدمه «موحد شدن»‬
‫است (توحید عملی)‬
‫‪ ‬ایاک نعبد ‪ :‬آغاز توحید عملی و اظهار یگانه‬
‫شدن‬
‫ریشه لغت «عبادت»‪:‬‬
‫در زبان عربی‪ :‬چیزی که رام‪ ،‬نرم و مطیع شود‬
‫حالت تعبد‪ :‬عدم عصیان‪ ،‬تعدی و مقاومت‬
‫‪ ‬ریشه لغت «عبد»‪:‬‬
‫راهی که در اثر عبور و مرور‪ ،‬نرم می شود و سنگ‬
‫ها خرد می شود‬
‫و در مقابل عابرین‪ ،‬مقاومت ندارد‪ .‬راهی که نرم و‬
‫رام شده بود ‪:‬راه معبد‬
‫مجموعه کتاب های سیره‪:‬‬
‫مرحله دوم‬
‫مرحله سوم‬
‫سیره نبوی‬
‫نهضت حسینی‬
‫تبلیغ‬
‫امر به معروف و نهی از‬
‫نهی از منکر‬
‫سیره معصومین (ع)‬
‫سیره امیرالمؤمنین (ع)‬
‫مهدویت‬
‫نفاق‬
‫سواالت مقدماتی‪:‬‬
‫‪‬‬
‫به نظر شما چه ضرورتی وجود دارد که ما سیره‬
‫پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) را مطالعه‬
‫کنیم؟‬
‫‪‬‬
‫به نظر شما آیا ارائه یک الگوی رفتاری برای افراد‬
‫مختلف با فرهنگ ها و شخصیت های متفاوت ‪ ،‬در طول‬
‫تمام اعصار و مکان ها امکان پذیر است ؟‬
‫‪‬‬
‫با توجه به اینکه شخصیت معصومین ( علیهم السالم )‬
‫از مرتبتی اعلی برخوردار است و با سایر انسان ها‬
‫از نظر قرب الهی و درجه عبودیت قابل مقایسه‬
‫نیستند ‪ ،‬آیا می توان رفتار آن ها را مورد تبعیت‬
‫قرار داد و از آن بزرگواران درس گرفت ؟‬
‫‪‬‬
‫منظور از الگوگیری و اسوه قرار دادن معصومین‬
‫(علیهم السالم ) چیست ؟ آیا منظور این است که تمام‬
‫اعمال و رفتارهای آن بزرگواران را به همان شکل‬
‫مبحث ‪ :‬سیره شناسی‬
‫چند نکته مقدماتی‪:‬‬
‫‪.1‬‬
‫اصل اساسی سیره شناسی (تاکید بحث ما)‪ :‬تبدیل حرکت‬
‫به امروز ما‪ :‬الگوبرداری کردن از‬
‫معصومین(ع)‬
‫معصومین‬
‫‪.2‬‬
‫مبحث سیره شناسی‪ :‬از مباحث مهم و کلیدی‬
‫(از کتاب سیره‬
‫نبوی تا مهدویت با آن سر و کار داریم)‬
‫‪.3‬‬
‫در منابع شناخت دین‪ :‬سیره معصومین در مقایسه با‬
‫گفتار معصومین‪ ،‬کمتر مورد تامل قرار گرفته است‪.‬‬
‫‪.4‬‬
‫بزرگان و معصومین (ع)‪ :‬دارای سیره در زندگی هستند‪:‬‬
‫حاکم بودن یک قانون کلی بر روند زندگی آنها‬
‫‪.5‬‬
‫هر چه انسان‪ ،‬بزرگ تر‪ :‬دارای «سیره» بیشتر ‪ :‬وجود‬
‫ثبات و تدوام در زندگی انسان های بزرگ (خنده‪ ،‬گریه‪،‬‬
‫عصبانیت و ‪ ...‬جای خاصی دارد)‬
