زن در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ « ضعيف» است ، مرد ضعيفي وجود دارد كه از قدرت كاذب رنج ميِبرد . در.

Download Report

Transcript زن در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ « ضعيف» است ، مرد ضعيفي وجود دارد كه از قدرت كاذب رنج ميِبرد . در.

Slide 1

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 2

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 3

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 4

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 5

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 6

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 7

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 8

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 9

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬


Slide 10

‫زن‬

‫در برابر هر زن توانايي كه خسته از صفتِ «‬
‫ضعيف» است‪ ،‬مرد ضعيفي وجود دارد كه از‬
‫قدرت كاذب رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از صفت كاذب‬
‫«حماقت» است‪ ،‬مردي وجود دارد كه از‬

‫پوشيدن نقاب «عاقلِنمايي» رنج ميِبرد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه خسته از‬
‫برچسب «احساساتي»‬
‫بودن است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه از «حق گريه كردن‬
‫و حساس بودن» محروم‬
‫بوده است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از آنكه به‬
‫عنوان يك ش يء جنس ي قلمداد‬
‫شود دلِگير است‪ ،‬مردي وجود‬
‫دارد كه نگران توان جنس ي خود‬
‫است‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه از دستمزدي كه‬
‫شايستگيِاش را دارد محروم است‪ ،‬مردي‬
‫وجود دارد كه مسؤليت اقتصادي انسان‬
‫ديگري را باالجبار بدوش ميِكشد‪.‬‬

‫در برابر هر زني كه براي‬
‫آزاديِاش قدم بر ميِدارد‪،‬‬
‫مردي وجود دارد كه راه‬
‫آزادي را باز ميِيابد‪.‬‬

‫نژاد بشر‪ ،‬پرندهِاي است با دو بال؛‬
‫يك بال مؤنث و يك بال مذكر‬

‫تنها اگر دو بال بطور مساوي رشد‬
‫كنند‪،‬‬

‫نژاد بشر ميِتواند پروِاز‬
‫كند‪.‬‬

‫حال بيش از هر زمان ديگري ميِتوان درك كرد كه‪:‬‬

‫علت وجود زن‪ ،‬علت وجود بشر‬
‫است‪.‬‬

‫موسسه تدبیر فرهنگیان فارس‬