‫‪.6‬‬
‫کتاب ها و فیلم های تاریخی‪ :‬تاکید و تمرکز بر «سیر»‬
‫پیدا کردن «سیره» از تاریخ زندگی‬
‫≠«سیره»‬
‫معصومین (ع) دارای اهمیت است‪.‬‬
‫ضرورت بحث سیره شناسی‬
‫پاسخ به این سوال حیاتی که‪:‬‬
‫در این شرایط زمانی و مکانی‪ ،‬و با توجه به‬
‫چگونگی عملکرد این بزرگواران‪،‬‬
‫حال من چه کنم؟‬
‫‪.1‬‬
‫جایگاه‬
‫‪.2‬‬
‫تعریف‬
‫سیره شناسی‬
‫‪ . 3‬اصول حاکم بر سیره شناسی‬
‫‪ .4‬مالحظات‬
‫کلیاتی در مورد سیره شناس ی‬
‫الف) تعریف‬
‫«سیر»‪ :‬حرکت‪ ،‬رفتن (سیر طبیعی زندگی‪ ،‬مشترک با حیوانات)‬
‫«سیره»‪ :‬نوع حرکت‪ ،‬سبک‪ ،‬اسلوب (منطق و قانون کلی)‬
‫ب) جایگاه «سیره»‬
‫‪ .1‬منابع شناخت‬
‫قرآن – وحی‪ :‬ابزارها‬
‫(تدب‬
‫قرآن به قرآن‬
‫قرآن‬
‫قرآن توسط عالم ربانی‬
‫عقل‪ :‬ابزار‬
‫استدالل و برهان‬
‫قلب‪ :‬ابزار‬
‫تزکیه نفسانی‬
‫سنت‪ :‬نبوی و‬
‫رفتار و گفتار‬
‫تاریخ‪ :‬ابزار‬
‫سیر تحوالت تاریخی‬
‫طبیعت‪ :‬ابزار‬
‫ج) اصول کلی حاکم بر سیره‬
‫شناسی‬
‫‪(1‬‬
‫عدم تعارض با قرآن‬
‫‪(2‬‬
‫عدم تعارض با همدیگر‬
‫‪(3‬‬
‫عصمت تام و تمام معصوم‬
‫‪(4‬‬
‫عقالنی بودن‬
‫‪(5‬‬
‫اسوه‪ :‬الگو‬
‫‪(6‬‬
‫جامعیت الگو‬
‫‪(7‬‬
‫اسالم و مقتضیات‬
‫‪(8‬‬
‫تقویت دین‬
‫د) مالحظات سیره شناسی‬
‫‪‬‬
‫دشواری بحث‬
‫‪‬‬
‫قیاس کار پاکان‬
‫افراط و تفریط‬
‫‪‬‬
‫دوربینی‪ :‬غیرقابل الگو بردار‬
‫میل به‬
‫میل به نزدیک بینی‬
‫‪‬‬
‫فهم بهتر پس از گذشت زمان‬
‫‪ ‬لزوم تفسیر رفتار‬
‫‪ ‬روشن بودن سیره پیامبر (ص) و ائمه‬
‫(ع) نسبت به سایر شخصیت ها‬
‫الف) تعریف سیره‬
‫«سیر»‬
‫حرکت‪ ،‬رفتن‬
‫«سیره»‬
‫نوع حرکت‪ ،‬سبک‪ ،‬اسلوب (منطق و قانون کلی)‬
‫سیره پیامبر (ص)‬
‫گفتار‬
‫رفتار‬
‫برخورداری از کلمات‬
‫کالم پیامبر (ص)‬
‫جامعه «اعطیت جوامع الکلم»‬
‫«فرب حامل فقه‬
‫غیر فقیه ورب حامل فقه الی من هو افقه منه»‬
‫سوال‪ :‬آیا همه افراد سیره یا منطق‬
‫عملی دارند؟‬
‫پاسخ‪ :‬خیر‪.‬‬
‫سوال‪ :‬آیا امکان دارد که انسانی در طول‬
‫زندگی خود دارای منطق عملی ثابت باشد؟‬
‫پاسخ مارکسیسم و مادیون‪ :‬خیر‪ .‬نفی منطق عملی ثابت و‬
‫ادعای منفعت به عنوان مالک عمل‬
‫پاسخ اسالم‪ :‬بله‪ .‬استناد به سیره بزرگان در نفی‬
‫منفعت محوری‬
‫•‬
‫پیغمبر اکرم (ص)‬
‫•‬
‫امیرالمومنین (ع)‬
‫•‬
‫سلمان‬
‫•‬
‫ابوذر‬
‫•‬
‫شیخ انصاری‬
‫کالجبل الراسخ التحرکه العواصف‬
‫منطق ثابت زهد ‪:‬‬
‫الزهد کله بین کلمتین من القرآن‬
‫«لکیال تاسوا علی فاتکم و التفرحوا‬
‫بما اتیکم»‬
‫برخی سبک های منسوخ ‪:‬‬
‫‪ ‬عدم استناد به سعد و نحس ایام‪:‬‬
‫‪ ‬بر مبنای بی اثر دانستن این امور از‬
‫اساس‬
‫‪ ‬یا بیشتر بودن اثر توکل به خدا و توسل‬
‫به پیغمبر (ص) و ائمه (ع)‬
‫تمرین سیره شناسی‬
‫توصیف یک پدیده یا‬
‫گام ‪ :1‬چه خبر؟‬
‫واقعه در زمان و مکان‬
‫ارائه تحلیل و‬
‫گام ‪ :2‬چرایی کار؟‬
‫دالیل وقوع حادثه‬
‫جنبه فرازمانی و‬
‫گام ‪ :3‬ارائه قانون‬
‫فرامکانی (خارج نمودن عناصر زمان و مکان)‬
‫گام ‪ :4‬بررسی وضع موجود‬
‫زمان و مکان حاضر‬
‫گام ‪ :5‬قانون‬
‫گیری‬
‫وضع موجود‬
‫گام ‪ :6‬پیش بینی یا آینده نگری‬
‫گام ‪ :7‬ارائه راه حل‬
‫آگاهی به‬
‫نتیجه‬
‫نکته‪ :‬تدبر و تامل در قرآن با‬
‫این نگاه که «من چه کنم؟»‬
‫مثال‪ :1‬داستان حضرت یوسف و قانون کلی قابل‬
‫برداشت از آن‬
‫من یتق و یصبر فان هللا الیضیع اجر المحسنین‬
‫(یوسف‪)90/‬‬
‫مثال ‪ :2‬داستان حضرت یونس و قانون کلی قابل‬
‫برداشت از آن‬
‫و ذالنون اذ ذهب مغاصبا فظن ان لن نقدر علیه‬
‫احد فنادی فی الظلمات ان ال اله اال انت سبحانک‬
‫انی کنت من الظالمین ● فاستجبنا له و نجیناه‬
‫من الغم و کذالک ننجی المومنین ● (انبیاء‪-88/‬‬
‫‪)87‬‬
‫کتاب سیره‬
‫نبوی‬
‫جلسه دوم‬
‫تفسیر سوره حمد‬
‫ایاک نعبد و ایاک نستعین‬
‫توضیح‪:‬‬
‫‪ ‬سوره حمد‪ :‬از اول تا این آیه‪ :‬یک سلسله‬
‫مسایل شناختی درباره خدا‬
‫‪ ‬سوال ‪ :‬آیا این مرحله که انسان فقط بشناسد‬
‫و بفهمد‪ ،‬موحد محسوب می شود؟‬
‫پاسخ‪ :‬خیر؛ شناختن و فهمیدن ‪ ،‬مقدمه‬
‫«موحد شدن» است (توحید عملی)‬
‫ایاک نعبد ‪ :‬آغاز توحید عملی و اظهار‬
‫یگانه شدن‬
‫انواع شرک ها در قرآن ‪:‬‬
‫‪‬افرایت‬
‫(فرقان‪)43/‬‬
‫من‬
‫اتخذ‬
‫الهه‬
‫هواه‬
‫(ایاک نعبد‪ :‬خدایا به فرمان تواییم و نه به‬
‫فرمان هوای نفس خودمان)‬
‫‪‬اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا‬
‫ضمیر جمع‪:‬‬
‫توحید عملی و ساخته شدن انسان‬
‫و همراه با جامعه توحیدی‬
‫عمل اجتماعی‬
‫معنای آیه ایاک نعبد‪:...‬‬
‫خدایا! ما مردم جامعه توحیدی در حرکتی هماهنگ؛ همه با هم بسوی‬
‫تو و گوش به فرمان تو روانیم‪.‬‬
‫ایاک نستعین‪ :‬توحید در استعانت (توکل)‬
‫سوال ‪ :1‬آیا واقعا کمک گرفتن و استمداد طلبیدن‬
‫از غیر خدا‪ ،‬امری قبیح و غیرمجاز است؟‬
‫پاسخ‪ :‬خیر‪ ،‬خدا انسان را موجودی نیازمند به غیر‪،‬‬
‫خلق کرده است‪.‬‬
‫سوال‪ :‬پس حاال چه کنیم؟‬
‫تعاونوا علی البر و اتقوی (مائده ‪)2 /‬‬
‫روایت حضرت امیر (ع)‪ :‬شخصی در حضور حضرت دعا‬
‫کرد‪ :‬خدایا مرا محتاج به خلق خودن نگردان‪ .‬حضرت‬
‫فرمود‪ :‬دیگر این طور نگو‪ .‬عرض کرد پس چه بگویم‪،‬‬
‫فرمود‪ :‬بگو خدایا مرا محتاج به بدان خلق خودت‬
‫قرار نده‪.‬‬
‫معنای آیه‪ :‬اعتماد نهایی و تکیه گاه قلب‬
‫یک جمله اثباتی‪:‬‬
‫تنها تو را پرستش می کنیم‬
‫ایاک نعبد‬
‫ال اله اال اهلل‪:‬‬
‫ایمان به خدا و کفر به غیر خدا‬
‫یک جمله نفی‪:‬‬
‫هیچ کس غیر تو را نمی پرستیم‬
‫انحصار عبادت در خداوند‬
‫«سیره» و نسبیت اخالق‬
‫سوال‪ :‬اخالق مطلق است یا نسبی؟‬
‫از نگاه شهید مطهری‬
‫اصول اخالقی‬
‫ثابت و مطلق‬
‫افعال اخالقی‬
‫نسبی و متغیر‬
‫مثال‪ :1‬اصل سپاسگزاری و قدردانی‬
‫اصل ثابت و مطلق‬
‫فعل سپاسگزاری و قدردانی‬
‫متفاوت و متغیر‬
‫اصل کسب قدرت‪ :‬مطلق و ثابت‬
‫مثال‪ :2‬قدرت‬
‫در همه زمان ها و مکان ها‬
‫نکته اول‪ -‬امکان تعارض اصول اخالقی با هم‪:‬‬
‫لزوم رحجان یا تقدم یک اصل بر اصل دیگر‬
‫نکته دوم‪ -‬راه های تشخیص موارد نسبی‬
‫‪ )1‬تصمیم گیری عقالنی خودمان‬
‫‪ )2‬وجود امکان و فرصت پرسش از مجتهد‬
‫لزوم پرسش‬
‫کار اجتهادی‬
‫اصول ملغی در سیره پیامبر (ص)‬
‫‪‬‬
‫تجاوز‬
‫‪‬‬
‫استرحام و انظالم‬
‫‪‬‬
‫غدر‬
‫‪‬‬
‫رعب‬
‫‪‬‬
‫استفاده از جهالت مردم یا حتی سکوت در‬
‫مقابل آن‬
‫اصول مجری (ایجابی) در سیره پیامبر (ص)‬
‫فردی‬
‫خانوادگی‬
‫اجتماعی‬
‫مدیریت و رهبری‬
‫کیفیت استخدام وسیله‬
‫لزوم پای بندی به اسالم‬
‫هدف‬
‫هم در‬
‫هم در وسیله و روش‬
‫دیدگاه اسالم‪ :‬هدف وسیله را‬
‫توجیه نمی کند‪.‬‬
‫معنای «فباهتوهم» در مورد کسانی‬
‫مثال‪:‬‬
‫که در دین بدعت ایجاد می کنند‬
‫فبهت الذی کفر (بقره‪)258/‬‬
‫پاسخ به دو شبهه در مورد‬
‫کیفیت استخدام وسیله‬
‫‪ ‬داستان حضرت داوود‬
‫‪ ‬مصادره اموال کفار‬
‫کتاب سیره نبوی‬
‫جلسه سوم‬
‫‪ ‬دالئل گسترش اسالم‬
‫‪ ‬برخی اصول مجری در سیره‬
‫‪ ‬ویژگی امی بودن پیامبر‬
‫مساله گسترش ادیان‪:‬‬
‫‪‬مسیحیت‪ :‬داعیه دار‪ :‬منطقه مسیحیت‪ :‬اروپا و‬
‫امریکا (اگرچه اسمی است و نه رسمی)‬
‫‪‬بودا‪ :‬ظهور در هند و گسترش در خارج از هند‬
‫(چین و ژاپن)‬
‫‪‬اسالم‪ :‬ظهور در عربستان و گسترش در آسیا‪،‬‬
‫افریقا‪ ،‬اروپا‪ ،‬امریکا‬
‫نکته‪ :‬سرعت گسترش اسالم‬
‫دالیل؟‬
‫ویژگی های منحصر به فرد اسالم‪:‬‬
‫‪ .1‬فقدان وسایل مادی‬
‫‪ .2‬سرعت پیشرفت (عامل زمان)‬
‫‪ .3‬بزرگی هدف‬
‫عوامل نفوذ و توسعه اسالم‪:‬‬
‫الف‪ -‬قرآن ( عامل اول‪ ،‬خود‬
‫محتوای قرآن است)‬
‫‪ ‬زیبایی‬
‫‪ ‬جاذبه‬
‫‪ ‬شورانگیزی‬
‫قرآن و‬
‫ب‪ -‬شخصیت پیامبر (ص) (سیره‬
‫نبوی)‬
‫‪ .1‬نرمش و صالبت‬
‫نرمش‪ :‬در مسایل‬
‫شخصی (مربوط به خود دانی)‬
‫صالبت‪ :‬در مسایل اصولی و‬
‫کلی (مربوط به خود عالی)‬
‫‪ .2‬مشورت با اصحاب‬
‫دادن‬
‫شخصیت به همراهان و پیروان‬
‫آموزش به دیگران‬
‫‪ .3‬پرهیز از خشونت در دعوت و تبلیغ‬
‫شبهه مسیحیت‪ :‬اساس اسالم‪ ،‬زور و اجبار‬
‫‪‬‬
‫است!‬
‫‪ ‬پاسخ‪ :‬سوره نحل‪:125 /‬‬
‫‪ .4‬عدم استفاده از زر و زور‬
‫شبهه‪ :‬اسالم با دو چیز پیش رفت‪ :‬مال‬
‫خدیجه و شمشیر علی (با زر و زور)؟‬
‫پاسخ‪:‬‬
‫‪‬مال خدیجه و شمشیر علی به اسالم کمک کرد ولی‬
‫عامل دعوت مردم به اسالم نبود بلکه عامل کمک به‬
‫مسلمانان در شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی بود‬
‫(یعنی مرحله بعد از دعوت و اسالم آوردن مردم)‬
‫‪‬اصل اولیه در اسالم‪ :‬الاکراه فی الدین (دین‬
‫اجبار بردار نیست)‪ :‬شمشیر اسالم‪ :‬آماده دفاع است‬
‫‪‬وظیفه مسلمانان برای گسترش اسالم ‪ :‬آزاد کردن‬
‫اندیشه ها ( دفاع از توحید‪ :‬حقیقتی برای تمام‬
‫بشریت)‬
‫عبادت‬
‫اراده و‬
‫استقامت‬
‫اصل قدرت و‬
‫اعمال زور‬
‫تنفر از بیکاری‬
‫و بطالت‬
‫استفاده از‬
‫لذات حالل‬
‫برخی اصول مجری‬
‫در سیره نبوی‬
‫مشورت‬
‫معاشرت با‬
‫فقراء‬
‫اصل سادگی‬
‫و دوری از‬
‫ارعاب‬
‫مهربانی با‬
‫زیردستان‬
‫نرمی در عین‬
‫صالبت‬
‫پرهیز از تکلف‬
‫امی‬
‫پیامبر ّ‬
‫قبل از رسالت‬
‫به اتفاق علمای‬
‫مسلمان و غیر‬
‫مسلمان‪:‬‬
‫با خواندن و نوشتن‬
‫آشنایی نداشتند‬
‫به استناد تاریخ‬
‫صنعت خط تازه وارد‬
‫بود‬
‫حجاز شده‬
‫و‬
‫خواندن‬
‫کس‬
‫هر‬
‫دانست‬
‫می‬
‫نوشتن‬
‫معروف خاص و عام می‬
‫ایشان‬
‫نام‬
‫و‬
‫شد‬
‫نیانده است‬
‫دوران رسالت‬
‫نظرات مختلف‬
‫مگر ممکن است وحی‬
‫به ایشان خواندن و‬
‫نوشتن نیاموخته‬
‫باشد؟‬
‫هم خواندند و هم‬
‫نوشتند‬
‫به نقل از‬
‫بحاراالنوار‬
‫به استناد حدیث‬
‫قلم ئ دوات‬
‫خواندند ولی‬
‫ننوشتند‬
‫نه خواندند و نه‬
‫نوشتند‬
‫از مجموع قرائن‬
‫آید نام‬
‫حتی‬
‫تاریخ‬
‫بر می‬
‫پیامبر‬
‫دبیران‬
‫اکرم (ص) و نوع‬
‫کارشان را آورده‬
‫از‬
‫نامی‬
‫ولی‬
‫ایشان نیاورده‬
‫تفسیر ’‘ امی ’‘‬
‫منشاء اعتقاد مسلمانان به درس ناخواندگی پیامبر(ص)‬
‫‪.1‬‬
‫نقل های تاریخی از مهم ترین دالیل مسلمانان است‪.‬‬
‫‪.2‬‬
‫طبق آیات قرآن که حتی کلمه"امی" نیامده است مثل‪48 :‬عنکبوت‬
‫‪.3‬‬
‫مفسران در مفهوم "امی" وحدت ندارند ولی در مورد درس ناخواندگی پیامبر(ص) و وحدت دارند‬
‫نکته‪:‬‬
‫علم به رسم الخط؛ یک علم قراردادی است‪.‬‬
‫خط کلیدی برای علم محسوب میشود نه خود‬
‫علم‪.‬‬
‫خواندن و نوشتن برای چیست؟ داشتن ابزاری برای فهم‬
‫علم یا انتقال آن‬
‫امکان دریافت بدون در اختیار داشتن ابزار‬
‫چند نمونه‪:‬‬
‫‪‬‬
‫جایی‬
‫لزوم استفاده از وسایل حمل و نقل برای جابه‬
‫در طی االرض اولیاء خدا بی نیاز از این‬
‫ابزار هستند‬
‫‪‬‬
‫عینک‬
‫استفاده از عینک در صورت ضعیف بودن چشم‬
‫بی نیازی افرادی که چشم سالم دارند از‬
‫نتیجه‬
‫‪ ‬پیامبر اکرم(صلی هللا علیه و آله) لوح ضمیرش‬
‫ّم بشر پاک بوده است؛‬
‫از تعل‬
‫‪‬ایشان جز از مکتب تعلیم الهی مکتبی ندیده‬
‫است؛‬
‫می بودند‪:‬‬
‫با آنکه اّ‬
‫‪ ‬ولی در کتابش به قلم و آثارش سوگند‬
‫یاد شده است؛‬
‫با‬
‫مدینه‪،‬‬
‫به‬
‫ورود‬
‫بعد‬
‫‪ ‬بالفاصله‬
‫امکانات اولیّه " نهضت قلم" ایجاد کردند‪.‬‬
‫و خداوند‪ ،‬کتابی که قرنهاست بشر را مجذوب‬
‫خود کرده است‪ ،‬عقلها را به اندیشه واداشته‬
‫است‪ ،‬دلها را لبریز از عشق وشور کرده است‪،‬‬
‫مملو از حقایق و مواعظ و ‪ ...‬است بر بندهای‬
‫از بندگان خود که یتیم و فقیر و درس‬